eitaa logo
عمامه خاکستری
194 دنبال‌کننده
7هزار عکس
4.1هزار ویدیو
156 فایل
حضرت رسول الله همسايه‌اى داشت كه وى را بسيار اذيّت مى‌كرد، هر روز از پشت بام خاكستر همراه آتش بر روى سر آن حضرت مى‌ريخت .سلام بر عمامه خاکستری پیامبر رحمت. https://jabeh.com/c/1nkemn http://salamazsheikh.blogfa.com/ https://farsnews.ir/AmamehKhakestari
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ "نشان موعود" برشی از سریال یوسف پیامبر تقدیم نگاهتان
📢حاج قاسم بدون تحریف را ببینید 📌وقتی حاج قاسم میگن دختر کم حجاب دختر منه یعنی چی؟؟ ❌غیرت حاج قاسم بر عکس بانویی روی کتاب ❌نظر حاج قاسم در خصوص 🇮
🔻شرکت های بزرگ یهودی و اسرائیلی این چنین در میدان نبرد از سربازان ارتش اسرائیل حمایت می کند... هر گونه خرید شما از برندهای اسرائیلی و یهودی قطعا باعث شراکت در خون شهدای غزه است
یحیی سنوار (1).mp3
19.39M
یحیی سِنوار، مرد غافلگیری‌ها نگاهی به زندگی یحیی سِنوار متن: محسن فائضی خوانش: میثم ملکی‌پور تنظیم و صداگذاری: پیمان زندی کاری از: رسانه حسینیه هنر @hafezeh_shz پایگاه هنری
قبلا دوتا جنسیت داشتیم: زن و مرد الان شدن ۳۰ تا جنسیت! @antibioterorism
Karimi-Vafate-Hazrate-Omollbanin1395-001roze.mp3
17.34M
🌷ای شده محرم به ولای ولی... فاطمه ی دوم بیت علی.... 🔘 روضه جانسوز حضرت ام البنین. 🔸 حاج محمود کریمی
حتی اگر پدر، امیرالمؤمنین علی علیه السلام باشد باز هم مادر در تربیت بسیار مهم است تفاوت بین محمد حنفیه و حضرت عباس علیه السلام، خود گواه این مطلب است. استاد دهبان @dehban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفع گرفتاری ها توسط خانم ام البنین سلام الله علیها توصیه مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی در آخرین سفر حج به دکتر رفیعی ✤ ⃟ ⃟ @Tanhamasir_Yazd
🎐 | | | 📸 ۱۰ روایت ناب از شهید سپبهد حاج قاسم سلیمانی
جالبه بدونید دخترای شیخ زکزاکی بلدن فارسی حرف بزنن اما دخترای رضا ربع پهلوی بلد نیستن نکشیمون آریایی😂 💚🌻😐
خاک بر سر آن عالم اعلم و افقه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جعفــرپلنگ‌😂تقدیم به نگاه زیباتون،دانلود کنید ارزش هزار بار دیدن داره!😭🤲
گویند قبل از انقلاب مردی در شهر خوی بود که به او تِرمان می‌گفتند .او شیرین‌عقل بود و گاهی سخنان حکیمانه‌ی عجیبی می‌گفت . مرحوم پدرم نقل می‌کرد ، در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم .ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم . از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم ، نزدیک رفتم دیدم ، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود می‌کند . یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم . او از کسی بدون دلیل پول نمی‌گرفت . باید دنبال دلیلی می‌گشتم تا این پول را از من بگیرد . گفتم : « ترمان ، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم . » ترمان از من پرسید : « ساعت چند است ؟ » گفتم : « نزدیک ده . » گفت : « ببر نیازی نیست . » خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت ؟ پرسیدم : « ترمان ، مگر ناهار دعوتی ؟ » گفت : « نه . من پول ناهارم را نزدیک ظهر می‌گیرم . الان تازه صبحانه خورده‌ام . اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم می‌کنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه می‌مانم . من بارها خودم را آزموده‌ام ؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر می‌دهد . » واقعا متحیر شدم . رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم . ترمان را پیدا کردم . پرسیدم : « ناهار کجا خوردی ؟ » گفت : « بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید . جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند . روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید ، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد . » پی نوشت :ترمانِ دیوانه ، برای پول ناهارش نمی‌ترسید ، اما بسیاری از ما چنان از آینده می‌ترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد . مال زیادی جمع می کنیم و آرزوهای طولانی و دراز داریم .