eitaa logo
عکس نوشته و استیکرمذهبی
6.7هزار دنبال‌کننده
32.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
24 فایل
عکس نوشته های مذهبی با ذکر صلوات و دعا برای ظهور حضرت مهدی (عج) استفاده از تصاویر آزاد هست. تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
#شب_اول_محرم به نامردی همين نامرد مردم دوره اش كردند بساط روضه ی غربت فراهم می شود آخر همينكه دست هايش بسته شد ياد علی افتاد نصيب خاندان مرتضی غم می شود آخر.، #حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
بر دیده‌ی از غمِ ترِ مسلم صلوات بر دخترِ غم پرورِ مسلم صلوات بر بی کسیِ محمّد و اِبراهیم بر لاله‌های پرپرِ مسلم صلوات @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دهانم خشک و جسمم غرق خون و دیده دریایی عجـب کـردند اهـل کوفـه از مهمان پذیرایی همان‌هایی که در این شهر گرداندند رو از من فـراز بام‌هــا در چشمشـان گشتـم تمـاشایی سـرم را بـرد قاتـل هدیـه از بهــر عبیــدالله تنـم در کوچه‌هــا گردیـده گـرم راه‌پیمایـی به جسم تا که ممکن بود آمد زخم روی زخم نبــودی کوفیــان را بیشتــر از ایـن توانـایی رسیـده ضربه‌هــا بـر سینـه و پهلـو و بازویم بیا بنگر که مسلم پـای تـا سر گشتـه زهرایی از آن ترسم که چـون‌آیـی نبینم ماه رویت را ز بس از چشـم گریانـم عطش بگرفته بینایی اگر چه رنگ خون زیباست بر روی شهید اما تماشا کن که روی من به خون بخشیده زیبایی تمـام شب کنـار کوچه‌هـا تنهـا تو را دیدم خـدا دانـد نکـردم لحظـه‌ای احساس تنهایی بیـا نامـردی و پستـی اهـل کوفــه را بنگـر که بهر کشتن یک تن کند شهری صف‌آرایی سزد «میثم» به یاد کام عطشان و لب خشکم کند تا جان به تن دارد به اشکِ دیده، سقّایی استاد @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
به نامردی همين نامرد مردم دوره اش كردند بساط روضه ی غربت فراهم می شود آخر همينكه دست هايش بسته شد ياد علی افتاد نصيب خاندان مرتضی غم می شود آخر.، @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دهانم خشک و جسمم غرق خون و دیده دریایی عجـب کـردند اهـل کوفـه از مهمان پذیرایی همان‌هایی که در این شهر گرداندند رو از من فـراز بام‌هــا در چشمشـان گشتـم تمـاشایی سـرم را بـرد قاتـل هدیـه از بهــر عبیــدالله تنـم در کوچه‌هــا گردیـده گـرم راه‌پیمایـی به جسم تا که ممکن بود آمد زخم روی زخم نبــودی کوفیــان را بیشتــر از ایـن توانـایی رسیـده ضربه‌هــا بـر سینـه و پهلـو و بازویم بیا بنگر که مسلم پـای تـا سر گشتـه زهرایی از آن ترسم که چـون‌آیـی نبینم ماه رویت را ز بس از چشـم گریانـم عطش بگرفته بینایی اگر چه رنگ خون زیباست بر روی شهید اما تماشا کن که روی من به خون بخشیده زیبایی تمـام شب کنـار کوچه‌هـا تنهـا تو را دیدم خـدا دانـد نکـردم لحظـه‌ای احساس تنهایی بیـا نامـردی و پستـی اهـل کوفــه را بنگـر که بهر کشتن یک تن کند شهری صف‌آرایی سزد «میثم» به یاد کام عطشان و لب خشکم کند تا جان به تن دارد به اشکِ دیده، سقّایی استاد @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
به نامردی همين نامرد مردم دوره اش كردند بساط روضه ی غربت فراهم می شود آخر همينكه دست هايش بسته شد ياد علی افتاد نصيب خاندان مرتضی غم می شود آخر.، @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دهانم خشک و جسمم غرق خون و دیده دریایی عجـب کـردند اهـل کوفـه از مهمان پذیرایی همان‌هایی که در این شهر گرداندند رو از من فـراز بام‌هــا در چشمشـان گشتـم تمـاشایی سـرم را بـرد قاتـل هدیـه از بهــر عبیــدالله تنـم در کوچه‌هــا گردیـده گـرم راه‌پیمایـی به جسم تا که ممکن بود آمد زخم روی زخم نبــودی کوفیــان را بیشتــر از ایـن توانـایی رسیـده ضربه‌هــا بـر سینـه و پهلـو و بازویم بیا بنگر که مسلم پـای تـا سر گشتـه زهرایی از آن ترسم که چـون‌آیـی نبینم ماه رویت را ز بس از چشـم گریانـم عطش بگرفته بینایی اگر چه رنگ خون زیباست بر روی شهید اما تماشا کن که روی من به خون بخشیده زیبایی تمـام شب کنـار کوچه‌هـا تنهـا تو را دیدم خـدا دانـد نکـردم لحظـه‌ای احساس تنهایی بیـا نامـردی و پستـی اهـل کوفــه را بنگـر که بهر کشتن یک تن کند شهری صف‌آرایی سزد «میثم» به یاد کام عطشان و لب خشکم کند تا جان به تن دارد به اشکِ دیده، سقّایی استاد @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
به نامردی همين نامرد مردم دوره اش كردند بساط روضه ی غربت فراهم می شود آخر همينكه دست هايش بسته شد ياد علی افتاد نصيب خاندان مرتضی غم می شود آخر.، @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دهانم خشک و جسمم غرق خون و دیده دریایی عجـب کـردند اهـل کوفـه از مهمان پذیرایی همان‌هایی که در این شهر گرداندند رو از من فـراز بام‌هــا در چشمشـان گشتـم تمـاشایی سـرم را بـرد قاتـل هدیـه از بهــر عبیــدالله تنـم در کوچه‌هــا گردیـده گـرم راه‌پیمایـی به جسم تا که ممکن بود آمد زخم روی زخم نبــودی کوفیــان را بیشتــر از ایـن توانـایی رسیـده ضربه‌هــا بـر سینـه و پهلـو و بازویم بیا بنگر که مسلم پـای تـا سر گشتـه زهرایی از آن ترسم که چـون‌آیـی نبینم ماه رویت را ز بس از چشـم گریانـم عطش بگرفته بینایی اگر چه رنگ خون زیباست بر روی شهید اما تماشا کن که روی من به خون بخشیده زیبایی تمـام شب کنـار کوچه‌هـا تنهـا تو را دیدم خـدا دانـد نکـردم لحظـه‌ای احساس تنهایی بیـا نامـردی و پستـی اهـل کوفــه را بنگـر که بهر کشتن یک تن کند شهری صف‌آرایی سزد «میثم» به یاد کام عطشان و لب خشکم کند تا جان به تن دارد به اشکِ دیده، سقّایی استاد @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
به نامردی همين نامرد مردم دوره اش كردند بساط روضه ی غربت فراهم می شود آخر همينكه دست هايش بسته شد ياد علی افتاد نصيب خاندان مرتضی غم می شود آخر.، @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دهانم خشک و جسمم غرق خون و دیده دریایی عجـب کـردند اهـل کوفـه از مهمان پذیرایی همان‌هایی که در این شهر گرداندند رو از من فـراز بام‌هــا در چشمشـان گشتـم تمـاشایی سـرم را بـرد قاتـل هدیـه از بهــر عبیــدالله تنـم در کوچه‌هــا گردیـده گـرم راه‌پیمایـی به جسم تا که ممکن بود آمد زخم روی زخم نبــودی کوفیــان را بیشتــر از ایـن توانـایی رسیـده ضربه‌هــا بـر سینـه و پهلـو و بازویم بیا بنگر که مسلم پـای تـا سر گشتـه زهرایی از آن ترسم که چـون‌آیـی نبینم ماه رویت را ز بس از چشـم گریانـم عطش بگرفته بینایی اگر چه رنگ خون زیباست بر روی شهید اما تماشا کن که روی من به خون بخشیده زیبایی تمـام شب کنـار کوچه‌هـا تنهـا تو را دیدم خـدا دانـد نکـردم لحظـه‌ای احساس تنهایی بیـا نامـردی و پستـی اهـل کوفــه را بنگـر که بهر کشتن یک تن کند شهری صف‌آرایی سزد «میثم» به یاد کام عطشان و لب خشکم کند تا جان به تن دارد به اشکِ دیده، سقّایی استاد @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
به نامردی همين نامرد مردم دوره اش كردند بساط روضه ی غربت فراهم می شود آخر همينكه دست هايش بسته شد ياد علی افتاد نصيب خاندان مرتضی غم می شود آخر.، @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄