eitaa logo
▬๑۩ محمد علیدادی ۩๑▬
161 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
480 ویدیو
117 فایل
خوشبختی یعنی دعای خیر حضرت زهرا(س)همراهت باشه ✅ترویج سبک زندگی علمایی و شهدایی ✅نکاتی پیرامون همسرداری و فرزندپروری +همه مطالب هدیه به حضرت زهرا ست... +فوروارد کردی دمت گرم میتونید با ما در ارتباط باشید 😊👇 🆔 @mohammad_alidadi110
مشاهده در ایتا
دانلود
"~`ݕسمِ‌ࢪَݕِّ‌اݪشَّھید!..🌿
•° نه پورشه سوار بودند نه شیشلیک‌خور نه ادعای ژن خوب داشتند نه حساب‌های میلیاردی اما تا دلت بخواهد غیرت داشتند [°•💓•°] @Alidadi110
شهید بیضایے میگفت: در این زمـان به دنیا آمــــــده‌ایم و شیعه هم به دنـــیا آمــــده ایم ڪه مؤثر در تحقق ظهور باشـیم [°•💓•°] @Alidadi110
🌸🍃 کجا یه گناھ رو به خاطر روی گلِ یوسفِ زهرا(س) ترک کردی و ضرر کردی🙃؟! 💡 [°•💓•°] @Alidadi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✍یکی از بیمارى‌هاى خطرناک، مرضى بى‌صداست که هیچگونه علامتى نداشته و ندارد، اما مى‌تواند آسیب شدیدى به شما وارد نماید. این بیماری، مرض «عادى‌شدنِ نعمت» است! 🔴این بیمارى چهار نشانه دارد ۱ـ اینکه نعمت‌هاى فراوانى داشته باشى، اما آنها را نعمت ندانى، و هیچگونه احساس [شکرگزارى] در قبالش نداشته باشى، گویى این که حقى کسب شده! ۲ـ این که وارد خانه شوى و همه‌ى اعضاى خانواده‌ در سلامتى به سر ببرند، اما «شکر خدا» را به جاى نیاورى! ۳ـ وارد بازار شوى و خرید کنى و مایحتاج زندگى را در چرخ دستى بگذارى و به خانه برگردى، بدون این که قدردان و شکرگذار صاحب نعمت باشى، و این امر را عادى و حق خودت در زندگى بپندارى. ۴ـ هر روز در کمال صحت و سلامتى از خواب برخیزى در حالى که از چیزى ناراحت نباشى، اما خدا را سپاس نگویى! 🔺خدایا مراقبم باش اینگونه نشوم! [°•💓•°] @Alidadi110
♨️ *توصیه جالب رتبه ۱ کنکور تجربی به مردم ایران* 🔸مادرش میگوید: یکی از دوستان احمدرضا از شمال با منزل همسایه مان تماس گرفت، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت. 🔹پرسیدم احمدرضا که بود؟ گفت: یکی از دوستانم بود. پرسیدم: چکار داشت؟ گفت: هیچی، خبر قبول شدنم را در دانشگاه داد. 🔸گفتم: چی؟! گفت: می گوید رتبه اول کنکور را کسب کرده ای! 🔹من و پدرش با ذوق زدگی گفتیم: رتبه اول؟؟ پس چرا خوشحال نیستی؟؟! 🔸احمدرضا گفت: اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم! در همان حال آستین ها را بالا زد، وضو گرفت و رفت مسجد... 🔹یادم هست با اینکه دانشگاه قبول شده بود، همراه عموی بزرگش می رفت بنّایی، می گفتم احمدرضا تو الان پزشکی قبول شده ای، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی؟! 🔸می گفت: می خواهم ببینم کارگرها چقدر زحمت می کشند! می خواهم سختی کارشان را لمس کنم... 🔺 🔻رتبه یک رشته تجربی کنکور ۶۴، دانشجوی نمونه رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران 💡شهید احمدرضا احدی آخرین وصیت خود را در چند جمله کوتاه خطاب به همه مردم و مسئولین اینگونه خلاصه کرده است: «بسم الله الرحمن الرحیم؛ فقط نگذارید حرف امام (ولی فقیه) روی زمین بماند! همین» 📒 قسمتی از آخرین دست نوشته این شهید بزرگوار قبل از شهادت: چه کسي مي تواند اين معادله را حل کند؟ هواپيمايي با يک و نيم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متري سطح زمين، ماشين لندکروزي را که با سرعت درجاده مهران–دهلران حرکت مينمايد، مورد اصابت موشک قرار ميدهد؛ اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود، معلوم کنيد کدام تن مي سوزد؟ کدام سر مي پرد؟ چگونه بايد اجساد را از درون اين آهن پاره له شده بيرون کشيد؟ چگونه بايد آنها را غسل داد؟ چگونه بخنديم و نگاه آن عزيزان را فراموش کنيم؟ چگونه مى توانيم در شهرمان بمانيم و فقط درس بخوانيم؟ چگونه مى توانيم درها را به روى خود ببنديم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگيريم؟! کدام مسئله را حل مى کنى؟ براي کدام امتحان درس مى خوانى؟! به چه اميد نفس مى کشى؟ کيف و کلاسورت را از چه پر مى کنى؟ از خيال؟ از کتاب؟ از لقب شامخ دکتر يا از آدامسى که هر روز مادرت در کيفت مى گذارد؟؟ کدام اضطراب جانت را مى خورد؟ دير رسيدن به اتوبوس، دير رسيدن سر کلاس، نمره گرفتن؟ دلت را به چه چيز بسته اى؟ به مدرک؟ به ماشين؟ به قبول شدن در حوزه فوق دکتری...؟؟ ❤️ شادی روح بزرگ و پرافتخارش صلوات [°•💓•°] @Alidadi110
بہ‌نیابټ‌از [شهید«‌ احمدرضا احدی »‌]❤️ ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @Alidadi110 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: من توصیه می‌کنم این کتاب‌هایی که در شرح حال سرداران است یا آنچه که در گزارش روزهای جنگ و سال‌های دشوار اول بالخصوص نوشته شده، این را جوان‌ها بخوانند. خود را سیراب کنید از معرفت به آنچه که گذشته است در تاریخ انقلاب. ۱۳۸۷/۰۲/۱۴ [°•💓•°] @Alidadi110
آمده بود بیمارستان، کپسول اکسیژن می‌خواست؛ امانت، برای مادر مریضش. سرباز بخش را صدا زدم، کپسول را ببرد؛ نگذاشت! هر چه گفتم: «امیر، شما اجازه بفرمایید.؛ قبول نکرد! خودش برداشت...» گفت: «نه!خودم می برم، برای مادرمه.» 🌹شهید صیاد شیرازی🌹 [°•💓•°] @Alidadi110
عصر بود که از شناسایی اومد. انگار با خاک حمام کرده بود! از غذا پرسید؛ نداشتیم! یکی از بچه‌ها تندی رفت از شهر چند سیخ کوبیده گرفت. کوبیده‌ها رو که دید، گفت: "این چیه؟" بشقاب رو زد کنار و گفت: "هر چی بسیجی‌ها خوردن از همون بیار. نیست؟ نون خشک بیار!" 🌹شهید حسن باقری🌹 [°•💓•°] @Alidadi110