#آموزشی
🚨ثبت نام آغاز شد| دوره آموزش جامع ساخت موشن گرافیک حرفه ای - موشنگرافیک را حرفه ای یاد بگیرید|
📆 مهلت ثبت نام :
تا 17 شهریور ۱۴۰۳
🕗 زمان برگزاری دوره :
17شهریور الی ۳۱ شهریور ۱۴۰۳
هزینه: رایگان
🔗 لینک مستقیم جهت ثبت نام :
https://lms.nasraa.ir/IdeaLMS/Class/125055
📚کد کلاس : B10029-03-4557
📌 نکته: چنانچه از قبل در سامانه نسرا به نشانی lms.nasraa.ir عضو نبودید میبایست پس از ورود، گزینه عضویت را انتخاب و پس از تکمیل فرم ثبت نام به عنوان فراگیر در این سامانه عضو شوید .
پس از عضویت روی لینک ثبت نام کلیک نموده و در صفحه ورود نام کاربری (کد ملی و رمز ورود همان رمزی است که در فرم ثبت نامی درج کردید) را وارد نمایید.
⚠️ لازم به ذکر است دوره به صورت آفلاین بوده و در هر ساعت از شبانه روز در تاریخ ذکر شده قابل مشاهده است.
🚩نهضت سواد رسانهای انقلاب اسلامی(نسرا)
#نسرا
═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🆔 @shamsa_kashan
شهیده کبری صفا، دوازدهم مرداد 1326، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش محمدابراهیم، کارگر بود و مادرش رقيه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. خانه دار بود. پس از ازدواج صاحب دو دختر شد. هفدهم شهريور 1357، در تهران بر اثر اصابت گلوله توسط عوامل رژيم شاهنشاهي شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای دشت افروز واقع است. با اوج گیری انقلاب ، کبری بیش از همه وقت خوشحال ومسرور بود و مرتب از مراسم و جلسات مذهبی سخن می گفت و اعلامیه های امام را جمع آوری می کرد . رژیم پهلوی اعلام حکومت نظامی کرد. روز جمعه 17 شهریور 57 ، کبری حدود ساعت 9 صبح با مادرش تماس گرفت . از اوضاع کاشان سوال کرد و شنید که در کاشان نیز تظاهرات و شعاردادن برپاست. وی به مادر گفت که «اینجا (تهران) که قیامت است .جوانها ، پیرها ، دخترها ، پسرها و حتی پیرزنها با پای پیاده ، سواره و با موتور به میدان ژاله می روند .من هم می خواهم بروم .»
کبری در جواب نگرانی مادر گفت: « ناراحت نباش. وظیفه شرعی است .دستور است که با طاغوت مبارزه شود من هم می روم .» و در جواب اصرار مادر گفت :«یک بار بیشتر نخواهم مرد چه بهتر که در راه دین و قرآن فدا شوم .»
#کمیته_زن_و_خانواده_کنگره_شهدای_استان_اصفهان
#کارگروه_زنان_و_خانواده_کنگره_ملی_شهدای_کاشان
✍️کانال فوق به منظور بارگذاری محتوای موثر شما راه اندازی شده است
#تلنگـر
بهچیزۍ وابستهِ باش؛
ڪهبراتبِمونه
ارزشداشتهباشهکهوابستهَشبِشی
نهایندُنیاکهبههِیچےبَندنیست . . !
#یهِچیزمِثلنِگاههایمهدی:)'
اللّهُم عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج
#امام_زمان
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🌱#نوجوان_تنهامسیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌راوی اصالت و شجاعت زنان کاشانی هستند.
به مناسبت قیام ۱۷ شهریور و کشتار جمعی از مردم به دست ماموران ستم شاهی پهلوی ۱۳۵۷
تنها شهیده انقلاب اسلامی شهرستان کاشان که به شهادت رسید
🌹شهیده کبری صفا
متولد:۱۳۲۶/۰۵/۱۲ کاشان
از دیار دارالمومنین شهر کاشان
🌹🕊شهادت:
جمعه سیاه وخونین ۱۳۵۷/۰۶/۱۷
میدان ژاله تهران
مدفون شده دشت افروز کاشان
دری به سوی یاران عاشق
#کمیته_فضای_مجازی
┄═❁๑🍃๑🌺🌺๑🍃๑❁═┄
🏷 #کنگره_ملی_شهدای_کاشان
💢 @shohadakashan
#خبرگزاری_بسیج_کاشان
🔹@basijnews_kashan
🔸️rubika.ir/basijnews_kashan
📣امور بانوان و خانواده فرمانداری ویژه کاشان با همکاری امور بانوان شهرداری برگزار میکند:
🎊جشنواره گل بانو
(رویداد داستان و خاطره نویسی)
موضوعات:
🔷سبک زندگی بانوان ایثارگر
🔷قهرمان پروری
🔷تربیت ایرانی اسلامی
🗓مهلت ارسال آثار: 10 مهرماه 1403
🖌نحوه ارسال آثار:
🔹فایل word آثار به شماره 0905774382 ارسال شود.
🌐امور بانوان شهرداری کاشان
http://eitaa.com/joinchat/255197896Ce96a5bc150
صدام شخصا برای سَر شیرصحرای ایرانی جایزه تعیین کرد
او فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کرد که یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقرشده است.
در بیست سالگی وارد ارتش شد و سریعا به نیروهای ویژه پیوست. فارغ التحصیل اولین دوره رنجری درایران بود! دوره سخت چتربازی و تکاوری را در اسکاتلند گذراند.
اولین کسی بود که در دفاع مقدس نیروهای عراقی را به اسارت گرفت، او طی نامه ای به صدام او را به نبرد در دشت عباس فرا خواند.
صدام یک لشکر به فرماندهی ژنرال عبدالحمید معروف به دشت عباس فرستاد. عبدالحمید کسی بود که در اسکاتلند از این ایرانی شکست خورده بود.
پس از نبردی نابرابر و طولانی عراقیها شکست خوردند و او شخصا ژنرال عبدالحمید را به اسارت میگیرد.
مردم دشت عباس به او لقب «شیر صحرا» داده بودند. این لقب برای او چنان با مسما بود که رادیوهای دشمن هم با این لقب از او نام می بردند.
او در عملیات قادر در منطقه سرسول به شهادت رسید، سرلشکر شهید حسن آبشناسان فرمانده نیروی ویژه ایران بود که بیشتر مردم او را نمیشناسند.
نامت جاودان و یادت گرامی قهرمان ملی! هدیه به روح مطهر سرلشگر شهید حسن آبشناسان عزیز صلوات🌹
🔻یک جشنواره ورزشی بازی های بومی محلی داریم با کلی هیجان 🔺
👌ویژه دختران
😍ومادردختری
✅دال پلان
وسطی
✅لی لی🥰🥰🥰
👌هر کی دوست داره تو این رقابت دوستانه شرکت کنه 😍
میتونه ثبت نام کنه
@hadeiae
رده سنی👇👇👇
✅ سنین ۸تا۱۲ سال
سنین ۱۳ تا۱۶سال
✅سنین ۱۷ به بالا
🗓زمان :سه شنبه ۲۷ شهریورماه
ساعت :۸:۳۰ صبح
✅مکان :سالن شهدای راوند
سلام گل دخترها ساعت ۴:۱۰بیت الزهرا باشید رایگان می رویم چایخانه تا ساعت۸:۳۰
مژده مژده
🌷ویژه نوجوانان بسیجی وقرآن آموزان
🎇به مناسبت هفته دفاع مقدس
اردوی نیم روزه پنج شنبه صبح از ساعت ۹تا ۱۱ونیم
🥇زورخانه شهیدان طوقانی 🌷
🔸آشنایی با گود زور خانه و ورزش باستانی
🔸قصه های عمو پهلوان
🔸اجرای نمایش آقا خرگوشه
🔸زیارت قبور شهدا و پذیرایی
⭕️هزینه اردو و کرایه 50٫000تومان می باشد
📲جهت هماهنگی
سرکار خانم ترنجی09120315414
#پایگاه_حضرت_معصومه_س
#حوزه_مقاومت_حضرت_معصومه_س
May 11
🏴 #حزب_الله_زنده_است
💢اجتماع مردم ولایی شهرستان کاشان در محکومیت جنایات رژیم کودک کش اسرائیل و شهادت دبیرکل حزب الله لبنان #سیدحسن_نصرالله وجمعی از همراهان ومردم بی گناه لبنان وغزه
💠شنبه ۷ مهر۱۴۰۳ساعت ۱۹
💠میدان جهاد کاشان
May 11
🎁 هزاران جایزه نقدی و غیرنقدی در سی و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج
☺️ برای همه مردم عزیز ایران
برای تمامی سنین حتی زیر ۷ سالهها و یا شرکت به صورت خانوادگی و گروهی
👌با رفتن به نزدیکترین مسجد شهرتون در مسابقه جذاب قرآن شرکت کنید...
😉 خانوادگی، گروهی و فردی
💌 مشاهده آئیننامه و محتواها
🎊 سایت ثبتنام:
Quranbsj.ir
#مسابقات_قرآن_بسیج
#مسجد_پایگاه_قرآن
دارالقرآن بسیج استان اصفهان
@quranbsjef
🌸🌸🌸
سلام به عزیزان و نوگلان قرآنی
برای شرکت در مسابقه بعد از وارد شدن در لینک مسابقه و ثبت مشخصات، نام مسجد. "صاحب الزمان بلوار شهیدان فرازنده"
رو باید انتخاب کنید تا نام شما در لیست شرکت کنندگان. " حوزه حضرت معصومه" قرار بگیرد.
با تشکر از همراهی شما
🌸🌸🌸
بسمه تعالی
📣در راستای گسترش فرهنگ تدبر در قرآن و تربیت نیروی متخصص، معاونت آموزش و سنجش سازمان دارالقرآن الکریم در نظر دارد از طریق بهره گیری از ظرفیت های آموزشی موجود و بررسی سوابق تحصیلی، مهارتی و آموزشی واجدان شرایط از بین برادران، مبادرت به برگزاری دورههای فشرده تربیت معلم تدبر(ویژه اساتید، فعالان و نخبگان قرآنی) نماید.
✅️ شایان ذکر است برگزاری این دوره ها طبق زمان بندی اعلام شده به صورت تلفیقی از آموزش مجازی و غیر حضوری در بخش "نظری" و آموزش حضوری در بخش "کارورزی" تدریس متناسب با سطح متقاضیان بصورت (متمرکز) یا (منطقهای) می باشد. لذا افرادی که دارای شرایط ذیل هستند حداکثر تا تاریخ ۱۴۰۳/۷/۲۱ نام و نام خانوادگی و شماره همراه خویش را به آیدی @Mohammad_lavaei ارسال نمایند.
✅️شرایط
۱_حداقل سن ۲۵ و حداکثر۶۰ سال
۲_داشتن حداقل یکی از موارد ذیل در مورد سوابق تحصیلی
الف_قبولی در پایه پنجم حوزه علمیه یا بالاتر
ب_داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی یکی از رشته های علوم قرآنی، الهیات و معارف اسلامی، ادبیات عرب و شاخههای آن
۳_داشتن حداقل یکی از موارد ذیل در مورد سوابق مهارتی
الف_داشتن حداقل سه سال سابقه تدریس مفید و مستمر در رشته های معارف قرآنی(ترجمه، مفاهیم، تفسیر، سبک زندگی قرآنی و...)
ب_داشتن حداقل پنج سال تدریس مفید و مستمر در سایر زمینه های قرآنی یا علوم انسانی
اداره امور قرآنی اداره کل تبلیغات اسلامی استان اصفهان
۱۴۰۳/۷/۱۴
http://eitaa.com/omor_ghraniesfahan
سلام حتما ثبت نام فرمایید خیلی برنامه خوبیه وبه خواص قرآنی راوند هم اطلاع بدید براساس شرایط اعلام شده ثبت نام کنند👆🙏
دلم آشوب بود. خواب دیده بودم مرا با عنوان "مادر شهید" صدا میزنند، از خواب پریدم و دلهره وجودم را فراگرفت که چه اتفاقی برای پاره تنم افتاده است. امیرعلی مثل همیشه جبهه بود.
عصر که شد زن عمو آمد خانهمان، با دیدن او کمی جا خوردم، وقتی نگرانیام را دید مرا دلداری داد و گفت: «اگر امیر طوری شده بود منو نمیفرستند به شما خبر بدم» گفتم: حرف آخر رو اول بزن و بگو امیر چی شده؟
آن روزها کمتر کسی در منزل، خط تلفن داشت، امیرعلی با منزل عمویم در کاشان تماس گرفته بود و گفته بود که مجروح شده و در بیمارستان شیراز بستری است. حالا زن عمو از کاشان آمده بود سراغم.
همان لحظه تصمیم گرفتیم خانوادگی طبق آدرسی که داده بود به بیمارستان کوروش در شیراز برویم. موفق نشدیم با ماشین خودمان برویم؛ بنزین کمیاب شده بود، هرچه بنزین توی ماشین پسرم و دامادهایم بود جمع کردند؛ اما کفاف نداد و دست آخر بدون اینکه به کسی خبر بدهیم با ماشین راه حرکت کردیم، تا قم رفتیم، دوباره تا اصفهان و از اصفهان با کلی معطلی به شیراز رسیدیم.
وارد سالن بیمارستان شدیم، اتاق انتهای سالن بود، امیر پای پنجره روی تخت خوابیده بود، رنگش به شدت زرد و پریده بود، پدرش تا او را دید به گریه افتاد، تا وقتی آنجا بودیم یک ریز گریه میکرد، امیر او را دلداری میداد میگفت: بابا! من که هستم، به این مجروحین نگاه کن، پدرش رو ببین با وجودی که پسرش به شدت مجروح شده اصلا خم به ابروش نمیاره! چرا گریه میکنی من خجالت میکشم، مردم میگن: اینها اصلا روحیه ندارند.
امیر گاهی زرد میشد، گاهی سرخ و گاهی کبود. نگاهش که میکردم، کلافه میشدم، مگر چه اتفاقی برایش افتاده که به این حال درآمده! گفتم: امیر چرا اینجوری میشی؟ گفت: هیچیم نیست مادر! ببین! دستام سالمه، پام سالمه، چشمهام میبینه. گفتم: این پات چشه که متکا گذاشتی روش؟
اصلا به خیالم نمیرسید که پایش قطع شده باشد، قبلا شنیده بودیم حضرت ابوالفضل(ع) با دست رفت، بیدست آمد؛ اما ندیده بودیم. گفت: این پا زخمی شده، متکا روش گذاشتم تا گرم باشه، دکتر گفته متکا رو بر نداری تا خودم بیایم.
از جواب دادن طفره میرفت، رفتم بیرون از اتاق، دیدم پرستار برایش قرص و دارو میبرد، ازش پرسیدم:
- اون مجروحی که اونجا خوابیده حالش چطوره؟ به نظر میرسه به زور داره تحمل میکنه، خیلی درد داره!
پرستار بیخبر از اینکه من مادرش هستم گفت: او یه پا نداره!
تا این حرف را شنیدم انگار سقف بیمارستان روی سرم خراب شد؛ اما امیرعلی اصلا عین خیالش نبود و با ما شوخی میکرد. من هم برای اینکه باعث ناراحتی او نشوم خودم را جمعوجور کردم. چهل روز امیرعلی در بیمارستان شیراز بستری بود و من پیشش ماندم.
خاطرهای از مادر جانباز شهید امیرعلی مصلحی
🇮🇷تاریخ شهادت: ۱۳۷۲/۷/۱۵
✨شهدا را یاد کنیم حتی با ذکر یک صلوات
💫الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم...
🇮🇷ستاد یادواره شهدای راوند 🇮🇷
🇮🇷 @Yadvare_75Shahid🇮🇷
🌍 شهید یوسف قربانی
شهیدی که دردنیا هیچکس را نداشت و برای آب نامه مینوشت
🔹محل تولد: زنجان
تاریخ تولد: ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹
نام عملیات: کربلای۵
منطقه عملیاتی: شلمچه
🔹در ۶ ماهگی پدر، در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادربزرگش و برادرش را در تصادف از دست داد؛
زمانی هم که شهید شد، غریبانه دفنش کردند
🔹چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسید: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟
او پاسخ داد: غواص یعنی مرغابی امام زمان (عج)
🔹 نامه برای آب...
همرزم یوسف میگوید: هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد!
با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز.
🔹یک روز گفتم یوسف جان برای کی نامه مینویسی؟ نامهات را پست نمیکنی؟
🔹دست مرا گرفت، قدمزنان کنار ساحل اروند بُرد، نامه را از جیبش درآورد، و داخل آب انداخت! چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم، کسی را ندارم که
🔻به یادش همین الان، در گروهها ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهر این شهید عزیز هدیه شود
#فراخوان
🎭ایفای نقش در نمایش بزرگ بومی میدانی #سفیران_عشق
💢علاقه مندان جهت حضور ونقش آفرینی در این رویداد بزرگ فرهنگی وهنری میتوانند روز دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ در محل مصلی بزرگ کاشان حضور وجهت کسب اطلاعات بیشتر باشماره ۰۹۱۰۱۶۱۵۰۹۴ تماس حاصل نمایند.
┄═❁๑🍃๑🌺🌺๑🍃๑❁═┄
🏷 #کنگره_ملی_شهدای_کاشان
💢 @shohadakashan