eitaa logo
#تشنگان یوسف زهرا (س)
1.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼   📌 رئیس شرکت... 💴 رئیس شرکت بود. هر ماه بخشی از درآمدش را برای کمک به موسسات و فعالیت‌های مهدوی هزینه می‌کرد. احترام سرلوحه کارش بود. جلوی پای هرکس که وارد اتاقش می‌شد، می‌ایستاد جز خدمه دفترش. از همه تشکر می‌کرد اما زبانش به تشکر از آبدارچی شرکت نمی‌چرخید. 👤 او هم خودش را می‌دانست!
  📌 راننده تاکسی... 🚖 رانندهٔ تاکسی ترمز کرد. پیرمردی با دستان لرزان در هوای سرد، مسیرش را گفت. راننده، حوصلهٔ سوار‌کردنش را نداشت. بهانه آورد و سریع دور شد. نگاه پیرمرد به شیشهٔ تاکسی ماند که نوشته بود: اللهم عجل لولیک الفرج… 👤 او هم خودش را می‌دانست!
  📌 مجلس... 🔹 مجلس حسابی گرفته بود. وقتی مداح، از ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین علیه‌السلام سخن گفت، صدای ضجّه از همه بلند شد. اما هر لحظه که امام زمان، ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر می‌دهد، ضجّه از کسی بلند نمی‌شود! 👤 او هم خودش را می‌دانست!