eitaa logo
کانال علیرضا میرسلیم
753 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
26.1هزار ویدیو
120 فایل
🔸اطلاع رسانی اخبار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، دانشگاهیان و فرهیختگان 🧮مدرس دروس حسابداری دانشگاه 🔺ارتباط با ادمین @AlirezaMirsalim
مشاهده در ایتا
دانلود
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش پرویز صیاد به تعطیلی شبکه من‌و‌تو: چی فکر می‌کردیم چی شد! ⭕️ می‌خواستیم کیوان عباسی، مدیر من‌و‌تو را مسئول تلویزیونی در داخل ایران ببینیم؛ اما چه شد؟! ⭕️ اتفاق ناگوار و غم‌انگیز خبر برچیده شدن شبکه من‌و‌تو برای من تلخ‌تر و ناگوارتر است! 🆔@AlirezaMirsalim_ir
یادداشت سایمون تیسدال، تحلیل‌گر ارشد روزنامه گاردین، در شماره‌ اخیر هفته‌نامه آبزرور: «آمریکا دیگر قدرت برتر غرب آسیا نیست. این جایگاه اکنون در اختیار ایران است» 🆔@AlirezaMirsalim_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇 🕌 ⚪️ خاطره ای شنیدنی از خوف و خطر ... و عشق به پرواز 🖌... پاییز سال ۱۳۶۳ لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) برای انجام عملیاتی از جنوب راهی شمال‌غرب کشور شد و تمام یگان های لشگر در کشتارگاه صنعتی شهرستان مهاباد که هنوز نیمه کاره بود مستقر شدند. با استقرار کامل گردان ها ، تمرینات سخت و نفس گیر آغاز شده و همه روزه بعد از نماز صبح با تجهیزات کامل روانه کوه های مهاباد شده و تا حوالی غروب پیاده روی کرده و حمله به ارتفاعات را تمرین کردیم . محوطه لشگر کاملاً بی حفاظ بود و هیچگونه میدان مین و سیم خارداری در اطرافش نبود و برای همین هم دور تا دور کشتارگاه سنگر ساخته و رزمندگان هر گردان به نوبت در داخل آنها نگهبانی می دادند . خلاصه با وجود آن همه تمرینات سخت تمام نیروها موظف به دو الی سه ساعت نگهبانی در شبانه و روز بودند . یک شب با بسیجی دلاور سعید حسنی در سنگری بالای یک تپه که مشرف به مقر بود نگهبان بودیم ، برف سنگینی منطقه رو پوشانیده بود و سنگر هم درست نوک تپه قرار داشت ، هوا بقدری سرد بود که از شدت سرما دندان هامون بی اختیار به هم میخورد و صدا می داد . به سنگرها توصیه شده بود که هوشیارانه و با چشم باز نگهبانی دهند و تا جای ممکن از حرف زدن اجتناب نمایند . اوضاع منطقه اصلأ خوب نبود و نیروهای مزدور ضد انقلاب شب پیش شبیخون زده و در کمال قساوت با بریدن سر تعدادی از نگهبانان چنان فضای ترسناکی درست کرده بودند که دیگه از صدای تکون خوردن علفها هم یکه می خوردیم و چهار چشمی اطراف رو نگاه میکردیم که یکدفعه غافلگیر نشیم ، خلاصه تو وضعیت دلهره‌آوری مشغول نگهبانی بودیم ، پشت به پشت هم داده بودیم و بدون کوچکترین حرکت و صدائی با دقت اطراف سنگر را نگاه می کردیم . آنروزها هوای لشگر کاملاً تغییر کرده و یک حال و هوای عجیب عرفانی و معنوی تمام گردان ها را در برگرفته بود ، رزمندگان که می دانستند در هنگامه آغاز عملیات هستند یکسره در حال دعا و سینه زنی و عزاداری بودند و نماز شب خوانان هم بقدری زیاد شده بودند که وقتی نیمه های شب به گوشه و کنار مقر و اطراف خوابگاه ها سر می زدی همه جا را مملو از رزمندگانی می دیدی که به نماز شب ایستاده و با خدای خود در حال راز و نیاز هستند. خلاصه حال و هوای معنوی اردوگاه و دیدن حالات عرفانی هم‌رزمان مرا را نیز هوایی کرده و خیلی دلم می خواست که مانند آنان هر شب برای نماز شب برخاسته و با خدای خود خلوت کنم ، اما راستش آنروزها هیچی از نماز شب نمی‌دانستم . آن شب در آن سکوت خوفناک و اجباری ، لحظاتی با خود خلوت کرده و دیدم بهترین کار این است که از سعید بخواهم تو یادگیری نماز شب کمکم کنه ، آخر سعید از نمازشب خوان‌های مخلصی بود که همه شب آرام بیدار و مشغول راز و نیاز با معبود یگانه می شد ، خلاصه با همین فکر خیلی یواش زیر گوشش گفتم : سعید یه چیز ازت بخوام ، قبول میکنی !؟ سعید که با دقت مشغول وارسی اطراف بود ، آرام گفت : هرچه باشه قبول ! اما الان وقت خوبی برای حرف زدن نیست ، حرف تو نگه دار ، برگشتیم خوابگاه حرف میزنیم و بعد هم ساکت شد و دیگه هیچی نگفت . راست می گفت هیچ وقت خوبی برای گفتگو نبود ، کوچکترین بی توجهی میتونست باعث بر باد رفتن سرمون بشه ، اما راستش بقدری مشتاق یادگیری نماز شب بودم که اصلاً نتونستم خودمو کنترل کنم و دوباره با شرمندگی زیر گوشش گفتم : سعید ! خوندن نمازشب رو یادم میدی !؟ خنده نازی کرد و گفت : انگار امشب تا شهیدمون نکنی ، دست بردار نیستی !؟ زدم زیرخنده و گفتم : فقط یه کلمه بگو ! آره یا نه !؟ خندید و خیلی یواش کنار گوشم گفت : معلومه که بله ! چی از این بهتر !؟ اگه خدا بخواهد از همین فردا شروع می کنیم ! اما جون من دیگه حواست به جلو باشه و مراقب اطراف باش ! از فردای همون شب سعید همچون معلمی دلسوز شروع به تعلیم نمازشب بهم کرد . هر روز قبل از اذان مغرب به بالای تپه ای کوچک در کنار مقر می رفتیم و سعید کلمه به کلمه دعاها و سوره های نماز شب را برام می خواند و من هم تکرارشون می کردم تا اینکه بعد از چند روز تلاش مستمر و بی وقفه عاقبت موفق به حفظ کامل آیات و دعاهای نمازشب شدم و بعد اون هم دیگه شدم همراه سعید در نیمه شب ها... 💕 یاد باد آن روزگاران یاد باد 💦 غواص دریادل، 🌷بسیجی شهید، «سعید حسنی تنها»؛ رزمنده گردان خط شکن حضرت ولیعصر (عج) ... که در دیماه ۶۵ در عملیات عاشورایی کربلایی ۵ به آرزوی دیرین خود رسید و سبکبال و خونین پیکر به ملکوت اعلی پر کشید🕊🕊 ☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🆔@AlirezaMirsalim_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🥀شهادت مظلومانه دهمین اختر آسمان امامت و ولایت، مشعل فروزان هدایت، یار و راهنمای امت، کتاب علم و زهد و حکمت، حضرت امام هادی علیه السلام را به محضر مولایمان حجه ابن الحسن المهدی عجل الله و منتظران حضرتش تسلیت می گوییم🥀 🆔@AlirezaMirsalim_ir
قابی از هواداران فلسطین و ایران در قطر... 🆔@AlirezaMirsalim_ir
10.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بغض و اشک‌های مجریان شبکه بهایی من‌و‌تو در واپسین روزهای تعطیلی! 🔺برای ما خیلی سخت‌تر است و نمی‌دانیم این خلأ را چطور پر کنیم؟! حال بچه‌ها خیلی بد است! 🔺چرا بیزینس‌‌ من‌‌های بزرگ چلسی و اورتون انگلیس جلو نیامدند؟ به کجا وصلند؟!! ☑️ پ.ن: خاطر نشان می‌شود، روز خاموش شدن چراغ تلویزیون ضد ایرانی من‌و‌تو مصادف است با ایام ورود امام خمینی به ایران و پیروزی انقلاب! 🆔@AlirezaMirsalim_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه روزهایی بود؛ پارسال این موقع میگفتند از لج ‎ بیشتر گاز مصرف کنیم😐 فکر میکردن اگر زیاد گاز مصرف کنند مسئولان فرار میکنند ونزوئلا😐 🆔@AlirezaMirsalim_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 خیلی ها سعی کردن پرچم شیر و خورشید رو ببرن بالا ولی امروز توی پاریس پرچم ایران بالاست 😎 🆔@AlirezaMirsalim_ir