eitaa logo
Aminikhaah_Media
75.5هزار دنبال‌کننده
292 عکس
212 ویدیو
165 فایل
The #Aminikhaah_media Official Channel. کانال رسمی @aminikhaah نشر آثار صوتی دروس #حوزوی دروس #دانشگاهی سلسله #منابر کلاس های تخصصی متن سخنرانی ها و کلاس ها تبلیغ و تبادل نداریم🚫 ارتباط: توجه : کانال توسط ادمین اداره می‌شود @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
نظام تقديم 72.mp3
6.53M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه هفتاد و دوم #جایگاه_صدق_در_هستی / 28 📅97/12/05 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه هفتم 🔶 بخش اول 🔷 گاهی انسان با خودش که درباره مسئله‌ای فکر می‌کند خودش به درست یا غلط بودن مسئله پی می‌برد. گاهی انسان خودش می داند که چه چیزی درست است و چه چیزی غلط ولی در جمع که می‌آید با دیگران که معاشرت می‌کند نمی‌تواند آن جوری که خودش و وجدانش می‌گوید که درست و غلط است عمل بکند. سخت میشود برای آدم مخصوصاً وقتی جمع متفاوت باشد با ما. گاهی جمع اصلاً از جنس ما نیست از جنس دیگری است. اینجا کارهایی که آدم انصافش می‌گوید درست است را بخواهد با اینها مراعات کند برایش خیلی سخت می شود. مثال آن هم فراوان است بعد هم گاهی انسان دلسرد می شود. وقتی انسان در موضوعی تنها بشود در کاری حرفی می‌زند به بقیه و دیگران کمکش نمی کنند و وقتی که تنها بشود از آن کار دست بر می دارد می گوید ارزشش را ندارد که آدم تنها بشود و اینقدر حرف بشنود. دیگر ساکت میشود. اگر بنده دوست دارم جزء یاران اهل بیت باشم مفید باشم برای اهل بیت و به کار بیایم شرط اول قدم آن است که مجنون باشم... باید قید حرفهایی که میشنوید و چیزهایی که میگویند را بزنید و باید خلع سلاح در میدان بیایید که انسان حرف زیاد می شنود! آیه قرآن (لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا ۚ وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ) (آل عمران ، ۱۸۶) به پیامبر فرمود خیلی حرف میشنوی خیلی حرف باید بشنوی. چه حرف های آزار دهنده ای می شنوی! چقدر به پیامبر تهمت زدند! در زبان عامیانه خودمان هم که دیده اید می گوید آقا فلانی چقدر آدم خوبی است می گویند آدم خوبی است اما حرف پشت سر او زیاد است! خوب اینکه بد نیست حرف پشت سر زیاد آدم باشد! حرف پشت سر پیغمبر هم زیاد بود. پشت سر امیرالمومنین هم حرف زیاد بود. دیگر حرف از این بالاتر که وقتی امیرالمومنین را شهید کردند یک عده برگشتند و گفتند علی مگر نماز میخواند؟ گفتند در مسجد صبح ماه رمضان شمشیر زدند به فرق مبارک حضرت. گفتند مگر علی نماز میخوانده؟ دیگر حرف از این بالاتر؟ سالیان سال معاویه ملعون در شام علیه امیرالمومنین کار میکرده. این درجه از غربت را ما نمی توانیم درک کنیم که تا ۷۰ سال بعد از امیرالمومنین هرکس میرفت بالای منبر می خواست سخنرانی را شروع کند در خطبه های نماز جمعه، در حکومت اسلامی، در زمان امیرالمومنین باید اول امیرالمومنین را لعن می‌کرد بعد سخنرانی را شروع می‌کرد! گاهی امام حسن پای منبر نشسته بودند. خطیب بالای منبر لعن می کرد. بعد سخنرانی اش را شروع می کرد اگر قرار است که حرف نشنویم که شیعه نمی‌شویم! شیر را بچه همی ماند بدو تو به پیغمبر چه می‌مانی بگو؟ چقدر مولوی قشنگ گفته. ما چقدر شبیه امیرالمومنین هستیم؟ چه قدر مثل امیرالمومنین توهین می شنویم؟ تهمت می شنویم بخاطر عقایدمان؟ بابا این افراطی است این تند است و... . ۱۰۰ برابر شدیدترش را درباره امیرالمومنین گفتند. این معاویه ملعون و عمروعاص چه کارها که نمی کردند. معاویه ملعون و عمروعاص می‌رفتند تو دهات و بزغاله می‌بردند در روستاها به بچه ها می دادند. بعد می گفتند چه کسی فرستاده؟ معاویه. فردا صبح می‌آمدند و جمع می‌کردند. می‌گفتند چه کسی گفت جمع کنید؟ علی! بغض امیرالمومنین را در دل این بچه ها می گذاشتند! اینها بچه‌های شام بودند اینها همان هایی بودند که اهل بیت وقتی وارد شام شدند از بچگی بغض اهل بیت را در دل داشتند. برای همین امام سجاد فرمود هیچ جا مثل شام به ما سخت نگذشت. اینها را تربیت کرده بودند و دشمنی ما اهل بیت ماده درسی آنها بود! بچه مکتبخانه میرفت. درس میخواند. درس او این بود که در مورد امیرالمومنین و بنی هاشم ذهن او را شست و شو می دادند. هرچه بد و بیراه بود یادشان می دادند. ما کی اینها برایمان پیش آمده است؟ کسی که می‌خواهد یار اهل بیت باشد باید پی اینها را به تنش بمالد. اگر می‌خواهد جزء خواص باشد. در راه حق بودن هزینه دارد باید هزینه اش را پرداخت کنید. باید حرف بشنوید... گاهی آدم حرف هایی می شنود که دلش می شکند واقعا نه اینکه ناراحت و عصبانی بشود ولی دلش می شکند گاهی اصلا اینجوری می شود (و یضیق صدرک بما یقولون) (حجر،۹۷) خدا به پیامبر فرمود می‌دانم بعضی حرفها را که می زنند دلت به تنگ می آید. بعضی وقتها دیگر نامردی زیادی می‌کنند و آدم را می زنند و نامردانه هم می‌زنند. اما بالاخره آدم باید کتک بخورد! این قاعده کار است! 🔔 @Aminikhaah_Media
4_6019269289498903829.mp3
11.64M
🔈 📢 جلسه دوم l «غرب ، انسان نمی سازد.» 📅97/12/03 🔔 @Aminikhaah_Media
ياد مرگ يار علي.mp3
9.35M
🔈 #یاد_مرگ_یار_علی 📢 یک جلسه 📅97/12/05 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 73.mp3
6.03M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه هفتاد و سوم #جایگاه_صدق_در_هستی / 29 📅97/12/06 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
طرح کلي 16.mp3
20.17M
🔈 #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن 🔊 جلسه شانزدهم 📅97/12/06 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 74.mp3
7.64M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه هفتاد و چهارم #جایگاه_صدق_در_هستی / 30 📅97/12/07 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه هفتم 🔶 بخش دوم 🔷 کسی که می‌خواهد کنار امیرالمومنین باشد شرطش همین است. (ما منا الا مسموم او مقتول) ما اهل بیت را یا مسموم می‌کنند یا می‌کشند. اصل قاعده و ماجرا این است و غیر از این نمی شود. حالا اگر قضیه این است باید چه کار کرد؟ کار که سخت می شود می فرماید: ( اعرف الحق تعرف اهله )، حق را بشناس سپس ببین چه کسی اهل حق است. ابتدا باید حق را تشخیص داد اگر حق را تشخیص دادیم اهل حق را هم می توانیم تشخیص دهیم. دیگر عناوین افراد ما را فریب نمی دهد بلکه میتوانیم تشخیص دهیم که فلان آقا 40 درصد اعمالش حق است و فلانی 20 درصد و.. ؛ شاخص ما قرآن و اهل بیت هستند. علاوه بر آن طبق روایات در دوره ی آخرالزمان باید از مرجع عادل و باتقوا که اهل هوی و هوس نباشد، تقلید کرد، واجب است که تقلید کنیم. به چه معنا ؟ به این معنا که ما میخواهیم از شمای مرجع، حرف قرآن را بشنویم، اگر روشن شود که جایی خلاف قرآن سخنی گفتید نه تنها به آن عمل نمی کنیم بلکه شما نیز از صلاحیت تقلید ساقط می شوید. در همین انقلاب خودمان نمونه هایی از این دست داشتیم که منحرف شدند و بعد از انحرافشان مردم آن ها را کنار زده و طرد کردند. شخصی به نام "شلمغانی" که دستیار نائب سوم امام زمان بود ، بعد از به زندان افتادن حسین روح نوبختی، ایشان مراجعان را به شلمغانی ارجاع دادند اما بعد از مدتی ادعا کرد که نائب حقیقی خود اوست و سپس ادعای امامت و نبوت و در آخر هم ادعای الوهیت کرد! امام به شیعیانشان نامه نوشتند و در آن نامه 3 بار این شخص را لعنت کردند و درباره آن به شیعیانشان هشدار می دهند. درست است که تا چند روز پیش نائب امام بود، اما اینگونه نیست که اگر یکی به عنوان نائب انتخاب شد تا آخر بماند. بلکه اگر از حق عدول کرد کنار گذاشته می شود. حق را باید تشخیص داد، باید مدام خودمان و دیگران را با شاخص حق بسنجیم تا مبادا از آن عدول کنیم. اگر اطرافیانمان از حق منحرف شدند تذکر بدهیم، نباید نگاه کنیم که کجا شلوغ تر است و چه رسمی بین مردم رایج تر است. این اشتباه است که هر چه بیشتر طرفدار داشت همان حق و درست باشد، دنبای اکثریت بروی وارد جهنم میشوی! آیه قرآن گزارش می دهد اکثر مردم مسیرشان بر اساس پیروی هوای نفس است. اگر ما نیز بخواهیم به دنبال این اکثریت که در پی هوای نفسشان هستند حرکت کنیم، عاقبت به شر خواهیم شد: وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُون ؛ اگر از بيشتر كسانى كه در روى زمين هستند اطاعت كنى، تو را از راه خدا گمراه مى كنند (زيرا) آنها تنها از گمان پيروى مىنمايند، و تخمين و حدس (واهى) مىزنند. (انعام/116) در دوران امام رضا ع فتنه هایی پدید آمد که سرمنشا آن ها عده ای به نام "واقفین" بودند، آن ها معتقد بودند امام کاظم ع از دنیا نرفته اند بلکه غیبت کرده و ایشان همان مهدی موعودند، بنابراین امام رضا ع را به عنوان امام بعدی قبول نداشتند؛ این اعتقاد آن ها هم دو دلیل داشت ، یکی اینکه در زمانی که امام کاظم ع در زندان بودند مقداری پول از ایشان دست این جماعت بود و بعد از شهادت امام از آنجایی که نمیخواستند پول ها را برگردانند گفتند که امام وفات نکرده بلکه غیبت فرموده و بازمی گردند و بعد از بازگشتشان پول ها را به دست خودشان می دهیم! دلیل دیگرشان آن بود که امام رضا ع تا سن 48 سالگی بچه دار نمیشدند و همین باعث شده بود که به ایشان خرده بگیرند که شما چگونه امامی هستی که تا این سن بچه دار نشده ای؟حتی بعد از بچه دار شدنشان هم برادران ایشان گفتند شاید بچه کسی دیگر را آورده باشی! شخصی را به عنوان قیافه شناس آوردند و به امام عرض کردند شما بیرون خانه باشید تمام فامیل در اتاقی جمع شدند و امام جواد ع را وسط قرار دادند قیافه شناس همه را تک تک بررسی کرد و گقت بچه هیچ کدامتان نیست، فرزند آن آقایی است که بیرون از در مشغول باغبانی بود(امام رضا ع )، امام رضا ع با چنین شرایطی روبه رو بوده اند آنگونه حرف های مردم و بستگانشان را می شنیدند و در راه خدا تحمل می کردند ، لقب "غریب الغربا" هم که به ایشان می دهند برای دوران خود ایشان است که تک و تنها بودند. 🔔 @Aminikhaah_Media
پرديس انديشه 15.mp3
23.64M
🔈 #پردیس_اندیشه 🔊 #تحلیل_مغالطه / 15 📅97/12/08 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه هفتم 🔶 بخش سوم 🔷امام رضا ع سخنرانی بسیار زیبایی دارند. ایشان میفرمایند پیامبر ص که از دنیا رفتند عده ای خواستند نور خدا را خاموش کنند اما خدا نگذاشت و نور خودش را با امیرالمومنین ع ادامه داد. همانطور بعد از وفات پدرم موسی بن جعفر ع ، علی بن ابی حمزه و اصحابش خواستند نور خدا را خاموش کنند، اما خدا نخواهد گذاشت. ایشان فرمودند اهل حق و اهل باطل تفاوتی دارند و آن هم این است که اهل حق اگر یک نفر از میان آن ها کم و یا یک نفر به آن ها اضافه شود ناراحت و خوشحال نمی شوند ، زیرا نسبت به حق یقین دارند و حق را می شناسند ، اما چون اهل باطل در شک هستند چشمشان به این است که یک نفر به آن ها اضافه شود و یا مبادا یک نفرشان کم شود: وَقَفَ عَلِيٌّ أَبُو الْحَسَنِ فِي بَنِي زُرَيْقٍ فَقَالَ لِي وَ هُوَ رَافِعٌ صَوْتَهُ يَا أَحْمَدُ قُلْتُ لَبَّيْكَ قَالَ إِنَّهُ لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص جَهَدَ النَّاسُ فِي إِطْفَاءِ نُورِ اللَّهِ فَأَبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَلَمَّا تُوُفِّيَ أَبُو الْحَسَنِ ع جَهَدَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ وَ أَصْحَابُهُ فِي إِطْفَاءِ نُورِ اللَّهِ فَأَبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ إِنَّ أَهْلَ الْحَقِّ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِمْ دَاخِلٌ سُرُّوا بِهِ وَ إِذَا خَرَجَ عَنْهُمْ خَارِجٌ لَمْ يَجْزَعُوا عَلَيْهِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ عَلَى يَقِينٍ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ إِنَّ أَهْلَ الْبَاطِلِ إِذَا دَخَلَ فِيهِمْ دَاخِلٌ سُرُّوا بِهِ وَ إِذَا خَرَجَ عَنْهُمْ خَارِجٌ جَزِعُوا عَلَيْهِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ عَلَى شَكٍّ مِنْ أَمْرِهِمْ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ يَقُولُ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْمُسْتَقَرُّ الثَّابِتُ وَ الْمُسْتَوْدَعُ الْمُعَارُ (بحارالانوار، ج48، ص261)؛ وقتى پيامبر اكرم از دنيا رفت مردم كوشيدند نور خدا را خاموش كنند ولى خدا امتناع ورزيده جز اينكه نور خود را بوسيله امير المؤمنين تكميل نمايد. پس از درگذشت حضرت موسى ابن جعفر ، على بن ابى حمزه و اصحابش كوشش كردند كه نور خدا را خاموش كنند ولى خدا نور خويش را تكميل ميكند، اهل حق وقتى يك نفر با آنها همآهنگ شود خوشحال مي شوند، ولى وقتى كسانى از ميان آنها خارج شد ناراحت نميشوند چون در دين و اعتقاد خود يقين دارند. اما پيروان باطل وقتى كسى وارد آنها شود شاد ميشوند، اگر كسى از ميانشان خارج شود ناراحت ميگردند. چون در اعتقاد خود شك دارند. خداوند عزّ و جل ميفرمايد: فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ آنگاه حضرت ابو عبد اللَّه فرمود: ايمان مستقر ثابت است و ايمان مستودع عاريه و امانت است. این روایت معیار بسیار خوبی برای سنجش ماست. زمانی که کسی از گروهمان ، هیاتمان و ... می رود آیا به مسیرمان شک میکنیم؟ آیا سست می شویم؟ و یا آنکه حق را می شناسیم و بر آن استوار میمانیم؟ دیگر تاسف خوردن ندارد ، در اینجا آیه قرآن هم همین را می فرماید: ... وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِين ؛ ...ولى آنچه بر تو از سوى پروردگارت نازل شده، (نه تنها مايه بيدارى آنها نمىگردد، بلكه) بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مىافزايد. (مائده/68)؛ بنا بر اين، از اين قوم كافر، (و مخالفت آنها،) غمگين مباش. خطاب به پیامبر می فرماید: برای کافرین تاسف نخور که جهنمی شدند، ارشادشان بکن ، اما اگر نیامدند ، به درک! لکم دینکم و لی دین (سوره ی مبارکه کافرون) 🔔 @Aminikhaah_Media
زندگي به سبک بندگي 10.mp3
16.58M
🔈 🔈 مروری بر حدیث عنوان بصری 🔊 جلسه دهم l پایانی 📅97/12/08 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه هفتم 🔶 بخش چهارم 🔷داستان بسیار جالبی نقل شده است. دو برادر بودند که یکی مومن و دیگری کافر بود و به همین دلیل با هم ارتباطی نداشتند. روزی برادر مومن پیش خود گفت من که در این سالها از مسلمانی خود خیری ندیدم بگذار یک روز بروم نزد برادرم و مانند او زندگی کنم. از آن طرف برادر دیگر هم پیش خود گفت من که در این سالها بی دین و ایمانی خیری ندیدم بگذار یک روز هم بروم نزد برادر مومنم. در میانه راه و قبل از آنکه این دو برادر به هم برسند عزرائیل جان هر دو را گرفت. آن برادر مومن به خاطر همان یک لحظه شک جهنمی و برادر کافر به خاطر همان یک لحظه امید به خدا بهشتی شد! اینطور است. زندگی افراد دنیا پرست آخرش هیچ تحفه ای ندارد. قرآن به ما می گوید به راهی که در آن هستی شک نکن. تعداد زیاد آن طرف تو را به شک نیندازد. هیچ جای عالم مزه غم و اشک بر اباعبدالله را نمی دهد. امیرالمونین در نامه 36 نهج البلاغه می فرمایند : ..لَا يَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً وَ لَا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَة.. :نه فراوانى مردم مرا توانمند مىكند، و نه پراكندگى آنان مرا هراسناك مىسازد .(نهج البلاغه صبحی صالح، ترجمه دشتی، ص 409) شهید بهشتی در طول عمر شریفشان از طرف بنی صدر آماج تهمت های بسیاری بودند. اواخر عمرشان خدمت امام میرسند که نسبت به این اوضاع درد و دل کند. امام می فرمایند آقای بهشتی این شعارها را می شنوی؟ (صدای مردم که در حسینیه جماران برای سخنرانی امام جمع شده بودند و در ابراز علاقه به حضرت امام شعار میدادند) ، والله قسم اگر همه این ها علیه من شعار بدهند ذره ای برای من تفاوت نخواهد کرد! این چه ایمانی است؟! نباید به زبان مردم توجه کرد. این اشتباه است که "تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها". خیلی چیزها درباره امیرالمومنین گفتند و چیزکی هم در کار نبود! اصلا ما باید این چیزها را بشنویم و تحمل کنیم تا مومن واقعی شویم! الْمُؤْمِنُ فِي الدُّنْيَا غَرِيبٌ لَا يَجْزَعُ مِنْ ذُلِّهَا وَ لَا يَتَنَافَسُ أَهْلَهَا فِي عِزِّهَا ؛مؤمن در دنيا غريب است، از ذلتش بيتابى نكند، و با اهل آن بر سر عزتش رقابت ننمايد. (تحف العقول ، ترجمه جنتی؛ ص370) مومن در دنیا غریب است، بی کس و کار است. وقتی از دنیا رفت طرفدار پیدا می کند. مومن در دنیا باید احساس غربت و تنهایی داشته باشد. اولیا خدا اینگونه زندگی کردند. 🔔 @Aminikhaah_Media