eitaa logo
عمامه خاکستری
189 دنبال‌کننده
7هزار عکس
4.1هزار ویدیو
156 فایل
حضرت رسول الله همسايه‌اى داشت كه وى را بسيار اذيّت مى‌كرد، هر روز از پشت بام خاكستر همراه آتش بر روى سر آن حضرت مى‌ريخت .سلام بر عمامه خاکستری پیامبر رحمت. https://jabeh.com/c/1nkemn http://salamazsheikh.blogfa.com/ https://farsnews.ir/AmamehKhakestari
مشاهده در ایتا
دانلود
*💠 عزیزانی که آرزوی زیارت حاج قاسم رو در شهر ما داشتید و نتونستید تشریف بیارید کرمان این زیارت مجازی رو تقدیم نگاه و دل عاشق شما میکنیم👇👇 https://soleimani.ir/tour تور زیارتی گلزار شهدای کرمان و زیارت مزار سردار دلها التماس دعا🌹*
سلام حضرت یار... امروز در میانه جستجویم برای لفظی که دلتنگی ام را تسلی دهد رسیدم به این کلام مولایمان علی(علیه السلام) : اَلدَّهْرُ مُوَکَّلٌ بِتَشْتيتِ الاُْلاّف روزگار مأمور گشته به پراکندن کسانیکه باهم انس‌والفتی دارند. میبینی یارجانم! وقتی مولای دو عالم عشق را به جدایی اش تعبیر میکند چه توقعی دارم من که تو باشی... وقتی بنای این دنیای بی مروّت بر جدایی چیده شده، دیگر حرف از وصل اضافه است... باید سوخت... باید ساخت... *و اگر روزی خدا از اندوه من از تو سؤال کرد این حدیث عاشقانه را برایش بخوان و خودت را تبرئه کن...
11.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 دلتنگتیم سردار بی ادّعا 🖤
یادت بخیر با گریه هات.mp3
2.55M
یادت بخیر با گریه هات ‏ با شونه های لرزونت یادت بخیر با نوحه هات ‏ با اون چشای بارونت با اون دل مهربونت قاسم سلیمانی دلت کربلا بود امضای عشقت از ضریح رضا بود برادر بودی با رهبرم قاسم امیر سربازای حرم قاسم یاد انگشتر تو شده داغ ما یاد انگشتری شه کربلا حسین انگشت و انگشتر ندارد ...‏ آتش بر آشیانه مرغی نمی زنند گیرم که خیمه، خیمه ی آل عبا نبود ما پیرو پیر خمینیم ما ملت امام حسینیم ‏ @nohematn
🔰 *روایت بغض‌آلود* روایتی که روز گذشته از حضرت‌آقا در مورد رسیدگی *حاج‌قاسم* به خانوادۀ شهدا نقل شد، مربوط به خانم *«فاطمه مغفوری»،* دختر شهید مغفوری، دوست و هم‌رزم حاج‌قاسم سلیمانی بود. خانوادۀ بزرگوار شهیدی که در جریان تولید کتاب *«کریمانه»* خدمتشان رسیدیم. 📖 ابتدا روایتی که حضرت آقا به آن اشاره داشتند را بخوانید: «عبدالمهدی مغفوری از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود و در کربلای۴ پرکشید. از او سه فرزند به یادگار ماند؛ زهرا، فاطمه و مصطفی. فاطمه، با علی تهامی (فرزند شهید مهدی تهامی) ازدواج می‌کند و صاحب دو فرزند می‌شوند؛ زینب و حسین. پدر در مأموریت است و زینب نیاز به عمل جراحی پیدا می‌کند. خبر به *حاج‌قاسم* می‌رسد و او سریع خود را به بیمارستان می‌رساند. عمل با موفقیت به پایان می‌رسد و مادر از *حاج‌قاسم* تشکر می‌کند. *حاج‌قاسم* می‌گوید: «من بابات را به‌جای خودم فرستادم و حالا به‌جای او اینجا هستم.» می‌ماند تا دخترک به هوش بیاید و خیالش راحت شود. برای فاطمه خانم پدری می‌کند و برای زینب پدربزرگی.» (۱) ✨ در جریان تحقیقاتی که برای کتاب کریمانه داشتیم، توفیق شد تا مصاحبه‌ای با خانوادۀ شهدای کرمانی که حضرت‌آقا با آنها دیدار کرده بودند داشته باشیم، به‌این‌واسطه خانوادۀ شهید مغفوری را می‌شناختیم. خانواده‌ای که دیدارشان با حضرت آقا سرشار از لحظات خاص و به‌یادماندنی بود. صمیمیت حضرت‌آقا، حضور *حاج‌قاسم* در دیدار، وساطت برای ازدواج فاطمه‌خانم مغفوری، و... دست‌ به دست هم دادند تا دیدار حضرت‌آقا با خانوادۀ شهید مغفوری، یکی از جذاب‌ترین روایت‌های کتاب «کریمانه» را به خود اختصاص بدهد. به بهانۀ روایت حضرت‌آقا بعضی از این خاطرات را در مطالب بعدی منتشر خواهیم کرد.. (۱): کتاب حاج‌قاسمی که من می‌شناسم؛ خاطرات حجة‌الاسلام و المسلمین علی شیرازی، مسئول سابق نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس سپاه؛ انتشارات «خط مقدم» @sahba_nashr
💢 چرا حاج قاسم دنبال شهادت بود؟ 🔶 حاج قاسم دنبال شهادت بود، چون همیشه بهترین بود و دنبال بهترین‌ها بود. ▪️دومین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی تسلیت باد. 📎 📎 📎 📎 https://btid.org/fa/photogallery/196098 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه 🌐btid.org
بسم الله دم صبح بود و نزدیک اذان، مامان آمد و در زد... در زدن بی موقع! با نگرانی در را باز کردم... گریه کرده بود! گوشی اش توی دستش بود و می گفت:«از دیشب توی گروه همسران شهدای مدافع حرم میگویند حاج قاسم را زده اند!» گفتم اشتباه می کنی مادر! از این خبرها نیست... مگر میشود همچین چیزی؟ گفت: «خانم فلانی هم که همسرش در سوریه است تایید کرده است!» دلم لرزید... آمدم تلویزیون را روشن کردم، خبری نبود... باید برای کاری آن جمعه صبح میرفتم تا سعادت آباد. جمع و جور کردم و با همسرم راه افتادیم و رفتیم. توی راه همش با خودم می گفتم امکان ندارد... اخبار ساعت شش و نیم یا هفت رادیو بود که اعلام کرد... توی سعادت آباد فروشنده سوپرمارکت باورش نمیشد نگاهم میکرد و با بهت می گفت مگر امکان دارد؟ سرکاری است! کم کم خبر پیچید و تایید شد... حس صبح روز شهادت بابا را داشتم... منتها با تفاوت تازه ای... اینبار دوباره یتیم شده بودم... کانال عباس طاهری .
شب‌به‌پایان‌می‌رسد‌ تُ‌باز‌می‌گردی آنگاه‌که‌صاحب‌الزمان‌عج، باسپاهی‌از‌شهیدان‌قیام کند.