فاصله بين زمين و آسمان، ديد چشم و دعای مظلوم است، در موقعی كه نفرين میكند.
ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد۸، صفحه۲۱۰
©️ @AlmizanMedia
شهید مطهری‹ره› میفرماید:
علامهطباطبایی‹ره› در ماه رمضان روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام افطار میکرد. ابتدا پای پیاده به حرم مطهر مشرف میشد، ضریح مقدس را میبوسید، سپس به خانه میرفت غذا میخورد.
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
وظیفه سالک در ماه مبارک رمضان
تلمیذ: مقربترین عمل از اعمال ماه صیام که سالک را به مقصد نایل میسازد و انقطاع از عالم طبع برای او حاصل میشود،چیست؟
استاد:[پس از قدری تأمّل فرمودند:] ماه مبارک رمضان،ماشاءالله پر از اعمال است؛ اما آنچه لازم است، آن است که سالک مراقبه را در هیچیک از اعمال به اقتضای آن عمل فراموش ننماید؛ با روزه، جوع و عطش روز قیامت را به یاد آورد و توجه داشته باشد که تمام اعضا و جوارحش روزهدار باشند؛ چنان که روایات بر آن دلالت دارد. با قرآن خواندن نیز کلام الهی را در نظر داشته باشد و توجه کند به اینکه حق _سبحانه_است که با وی سخن میگوید و در واقع،سخن را از وی _تبارک و تعالی_ شنوا باشد. دعاهای توحیدی را برای خواندن انتخاب کند، همچون دعای سحر ، و نیز در امور دیگر مراقبه را به اقتضای خودش داشته باشد.
📓ثمراتالحیات،جلد۱،ص۲۰۷
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
سوال: منظور از «حال» که اهل حال و معرفت میگویند، چیست؟
جواب: همان که شما و امثال شما دارید.
حال، کشش عشق است.
📓درمحضر علامه، ص۳۸۱
رسانه المیزان؛
رسانهاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
© @AlmizanMedia
معناى لغوى «صيام» و «صوم»
و كلمه (صيام) و كلمه (صوم) در لغت به معناى خوددارى از عمل است، مثلا صوم از خوردن، و صوم از نوشيدن، و از سخن گفتن و راه رفتن و امثال آن به معناى خوددارى از آنها است، و چه بسا در معناى آن اين قيد را اضافه كرده باشند، كه به معناى خوددارى از خصوص كارهايى است كه دل آدمى مشتاق آن باشد، و اشتهاى آن را داشته باشد.
📓ترجمه تفسير الميزان،ج۲،ص۷
رسانه المیزان
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامه.طباطبایی‹ره›
©@AlmizanMedia
شـــرفاســـلام
شرف اسلام اجازه نمىدهد كه هيچیک از اين اعمال را درباره دشمن روا بدارند، چنانچه ديديم در هيچیک از معركههاى جنگ (هر قدر هم كه سخت و هولانگيز بود) اجازه ارتكاب به چنين اعمالى را نداد ولى مردمى كه امروز خود را متمدن مىدانند به همه اين جنايات دست مىزنند، هولانگيزترين و وحشتزاترين رفتار را با دشمن خود مىكنند، آنهم در روزگارى كه خودشان "عصر نور" مىنامند.
آرى عصر نور كشتن زنان و اطفال و پير مردان و بيماران و شبيخون زدن و بمباران كردن شهرها و مردم بى سلاح و قتل عام دشمن را مباح كرده است.
📚ترجمه #تفسير_الميزان، ج۴، ص۲۶۲
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
«امام حسن عليهالسلام»
روزى كه بعد از شهادت پدرش منبر رفت فرمود: ما حزب غالب خدا و عترت رسول اكرم و اهل بيت پاك و پاكيزه او هستيم.پيغمبر خدا صلىاللهعليهوآله دو امانت سنگين ميان امت به وديعه گذارد: اول كتاب خدا، دوم ما اهل بيت، پس ما در تفسير قرآن مرجع امت هستيم، ماييم كه حقايق قرآن را از روى علم بيان مىكنيم، پس اوامر ما را اطاعت كنيد! زيرا اطاعت ما بر شما واجب است، چونكه به طاعت خدا و رسولش مقرون است.
📓شيعه، ص۲۶۶
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
عهد بسته بود هر روز قرآن بخواند.
چهل سال تمام به این عهد و پیمان وفادار ماند «من عهد دارم هر روز یک جزء قرآن را بخوانم چهل سال است این کار را میکنم. هر ماه یک ختم قرآن تمام میشود و باز از ابتدای آن شروع میکنم و هر بار میبینم که انگار اصلا این قرآن آن قرآن پیشین نیست از بس مطالب تازه ای از آن می فهمم.»
هیچگاه از خواندن قرآن سیر نمی شد. میفرمود: «از خدا می خواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم نمیدانید من چه اندازه از قرآن لذت میبرم و استفاده میکنم.»
به قرآن کریم بسیار تواضع و فروتنی داشتند. آیات قرانیه را کم و بیش حفظ بودند و یک نوع عشق بازی با آیات در اثر ممارست و مزاولت پیدا کرده و در یک عالمی از بهجت و مسرت به تماشای این جنات قرآنی فرو می رفتند.
📚اقیانوس ِآرام، صفحهٔ۱۷۱
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
برای تلاوت قرآن آداب خاصی داشت.
برای تلاوت قرآن آداب خاصی داشت. اغلب حوالی غروب آفتاب شروع میکرد به تلاوت قرآن. میپرسیدند آقا چرا این وقت روز قرآن میخوانید، هوا تاریک است و چشمهایتان خسته میشود. میفرمود:«قرائت قرآن نور چشم زیاد را زیاد میکند. همانگونه که بر بصیرت دل میافزاید.»
بسیاری از اوقات بدین آیه مترجم میشدند:«وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى» و در گرفتاریها و شدائد میفرمودند:«وَاللهُ المُستَعَانُ»
📚اقیانوسِآرام، صفحهٔ۱۷۲
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
وقتی درس میداد کمی جلوتر از دیوار مینشست. به چیزی تکیه نمیداد. تشکچه هم نداشت. شاگردها حلقهوار مینشستند و او از سر تواضع جایی بین آنها مینشست و درس میداد.
به تعبیر آیتاللهسیدمحمدحسینحسینیطهرانی: «از قریب به چهل سال پیش تا به حال دیده نشد که ایشان در مجلس به متکا و بالش تکیه کنند، بلکه پیوسته در مقابل واردین مؤدب و قدری جلوتر از دیوار مینشستند و زیر دست مهمان وارده.»
📚اقیانوسآرام، صفحهٔ۱۰۸
©️ @AlmizanMedia
#علامه_طباطبایی | حكمت آفرينش «حماسه بزرگ كربلا» همين است که وقتى خطر اصل و اصول دين را هدف مىگيرد بايد از جان، مال، اولاد، خانواده، طفل صغير شش ماهه نيز گذشت و از هياهوى عوامانه برخى از اهل بحث و غوغاى عوام، نهراسيد.
📔 نقدهاى علامه طباطبائى بر علامه مجلسى صفحه ۸۵
@AlmizanMedia
آرى انتقام گرفتن براى مظلوم از ظالم، يارى كردن حق و عدالت است، كه نه مذموم است و نه زشت، چون منشا آن محبت عدالت است كه از فضائل است، نه رذائل.
📓ترجمه #تفسير_الميزان، ج۱، ص: ۶۶۵
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
دکتر حسین نصر از شاگردان علامهطباطبایی نقل میکردند که:
معنای ژرفی که علامه طباطبایی از دیوان حافظ شرح میداد چنان بود که گویی دیوارها با او به سخن در میآمدند.
📚درجستجویامرقدسی، ص۱۳۰
©️ @AlmizanMedia
عنایت حضرت معصومه‹س›
نگارش کتابهایم از عنایت و برکت حضرت معصومه بود.
زمانی علامه طباطبائی دچار ضعف حافظه میشوند به گونهای که هرچه مطالعه میکنند یادشان نمیماند. با مشاهدهٔ این وضع بساط مختصری از خانه برمیدارند به ایوان آئینهٔ مرقد حضرت معصومه(س) رفته و آنجا مستقر میشوند و از آن حضرت میخواهند که از خدا بخواهد حافظهٔ ایشان فعال شود و از فراموشی شدید رهایی یابند. پس از چند روز حافظهٔ علامه با نیروی بیشتری شروع به فعالیت میکند آنگاه علامه به خانه برمیگردد و نگارش المیزان را آغاز میکنند و میفرمود نگارش کتابهایم از عنایت و برکت حضرت معصومه(س) بود.
📓زمهرافروخته، ص۲۳۲
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
﴿الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ﴾
آيا مردم پنداشتهاند كه رها مىشوند، و در بوته آزمايش قرار نمىگيرند، و هر ادعايى بكنند از ايشان پذيرفته مىشود؟ در حالى كه چنين نيست، يكى از سنتهاى ما امتحان است كه در امم قبل از ايشان نيز جريان داشت، در اين امت نيز بايد جريان يابد، تا راستگويان از دروغگويان متمايز و جدا شوند، يعنى آثار راستگويى آنان و دروغگويى اينان ظاهر شود، و در نتيجه ايمان راستگويان پا برجاتر شده، و ادعاى صورى و دروغى اينان نيز از دلهایشان بيرون شود.
📚ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد۱۶، صفحه۱۴۸
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
نتيجهتوجهبهعهدخـدا
چنين كسی غير از پروردگارش ديگر هيچ هم و غمى ندارد، و به هیچ چيز ديگر نمىپردازد.
و لكن اگر آدمى در زندگى دنيا با اختلاف جهات، و تشتت اطراف، و انحاء آن، و اينكه اين زندگى را تنها به نيكان اختصاص ندادهاند، بلكه مؤمن و كافر در آن مشتركند، در نظر بگيريم، خواهيم ديد كه اين زندگى به حسب حقيقت و باطن، و از نظر علم به خداى تعالى، و جهل به او، مختلف است، آن كس كه عارف به مقام پروردگار خويش است، وقتی خود را با زندگى دنيا كه همه رقم كدورتها، و انواع ناملايمات و گرفتاريها دارد، مقايسه كند، و در نظر بگيرد: كه اين زندگى آميختهاى از مرگ و حيات، و سلامتی و بيمارى، و فقر و توانگرى، و راحت و تعب، و و جدان و فقدان است، و نيز در نظر بگيرد: كه همه اين دنيا چه آن مقدارش كه در خود انسان است، و چه آنها كه در خارج از ذات آدمى است، مملوك پروردگار اوست، و هيچ موجودى از اين دنيا استقلال در خودش و در هيچ چيز ندارد، بلكه همه از آن كسی است كه نزد وى به غیر از حسن و بهاء و جمال و خير آن هم به آن معنايى از جمال و خير كه لايق عزت و جلال او باشد وجود ندارد، و از ناحيه او به جز جميل و خير صادر نمیشود آن وقت مىفهمد كه هيچ چيزى در عالم مكروه نيست، تا از آن بدش آيد، و هيچ مخوفى نيست، تا از آن بترسد، و هيچ مهيبی نيست، تا از آن به دلهره بيفتد، و هيچ محذورى نيست تا از آن بر حذر شود.
بلكه با چنين نظر و ديدى، مىبيند كه آنچه هست، همه حسن و زيبايى و محبوب است، مگر آن چيزهايى كه پروردگارش به او دستور داده باشد كه مكروه و دشمن بدارد، تازه همان چيزها را هم باز به خاطر امر خدا مكروه و دشمن میدارد، و يا محبوب قرار مىدهد، و از آن لذت برده و به امر آن ابتهاج بخرج میدهد، و خلاصه چنين كسی غير از پروردگارش ديگر هيچ هم و غمى ندارد، و به هیچ چيز ديگر نمىپردازد.
و همه اينها براى اين است كه چنين كسی همه عالم را ملك طلق پروردگار خود مىبيند، و براى احدى غير خدا بهره و نصيبی از هيچ ناحيه عالم قائل نيست، چنين كسی چه كار دارد به اينكه مالك امر، چه تصرفاتى در ملك خود مىكند؟ چرا زنده مىكند؟ و يا مىميراند؟ و چرا نفع میرساند؟ و يا ضرر؟ و همچنين در هيچ حادثهاى كه او بوجود مىآورد، چون و چرا نمىكند.
اين است آن زندگى طيب، و پاكى كه هيچ شقاوتى در آن نيست، نورى است كه آميخته با ظلمت نيست، سرورى است كه غم با آن نيست، وجدانى است كه فقدى با آن جمع نمیشود، غنائى است كه با هيچ قسم فقرى آميخته نمىگردد، همه اينها موهبتهايى است كه با ايمان بخداى سبحان دست میدهد.
📚ترجمه #تفسير_الميزان، ج۱، ص۱۹۹
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia