eitaa logo
گاه نگاشته ها / علی رئیسی
168 دنبال‌کننده
375 عکس
69 ویدیو
581 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠فقه در عصر غیبت قادر به ساخت مدینه فاضله نیست 🔈مهدی نصیری ◀️بر اساس مبانی کلامی شیعه، قوام دین و دنیا به حاکمیت مبسوط الید حجت معصوم (نبی و یا امام) خداوند بستگی دارد و اگر این حاکمیت سلب شود و لو آن که معصوم حاضر و ظاهر باشد و به خصوص اگر به خاطر سلطه ظالمان و عدم پشتیبانی مردم، در پرده غیبت برود، جامعه بشری دچار خلا عظیم هدایتی و سیاست ورزی در امور دینی و دنیایی اش می شود و شرایطی اضطراری بر جامعه حاکم می شود و هیچ عاملی جز اعاده حاکمیت معصوم نمی تواند این خلا را به کمال و در حدی رضایت بخش پر کند. ◀️اگر تصور کنیم که حکومت دینی می تواند بر موانع ساختاری ایجاد شده توسط مدرنیته در همه بخشهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سبک زندگی و … غلبه کند و طرح تمدنی اسلامی در حدی بالا و رضایت بخش را بریزد، این تصور از شناخت واقعیتهای زمانه به دور است. ◀️بدعتی بزرگ به نام مدرنیته بستر تمدنی موجود را چنان ویران کرده است که بذر احکام و آموزه های دینی نمی تواند در این شوره زار تمدنی به برگ و بار لازم بنشیند و یک حکومت دینی در این عصر ناگزیر به تن دادن به راه حل‌های عرفی و غیر دینی و غربی در بسیاری از عرصه هاست همان گونه که جمهوری اسلامی از آغاز تاکنون به این راه حلها از باب ضرورت تن در داده است. ◀️وقتی در دوران سیطره مدرنیته از پذیرش ساختارهای مدرن ناگزیر بودید، طبیعی و بلکه ضروری است که در بسیاری از موارد حکومت دینی و فقهی برای سامان دادن به این ساختارها و استفاده کارآمدتر از آنها به متخصصان و کارشناسان و تجربیات مدرن مراجعه کند و از علم و تجربه آنها بهره بگیرد. ◀️در پارادایم و گفتمان مسلط بر حوزه ها و نظام آمورش حوزوی، تحلیل عمیق و بنیادینی از دنیای جدید وجود ندارد و بلکه بعضا علوم و تکنولوژی مدرن محصول تعالیم دینی قلمداد می شود که غربیها به این تعالیم عمل کرده اند اما مسلمین از آن فاصله گرفته‌اند! حتی فقیهی بزرگ مانند نایینی دموکراسی غربی را از مصادیق آیاتی چون «و امرهم شوری بینهم» می بیند. ◀️وقتی تحلیل حوزه و فقه ما از مدرنیته صرفا یک تحول کمّی باشد و پشت مدرنیته یک مکتب را با جهان بینی و ایدئولوژی و ساختارهای خاص خودش که بنیادا در تقابل با دین و شریعت است نبیند، تصور می کند که تمدن سازی دینی و جامعه پردازی فقهی و شرعی امری سهل و ساده است و اگر چهل سال هم تجربه حکومتی داشته باشد و ناکامی های فراوانی را هم پیش روی خود در دینی کردن جامعه و ساختارها (در حد مطلوب و رضایت بخش) داشته باشد، باز هم به حکم این که حرف مرد یکی است، می گوید فقه حلّال همه مشکلات است و مشکل فقط در این است که حوزه تحرکش کم است و یا مدیریت آن مثلا انقلابی نیست و یا آن که درسهای خارج آن سکولار است و تحلیل هایی از این دست که ممکن است بهره ای از حقیقت هم داشته باشند اما بدون شک ریشه مشکل در این امور نیست. ◀️اگر حوزه ها و فقه و جمهوری اسلامی، مدام از طرح یک حکومت و جامعه و تمدن دینی سخن بگویند و در عمل توفیقاتشان در عرصه هایی به خصوص در زمینه اقتصاد و معیشت مردم و نیز کارآمدی نظام اداری و بدتر از همه در برخورد با مفاسد اقتصادی و چپاول بیت المال توسط الیگارش های موجود در جناحهای سیاسی، رضایت بخش نباشد، مردم این ناکامی ها را به حساب دین و همان شعارهایی خواهند گذاشت که شما مدام تکرار می کنید و نه به حساب بستر تمدنی منحط و فساد آفرین محصول مدرنیته و البته علاوه بر آن مدیریت ضعیف و بعضا فشل موجود در جمهوری اسلامی. ◀️کسانی که غافل از تنگناهای موجود در عصر غیبت و زمانه سیطره مدرنیته، حوزه و فقه را منجی و حلال همه مشکلات و قادر به ساخت اتوپیای دینی معرفی می کنند و از عنصر واقع بینی و زمان شناسی که مورد سفارش اهل بیت (علیهم السلام) به شیعیان است، غافل می شوند، در زمره غالیانی هستند که ممکن است فقه و دین را از انجام مقدوراتش نیز باز دارند و میدان را یک سره به دست دین ستیزان بسپارند. ◀️در ظلمات زمانه کنونی یک جرقه می تواند کاری عظیم باشد تا چه رسد به نهضت و تاسیس نظامی که یک اتفاق عظیم و شگفت آور در دنیای امروز و تحت سیطره مدرنیته بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام و عمر چهل ساله آن هر کدام به طور جداگانه یک اعجاز به مدد خداوند بوده است. اصلاح سی درصدی امور هم در این شرایط یک دستاورد بی نظیر است. پس جایی برای یاس و ناامیدی و کنار کشیدن از صحنه سیاست و مبارزه و اصلاح گری نیست اما باید به یک نکته توجه داشته باشیم که اگر دایره اصلاح گری و انقلابی گری را از حیطه مقدوراتمان فراتر نهیم و انقلابیون غالی شویم ممکن است همان قدر مقدور را نیز از دست بدهیم. -به نقل از مباحثات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
هدایت شده از خانه طلاب جوان
📋 در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند حجت الاسلام سید یدالله 🖋 خانه طلاب جوان(نشریه خط) 〰〰〰〰〰 🔰لزوم فلسفه برای معارف. 🔰سنت فلسفی ما تلاشی هزار و چند ساله است. 🔰ظاهرگرایی و طریقه متکلمان، دو روش بی نتیجه در برابر سنت فلسفی 🔰علامه حسن زاده: لزوم کتب فارابی، بوعلی، شیخ اشراق و ملاصدرا برای اجتهاد در باب معارف. 〰〰〰〰〰 ❓ : چه نقشی در ، و طلبه دارد؟ آیا خواندن فلسفه، فقط به عنوان یک حُسن است یا اینکه برای طلبه یک ضرورت است و برای هر تخصصی هم که می‌خواهد در حوزه کسب کند، بايد نسبتی با فلسفه برقرار کند؟ 🔹 : طلبه برای بسیاری از كارها باید به تن دهد. کسی که امروز در وادی معارف دینی می‌آید، در کنار بحث احکام، به رشته معقول نيز احتياج دارد. همان‌گونه که ما برای دانستن احکام شريعت، باید یک‌سری علوم مختلف، مانند فقه و اصول و حدیث را بخوانیم، برای کارهای معارف و عقائد دینی به طور اعمّ که شامل بحث توحید و معاد و امامت و نبوت و ملائکه و ... که در کتب دینی بسیار زیاد هم هست، به این سنّت فلسفی نیاز داريم. 🔹سنت فلسفی ما، اشاره به یک تلاش هزار و چند ساله دارد و ما بر سر یک سفره‌ی آماده نشسته‌ایم. من نمی‌گویم اینجا پایان راه است، ولي این سفره‌ای است که را باز کرده‌است. 🔹ما در برابر این سنت معقولِ فيلسوفان و عارفان، دو راه دیگر هم داشتیم: یکی راه و نگاه به بود كه صرفاً تبدیل به « » شد؛ راه ديگر، همان حركت متکلمان در طول تاریخ به ویژه آن سده‌های نخست است که می‌خواستند تلاش‌های زیادی در دفاع از معارف دینی، ولی با یک سبک خاص کنند. حرکت ظاهرگرایی، عملاً با مشکلات زیادی مواجه شد و بیشترین مشکل، در بحث تشبیه و تجسیم آن بود. ظاهرگرایی، اين حركت را به سمتی سوق داد که تقریباً از عمق معارف دینی تهی شد و عملاً این روش جواب نداد و بسیاری از آن حذر کردند. 🔹حرکت و جنبش دیگر، بود که در دوره‌های گذشته طی شد. در روش کلامی، بنا بر این بود که از دین دفاع کنند و چون محور، فقط دفاع از دین در نظر گرفته شد، نه یافت حقایق دینی آن‌گونه که هست، مجدداً با مشکلاتی رو به رو شد و باز هم این روش جوابگو نشد؛ چون فهم معارف آن‌گونه که بایسته و شایسته و عمقی باشد، حاصل نشد و تقریباً سعی شد فقط یک خِرَد سطح پایین را به کار بگیرند که از آن به « » تعبیر می‌شود. 🔹چون بنای این بر بود، با دو مشکل جدی برخورد کرد: یکی در ناحیه‌ی فهم متون دینی؛ چراکه متون دینی ناظر به تبيين واقع، آن‌گونه که هست، بودند، ولی اینها با روشی که در پیش گرفتند، عملاً در فهم متون دینی موفق نبودند. مشكل دیگر هم در حل و فصل واقع آن‌گونه که هست، به لحاظ مستقل عقلانی بود كه موفق نبودند و راه آنها نداشت. 🔹ولی سنّت فلسفی كه در نهایت با عرفان نظری گره خورد، عملاً جواب داد و خیلی خوب توانست به بسیاری از دست پیدا کند و بسیاری از متون‌ و روایاتی که در ظاهر اولیه با يكديگر تفاوت داشتند را جمع کرده و به حقیقت، مطابق همه‌ی این آیات و روایات برسد. 🔹از فارابی تاکنون، آهسته آهسته تلاشی صورت گرفت که بتواند هم واقع را آن‌گونه که هست و هم متون دینی را بفهمد. بسیاری از مسائل باب توحید با تمام ريزه‌كاری‌ها، مانند قرب وريدی حضرت حق، توحید افعالی، توحید صفاتي، باب معاد و ... در اين روش بررسي شد. 🔹اگر کسی به بحث معاد متکلمین نگاه کند و در كنار معاد صدرا در جلد ۹ اسفار قرار دهد، آن‌وقت می‌تواند بفهمد که اینها چقدر با هم فاصله دارند؛ حتی در كميت پرداختن به مسائل. 🔹آنقدر مسائل ریز معارفی وجود دارد که اگر بگویم بیش از ده هزار گزاره می‌شود، اغراق نیست كه آن دو، عملاً به اينها نپرداخته‌اند؛ اما در این سنت فلسفی كه بُعد عرفان نظری هم از قرن هفتم در آن جا باز کرد و بعد در سنت صدرایی كه عرفان نظری با حکمت متعالیه آمیخته شد، به اينها پرداخته شده است. آنها در عین اینکه سر سفره‌ی و و نشستند، بسیاری از اسرار متون دینی را هم با ‌فهميدند. 🔹حضرت استاد میفرمودند همان‌گونه که ما برای اجتهاد در احکام شرعی، نیاز به خواندن فقه و اصول با همین روال معمول حوزوی داریم، برای اجتهاد در باب معارف هم به کتابهای بوعلی، فارابی، شیخ اشراق و بهتر از همه ملاصدرا و ابن عربی احتیاج داریم که واقعاً هم مسائل را حل می‌کنند. بدون اغراق، گاهی در جلساتی از بحث فصوص، باید سیصد روایت در کنار هم چیده می‌شد تا می‌توانستیم یک نتیجه‌گیری کنیم... 💢 ادامه دارد... 📖📖📖📖کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @khaneTolab
هدایت شده از خانه طلاب جوان
📋 در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند ۲ حجت الاسلام سید یدالله 🖋 خانه طلاب جوان (نشریه خط) 〰〰〰〰〰 🔰لزوم فلسفه برای اجتهاد . 🔰چرا المیزان این‌قدر قوّت دارد؟ 🔰فهم درست عقاید بر اساس عقلانیت، تاثیر در حیات معنوی طلبه دارد. 〰〰〰〰〰 🔹اگر طلبه‌ای می‌خواهد در باب معارف شود، حتماً نیاز به بحث‌های ـ در این سنتی که تاکنون شکل گرفته دارد. باید تمام این کتابها خوب خوانده ‌شود. 🔻بسیاری از ما که در وادی معقول نیامده‌اند، وقتی که از معارف حرف می‌زنند، در حدّ سطح و است! و این خوب نیست و همین باعث می‌شود که مثلا راحت جبر را می‌پذیرند. بعضی از بزرگان راحت تصریح می‌کنند: «اینجا که رسید قلم بشکست»؛ چرا باید این‌طور باشد؟! چرا وقتی به بحث می‌رسند، بعضی از اقوالِ خیلی ضعیف می‌تواند راحت در دل آنها بنشیند و «خلق و ایجاد» را به ضعیف‌ترین طرح قبول ‌کنند ولو اینکه با بسیاری از متون دینی ديگر جور درنیاید. 🔹شخصی خیلی راحت می‌گفت: «خلق، یعنی خدا گفت: باش و شیء ايجاد شد»! و در ادامه نیز، قرب وریدی حضرت حقّ را نمی‌توانست تبیین کند؛ اینکه در عین خلق، خداوند، در تار و پود مخلوق حاضر باشد؛ «نحن اقرب الیه من حبل الورید» یعنی از رگ گردن به شما نزدیک‌تریم. نباید اینطور بگوییم كه نسبت خداوند با مخلوقات، مثل نسبت من با اين صندلی است كه بعد از خلق، ربطی به من ندارد. می‌گفت: «ما طبق روايات، قائل به بینونت عزلی نيستيم»؛ ولي در توضيح مسئله، مجدداً همان بينونت عزلی را می‌گفت و فاصله‌ای بين خالق و مخلوق درست می‌کرد! 🔹وقتی به معارف می‌رسند، یک مقدار تأمّل کم می‌شود. چطور در باب احکام شرعی که با طوائف مختلف روایات روبه‌رو می‌شويم، نکات هر طائفه را نام برده و وجه جمع آنها را بررسی می‌كنيم تا یک نتیجه بگیريم و می‌گویيم این كار از غیرمجتهد برنمی‌آید، كه کار بسیار خوبی هم است؛ همين را در باب معارف هم بايد انجام داد، كه به کمک انجام می‌گیرد. 🔹الآن بزرگانی داریم که تقریرها و تحلیل‌هایشان عمیق است. علامه طباطبایی که المیزان را نوشته، فقط ظهورگیری قوی داشته؟! من به ظهورگیری قائل‌ام، اما قوّتها و قدرت‌های زیادی جمع شد که این کتاب نوشته شد. چرا المیزان این‌قدر قوّت دارد؟ دلیلش این است که سر این سفره[فلسفه] نشسته است. ایشان با این سنت و با شیوهٔ ظهورگیریِ درست و روش فهم درست متن آشناست. به نظرم در روش فهم معارف، از همه جلوترند. 🔹متأسفانه ما در جاهای دیگر با چنین روش فهمی رو به رو نیستیم؛ این آقایان هستند که روش فهم درست را می‌دانند. در روش فهم و روش تحلیل مسائل و قوتی که در فهم هست، همه از سفرهٔ فلسفه بلند می‌شود. 🔹طلبه‌ای که می‌خواهد مجتهد شود، باید این راه را طی کند. حال، گاه فهم دینی در باب احکام می‌شود و گاه فهم دینی در باب معارف. معارف، کمتر از احکام نیست؛ بلکه بیشتر هم است و است. اگر اصول و عقاید را با عمق آن، در حوزه نخوانند، پس در کجا باید بخوانند؟ 🔹فايدهٔ ديگرِ فهم درست عقاید بر اساس عقلانیت، تأثير در طلبه است. مرحوم شاه‌آبادی می‌گفتند: اگر انسان این عقاید را بداند، به دریا وصل است و تنها فاصله او، است و حجاب علم هم است که اگر این شیشه را بشکنیم، به اصل می‌رسیم؛ یعنی این‌قدر انسان نزدیک می‌شود؛ لذا دانستن این معارف، در حیات معنوی انسان هم مؤثر است. 🔹فايده ديگر، تأثير در طلبه است. بعضی به مخاطب اجازهٔ فهم و تحلیل و بررسی نمی‌دهند. اجازه نمی‌دهند که بفهمد دقیقاً این روایات چه می‌گوید؟ ولی کسی كه رشتۀ را می‌خواند اصلاً نمی‌تواند در سطح ظاهر راضی شود. اصلاً‌ بعضی از آنها که ضد فلسفه بودند، تا اینکه تن‌شان به فلسفه خورد، یک مقدار مثل این‌ها شدند و دیگر نمی‌توانسنند عادی فکر کنند. غزّالی تقریباً شمشیر را از رو بست که در مقابل فلسفه بایستد... 🔹ما الآن در فضای کنونی، اگر بخواهیم برخورد درستی داشته‌باشیم، به یک احتیاج داریم كه می‌تواند اساس همۀ کارها باشد. الآن در عربستان، تقریباً سنت ظاهرگرایی ابن تیمیه ادامه دارد؛ ولی در اينجا، سنّت صدرایی که سنّتی معقول است و فرقی جوهری با آن دارد، باعث این نوع رویکردها مي‌شود. چطور تقریر حضرت امام(ره) از فضای دینی خیلی تغییر می‌کند؟ به نظرم یک پایهٔ آن، عقلانیت موجود در فلسفه است. به نظرم همین عقلانیت است که گسترش پیدا کرده و در اصول فقه، در برابر اخباری‌گری نيز ظهور كرده است. اگر بخواهیم روحیه اصولی را در برابر اخباری پیدا کنیم، فلسفه از آنهایی است که به ما تربیت اصولی و عقلانی می‌دهد. 💢 ادامه دارد... 📖📖📖📖کانال خانه طلاب جوان🔰🔰🔰🔰 @KhaneTolab
❔ سؤال: 💠 پیدایش بحرانی مثل کرونا و پیش از آن رویدادهای خونینی مثل فتنه داعش و ... این سؤال را برای برخی از مردم برانگیخته است که «پس منجی کجاست؟»، یا این سؤال که «اگر قرار نیست منجی در این شرایط ظهور کند، پس چه زمانی ظهور خواهد کرد؟» ✅ پاسخ: 🍃 این ذهنیت که در برخی مردم ممکن است وجود داشته باشد، تصوری ساده‌انگارانه است. از وقتی دنیا، دنیا بوده، جنگ و بیماری و بلای طبیعی وجود داشته است و صرفاً به زمانه ما اختصاص ندارد. دنیا در چارچوب سنت‌ها پیش می‌رود و بیماری هم سنتی از سنت‌های الهی است. راه مقابله با بیماری، فعال شدن عقل و ساختن داروی مناسب است. بعضی مردم فکر می‌کنند راه مقابله با بیماری، ظهور امام زمان(عج) است! در حالی که راه مقابله با بیماری استفاده از سنت عقل‌گرایی(استفاده از علم) و نیز بهره‌گیری از سنت امداد است؛ خدای متعال سنتی به نام امداد دارد، یعنی اگر در سختی‌ها و شدائد، به محضر او دعا و تضرع برده شود، راه نجات را نشان می‌دهد و رحمت خود را به طور اختصاصی شامل حال مردم می‌کند. ♻️ بخشی از گفتگوی دکتر معارف با خبر گزاری ایکنا در تاریخ ۲۰ فروردين ۱۳۹۹: 🌐 https://iqna.ir/fa/news/3890047 🆔 @ostadmaaref
❔ سؤال: 💠 چرا در میان ادعیه و زیارات مختلفی که از معصومان علیهم السلام برای ما به یادگار مانده است، زیارت عاشورا به حدیث قدسی شهرت دارد؟ ✅ پاسخ: 🍃 اساساً حدیث قدسی به حدیثی گفته می‌شود که محتوای آن الهام از جانب خداوند به قلب مبارک پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امام معصوم(علیه‌السلام) باشد. در منطق علمی، همه روایاتی که مسلمانان اعم از شعیه و اهل سنت در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند چه در قالب احادیث نبوی و یا احادیث ائمه(علیهم السلام)، نزول آموزه‌های الهی به قلب مبارک آن حضرات(علیهم السلام) بوده است به عبارت بهتر همه این‌ها حدیث قدسی‌اند اما اینکه چرا به برخی روایات، حدیث قدسی گفته می‌شود برای آن است که اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) هنگام سخن بفرمایند: این را خدا گفته است این بخش از روایات حدیث قدسی است و گویی پیامبر(صلی الله علیه وآله) در این میان نقش راوی را دارد. برای مثال در حدیث معروف «سلسله الذهب» که امام رضا(علیه‌السلام) آن را سلسله وار از اجدادشان نقل می‌کنند تا می‌رسند به امیرالمومنین(علیه‌السلام) و پیامبر(صلی االله علیه وآله) و بعد جبرئیل و نهایتاً ذات خدای متعال، یعنی سلسله این سند می‌رسد به خداوند و در اصطلاح علمی به آن حدیث قدسی گفته می‌شود؛ درباره زیارت عاشورا نیز چنین تعبیری وجود دارد و ائمه(علیهم السلام) فرموده اند این فرمایش الهی درباره امام حسین(علیه‌السلام) بوده و از ایشان در مقام تشبیه به «ثارالله» تعبیر می‌کند مثل آنکه گفته می‌شود عیسی(علیه‌السلام) روح الله است. ♻️ بخشی از گفتگوی دکتر معارف با خبر گزاری قدس آنلاین در تاریخ چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۵: 🌐 http://www.qudsonline.ir/news/463709 🆔 @ostadmaaref