ايجازنويسي 03بخش دوم.mp3
14.88M
🔈 #اصول_ایجاز_نویسی
🔈 کارگاه توییت نویسی
🔊 جلسه سوم l بخش دوم
📅97/09/01
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #خستگی_ناپذیری
🔷 جلسه اول
🔶 بخش دوم
🔶 ببینید خدا عملیات تبلیغاتی و کار بیزنسی نمی کند.
می گوید آدمهایی که من با پیغمبر می خواهم آدم هایی هستند که فحش می خورند اما سست نمی شوند.
خدا از همان اول میگوید در این راه قدم بگذاری خوشی و آسایش نداری ، جالب است نمی آید برای این که کسی را جذب کند وعده دروغ بده ، می گوید؛
إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ
«سخت ترين مردم از لحاظ بلا و گرفتارى پيغمبرانند»
پیغمبر اکرم می فرماید بین پیغمبرها هیچ کس اندازه من اذیت نشد:
مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيت
«هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد»
بعد فرمود:
ثُمَّ اَلَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ
یعنی هرچه شبیه تر به پیغمبر باشی بیشتر اذیت میشی.
یوسف پیغمبر است ، پاک است ، گناه هم نکرده ولی می اندازدش زندان!
تعبیر خودمانی اش این است ؛ خدا حال می کند از استقامتت! می گوید اینجا که خوب ایستادی خوشم آمد. حالا برو زندان ببینم آنجا چه کار می کنی!
درست است این راه سختی دارد اما همه ی آنهایی که انتخابشان این مسیر نیست در قیامت حسرتش را می خورند.
مثل همین الان. خیلی ها هستند که اربعین کربلا نبودند و الان حسرتش را می خورند.
خدا این طور نیست که اگر کسی به سمتش آمد او را بردارد و کنار خود بنشاند و هی قربان صدقه اش برود.
تحویل گرفتنش روش و قانون خاص دارد .
هرکه در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند
از قوانین عجیب اهل بیت و خدا این است خودی ها را نگه می دارند و برای غریبه ها پشت سر هم معجزه نشان می دهند و حاجت روایشان می کنند.
نقل است علامه امینی مدت ها به دنبال کتابی بوده که در تهیه اش دچار مشکل بود پس برای رسیدن به خواسته اش مدام به زیارت امیرالمومنین می رفت تا حاجت بگیرد روزی در حرم به حالت توسل حضور داشت که دید عربی آمد و رو کرد به ضریح حضرت و جسارتآمیز اظهار کرد:
اگر مردی، کار مرا انجام بده!
مرد عرب رفت و هفته دیگر که باز اتفاقا علامه هم در حرم، بود آمد و رو کرد به ضریح و گفت :
بله، مردی! کار ما انجام شد.
علامه امینی با دیدن این صحنه خیلی ناراحت میشود که ما در خدمت شما هستیم، چند وقت است مراجعه میکنیم و شما اعتنایی نمیکنید
شب در عالم رؤیا حضرت را زیارت میکند، آقا میفرماید:
آخر آنها بدوی و بیابانی هستند. زیاد نباید آنها را معطل کنیم. باید با آنها مطابق طفولیتشان عمل کرد ولی شماها که آشنایی با ما دارید معطل هم بشوید از ولایت و ارادت شما کاسته نمیشود.
آن مرد ضعیف الایمان بود و نمیتوانست صبر کند، زود جوابش را ندهیم می رود جای دیگر.
یعنی این که اگر تحویلت نگرفتند یعنی دلت خوش باشد که غریبه نیستی.
می خواهند تحویل بگیرند مریضی میدهند ، حاجت روا نمی کنند ، امتحانات سخت می گیرند و...
گاهی حتی وقتی قرار است بلایی بر خودشان نازل شود ، آن را بین خود و مومنان خالص تقسیم می کنند.
به عنوان مثال یک مسئولیت سخت و طاقت فرسا را میدهند به مومن...تا بخشی از بار را او بردارد.
مثلا امام خمینی (ره) را انتخاب می کنند تا مسئولیت انقلاب را به او بسپارند.
امام از پس انقلاب بر می آید ، شخصی مثل بنی صدر را می گذارند کنارش.
از پس آن هم بر آمد ، بیشتر تحویلش میگیرند پس هشت سال جنگ تحمیلی را هم می اندازند در دامن او.
بله خیلی که با تو خوب باشند اینطوری می شود.
باید ببینند که تو کم نمی آوری ، سست نمی شوی و جا نمی زنی.
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #خستگی_ناپذیری
🔷 جلسه اول
🔶 بخش سوم
🔶 ماجرایی نقل شده است که تعدادی از طلبه های حوزه ی نجف جمع شدند تا در مسجد سهله چله بگیرند و از امام زمان (ع) بپرسند چرا ظهور نمی کند.
یک نفر از اینها بعد از مدتی خواب می بیند ، که یک زن زیبا رو را به عقد او در آورده اند و همین که با این عروس وارد خانه می شود صدای در می آید
به سختی از تازه عروس دل می کند در را باز می کند
به او می گویند: امام زمان(ع) گفته اند با شما کار دارد.
جواب می دهد به امام زمان بگویید بعدا خدمتشان می رسم ، الان کار دارم.
از خواب می پرد و گریه می کند و به دوستانش می گوید بلند شوید برویم. علت تاخیر ظهور را به من گفتند.
هر کدام از ما فقط تا یک جا استقامت داریم از یک جایی به بعد اگر صدایمان بزنند کار خودمان برایمان مهم تر است و اطاعت نمی کنیم.
در کربلا بوده است کسی که صبح تا ظهر عاشورا جنگیده است اما بعد آمده و گفته این مقدار کُشتم. بیشتر از این تکلیفم نیست. این اوج بدبختی است... کجا می خواهد برود!؟!
بعضی ها کلا تا یک حدی از ابتلائات را می توانند تحمل کنند.
مثلا مریضی بدهی صبور است و شکایت نمی کند و همچنان رفیق خدا و اهل بیت است اما پای آبرو وسط بیاید طغیان می کند.
یکی میگوید فقر را می توانم ولی مصیبت یا از دست دادن اولاد را نه!... بچه اش که می میرد دیگر نماز نمی خواند.
این را بدانید خدا همیشه دست میگذارد روی چیزهایی که نمی توانید!
اما با این حال هم هرگز بیشتر از طاقت یک نفر به او مصیبت و بلا نمی دهد.
یعنی درست است خدا دست میگذارد روی چیزهایی که برای شما سخت است اما باز هم اندازه طاقتتان به شما گیر میده نه بیشتر.
قرآن می فرماید :
وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ (احزاب:۱۰)
«آن گاه كه چشمها (از ترس) خيره شده بود و جانها به حنجرهها رسيده بود»
میگوید من کارهایی می کنم که قلبت تا دهانت بیاید «الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ» ،اینجاست که باید هنوز در خانه خدا بمانید و صدایش بزنید و بگویید:
أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ (نمل:۶۲)
«یا آن کس که دعای بیچاره مضطر را به اجابت میرساند و رنج و غم آنان را بر طرف میسازد »
وقتی مضطر شدی همه چیز درست می شود.
حضرت ابراهیم تنها فردی است که در کل کره زمین خدا را می پرستد.
تعبیر امروزی اش این است خدا همین یک فالوور را دارد! بعد می زند این را هم بلاک می کند!
همه جمع شدند ، منجنیق درست کردند تا تنها مسلمان را آتش بزنند.
وقتی با منجنیق پرتاب شد ما بین زمین و آسمان جبرئیل آمد و پرسید کمک می خواهی؟ خواسته ای داری؟
فتَلقّاهُ جَبرئیلُ فی الهَواءِ فقالَ: هَل لَک مِن حاجَةٍ؟
«جبرئیل خود را به ابراهیم، که در میان هوا بود، رساند و گفت: آیا حاجتى دارى؟ »
جواب ابراهیم بی نظیر است ، گفت از تو؟! ... نه!
أمّا إلَیک فَلا!
حَسبی اللّهُ و نِعمَ الوَکیلُ...
«خداوند مرا بس است و او بهترین حمایتگران است»
جبرئیل گفت خب از خدا بخواه « فاسألِ اللّهَ»
ابراهیم فرمود:
حَسبی مِن سُؤالی عِلمُهُ بِحالِی.
« او خود حال مرا مى داند و نیازى به سؤال نیست»
حالا اگر ما بودیم می گفتیم بابا کجایی تو ، اینقدر منتظر بودم ، الان باید بیایی ؟
می افتد در آتش ، آتش که به تنش می خورد بعد خدا می گوید
قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ(انبیا:۶۹)
«گفتيم: اى آتش! بر ابراهيم سرد و سلامت باش»
اینجا بود که آتش گلستان شد ، خدا اینطور است به پله آخر که می رسد کمک می کند.
به قول معروف به مو بند می شود اما پاره نمی شود!
می خواهد ببیند تا لحظه آخر با خودت و خدا چند چندی!
با همه همین طور است از پیغمبر و اولیای خدا گرفته تا آدم های معمولی.
خدا تا لبه ی پرتگاه تو را می برد ، اما لحظه ی آخر دستت را می گیرد.
یک آیه در قرآن هست که خیلی عجیب است می گوید
کار آنقدر بیخ پیدا کرد که:
مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا (بقره:۲۱۴)
«آنان گرفتار تنگدستى و ناخوشى شده و چنان زير و زبر شدند»
پیغمبر خدا هم طاقتش تمام شد لب باز کرد و گفت خدایا کی می خواهی کمک کنی؟!
حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّهِ (بقره:۲۱۴)
« پيامبر و افرادى كه ايمان آورده و همراه او بودند، گفتند: يارى خدا چه وقت خواهد بود؟»
پیغمبر که کم آورد خدا آمد جلو و دل داریش داد و گفت:
أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ(بقره:۲۱۴)
«آگاه باشيد كه يارى خداوند نزديك است»
اینها یعنی خداوند به سادگی کسی را یار و همراه پیغمبر نمی کند ، باید محکم بود و استقامت به خرج داد.
اگر اینجا جا بزنید و کم بیاورید در قیامت از حسرت زدگان خواهید بود.
🔔 @Aminikhaah_Media
مدح پيامبر و امام صادق.mp3
3.57M
🔈 #مدح پیامبر ص و امام صادق ع
📅97/09/01
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
پيامبر رحمت و زحمت 01.mp3
9.19M
🔈 #پیامبر_رحمت_و_زحمت
🔈 مروری بر دعای دوم #صحیفه_سجادیه
🔊 جلسه اول
📅97/09/02
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 32.mp3
5.26M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم
🔊 جلسه سی و دوم
#ملکوت_اعمال / 32
📅97/09/03
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
پيامبر رحمت و زحمت 02.mp3
4.34M
🔈 #پیامبر_رحمت_و_زحمت
🔈 مروری بر دعای دوم #صحیفه_سجادیه
🔊 جلسه دوم
📅97/09/03
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #خستگی_ناپذیری
🔷 جلسه دوم
🔶 بخش اول
🔶 از آیات بسیار جالب و جامع قرآن آیه ۱۴۶ سوره مبارکه آل عمران است ، در این آیه سه ویژگی برای یاران پیغمبر ذکر شده است:
فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶)
«پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد»
سه واژه مهم در این آیه این است:
۱-وَهن
۲-ضعف
۳-استکانت
این سه واژه با هم فرق می کنند اما همه زیر مجموعه صبر هستند چراکه در آخر آیه آمده است«وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ»
می دانید که صبر انواع مختلف دارد.
صبر به خاطر از دست دادن چیزی یا کسی که دوست دارید.
صبر به خاطر رخ داد و اتفاقی که خوش آیند شما نیست.
صبر بر انجام کاری که سخت است اما تکلیف آن است که انجامش دهید.
صبر در برابر کاری که نباید انجامش بدهید و....
اما صبر که در این آیه آمده است منظور صبر در برابر خستگی است ، یعنی به قولی اگر توانتان در حال از دست رفتن است و اینقدر شرایط سخت است که جانتان بر لب رسیده اگر صبر کنید ، این صبر را خدا دوست دارد.
جاهای دیگر میگوید به صابرین بشارت بده.
وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ(بقره:۱۵۵)
«وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده»
پس معلوم میشود بعضی صبرها را خدا بشارت میدهد اما بعضی صبرها را خدا دوست دارد.
بعضی صبرها واقعا سخت است. صبر در برابر خستگی ، کم نیاوردن و جا نزدن از این نوع است.
معلوم میشود کم آوردن دست خود ماست. اگر کسی گفت نمی توانم و یا از پسش بر نمی آیم حرفش بی معنی و بی ارزش است.
اگر خدا تکلیف کرد ، اگر بلا داد صبرش را هم در آن گذاشته است باید بگردی و صبر را پیدا کنی.
خداوند بیشتر از طاقت کسی به او بلا نمیدهد.
سه واژه در این آیه آمده است به ترتیب آنها را توضیح می دهیم؛
ترتیب مهم است اول اگر "وَهن" را رد کردی "ضعف" بر تو غلبه می کند اگر از پس ضعف بر آمدی با "استکانت" رو به رو می شوی.
اکثریت ما در همان مرحله "وَهن" کم می آوریم و جا می زنیم.
تعبیر "وَهن" را قرآن راجع به تار عنکبوت به کار برده است و می فرماید:
وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ۖ (عنکبوت:۴۱)
«و البتّه سستترين خانهها خانهى عنكبوت است»
حالا درباره یاران پیغمبر همین تعبیر را به کار می برد و می فرماید: «فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ »
یعنی اینها سست نیستند و محکم و استوارند و با بقیه ی مردم فرق دارند.
امام حسين علیه السّلام ویژگی مردم را اینطور بیان می کند:
اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛
«به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مىشوند»
می گویند شخصی بعد از چند روز از جبهه برگشت پرسیدند : چه شد؟!
گفت به ما گفتند اسلام در خطر است ، رفتیم ، دیدیم ما در خطریم ، برگشتم!
بعضی ها دین را تا جایی قبول دارند که منافعشان در خطر نباشد.
اصلی ترین عامل خستگی تعلق به دنیاست.
اینهایی که میگویند خسته ایم ، حال نداریم ، انگیزه نداریم و ...بدانند انسان اگر علاقه به دنیا نداشته باشد کم نمی آورد.
علاقه های کوچک انسان را شل می کند و در مسیر حرکتشان اگر فشار زیاد شود زود خسته می شوند.
اینها به درد پیغمبر و اهل بیت نمی خورند.
آدمی که هرچی فشار بیشتر شود انرژیش هم بیشتر میشود او رفیق راه است.
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #خستگی_ناپذیری
🔷 جلسه دوم
🔶 بخش دوم
🔶 خیلی این آیه زیبا مومنین را توصیف می کند و می فرماید:
وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ۚ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا (احزاب:۲۲)
«و همين كه مؤمنان دستهها (ى لشكر دشمن) را ديدند، گفتند: اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفتند. و (ديدن لشكر مهاجم) جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود.»
حالا ببینید قرآن در ارتباط با منافقین چه میگوید:
وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا (احزاب:۱۲)
«وآن گاه كه منافقان و كسانى كه در روحشان بيمارى (شكّ و ترديد) بود، گفتند: خدا و پيامبرش جز وعدههاى فريبنده به ما ندادند»
تفاوت نگاه را دقت کنید!
مومن نه تنها نمی ترسد و شکایت نمی کند بلکه از اینکه وعده خدا محقق شده خوشحال هم هست و
میگوید خدا وعده داد جنگ می شود و تحریم می شویم و ... الان با دیدن این اتفاق ها خوشحال اند که وعده خدا تحقق پیدا کرد و از طرفی ایمانشان قوی تر هم می شود.
این نگاه خاص است و جای بحث دارد.
منافق هنوز دشمن به او نزدیک نشده لرز میگیرد و فورا میگوید برویم با مذاکره جلوی جنگ را بگیریم!
یک آیه در قرآن هست که میگوید این که منافقین جنگ نیامدند خیلی هم خوب است اصلا بهتر که نیامدند:
لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَ لَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ (توبه:۴۷)
«اگر (منافقان) همراه شما به جنگ بيرون آمده بودند، جز فساد، (ترديد و اضطراب، چيزى) بر شما نمىافزودند و به سرعت در ميان شما رخنه مىكردند تا فتنه پديد آورند.»
میگوید منافق روحیه شما را سست می کند. حضرت امام (ره) در جملاتشان می فرمایند :
«اینهایی که می گویند مردم از جنگ خسته شده اند ، کسانی هستند که خودشان یک روز جبهه نرفته اند!»
این حرف امام (ره) خیلی جالب و قابل تأمل است. همین الان کسانی که از مسائل اقتصادی و تحریم خیلی ناراحت هستند و ناله می کنند کسانی هستند که اصلا به آنها فشار هم نیامده!
گران ترین گوشی ، گران ترین ماشین و بیشترین تجمل و ریخت و پاش را دارند و بعد از وضعیت اقتصادی ناله می کنند!
بعد از آن طرف کسانی که گرفتار قرض و قسط و بدهی و گرانی ها هستند امیدوارانه میگویند ؛ بالاخره درست میشود!
فشار افزایش دلار روی مردم است اما غُرش را کسی می زند که خودش دلالی می کند و سود هم می برد.
واقعا این از عجایب است ، کمترین فشار روی اینهاست ولی زودتر از همه هم اینها خسته می شوند!
اما قرآن می گوید هرکس هر چقدر به پیغمبر نزدیکتر باشد فشار رویش بیشتر میشود اما خستگی اش کمتر است.
اصلا شنیده اید یک بار امیرالمومنین ناله کند یا بگوید خسته شدم؟ آیا کسی هم بود که بیشتر از علی تحت فشار باشد؟
فاطمه زهرا(س) در خطبه فدکیه فرمودند: هر زمان فتنه ای شد این علی بود که وارد میدان شد ، جنگ و خون ریزی و دردش برای او بود ، نان و پست و مقام و غُرغُرش برای شما!
امیرالمومنین(ع) خطاب به مردم کوفه فرمود:
من به شما می گویم بیایید برای جنگ ، تابستان ها میگویید گرم است ، زمستان می گویید سرد!
امثال مالک که خط مقدم بودند برای جنگ اعتراضی نداشتند ، آنها که در خانه هایشان لَم داده بودند شکایت می کردند که خسته شدیم از جنگ!
بروید صحیفه امام (ره) را بخوانید انس بگیرید با آثار امام .
یکی از حرفهایی که ایشان می زند در مورد تفاوت بالاشهری ها و پایین شهری هاست[ منظور محل زندگی نیست منظور نوع منش و رفاه زدگی آنهاست.]
می گوید از این بالا شهری ها کسی جبهه نمی رود. بین آنها یک رزمنده یا شهید پیدا نمی کنید. اگر هم پیدا کنید این کسی بوده که از این خانواده بریده است.
آن وقت غرغرها مال این هاست! رای ها هم مال اینهاست و هیچ شرایطی هم برایشان قابل تحمل نیست و از همه چیز شکایت دارند.
🔔 @Aminikhaah_Media
شبکه ي تصور - عاشورا 97.mp3
20.59M
💠 #پادکست | آیا این علی را می شناسید؟
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #خستگی_ناپذیری
🔷 جلسه دوم
🔶 بخش سوم
🔶 در زمان امام حسن مجتبی (ع) فشار مردم برای نجنگیدن و اعلام خستگی آنها از شرایط موجود ، باعث شد حضرت از سر ناچار با معاویه براساس شروطی که مطرح شد بیعت کند آن وقت دوباره همین مردم امام را سرزنش کردند که تو با این صلح مایه ذلت مومنین شده ای!
خودشان در مقابل معاویه کم آوردند و عقب نشینی کردند و بعد خودشان به خاطر صلح و اعتراض ناله سر دادند.
بعضی ها فکر می کنند اگر جلو دشمن کوتاه بیایند منفعتی برایشان دارد درحالی که اصلا اینطور نیست.
باید محکم بود.
اولین ویژگی یاران پیغمبر این بود که سست نبودند.
آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم (جلد ۱۵ صفحه ۷۰۳) در ارتباط با آیه :
فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶)
«پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد»
تفاوت سه کلمه " وَهن" " ضعف " و "استکانت" را اینطور بیان می کند:
وَهن ترسیدن از تهاجم دشمن است.
اسم جنگ که می آید جا می زند ، تا می گویند سایه جنگ ، فورا دست و پایش را گم می کند!
و هر چه دارد و ندارد را خودش تقدیم می کند!
دشمن تا جایی که شما برایش سود داشته باشید نگه تان می دارد ، وقتی برایش ایجاد هزینه کنید دیگر دست از حمایت شما بر می دارد.
طفلان مسلم را به بدترین نحو سر برید برد مجلس ابن زیاد تا پاداش بگیرد اما دستور داد سر خودش را هم ببرند.
حالا به این آدم بگویی برو به امام حسین کمک کن میگوید نه آنجا بروم کشته می شوم!
حماقت یعنی همین ، نمی داند اگر در جبهه حق کشته نشوی ، در جبهه باطل کشته می شوی !..
همه ی آنهایی که برای ظالم و ظاغوت نوکری کردند از این می ترسیدند که اگر ولی خدا را کمک کنند برایشان هزینه دارد.
روایت هست هر کس در کمک کردن به ولی خدا کم بگذارد خدا او را مبتلا می کند به دشمن خدا در حالی که هیچ چیز هم نصیبش نمی شود.
تا توان دارید باید از ولی خدا حمایت کنید ، و در این راه باید خستگی ناپذیر باشید ، نه سستی به خرج دهید و نه جا بزنید.
اگر این طور بود در قیامت حسرت زنده نیستید.
🔔 @Aminikhaah_Media