#سقیفه
#قسمت_هفتم
🔰 تطمیع عباس ، عموی پیامبر (ص)
💢 ابوبکر ، شورایی تشکیل داد از ؛ عمر بن خطاب و ابوعببده جرّاح و مغیره بن شعبه ، تا تصمیم بگیرند با کسانی که بیعت نکرده اند، چکار کنند ؟!
شورا نظر داد که :
⛔️بهترین راه این است که ، عباس را ببینیم و سهمی برای او و فرزندانش از حکومت قرار دهیم ، بدین ترتیب علی _(ع)_ شکست می خورد و گرایش عباس (عموی پیامبر ) به شما حجّتی به زیان علی _(ع)_ در دست شما خواهد بود.
ابوبکر ، به اتفاق اعضای شورا ، شبانه به خانه ی عباس رفتند:
ابوبکر ، حمد و ثنای خدا را بجای آورد و گفت: خدا پیامبر(ص) را فرستاد که نبیّ و ولیّ مومنان بود و در میانشان بود تا خدا آخرت را برای او پسندید .
😱 او هم ، پس از خود ، کسی را تعیین نکرد [ 👈این حرف دروغ است چون همه انبیاء برای خود جانشین تعیین می کردند ]
و کار ها را به خود مردم واگذار کرد و آنها هم مرا برگزدیدند و من از کسی جز خدا نمی ترسم که سستی در کار داشته باشم.
آنها که با من بیعت نکرده اند ، با عموم مسلمانان مخالفت می کنند و به شما پناه می برند.شما یا با همه ی مردم همراه شوید و بیعت کنید و یا اگر همراه نمی شوید کاری کنید که آنها با ما نجنگند [ 👈مگر چند نفر بودند که احساس خطر می کردید؟!!! ].
⚠️می خواهیم از کار حکومت ، سهمی هم به شما بدهیم که بعد از شما برای بازماندگانت نیز باشد.زیرا تو عموی پیامبر هستی!!......
سپس عمر با لحنی تهدید آمیز گفت :
ما اینجا نیامده ایم چون به شما نیاز داریم !!! آمده ایم چون خوش نداشتیم ، در کاری که مسلمانان بر آن اتفاق کرده اند ، طعن و مخالفتی از طرف شما بشود و زیان و گرفتاری به شما و آنان برسد.....
در این هنگام عباس عموی پیامبر پس از حمد خدا گفت :
.....اگر تو این امر حکومت را به نام پیامبر (ص) گرفته ای ، پس در واقع حق ما را گرفته ای _ زیرا ما خویشاوند پیامبریم و نسبت به او سزاوارتر از تو هستیم _ و اگر امر حکومت را به این سبب گرفته ای ، که از جمله مومنان به پیامبری ، _ خوب _ ما هم از جمله مومنان بودیم........
و اگر بوسیله ی بیعت مومنان ، حکومت بر تو واجب شده و سزاوار آن گردیده ای ، از آنجا که ما هم از جمله مومنانیم و بدین کار شما رضایت نداده ایم ، این حق برای تو واجب و ثابت نشده ❗️
این دو سخن تو چقدر از هم دور اند :
از یک طرف می گویی ؛که مردم با شما مخالفت کرده اند و در امر حکومت بر شما طعن زده اند و از طرف دیگر می گویی ؛ مردم تو را برای حکومت انتخاب کردند❗️
👌از یک طرف نام خلیفهُ رسول الله به خود داده ای [ این نام بمعنای : کسی که پیامبر (ص) او را به عنوان جانشین خود معیّن کرده است ] و از طرف دیگر می گویی ؛ پیامبر (ص) کار مردم را به خودشان واگذار کرد تا هرکه را می خواهند، برگزینند و آنها هم تو را برگزیدند [ بدین ترتیب تو منتخب مردم هستی نه خلیفه ی پیامبر !!! ]
آن سهمی که در قبال بیعت کردن می خواستی به من بدهی :
اگر برای مومنان و حق آنهاست، تو چنین حقی نداری به من واگذار کنی و اگر حق ماست،باید تمام آن را بدهی.
همانا پیامبر از درختی است که ما شاخه های آن هستیم و شما همسایه ی آن هستید‼️
....بعد از این سخنان از منزل عباس رفتند.
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
#سقیفه
#قسمت_هشتم
🔰 #حضرت_زهرا (س) :
ای پسر خطاب !! آمده ای تا درِ خانه ی مرا آتش🔥 بزنی ؟
⚠️عمر پاسخ داد : آری.....این کار ، دینی را که پدرت آورده ، تقویت می کند.
💢حضرت زهرا (س) نقش بسزایی در مخالفت با این جریان انحرافی سقیفه داشتند و در موارد متعدد به بصیرت دهی و روشنگری مردم پرداختند. و هر چه داشتند در این مسیر گذاشتند حتی جان خود را نیز در این مسیر فدای امام زمان خود کردند ‼️
👌شاید به این نکته کمتر توجه شده باشد که :
حضرت زهرا (س) در عباراتی که درباره همسر خود ، حضرت علی (ع) در جریان سقیفه بکار بردند ، لفظ وصیّ پیامبر(ص) را می گفتند. مثلا فرمودند : حزن و اندوه من ، به سبب از دنیا رفتن پیامبر(ص) و ستمگری به وصیّ پیامبر است و یا تعبیر امام را برای حضرت علی (ع) بکار بردند و نگفتند : بخاطر ظلم به همسرم‼️
این مطلب نشان دهنده ی بصیرت دینی و سیاسی ایشان است.
🔻از جمله موارد ایفای نقش حضرت زهرا ، هنگام عیادت زنان مهاجر و انصار از ایشان است که خلاصه ی آن چنین است:
به آنها فرمود:
از دنیای شما سیر شده ام ، از مردان شما کراهت دارم.... زشت باد کُندی ( سستی ) آنها ❗️
⚠️جانشینی پیامبر را از جایگاهش کندند و از پایگاه رسالت و محل نزول وحی دورش کردند.آنهایی که به امر دین و دنیا عارف اند.همانا این زیانی آشکار است.
مگر چه ایرادی به ابوالحسن _حضرت علی_ داشتند؟؟
آری ، خوش نداشتند برندگی شمشیرش را ....سختگیری اش در راه خدا.
اگر دور نمی کردند از بند ریسمانی که پیامبر (ص) به او سپرده بود ، آنان را به نرمی می راند...... .
👈اما حال که چنین نشد ، خداوند آنان را به خاطر آنچه انجام داده اند مواخذه و عقاب خواهد کرد.
.....قسم به خدا این کار شما آبستن فتنه و فساد شد ، کمی صبر کنید تا نتیجه دهد.در این کاسه ی شیر ، شما خون خواهید دوشید ‼️
آماده ی فتنه ها باشید.مژده باد شما را به شمشیر کشیده و هرج و مرجی که همه را فراگیرد و استبدادی از ستمگران که آنچه را دارید از شما خواهند گرفت.
آنچه کِشتید ، آیندگان (فرزندانتان) دِرو می کنند.
✍توجه:
[ در اینجا حضرت فاطمه (س) اشاره به فتنه هایی می کنند که در ادامه گریبان گیرشان (انصار) خواهد شد مانند واقعه ی حرّه و سختی ها و مشکلاتی که انصار دچار آن خواهند شد چون به پشتوانه ی بیعت آنها بود که این اتفاقات رخ داد : حضرت علی (ع) را خانه نشین کردند،به حضرت زهرا (س) جسارت کردند و .....]
#روشنگری_حضرت_زهرا(س)
📖 سقیفه ص ۱۲۲ الی ۱۴۱
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
#غصب_امامت
🔰چرا امامت را غصب کردند ⁉️
💢 اولین کسی که به عیادت حضرت فاطمه (س) آمد،امّ سلمه بود.
🔻حضرت فاطمه(س) به امّ سلمه فرمود:
... علت این کار کینه هایی بود که از جنگ بدر _ از علی (ع) _ به دل داشتند و انتقام و طلب خون هایی که در جنگ احد ریخته بود.
▪️این منافقان دشمنی علی (ع) را در دلهایشان پنهان داشتند و آنگاه که خلافت را گرفتند و به هدف رسیدند،یکباره، ابر اهل شقاق بر ما باریدن گرفت و بلا بر ما فرو ریخت.
بند کمان ایمان از سینه های آنان برید و آنچه دلهایشان می خواست ، به سبب غرور دنیا به ما آزار کردند.
👈اینها همه به جهت آن بود که علی (ع) پدران آنان را در نبرد های سخت و در منازل شهادت، کشته بود.
#روشنگری_حضرت_زهرا (س)
📖 سقیفه ص ۱۳۵
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
#خاطرات
✅ #ویژه #میلاد_امام_موسی_کاظم علیه السلام
⚫️ برکت وجود علامه عسکری از عنایت باب الحوائج امام #موسی_کاظم علیه السلام
💠 ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی
🔺حضرت علامه می فرمودند:در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند.
🔺این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند.
⛔️ همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق #احساس_سنگینی کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است.
بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم.
🔺گفت چه می کنی چه میکنی من دکترم من دکترم!
نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من 👈🏻 لحظات آخر عمرم را سپری می کردم.
🔺تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد.با لباس سفید و بسیار زیبا و خشرو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن #پنج_تن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند.
🔆 در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم دیدم #مادرم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت #موسی_بن_جعفر کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟😭
حاشا و کلا (البته این مناظر را ایشان با چشم دل و ملکوتی می دیدند نه با چشم سر آنها به هم بسته وبدن افتاده وعازم ارتحال است.)
👈🏻همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به #رسول_خدا عرض کردند:خواهش میکنم تقاضای #مادر #این_سید را بپذیرید.
🌺حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید.خداوند به واسطه #توسل_مادرش عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر.
💢 مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی ❗️
من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی حرکت کنیم.
📘منبع:کتاب معاد شناسی علامه طهرانی ره ج 1
#پیشنهاد_نشر
🌺 مطالب در مورد علامه عسکری🔻🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
☑️ برای دریافت آثار علامه عسکری و استاد جاودان درباره محرم با آیدی زیر ارتباط حاصل نمایید🔰
@Aghayabnalhasan
📚کتب پیشنهادی
1⃣ معلم درس محبت : زندگی و سیره مبارزاتی امام سجاد علیه السلام
2⃣ عاشورا چرا و چگونه
3⃣ مقتل اثر علامه عسکری
💡عکس کتب و ملاحظه سایر کتب در کانال زیر 👇🏻👇🏻👇🏻
@Allamehaskari
#سقیفه
#قسمت_نهم
🔰عیادت ابوبکر و عمر از حضرت زهرا (س)
🔻قال رسول الله :
رِضا الله مِن رضا فاطمه ، اِنّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِ فاطمه و یَرضی لِرضا فاطمه
💢 حضرت زهرا (س) از احترام ویژه ای در جامعه برخوردار بود و هنگامی که به ایشان توسط دستگاه خلافت ( عمر و ابوبکر و... ) جسارت صورت گرفت ، این کارشان به عنوان لکه ی سیاهی بر پیشانی شان از آن موقع تا به امروز باقی ماند.
⛔️وقتی حال زهرا (س) وخیم شد و بیماری اش شدت گرفت ، ابوبکر و عمر خواستند که سابقه ی خوبی برای خود درست کنند و بگویند ؛ که به دیدن زهرا (س) رفتیم و در آخر باهم صلح کردیم و ایشان از ما گذشت.
لذا از حضرت علی (ع) تقاضا کردند که برای آن دو از حضرت زهرا (س) اجازه بگیرد تا بیایند به احوال پرسی ایشان.
🔻حضرت زهرا (س) تمایل به این دیدار نداشت اما وقتی حضرت علی (ع) از ایشان درخواست کرد ، حضرت زهرا گفت: خانه ، خانه ی شماست و بانو [خانه] هم ، بانوی شماست.
ابوبکر و عمر آمدند و حضرت زهرا (س) روی به دیوار و پشت به آنها کرد.
گفتند : آمده ایم تا رضای شما را حاصل کنیم ❗️
حضرت زهرا (س) فرمود : من با شما حرف نمی زنم ، مگر که قول بدهید که آنچه را که می گویم ، اگر راست است ، به راستی آن شهادت دهید‼️ . عمر و ابوبکر ، قبول کردند.
حضرت زهرا (س) فرمود : یادتان می آید که پیامبر (ص) فرمود : رضای فاطمه ، رضای خداوند است و خداوند بسبب غضب فاطمه ، غضب می فرماید ⁉️
عمر و ابوبکر گفتند : آری
حضرت زهرا (س) فرمود :
خدایا ، شاهد باش که من بر این دو نفر ، غضبناکم و از این دو راضی نیستم ‼️
....آن دو رفتند.
✍ [ نکته قابل تذکر : حضرت زهرا (س) آیینه عفاف و حجاب و دارای مقام عصمت و دارای کمالات بی شماری است که زبان ما قاصر هست و کیفیت ملاقات آن دو با ایشان باید با لحاظ این ویژگی ها در ذهن خواننده ملاحظه شود.....].
📖 سقیفه ص ۱۴۱
#روشنگری_حضرت_زهرا(س)
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
#سقیفه
#قسمت_دهم
🔰 دو اتفاق متناقض
💢 #حضرت_علی (ع) ، (👈خطبه ی شقشقیه):
شگفتا !!! با اینکه نفر اول (ابوبکر) ، در دوران زندگی اش ، از خلافت استعفا می کرد ، پس از خود ، گردنبند خلافت را ، به گردن دیگری بست ، آن دو تن ، دو پستان خلافت را چه سخت میان خود تقسیم کردند.
🔻عمر بن خطاب :
بیعت با #ابوبکر لغزشی ناگهانی بود که شد و خدا شرّش را از مسلمانان دور کرد ؛ بعد از این باید بیعت ( با خلیفه ) با مشورت باشد و اگر کسی بدون مشورت با کسی بیعت کند ، باید هر دو کشته شوند.
📜 ابوبکر ، بیمار شد.در بستر مرگ ، عثمان را خواست تا وصیت نامه ی خود را بنویسد.
ابوبکر گفت :
《 بنویس : بسم الله الرحمن الرحیم . این وصیّت ابوبکر بن اَبی قُحافَه است به مسلمانان.》 بعد از این جمله ، از شدّت بیماری بیهوش شد.
عثمان وصیت نامه را این چنین_خودش_ تمام کرد :
《من ، عمر بن خطاب را به جانشینی خود و خلافت بر شما برگزیدم و در این راه از خیر خواهی شما فروگذاری نکردم》
👈در این هنگام ، ابوبکر چشم گشود و به عثمان گفت :
بخوان ببینم چه نوشته ای ؟
عثمان نیز آنچه را نوشته بود ، برای ابوبکر خواند.
ابوبکر با شنیدن مطالب نوشته ی عثمان ، گفت : با آنچه نوشته ای ، موافقم.خدا پاداش بهت بدهد.آنگاه نوشته را امضاء کرد.
👌این اتفاق چقدر شبیه اتفاقی بود ، که در زمان بیماری پیامبر اکرم (ص) بوجود آمده بود :
پیامبر اکرم (ص) فرمود :
《آتونی بِدَوات و قِرطاس اَکتُب لکم کِتابا لَن تَضِلّوا بعده》
گفتند : بیماری بر پیامبر غالب شده . عمر گفت :
حَسبُنا کتاب الله . بعضی رفتند ، قلم و کاغذ بیاورند ، که عمر گفت : اِنّ الرجل لَیَهجُر یعنی این مرد (پیامبر) هذیان می گوید.
رفتار و سخنان عمر ، در هنگام وصیت نوشتن پیامبر اکرم قبل از وفات آن حضرت با رفتار و سخنانش درباره وصیت نامه ابوبکر که در حال بیهوشی نوشته بود ، چقدر متناقض است ‼️
[ ✍ عثمان از کجا می دانست که چه چیزی در وصیت نامه بنویسد و چه کسی را انتخاب کند؟ ]
📖 سقیفه ص ۱۵۵ _ ۲۳۱
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
#سقیفه
#قسمت_یازدهم
🔰وضع مدینه پس از شهادت حضرت زهرا (س)
🔻بعد از بدست گرفتن حکومت توسط ابوبکر و بعد از او عمر بن خطاب ، دستگاه حکومت کلا قریشی شد. در هیچ لشکر کشی ، کسی از انصار را فرمانده سپاه قرار ندادند. در شهر هایی ( مردم آنجا مخالف ابوبکر بودند و حکومت با آنجا می جنگید و در نهایت ) فتح می کردند ، اُمرای لشکر و والیان شهر ها را ، همه از قریش گذاشتند.
قریش را در همه چیز ، بر غیر قریش ، مقدم می داشتند.
⚠️جالب است بدانیم که حتی برای محکم کردن سیادت خود ، دست به جعل حدیث زدند و آن احادیث را به پیامبر (ص) نسبت دادند ، مانند :
1⃣ هر کس به قریش توهین کند ، خدا او را پست کند.
2⃣ بعد از این [ فتح مکه ] تا روز قیامت ، فردی از قریش را نمی شود کشت.
3⃣ حکومت از آن قریش است ، حتی اگر دو نفر روی زمین باشند ، قریش باید بر آنها حکومت کند
👌 بدین سبب ، انصار فقیر شدند و عقب افتادند و تا جایی که نان شب نداشتند❗️
اینکه در سیره ی حضرت سجاد (ع) و حضرت باقر (ع) می خوانیم که شبانه به درب خانه ی فقرای مدینه می رفتند و به آنان پول می رساندند ، آن فقرا ، همان فرزندان انصار بودند.
💢 مُعلَّی بن خُنَیس یکی از اصحاب امام صادق (ع) می گوید :
امام را دیدم که در شب تاریک از خانه بیرون آمد و بر دوش خود باری داشت.گفتم : ای پسر رسول خدا ، اجازه دهید به شما کمک کنم.
فرمود : این بار را باید خود بردارم و به راه افتاد..... به سقیفه ی بنی ساعده (👈 همان جایی که انصار جمع شدند تا برای سعد بن عباده بیعت بگیرند ، بعد ها فقرای انصار در آنجا می خوابیدند ) رفت.
بالای سر هریک از آنان که خوابیده بودند ، دو قرص نان گذاشت.
وقتی باز می گشت ، مُعَلَّی بن خُنَیس از امام سجاد (ع) پرسید : آیا اینان حق امامت را می شناسند ⁉️
فرمود : اگر اینان حق را می دانستند ، ما نمک سائیده یِ خانه ی مان را هم با آنان قسمت می کردیم؛ نه اینها ، حق را نمی شناسند.
🔻در موارد دیگر ، حضرت سجاد (ع) غذا به درب خانه ها می برد.اهل آن خانه ها در کنار درب خانه هایشان در انتظار آن شخص که شب به آنجا می آمد ، می ایستادند و غذا را از وی می گرفتند.
در وقت غسل دادن حضرت سجاد (ع) دیدند پشت ایشان پینه بسته است.از حضرت باقر (ع) علت را پرسیدند؛ فرمود : از بار هایی است که شبها بر دوش می کشیدند.
▫️تمام این فقرا ، از انصار بودند.اینها از مواردی بود که حضرت زهرا (س) به زنان انصار که به عیادتشان آمده بودند ، پیشگویی کرده بود.
📖 سقیفه ۱۴۵
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
#سقیفه
#قسمت_پایانی
📖 در صحیح بخاری آمده است:
🔻حضرت فاطمه (س) از ابوبکر روی بگردانید و تا زنده بود ، با او سخن نگفت. او شش ماه پس از وفات رسول خدا (ص) زنده بود و چون از دنیا رفت ، همسرش علی (ع) بر او نماز خواند و به خاکش سپرد و ابوبکر را خبر نکرد.
👈حضرت علی (ع) در این شش ماه با ابوبکر بیعت نکرد و هیچ یک از بنی هاشم نیز بیعت نکردند.
⚠️اما در خارج از مدینه گروهی با بیعت با ابوبکر مخالف بودند. یک دسته از آنها وقتی خبر وفات پیامبر (ص) را شنیدند ، از دین اسلام بیرون شدند که آنان را در تاریخ مُرتدّین می خوانند.
مهمترین آنها #مُسَیلَمه در یَمامَه بود که ادعای پیامبری می کرد.
😱 در نزدیک یمن چهل هزار نفر ، آماده ی حمله به مدینه شدند ، که اگر می آمدند ، مدینه را نابود می کردند❗️
این مساله مهمتر از جنگ خندق بود ، چون در جنگ خندق ده هزار نفر آمده بودند‼️
اگر می آمدند ، مدینه را فتح می کردند و دیگر هیچ اثری از اسلام باقی نمی ماند. حتی قبر پیامبر (ص) را هم ویران می کردند.
👈 به همین علت ، عثمان آمد خدمت حضرت علی (ع) و عرض کرد:
تا وقتی تو بیعت نکنی ، کسی به جنگ این دشمنان نمی رود...
آنقدر این مطلب را زمزمه کرد تا ایشان را نزد ابوبکر برد و با او بیعت کرد.
پس از بیعت ، مسلمانان خوشحال شدند و آماده جنگ با مرتدین شدند.
💢 در #نهج_البلاغه آمده است که ؛
من دست نگه داشتم و بیعت نکردم ، در حالی که یقین داشتم ، همانا من در میان مردم ، به مقام محمد (ص) سزاوارترم از کسانی که حکومت را بدست گرفتند.
در این حال درنگ کردم تا آن زمان که خدا بخواهد تا اینکه دیدم ، گروهی از مردمی که مرتد شده اند و از اسلام بازگشته اند ، دعوت به نابودی دین خدا و آیین پیامبر (ص) می کنند.
⚠️پس ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یاری نکنم ، در اسلام رخنه و ویرانه ای ببینم که مصائب حاصل از این دو ، بسیار عظیم تر باشد بر من ، تا از دست دادن سرپرستی و حکومت بر کارهای شما.
حکومتی که کالایی چند روزه بیش نیست.......
در این هنگام نزد ابوبکر رفتم و با او بیعت کردم ، هنگامه ی این پیشامد ها قیام کردم تا که باطل نابود شد......
✍ [ ظاهر جریان سقیفه بعد از وفات رسول خدا شروع شد و با کشته شدن خلیفه سوم ( عثمان ) و بیعت با امام علی (ع) به پایان رسید ، اما اصل جریان سقیفه ، در زمان حیات پیامبر (ص) پی ریزی شده است .
با بیعت مردم با حضرت علی (ع) سقیفه به پایان می رسد اما تبعات ناشی از آن ، از زمان ابوبکر ( با شعار :حَسبُنا کتاب الله ) تا امروزه ادامه دارد....... ]
👤(در آینده به پی ریزی کودتای سقیفه در زمان حیات رسول خدا اشاره می شود )
📚 سقیفه ص ۱۴۹
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
💢 بمناسبت شهادت شهید اندرزگو جمله تاریخی امام خمینی (ره) در مورد ایشان ...
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695