eitaa logo
آمرنیوز؛ شنبه‌های امر به معروفی
214 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
630 ویدیو
424 فایل
یا آمر یا ناهی وفّقنا لِهدم المَناهی 🌷 باشگاه، پاتوقی است: برای آشنایی با معارف فریضه و انعکاس جهانی اخبار ویژه امر به معروف 🌷 شنبه‌های امر بمعروفی مساجد باشگاه خبرنگاران افتخاری فریضه؛ آمرنیوز قرارگاہ جهادی امر به معروف امـام‌خـامنہ‌اے لبیک یاخامنه‌ای
مشاهده در ایتا
دانلود
سیره صالحان (شیخ شهید نواب صفوی) حضرت امام خامنه‌ای مدّظله‌العالی : شهید نواب به هنگام راه یافتن هم شعار می‌داد و می‌گفت: ما باید اسلام را حاکم کنیم. وقتی می‌رسیدند به افرادی که کراوات گردنشان بود، می‌گفت: این را اجانب به گردن ما انداخته اند، برادر! باز کن. وقتی می‌رسید به کسانی که کلاه شاپو سر گذاشته‌اند، می‌گفت: این کلاه را اجانب به سر ما گذاشته‌اند، برادر! بردار. (علی سلیم‌زاده، داستان‌هایی از امر به معروف و نهی از منکر، ص 44)
سیره صالحان (شیخ حسنعلی نخودکی) به دستور پزشکان معالج، پدرم عارف فرزانه، آیت‌الله حاج شیخ‌ حسنعلی نخودکی اصفهانی رضوان‌الله‌علیه در بیمارستان منتصریه مشهد بستری گردید. به خاطر دارم روزی در راه بیمارستان، چشمم به درشکه‌ای افتاد که در آن مردی و زنی بی‌حجاب نشسته بودند. هنگامی که به خدمت پدر رفتم، فرمود: دیگر رفتن ما نزدیک است؛ امّا تو چرا چشم خود را حفظ نکردی؟ عرض کردم: به عمد خطایی مرتکب نشدم. فرمود: می‌دانم؛ ولی تو که در خیابان، منتظر کسی نبودی. پس چرا چشم به داخل درشکه انداختی که نگاهت به نامحرمی بیفتد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: نگاه، تیری مسموم از تیرهای ابلیس است. (علی سلیم زاده، داستان هایی از امر به معروف و نهی از منکر، ص 26)
سیره صالحان (سردار شهید محمود کاوه) زن که وارد مغازه شد، چهره محمود در هم رفت. سرش را انداخت زیر. لبش داشت زیر دندان‌هایش پاره می‌شد. هر چه زن می‌پرسید: «پسته کیلویی چند؟» جواب نمی‌داد. آخرش هم گفت: ما جنس نمی‌فروشیم. عصبانی شد، تهدید هم کرد. با عصبانیت به او گفته بود: مگر دست خودتان است، پس چرا در مغازه‌ات را نمی‌بندی؟ همان طور که سرش پایین بود، با صلابت گفت: هر وقت حجابت را درست کردی، بیا تا به تو جنس بدهم. دختر یک طاغوتی بود. شب با پدرش رفتند دم خانه محمود، نه برد، نه آورد، محکم زد توی گوش محمود. محمود خواست جوابش را بدهد، امّا پدرش نگذاشت. می‌دانست توی دم و دستگاه رژیم، برو بیایی دارد، هر جور بود قضیه را فیصله داد. دختر دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه، امّا محمود باز هم به او چیزی نفروخت که نفروخت. می‌گفت: ما به شما بی‌حجاب‌های طاغوتی چیزی نمی‌فروشیم. (سیره دریادلان؛ ج2ص37)
هدایت شده از معروفانه
موضوع پیامک یا تماس: عزل مدیرعامل مترو @agha30zadeh ❌موج مطالبه عزل مدیر عامل مترو بصورت پیامکی یا تلفنی (در انتخاب ادبیات مطالبه گری خود دقت داشته باشیم خدای ناکرده،توهین آمیز نباشد) 1️⃣آقای قلندر(شهردار) +989121513001 2️⃣آقای منصوریان(فرهنگی شورای ششم) +989153228659 3️⃣آقای فرهمندی(حمل و نقل شورای) +989153113090 لطفا🙏 ➖➖➖➖➖➖➖ 🔆 باشگاه آسمان 📌ایتا/اینستا/سروش/روبیکا/تلگرام 📲 @agha30zadeh