eitaa logo
مدرسه معارف علامه طباطبایی
888 دنبال‌کننده
118 عکس
142 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مخاطبه با قرآن، روز بیست‌وپنجم.mp3
1.29M
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۵) «وَالْعَصْرِ إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۵) «وَالْعَصْرِ إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۵) «وَالْعَصْرِ إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» انسان به محض توجه به خودِ اين جهانى‌اش، یعنی زندگى، حالات و هر چه كه مختص اين جهان است؛ در خسران است! اين خسارت، خسارتِ ذاتىِ انسان در اين جهان است؛ وقتى كه در آن گرفتار ‌شود و به آن توجه ‌كند. توجه به وجودِ اين جهانى، به اين معناست كه حقيقتِ نامتناهى و عينيتِ بى‌نهايتش را، در اثر توجه به اين جهان، در اين محدوده زندانى كرده است، و اين اساسِ خسارتِ انسان است؛ خسارتى كه با چيز ديگرى قابل مقايسه نيست. به محض اين توجه، اين حقيقت بی‌نهايت را، از عدم تناهى، از آن اتحادى كه با آسمان و زمين دارد، از وحدتِ وجود، و از بی‌نهايتى كه در همه‌ى كائنات پراكنده است، و انسان از آن فراتر است؛ به اين جهانِ محدود مى‌آوريم و در خسارت قرار مى‌گيريم. وقتى چنين توجهى مى‌شود، و انسان خود را اسير و گرفتار مى‌كند؛ اين خسارت، در اين قوسِ نزول و هبوط در جهان، فقط با ايمان و عمل صالح جبران مى‌شود؛ «إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ». ايمان يعنى، در عين بودن در اين جهان، انسان مى‌داند، مى‌پذيرد و توجه مى‌كند كه وجودى فراتر از اين دارد. عمل صالح يعنى توجهات عملى‌اش، حركتش در زندگى و هر عملى كه در اثر توجه او به اين جهان است، را محدود نمى‌كند. «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»، و تنها به خود اكتفا نمی‌كند؛ بلكه در اجتماع، ارتباطاتش و زندگى عملی‌اش، توجه‌اش، و توجه دادنش، بايد به حق باشد. بالاترين حق، بی‌نهايت بودن انسان است؛ اينكه انسان، زندانى شدن در اين محدوده‌ى كوچك را نپذيرد، و بداند كه حق، فراتر از اين است! توجه كند و توجه دهد به تحمّل تا گردونه‌ى زندگىِ اين جهانى؛ و صبرش را طورى تمام نكند كه از بی‌نهايتِ وجودى‌اش غافل شود. اگر چنين باشد، انسان از خسارتِ خود، فاصله مى‌گيرد. اما اگر گرفتار توجه به حقيقتِ صرفا اين جهانى، حقيقت و موجوديتی محدود، غير واقعى و متناهى شود، خسارتش هميشگى است؛ و لحظه به لحظه ادامه پيدا مى‌كند. مگر كسانی كه ايمان و عمل صالح و توجه به حقِ نامتناهى، و صبر براى رسيدن به آن حق داشته باشند. 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز بیست‌وششم.mp3
2.08M
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۶) «إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ»
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۶) «إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِن يَكُن م
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۶) «إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ» وقتى انسان به نامتناهى توجه مى‌كند، و از اين زندانِ تنگ شروع به بيرون آمدن مى‌كند، فكر مى‌كند عشق به بی‌نهايت و توجه به بی‌کرانه‌ها او را ناآرام و دچار اضطراب مى‌كند؛ اما بر خلاف تصور ما، اضطراب، ناراحتى، غم و حزنى كه برای ما ايجاد مى‌شود، ناشى از توجه به نامتناهى نيست؛ بلكه معكوس اين امر درست است! همه‌ى اين اضطراب و تشويش‌ها ناشى از وابستگى انسان و انس او نسبت به زندان متناهى‌اش است! انسانى كه نمى‌خواهد از اين منزل‌گاهى كه در آن رسوب كرده حركت كند. اما جهان، افق‌هاى بی‌كران، عرصه‌هاى نامتناهى، و زيبايی‌هاى بى‌بديل را كه مى‌بيند، متوجه مى‌شود كه بايستى از اين منزل بيرون آيد و از این زندان خلاص شود؛ اما فكر اينكه روز و شبى را بدون زنجير برپا دارد، او را ناآرام مى‌كند؛ اين ناآرامى ناشى از ميل او به بازگشت به زندان است! آنچه از توجه به بی‌نهايت به انسان مى‌رسد، جز آرامش و راحتى نيست؛ حتى جايی كه سخت‌ترين مصيبت‌ها، دردها و رنج‌ها براى انسان حادث مى‌شود؛ هم‌چون واقعه‌ى عاشورا، كه عاشورايی‌ها در ميل‌شان به بی‌نهايت، بزرگترين مصائب هستى را به جان خريدند، اما همه‌ى آن مصائب به چشم‌شان جز زيبايى نمى‌آيد، و هرگز حاضر به برگشت از اين مسير نيستند؛ چرا كه رهايى از زندان برايشان بطور كامل صورت گرفته، و در ترديد بين متناهى و نامتناهى، زندان و آزادى، ترك منزل‌گاهِ موقت و رفتن به بی‌نهايت، نيستند. چگونه است كه براى كسى كه خود را براى مقامات بلندى در اين جهان آماده مى‌كند، تمام تمرين‌ها، فشارها و دردهايش، چنان پيشرفتى ارزشمند، گواراست، و هر چه بيشتر به خود فشار بياورد، لذت بيشترى مى‌برد؛ جهان نامتناهى نيز اين‌گونه است. بدتر از ترديدها نسبت به برون‌رفت از زندان، آن هنگام است كه مدتى كه از نگه‌داشتن خودمان در زندان گذشت، اصولا زندان را فراموش مى‌كنيم، و اين فراموشى چيزى غير از بی‌‌توجهى انسان به عالم بی‌نهايت، نيست. جهان بی‌نهايت، تماما آرامش، قدرت و غلبه است. انسان‌هاى اندكى كه توجه به بی‌نهايت كردند، در مصاف با دشمنان بيرونى يا درونى، بر ده‌ها برابر خود غلبه پيدا مى‌كنند؛ «بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ» چرا كه دشمن بيرونى يا موانع درونى با حقايق و عينيت‌هاى جهان، بيگانه است. اين بيگانگى سبب مى‌شود، اسبابِ قدرت از دست‌شان خارج باشد. هم‌چون موسى، كه هزاران سِحر را در بيابانى كه ساحران تمام نيروی‌شان را جمع كرده بودند، با يك پرتاب عصا از بين مى‌برد. كسانی‌ كه در برابر موساى درون يا بيرون ايستاده‌اند، درك صحيحى از جهان و رموز آن و قوانين و سنت‌هايش ندارند و بر طبل باطل مى‌كوبند. در مقابل، كسى كه به بی‌نهايت توجه كرده، موساى درون يا موساى تاريخى، بدليل توجه و احاطه‌اش نسبت به واقعيت‌هاى جهان، بر هزاران برابر خود غالب است! 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز بیست‌وهفتم.mp3
1.15M
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۷) «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا»
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۷) «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُو
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۷) «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا» ذكر خداوند به اين نيست كه ما صرفا با زبان خود، نام خداوند را ذكر كنيم، و اين ذكر را بطور پيوسته تكرار كنيم. ذكر كثير به اين نيست كه تعداد ذكر زبانى زياد باشد؛ ذكر اينگونه نيست كه ما خداوند را ارباب و موجودى بدانيم كه در آسمان‌ها ساكن است، و ما تسليم او هستيم تا از مشكلات دو جهان در امان بمانيم؛ اين خدا توهمى است، خداوند از رگ گردن به ما نزديك‌تر است! ذكر خداوند به اين است كه ما از اين فضاى متناهى زندگىِ روزمره، از اين گرفتاری‌ها، از اين زندانى كه در آن هستيم، بتوانيم خود را نجات دهيم، و پيوسته اين توجه را براى خود ايجاد كنيم كه اين زندان، آنچه كه مى‌بينيم، آنچه كه گرفتارش هستيم و درونش به بن‌بست رسيديم؛ تمام واقعيت نيست. آنچه كه نسبت به آن حب و بغض داريم، و اهتمام و توجه‌مان در حال حاضر و در همين لحظه است، تمام عينيت جهان نيست؛ بلكه عينيتى فراتر از آن وجود دارد. به محض اينكه از اين فضاى بسته خود را به جهتى ديگر كه نامتناهى است، ببريم؛ اين «ذكر خداوند» است. براى كامل كردن ايمان، انسان بايد پيوسته به اين حقيقت توجه كند كه فراتر از آنچه مى‌بيند و مى‌داند، چيزى هست. اين «ذكر كثير»، گاهى مى‌تواند با زبان هم همراه باشد. زبان و ذكر زبانى و ذكر نام خداوند، تكميل اين ذكر است؛ اما حقيقتش نيست. اگر «ذكر» تنها به زبان باشد و حقيقتى نداشته باشد؛ يا اگر توجه انسان به خداى توهمى باشد؛ نه تنها ممكن است پيش نرود و رشد نكند، بلكه چه بسا باعث عقب‌گرد هم بشود! تسبيح صبح و شام به معناى تسبيح هميشگى و هر لحظه‌اى است كه انسان مى‌تواند توجه كند. تسبيح فقط ذكر «سبحان‌الله» با زبان نيست. حقيقتِ تسبيح، حقيقتى است كه در وجود انسان است. ما پيوسته جهان را بصورت محدود، پر از مشكل، گرفتارى و بن‌بست مى‌بينيم؛ اما تسبيح به اين معنا است كه لحظه‌اى توجه كنيم كه جهان فراتر از اين است، و راه ما بسوى بی‌نهايت باز است؛ به محض اين توجه، تسبيح رخ مى‌دهد. تسبيح، هم‌چون بقيه‌ى اذكار وقتى كه با زبان گفته شود، كامل مى‌شود. ما با درك و فهمى كه از جهان داريم، آن را پيوسته به مشكلات، ناكارايى، فضاى محدود و بسته متهم مى‌كنيم؛ اما اين حقيقت ندارد. جهان كاراتر، كامل‌تر و بهتر است، و اين توجهْ «حقيقتِ ذكر» است. 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز بیست‌وهشتم.mp3
1.62M
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۸) «وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ»
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۸) «وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ» #
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۸) «وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ» هنگامی كه رمضان در حال تمام شدن است، گويا ما در این جهان نامتناهی رها مى‌شویم، و نیاز داریم که ضمانت، پشتیبانی و اطمینان بیشتری در این تنهایی، سلوکِ سخت و راهِ دشوار داشته باشیم. اما اگر انسان درست نگاه کند، مى‌بيند كه این اطمینان در اين جهان، بسيار زیاد است، و در این جهان هستی، همه‌چیز چنان منظم و مرتب است كه ابراهیم‌هاى بیرون و درون(نیروهای درونی که از حقیقت ما می‌جوشند)، پيوسته در مقابل بت‌های ساختگی، خدايان دروغين، ارباب‌های بیرونی و شیاطين، كه كارشان ضلالتِ انسان است، هستند. ابراهیم‌ها، در حال برنامه‌ریزی، کید و مهندسی کردن در مقابل این بت‌ها هستند. «لَأَکِیدَنَّ اَصْنَامَکُم» این بت‌هایی که خودمان ساختیم یا بیرون ما هستند، اگر چه قدرتمند و تمام عیار هستند، و ظاهرشان افراشته، و بت‌کده‌ها مملو از بت‌هاست، و انسان‌ها پیوسته در حال پرستش این بت‌ها هستند؛ و اگرچه جامعه و همه، معبودشان همین بت‌ها و بت‌کده‌هاست؛ و اگرچه این بت‌ها، بت‌کده‌ها و متوليان‌شان، و حاکمانى كه از این بت‌ها و بت‌کده‌ها نشأت و دستور مى‌گيرند، و عبادت مى‌کنند، بر جامعه و جهان حاکم هستند؛ ولی همواره در درون و بیرون انسان، ابراهيمى پيدا مى‌شود كه با حق و عدالت، پيوسته در مقابلِ برنامه‌ريزى، كيد و حيله‌گرى اصنام و بت‌کده‌ها می‌ایستد! «ِأَکِیدَنَّ»؛ «كِيد» به معناى برنامه‌ریزی، مهندسی کردن، تدبیر و تقدیری است که بر همه‌ی عالم استوار است. آن ابراهيم، كه يك نیروی درونی یا یک انسان بیرونی است؛ اصنام را نابود می‌کند، و این حقیقتی است که پیوسته ما را کمک می‌کند. هر چقدر هم كه ما دشواری، سختی و صعوبت در مسیر داشته باشیم؛ و این موانع، که همین بت‌کده‌ها و بت‌هاى توهمیِ ساختگی هستند، از طریق ابراهیم‌ها نابود مى‌شوند. «بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ»؛ در شرایطی که انسان آگاه نیست، و به اين بت‌ها پشت کرده، و فكر مى‌كند كه راهی نیست؛ در شرايطى كه خيال جامعه راحت است كه این بت‌خانه‌ها پابرجا هستند؛ در شرایطی که حاکمان فکر می‌کنند این بت‌کده‌ها مردم را سرگرم کردند، و راهی برای نجات مردم نیست، و اين‌ها مى‌توانند حكومت‌شان را جاویدان ادامه دهند؛ در اين شرايط، ابراهیم درونی آنها را نابود می‌کند! ما تنها کاری که بايد انجام دهيم این است که از این شکستن بت‌هایی که توسط دیگران، توسط نیروهای درونی که چندان در اختیار ما یا خودآگاه ما نیستند، صورت مى‌پذيرد؛ مراقبت کنیم. اين بت‌ها شكسته مى‌شوند، چاره‌ای نیست؛ و این مهندسی کائنات و حقیقت انسان است، و ما فقط باید مراقبت کنیم که در مقابل این ابراهیم‌ها قرار نگیریم. حتى اگر هم در مقابل‌شان قرار بگیریم، اين ابراهیم‌ها باز هم کارشان را می‌کنند، اما راه ما طولانی‌تر مى‌شود، و نجات ما دیرتر صورت مى‌گيرد. از هم‌راستايى با ابراهيم‌ها، راه‌مان هموارتر، مسيرمان نزديك‌تر و دسترسی‌مان به اهداف‌مان نزدیک‌تر و زودتر خواهد شد. 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
مخاطبه با قرآن، روز بیست‌ونهم.mp3
1.4M
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۹) «السَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا»
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۹) «السَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَي
🌙 مخاطبه با قرآن (۲۹) «السَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» «سلام» علامتِ ارتباط و هماهنگىِ انسان با كائنات، بلكه هماهنگى كائنات با انسان است؛ و از آن هم بالاتر، علامت اين است كه تمام جهان و كائنات در خدمت انسان هستند، و براى او كار مى‌كنند، و او را به سرمنزل مقصود مى‌رسانند. سلامى كه هم روزِ شروعِ زندگى در اين جهان هست، و هم روز پايانش، و هم در جهانى ديگر؛ اين سلام، سلام بر ذات است، و علامتِ هماهنگى و يگانگى ذات انسان در همه‌ى زمان‌ها و حتى فراتر از زمان است. اين كلام عيسى مسيح علیه‌السلام، كلامى است كه تنها به مقام ايشان تعلق نمى‌گيرد؛ بلكه براى ذاتِ انسان است. ذاتِ انسان هميشه و در همه جا و در حاقش، منطبق بر جهان، كائنات است، و مقصودِ او و همان چيزى است كه مى‌خواهد. اين انطباقِ ذاتِ انسان، با همه‌ى خواسته‌ها و توانایی‌‌ها، فقط مختص عيسى مسيح نيست؛ به ما و همه‌ى انسان‌ها هم تعلق مى‌گيرد. هر انسانى، در هر شرايطى كه هست، اين مقام «سلام» را داراست؛ اما اين بدين معنا نيست كه ما با عيسى علیه‌السلام يكى هستيم؛ ما متفاوتيم، اما فرق‌مان تنها در يك چيز است؛ اينكه حضرت عيسى اين حقيقت وجودى را متوجه مى‌شود، اما ما به آن توجه نداريم! براى ما، در همين شرايطى كه هستيم، اين برترى، والايى، سلامت، هماهنگى با كائنات، قداستِ ذاتى و سلامتِ وجودى حاصل است. مشكل ما در نداشتن اين مقامات نيست، در اين است كه فكر مى‌كنيم فاقدش هستيم؛ همه‌ى مشكل در همين است! تفاوت ما با حضرت عيسی در اين است كه ايشان به مقامى مى‌رسد كه اين تخيلات، توهمات و نگاهِ منفى به خود، و ندانستن قدر و منزلت خويشتن، از ايشان رخت مى‌بندد، اما ما در توهم خود گرفتاريم. در اين راستا نيازى نيست كه كارى انجام دهيم؛ اين حقيقت براى ما همين الان، موجود و مقدور است؛ كافی است رويش پا نگذاريم، و چشم به رويش نبنديم. انسان نبايد براى دويدن بسوى قله‌اى كه دارا نيست، به خود زحمت بدهد؛ بلكه بايد زحمات خود را متوقف كند براى ديدن قله‌اى كه در آن قرار دارد، و دانا و تواناست و داراى همه‌چيز است. اين حقيقتى است كه ما بايد از رمضان بياموزيم، و با دستِ پر، خيالِ راحت و با اعتماد به نفس از رمضان خارج شويم. ما هم مى‌توانيم اين كلام عيسى مسيح علیه‌السلام را بگوييم: «السَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا»؛ و اين «سلام»، سلامى است كه حقيقتش در ما موجود است، و مى‌توانيم با آن از رمضان خارج شويم، و براى زندگى‌ای كه پس از رمضان خواهيم داشت. 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات
16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 سرود بندگی 👤 استاد بیست‌وهفتم آذر نود و چهار 🌸🌷🌸 عید سعید فطر، عید بندگی مبارک باد. 🌸🌷🌸 👁‍🗨 برای مشاهده جلسات درس استاد مجاهدی حفظه‌الله در سال‌های گذشته، صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
🔸فرضِ فاصله هم نیست! یک نکته کلیدیِ توحیدی است، که إن‌شاءالله خداوند روزی ما بکند این مطلب را بچشیم(نه اینکه فقط بفهمیم!)، که رابطه‌ی اهل‌بیت عصمت و طهارت و همه مخلوقات، به خصوص کسانی که می‌خواهند از این انوار مقدسه استفاده کنند؛ «تَوْحِيدُهُ تَمْيِيزُهُ عَنْ خَلْقِهِ؛ وَ حُكْمُ التَّمْيِيزِ بَيْنُونَةُ صِفَةٍ لا بَيْنُونَةُ عُزْلَة»، ما با امام معصوم اصلاً فاصله نداریم! فرض فاصله هم نیست؛ این طور نیست که ما بخواهیم صدا بزنیم و آن‌ها بشنوند! بارها این مثال را عرض کردیم، این موبایل را که روشن می‌کنیم و می‌خواهیم ساعت یا تصویر یا عددی را نگاه کنیم؛ چه آن عددِ نوری، چه آن تصویرِ نوری، چه آن حروفِ نوری، با نور هیچ فاصله‌ای ندارد. من که اینجا نشسته‌ام، با این فرش فاصله دارم؛ با این میکروفون و... فاصله دارم؛ این فاصله عُزلتی است. بنده جایی هستم و این بلندگو جای دیگری هست؛ ولی فاصله‌ی تصویر نوری با نور، فاصله عدد نوری با نور اینگونه نیست. شما موبایل را که روشن می‌کنید، قبل از اینکه عدد نوری را ببینید، نور را می‌بینید؛ فاصله ما با اهل‌بیت عصمت و طهارت، فاصله‌ی بین تصویر نوری با نور است! لذا این طوری نیست که ما بخواهیم صحبتی بکنیم، و امام جای دیگری باشد که بشنود؛ آیه‌ی شریفه «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ» هرکاری می‌کنید تحقیقاً خدا می‌بیند، تحقیقاً پیغمبر می‌بیند، تحقیقاً مؤمنین می‌بینند؛ نه اینکه در جایی باشند و عُزلتی ببینند؛ خودِ اهل‌بیت عصمت و طهارت «بَيْنُونَةُ صِفَةٍ لا بَيْنُونَةُ عُزْلَة» را در جای دیگر بیان کردند؛ صفتِ نور بر تصویر نوری احاطه دارد؛ ما تا نور را نبینیم، عدد نوری یا تصویر نوری را نمی‌توانیم ببینیم؛ پس نور غلبه دارد! «بانَ مِنَ الأشیاء بِالقَهْر و الغَلَبة ...» آن تصاویر و عدد و... مغلوبِ نور هستند، و دائم به نور می‌گویند تو اگر بخواهی ما نیستیم؛ و‌ نور می‌گوید هرچه دارید از من دارید، اگر عدد نوری هستید، به نور من عدد نوری شدید. فاصله ما با اهل‌بیت عصمت و طهارت فاصله‌ی تصویرها و حروف‌ها و اعداد نسبت به نور است! ما هیچ فاصله‌ای با انوار مقدسه نداریم، و آنها به ما احاطه دارند. همان که در روایت وارد شده است که «فإنّا نُحیطُ عِلْماً بِانْبائِکُمْ» ما احاطه داریم به شما؛ منتها وجود ظاهری امام زمان که الان در محضر ایشان و کل اهل‌بیت عصمت و طهارت هستیم؛ در جای خاصی هستند، در برزخ هستند. ولی آن حقیقتِ احاطه‌ی علمی‌شان با ما فاصله‌ای ندارد. «از شما باخبر هستیم و هیچ چیزی از شما بر ما مخفی نیست.» لذا هر موقعی که مؤمن بخواهد با خدا و امام صحبت کند، حضرت فرمودند: «فَحَرِّک شَفَتَیْک تَجِدُنِی أُمَامَک» با من صحبت کن، من را مقابل خودت می‌بینی! اما اینکه ما نمی‌بینیم، این ضعف ماست که محجوب هستیم؛ «أَنَّکَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ‏ الْآمَالُ‏ دُونَک» از آن طرف حجاب نیست، از این طرف حجاب است! «إِنَّ الحِجابَ عَلَى الخَلقِ لِكَثرَةِ ذُنوبِهِم» این حجاب به خاطر کثرت گناهان است، که نمی‌بینیم. هر کسی که توفیق نگاهِ پاک داشته باشد، توفیق زیارت و رؤیت امام زمان سلام‌الله‌ علیه برایش حاصل می‌شود. بعضی‌ها صدا را شنیدند، اما نتوانستند ببینند، گوش‌شان پاک بوده ولی چشم‌شان پاک نبوده؛ گاهی اوقات صدا را شنیدند نتوانستند تکلم کنند، زبان‌شان آلوده بوده؛ ولی آن چشم و گوش و زبان که پاک باشد، توفیق زیارت هم روزی‌اش می‌شود؛ چون «إِنَّ الحِجابَ عَلَى الخَلقِ لِكَثرَةِ ذُنوبِهِم» تو خود حجاب خودی، از میان برخیز! 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات