eitaa logo
رسانه المیزان | Almizan
582 دنبال‌کننده
39 عکس
4 ویدیو
0 فایل
﷽ • رسانه الميزان نشر افکار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی‹ره› • تلگرام/اینستاگرام/توییتر/آپارات/گروه t.me/AlmizanMedia instagram.com/allamehtabatabaei twitter.com/AlmizanMedia Aparat.com/AlmizanMedia t.me/AlmizanMedia_G • ارتباط‌با رسانه @Aliyahyapour74
مشاهده در ایتا
دانلود
در روایت اسلامی نام‌های بسیار پسندیده و جالبی مانند «ماه مبارک» و «بهار تلاوت قرآن» در مورد ماه رمضان آمده است، ولی نام «ماه خدا» عالی‌ترین نام و زیباترین تعبیری است که درباره ماه رمضان به‌کار رفته است. آری، با آن‌که همه ماه‌ها، ماه خداست، ولی این ماه به جهت اهمیتی که دارد «ماه خدا» نامیده شده است و این خود مزیت و روحانیت ویژه‌ای به این ماه بخشیده است و در این ماه بزرگترین کتاب آسمانی - قرآن مجید - نازل گردیده است. با فرارسیدن ماه مبارک رمضان درهای رحمت پروردگار به روی بندگانش گشوده می‌شود. نورانیت و صفای ویژه‌ای در روح انسان پدید می‌آید و برای عبادت و تهذیب نفس و اصلاح اخلاق آمادگی خاصی در روزه داران نمودار می‌گردد. 📓 تعالیم اسلام، صفحهٔ ۲۷۱ @AlmizanMedia
حكومتى است انسانى، به اين معنا كه حقوق همهٔ افراد جامعه را رعايت نموده و به خواسته‌هاى آنان احترام مى‌گذارد، و لو هر كه مى‌خواهد باشد، نه اينكه خواسته‌هاى افراد را فداى خواسته يك نفر و يا خواستهٔ اكثريت کند؛ و چون چنين است، [بنابراین] دشمنِ منافعِ يك جامعهٔ اسلامى، دشمنِ منافعِ تمامىِ افراد است؛ و بر همهٔ افراد است كه قيام نموده و دشمن را از خود و از منافع خود دفع دهند. ‌ 📓 ترجمهٔ تفسير الميزان، جلد۹، صفحهٔ۱۵۲ @AlmizanMedia
علی‹ع› آیة‌الله‌ است... رسول اللَّه ‹ص› فرمود: در شب معراج وقتى مرا به‌طرف آسمان هفتم سير دادند از زير عرش ندايى بگوشم آمد كه مى‌گفت: «راستى! على ‹ع› آيت خدا است و دوست مؤمنين، على را به مردم معرفى كن.» وقتى رسول اللَّه (ص) از معراج فرود آمد آن ندا را فراموش كرد، لذا آيه‌ ﴿يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ﴾ براى يادآوريش نازل شد. 📓 ترجمه ، جلد۶، صفحه۸۷ رسانه المیزان؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› ©️ @AlmizanMedia
وظیفه‌کسی‌که‌درشب‌قدرحال‌دعاوقرائت‌ندارد. تلمیذ: از محضر استاد سوال شد کسانی که در لیالی قدر حال دعا و قرائت قرآن ندارند چه عملی انجام دهند؟ استاد: سابقا روایتی دیدم که اصل آن را در نظر ندارم در آن روایت حضرت‌زهرا(س) لیلة‌القدر خوانده شده است بنابراین خوب است توسل به ایشان و نورانیت وی و همچنین توجه به نورانیت ولی‌عصر که همه مقدرات در شب قدر به نظر این بزرگوار می‌رسد. 📓ثمرات‌الحیات،جلد‌۱،ص‌۱۲۱ رسانه المیزان؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› ©️ @AlmizanMedia
ای مظلوم فاتح امیرالمومنین‹ع› از میان ائمه‹ع› چه خصوصیتی دارد که آن بزرگوار را به عنوان میزان اعمال معرفی نموده‌اند؟ پاسخ علامه طباطبایی‹ره›: «زیرا از همه مظلوم‌تر بود.» 📓در محضر علامه، ص۱۶۳ ©️ @AlmizanMedia
• آيةاللَّه حسن‌زاده آملى ‹ره›: طلاب عزيز، سر مشق بگيرند كه حضرت علّامه طباطبایى شب قدر را به بحث و تحقيق آيات قرآنى إحياء مى‌كرد و تفسيرش در اين شب فرخنده به پايان رسيد. لذا در انتهاى‌ «الميزان‌» نوشتند: ‌ تم الكتاب و الحمدللَّه واثق الفراغ من تأليفه فى ليلة القدر المباركة الثالثة و العشرين من ليالى شهر رمضان. پی‌نوشت/ شروع‌کتابت‌ المیزان: حدود سال ۱۳۳۳ شمسی. پایان‌کتابت: شب بیست‌وسوم رمضان ۱۳۹۲ هجری مصادف با ۹ آبان ۱۳۵۱ شمسی. ‌ 📓مرزبان وحی و خرد، صفحهٔ ۸۶ ‌ @AlmizanMedia
🤍 گل در بر و مِی در کف و معشوق به کام است سلطان جهانم به چنین روز غلام است ‌ شرح علامه‌ طباطبایی‹ره›: این بیت به ضمیمه مصرع آخر غزل که می‌گوید: «کایّام گل و یاسمن و عید صیام است»، نشان می‌دهد گویا خواجه [حافظ] در روز عید فطر به نتیجه اعمال ماه صیام [رمضان] نایل گردیده است. ‌ در ماه رمضان غالبا مومن از حالات خوش محروم است و تنها روز عید است که باید به انتظار نتایج ماه صیام باشد از این رو خواجه در جایی دیگر می‌گوید: روز عید است و من امروز در آن تدبیرم که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم از بیت گذشته ظاهر می‌شود که خواجه در دامن یار واقع شده و مشغول عیش و لذت و تماشای معشوق حقیقی گشته و به نتیجه ماه رمضان نایل آمده و ساغر دیدارش را گرفته و در حالی بوده که بهتر از آن نداشته از این رو هیچ گله‌ای در گفتارش دیده نمی‌شود و پادشاهان عالم را غلام خود می‌داند؛ البته به حساب این که خویش را غلام و بنده حضرت دوست دانسته است. [با این غلامی، به مقام خلافة‌اللهی نایل گشته است.] ‌‌ 📓ثمرات‌الحیات، جلد‌۱، ص‌۱۳۵ ‌ ◽ عید سعید فطر مبارک. ‌ @AlmizanMedia
استاد شهيد مرتضى مطهّرى درباره آشنايى خود با مرحوم علّامه و تلمّذ در خدمت ايشان مى‌فرمايد: در سال 1329 هجرى شمسى در محضر حضرت استاد علّامه كبير آقاى طباطبائى- روحى فداه- كه چند سالى [بود] به قم آمده بودند و چندان شناخته شده نبودند، شركت كردم و فلسفه بوعلى سينا را از معظم له آموختم و در يك حوزه درس خصوصى- كه ايشان براى بررسى فلسفه مادى تشكيل داده بودند- نيز حضور يافتم. كتاب‌{اصول فلسفه و روش رئاليسم‌} كه در بيست سال اخير نقش تعيين كننده‌اى در ارائه بى‌پايگى فلسفه مادى براى ايرانيان داشته است، در آن مجمع شركت پايه‌گذارى شد. «3» و نيز درباره دانش گسترده و معنويت و اخلاق والاى ايشان مى‌گويد: حضرت استادنا الاكرم علّامه طباطبائى- روحى فداه- اين مرد واقعاً يكى از خدمتگزاران بسيار بسيار بزرگ اسلام است. او به راستى مجسمه تقوا و معنويت است. در تهذيب نَفْس و تقوا، مقامات بسيار عالى طى كرده است. من ساليان دراز از فيض محضر پربركت اين مرد بزرگ بهره‌مند بوده‌ام و الآن هم هستم. كتاب تفسير{الميزان‌} ايشان يكى از بهترين تفاسيرى است كه براى‌{قرآن مجيد} نوشته شده است. من مى‌توانم ادّعا كنم كه بهترين تفسيرى است كه در ميان شيعه و سنى از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.از آن‌جا كه قدر گل را بلبل مى‌داند و قدر گوهر را گوهرى، كسى مثل شهيد مطهرى- كه خود احاطه بر علوم و دانش‌هاى گوناگون داشت- مى‌فهمد چقدر عظمت و زواياى انديشه علّامه طباطبائى براى ديگران پوشيده مانده است و از اين رو با توصيف مقام و عظمت علمى آن بزرگوار مى‌فرمايد: حضرت استاد و علّامه- دام بقائه- كه سال‌ها از عمر خويش را صرف تحصيل و مطالعه و تدريس فلسفه كرده‌اند و از روى بصيرت به آرا و نظريات فلاسفه بزرگ اسلامى- از قبيل فارابى و بوعلى و شيخ اشراق و صدرالمتألهين و غيرهم- احاطه دارند و به علاوه روى عشق فطرى و ذوق طبيعى، افكار محققين فلاسفه اروپا را نيز به خوبى از نظر گذرانيده‌اند، در سنوات اخير، علاوه بر تدريسات فقهى و اصولى و تفسيرى، يگانه مدرّس حكمت الهى در حوزه علميّه قم مى‌باشند. مرحوم مطهرى گرچه معتقدند علّامه از تمامى زوايا و ابعاد شناخته شده نيست و بايد حداقل يك قرن بگذرد تا پى به افكار بلند ايشان ببرند، ولى اين بدان معنى نيست كه كسى او را نمى‌شناسد و لذا مى‌فرمايد: او بسيار بسيار مرد عظيم و جليل القدرى است. مردى كه صدسال ديگر تازه بايد بنشينند و افكار او را تجزيه و تحليل كنند و به ارزش او پى ببرند. علّامه طباطبائى، چند تا نظريه در فلسفه دارند؛ نظرياتى در سطح جهانى كه شايد پنجاه يا شصت سال ديگر ارزش اينها روشن بشود. البته ايشان تنها در ايران شناخته شده نيستند، بلكه در دنياى اسلام شناخته هستند. نه تنها در دنياى اسلام، در دنياى غير اسلام، در اروپا، در امريكا هم مستشرقينى كه با معارف اسلامى آشنا هستند، ايشان را به عنوان يك متفكر بزرگ مى‌شناسند. 📓مرزبان وحي و خرد، ص: 88 رسانه المیزان؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› ©️ @AlmizanMedia
يكى از خصوصيات برجسته پدرم، علاقه وافر ايشان به شاگردانشان بود، مخصوصاً آقاى مطهرى رحمه الله. خودشان مى‌گفتند: من هر وقت در كنار اينها كلمه «رفقا» را در مورد شاگردان به كار مى‌بردند مى‌نشينم، مثل اين است كه همه دنيا در نظرم روشن مى‌شود! واقعاً لذت مى‌برم! 📚مرزبان وحی و خرد، ص۷۲۵ رسانه المیزان؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› ©️ @AlmizanMedia
علامه هیچ‌گاه برای تدریس بر فراز منبر نرفت. شاگردان به صورت حلقه‌ای می‌نشستند، ایشان هم بدون اینکه روی پتو یا تشکی‌ بنشینند، تدریس می‌کرد. مانع میشد از انداختن پتو و تشک. می‌فرمود:«اگر همین مقدار جایم بلندتر از شما باشد، نمی‌توانم حرف بزنم.» 📓اقیانوس‌آرام ©️ @AlmizanMedia
امام صادق عليه السلام به شاگردان خود دستور داده بود درس‌هاى او را بنويسند و نوشته‌ها و كتاب‌هاى خود را حفظ كنند. مى‌فرمود: زمانى مى‌آيد كه هرج و مرج مى‌شود و بسيارى از آثار از بين مى‌رود، آن وقت به اين كتاب‌ها و نوشته‌ها احتياج پيدا مى‌كنيد و اين كتاب‌ها، يگانه مرجع علمى و دينى مسلمانان خواهند شد. و لذا شاگردان آن حضرت، با خود دوات و قلم مى‌آوردند و در مجلس درس، هر چه مى‌شنيدند مى‌نوشتند. 📓تعاليم اسلام، ص ۱۷۶ @AlmizanMedia
شیعه‌ٔ واقعی شیعهٔ راستین، هرگز هدف را فدای مصلحت خود نمی‌کند و هر وسیله نامشروعی را برای رسیدن به آنچه که خود می‌خواهد، مشروع نمی‌داند. شیعهٔ واقعی، همواره ممیّزات اصولی فرهنگ خود را در قبال «شیعه آل ابی‌سفیان» حفظ می‌کند. 📓رسالت تشیع در دنیای امروز، صفحهٔ ۱۹ رسانه المیزان؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› ©️ @AlmizanMedia
لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلی‌ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ اينكه ما به شما خبر می‌دهيم كه حوادث را قبل از اينكه حادث شود نوشته‌ايم، برای اين خبر می‌دهيم كه از اين به بعد ديگر به خاطر نعمتی كه از دستتان می‌رود اندوه مخوريد، و به خاطر نعمتی كه خدا به شما می‌دهد خوشحالی مكنيد، برای اينكه انسان اگر يقين كند كه آنچه فوت شده بايد می‌شد، و ممكن نبود كه فوت نشود، و آنچه عايدش گشت بايد می‌شد و ممكن نبود كه نشود، وديعه‌ای است كه خدا به او سپرده چنين كسی نه در هنگام فوت نعمت خيلی غصه می‌خورد، و نه در هنگام فرج و آمدن نعمت، (مثل كارمندی می‌ماند كه سر برج حقوقی دارد و بدهی‌هايی هم بايد بپردازد نه از گرفتن حقوق شادمان می‌شود و نه از دادن بدهی غمناك می‌گردد). بعضی‌ از مفسرين در پاسخ اين سؤال كه چرا فوت شدن را به خود فوت شدنی‌ها نسبت داد و فرمود:" ما فاتَكُمْ‌- آنچه از شما فوت می‌شود" ولی نعمت‌های تازه رسيده را به خدا نسبت داده، و فرمود:" ما اتيكم- آنچه خدا به شما می‌دهد"؟ گفته‌اند: علتش اين است كه آمدن نعمت احتياج به علت دارد، ولی فوت آن احتياجی به مفوت (كسی كه آن را فوت كند) ندارد، چون فوت و فنا، ذاتی هر چيز است، اگر به طبع خودش واگذار شود فوت می‌شود و باقی نمی‌ماند، به خلاف حاصل شدن نعمت و بقای آن كه علت می‌خواهد، و آن خداست، پس بايد بقای نعمت و خود نعمت را به خدا نسبت داد. 📚ترجمه تفسیر المیزان، جلد۱۹، صفحهٔ۲۹۵ المیزان مدیا؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› ©️ @AlmizanMedia
مؤمن به معنای کسی‌است که به تو امنیت دهد، و تو را در امان خود حفظ کند. 📓المیزان، جلد۱۹، ص۳۸۲ ©️ @AlmizanMedia
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً راغب در مفردات می‌گويد: وقتی می‌گويند" فلان قرت عينه"، معنايش اين است كه: فلانی خوشحال و مسرور شد، و به كسی كه مايه مسرت آدمی است نور چشم و قرة عين گفته می‌شود، هم چنان كه در قرآن كريم فرموده:" قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ" و نيز فرموده:" هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ". بعضی از علما گفته‌اند: اصل اين كلمه از" قر" به معنای خنكی و سردی گرفته شده و معنای" قرت عينه" اين است كه: ديدگانش خنك شد و از آن حرارتی كه در اثر درد داشت، بهبودی يافت. بعضی ديگر گفته‌اند: از باب بهبودی يافتن از حرارت درد چشم نيست، بلكه از اين بابت است كه اشك شادی خنك، و اشك اندوه داغ است، و به همين جهت به كسی كه به او نفرين می‌كند می‌گويند: خدا چشمش را داغ كند. ‏بعضی ديگر گفته‌اند: اين كلمه از قرار گرفته شده، و معنای جمله" قرت عينه" اين است كه: ‏خدا به او چيزی داد كه چشمش آرامش و قرار يافت، و ديگر چشمش به دست اين و آن‌ نمی‌افتد. ‏و مراد بندگان رحمان، از اينكه در دعای خود درخواست می‌كنند به اينكه همسران و ذريه‌هايشان قرة عين ايشان باشد، اين است كه: موفق به طاعت خدا و اجتناب از معصيت او شوند و در نتيجه از عمل صالح آنان، چشم ايشان روشن گردد. و اين دعا می‌رساند كه بندگان رحمان غير از اين، ديگر حاجتی ندارند. و نيز می‌رساند كه بندگان رحمان اهل حقند و پيروی هوای نفس نمی‌كنند، (زيرا هر همسر و هر ذريه‌ای را دوست نمی‌دارند، بلكه آن همسر و ذريه را دوست می‌دارند كه بنده خدا باشند) 📚ترجمه تفسیر المیزان، جلد۱۵، صفحه۳۳۸ المیزان مدیا؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› ©️ @AlmizanMedia
کسی که خدا را فراموش کند، و با او قطع رابطه نماید. دیگر چیزی غیر از دنیا نمی‌ماند که وی به آن دل ببندد، و فقط به اصلاح زندگی دنیایش بپردازد، و این معیشت، او را آرام نمی‌کند، برای اینکه هرچه از آن بدست آورد، به آن حد قانع نگشته به آن راضی نمی‌شود. 📓المیزان، جلد۱۴، ص۳۱۵ ©️ @AlmizanMedia
مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ توضيح اينكه، عمل آدمی هر طور كه باشد تنها آن نتيجه‌ای را كه منظور آدمی از آن عمل است به او می‌دهد، اگر منظورش نتيجه‌ای دنيوی باشد نتيجه‌ای كه شانی از شؤون زندگی‌ دنيای او را اصلاح می‌كند، از مال و جمال و جاه، و يا بهتر شدن وضعش، عملش آن نتيجه را می‌دهد، البته در صورتی آن نتيجه را می‌دهد كه ساير اسبابی كه در حصول اين نتيجه مؤثرند مساعدت بكنند، و عملی كه به اين منظور انجام شده نتايج أخروی را ببار نمی‌آورد، زيرا فاعل آن، قصد آن نتايج را نداشته تا آن نتايج به دستش بيايد، و صرف اينكه عملی ممكن است و صلاحيت دارد كه در طريق آخرت واقع شود كافی نيست و رستگاری آخرت و نعيم آن را نتيجه نمی‌دهد، مثلا احسان به خلق و حسن خلق (هم می‌تواند به نيت دوست‌يابی و جاه‌طلبی و نان قرض دادن انجام شود، و هم به نيت پاداش اخروی و تحصيل خوشنودی خدای تعالی) اگر به نيت خوشنودی خدا انجام نشود باعث اجر و پاداش اخروی و بلندی درجات نمی‌شود. 📚ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۰، صفحه۲۶۰ المیزان مدیا؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› ©️ @AlmizanMedia
كلمه «عزيز» به معناى آن غالبى است كه هرگز شكست نمى‌پذيرد، و كسى بر او غالب نمى‌آيد. و يا به معناى كسى است كه هر چه ديگران دارند از ناحيه او دارند، و هر چه او دارد از ناحيه كسى نيست. 📓المیزان، جلد۱۹، ص۳۸۲ ©️ @AlmizanMedia
تا وقتی که انسان با بدن خود قرین و همنشین است، امکان تغییر ملکات را دارد، ولی وقتی از بدن جدا شد دیگر تغییری در او راه نمی‌یابد مگر به شفاعت یا آمرزش. 📓المیزان، جلد۲، ص۲۵۶ ©️ @AlmizanMedia
كلمه" قربان" به معناى هر نعمتى و هر آن چيزى است كه با پيشكش كردن و هديه كردن آن، به مقام بالايى، تقرب به آن مقام پيدا مى‌كنيم. 📓، جلد۴، ص۱۳۰ ©️ @AlmizanMedia
امام هدايت كننده‌اى است كه با امرى ملكوتى كه در اختيار دارد هدايت مى‌كند، پس امامت از نظر باطن يك نحوه ولايتى است كه امام در اعمال مردم دارد، و هدايتش چون هدايت انبياء و رسولان و مؤمنين صرف راهنمايى از طريق نصيحت و موعظه حسنه و بالأخره صرف آدرس دادن نيست، بلكه هدايت امام دست خلق گرفتن و براه حق رساندن است. 📓ترجمه ، جلد۱، ص ۴۱۱ رسانه المیزان؛ رسانهٔ‌اختصاصی‌نشرافکارعلامه‌طباطبایی‹ره› ©️ @AlmizanMedia