eitaa logo
Aminikhaah_Media🇵🇸
60.1هزار دنبال‌کننده
205 عکس
155 ویدیو
164 فایل
The #Aminikhaah_media Official Channel. کانال رسمی @aminikhaah نشر آثار صوتی دروس #حوزوی دروس #دانشگاهی سلسله #منابر کلاس های تخصصی متن سخنرانی ها و کلاس ها تبلیغ و تبادل نداریم🚫 ارتباط: توجه : کانال توسط ادمین اداره می‌شود @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 🔷 جلسه ششم 🔶 بخش ششم 🔶به همین دلیل وقتی امام به بهشت زهرا رفتند ، بحث خدا را مطرح نکردند. فرمودند چون مردم من را قبول دارند ، من در دهان این دولت می زنم. «ما مى گوييم كه خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم ـ تمام اينها غير قانونى است و اگر ادامه به اين بدهند، اينها مجرمند و بايد محاكمه بشوند، و ما آنها را محاكمه مى كنيم. من دولت تعيين مى كنم! من تو دهن اين دولت مى زنم! من دولت تعيين مى كنم! من به پشتيبانى اين ملت دولت تعيين مى كنم! من به واسطه اينكه ملت مرا قبول دارد ... اين آقا كه خودش هم خودش را قبول ندارد! رفقايش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد؛ فقط امريكا از اين پشتيبانى كرده و فرستاده، به ارتش دستور داده كه از اين پشتيبانى بكنيد؛ انگليس هم از اين پشتيبانى كرده و گفته است كه بايد از اين پشتيبانى بكنيد. يك نفر آدمى كه نه ملت قبولش دارد، نه هيچ يك از طبقات ملت از هر جا بگوييد قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند كه مى آورند توى خيابانها! از خودشان هست اين اشرار، فرياد هم مى كنند، از اين حرفها هم مى زنند. لكن ملت اين است، اين ملت است. مى گويد كه در يك مملكت كه دو تا دولت نمى شود! خوب، واضح است اين؛ يك مملكت دو تا دولت ندارد لكن دولت غير قانونى بايد برود. تو غير قانونى هستى! دولتى كه ما مى گوييم، دولتى است كه متكى به آراى ملت است؛ متكى به حكم خداست. تو بايد يا خدا را انكار كنى يا ملت را! بايد سر جايش بنشيند اين آدم! و يا اينكه به امر امريكا و اينها وادار كند يك دسته اى از اشرار، اين ملت را قتل عام كند.» (صحيفه امام، ج6، ص: 16 - 17) امام براساس این که مردم ایشان را قبول داشتند ، رفراندوم گذاشت ، بعد پیروز شد. این یعنی حرکتی کاملا قانونی. در آخر عمرشان این را می گویند ، که اگر جنازه های ما را روی هم انباشته کنید ، ما امان نامه کفر را امضا نمی کنیم. ما کوتاه نمی آییم. « اگر بند بند استخوانهايمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى مان را در جلوى ديدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز امان نامه كفر و شرك را امضا نمى كنيم.» (صحيفه امام، ج21، ص: 98) امام به این سوال که شما حکومت کردید که چه بشود؟ اینطور پاسخ دادند که شما شصت سال نماز می خوانید که چه بشود؟ یعنی آقا فریاد زدن ما مثل نماز ، واجب است. امام می گویند، البته این داد زدن ضررهای ظاهری هم داشت ، ولی همه آن سود بود. بعد مثال می زنند که حزب رستاخیز را ، رژیم شاه را فلان کردیم. امام میفرمایند که ما از نهضت مان سه تا هدف داشتیم: 1- نبودن محمدرضا خان و سلسله پهلوی 2- نبودن اصل رژیم سلطنتی 3- استقرار حکومت عدل اسلامی بعد میفرمایند که هرچه تلاش هم کنیم ، این هدف آخری محقق نمیشود. یعنی در حکومت ما دزدی ، اختلاس و فساد هست. بعد ادامه می دهند که اگر شاه نرود و فقط از مردم عذر خواهی کند ، کافی است. یعنی اصلا اگر شاه بعد از بیست سال فقط از مردم عذرخواهی کرد ، همه ما تکه تکه هم بشویم جا دارد برای همین نتیجه ای که حاصل شد. همین که یک تحول در کشور ایجاد شد ، بس است و نتیجه است. کلا باید داد بزنیم و حق نداریم سکوت کنیم. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔶 بخش هفتم 🔶همانطور که گفتیم امام فرمودند ، یک قسم از مسائل اینگونه اند که آدم باید نتیجه را در نظر بگیرد و بعد اقدام کند. « در همه مسائلى كه انسان اقدام مى كند يك جورش اين طور است كه يك قسم از مسائل اين طور است كه، انسان بايد ملاحظه كند كه در اين عملى كه مى كند نتيجه حاصل مى شود، نمى شود؟ آيا مى رسد به اين مقصدى كه دارد، نمى رسد؟ اگر مطمئن شد كه به آن مقصد مى رسد اقدام مى كند، اگر مطمئن نشد اقدام نمى كند. يك قسم از مسائل اين طورى است. يك قسم از مسائل هم هست كه انسان تكليف دارد از طرف خدا، كه اصل مطلب يك تكليفى هست. و نتايجى هم احتمال مى رود حاصل بشود، و احتمال هم مى رود حاصل نشود. در اين مسائلى كه آدم تكليف دارد كه اقدام بكند، ديگر نبايد ما در آن مسائل علم به اينكه نتيجه اى [از] آن مطلبى كه ما مى خواهيم، حاصل مى شود، اين لازم نيست علم پيدا كند؛ انسان دنبال اين است كه آن تكليفى كه به او شده، به آن تكليف عمل بكند.» (صحيفه امام، ج5، ص: 18) گفته اند که اگر احتمال عقلایی دادید که به آب نمی رسی ، تیمم کن ، تکلیف تو همین است. یا درمورد امر به معروف و نهی از منکر گفته اند که اگر یقین داری که تاثیر ندارد ، نتیجه نخواهد داشت ، اینجا وظیفه نداری. و قسم دیگری از مسائل اینگونه است که نتیجه را نباید درنظر گرفت و فقط باید اقدام کرد. یعنی اصل این است که وظیفه را انجام داد ، اگر چه احتمال بدهد که نتیجه ای حاصل نشود و لازم نیست که علم به این پیدا کند که نتیجه مطلوب حاصل میشود یا نه؟ و انسان به دنبال این است که به آن تکلیفی که بر عهده اش هست ، عمل کند. =>بعد میفرمایند که زیر بار ظلم و ذلت نرفتن به این شکل است. یعنی آقا اصلا فرض کن که داد بزنی ، نتیجه ای به همراه ندارد ، مهم نیست! باید به وظیفه عمل کرد. 📌شهید مطهری قبل از پیروزی انقلاب در یک سفر به فرانسه و دیدار امام می روند . بعدا این خاطره را اینگونه نقل کردند: من که قریب دوازده سال در خدمت این مرد بزرگ تحصیل کرده‌ام، باز وقتی که در سفر اخیر به پاریس به ملاقات و زیارت ایشان رفتم، چیزهایی از روحیه او درک کردم که نه فقط بر حیرت من، بلکه بر ایمانم نیز اضافه کرد. وقتی برگشتم،‌ دوستانم گفتند: «چه دیدی؟». گفتم چهارتا «آمَنَ» دیدیم. آمن به هدف- به هدفش ایمان دارد. دنیا اگر جمع بشود،‌ نمی‌تواند او را از هدفش منصرف کند. آمن بسبیله - به راهی که انتخاب کرده، ایمان دارد. امکان ندارد بتوان او را از این راه منصرف کرد. شبیه همان ایمانی که پیغمبر به هدفش و به راهش داشت. آمن بقوله - در میان همه رفقا و دوستانی که سراغ دارم، احدی مثل ایشان به روحیه مردم ایران ایمان ندارد. به ایشان نصیحت می‌کنند که : «آقا! کمی یواشتر. مردم دارند سرد می‌شوند، مردم دارند از پای در می‌آیند.» می گوید: «نه مردم این جور نیستند که شما می‌گویید. من مردم را بهتر می‌شناسم.» و ما می‌بینیم که روز به روز صحت سخن ایشان بهتر آشکار می‌شود. و بالاخره، بالاتر از همه؛ آمن بربه- در یک جلسه خصوصی، ایشان به من گفت: «فلانی! این ما نیستیم که چنین می‌کنیم. من دست خدا را به وضوح حس می‌کنم.» 🔶 امام خمینی می فرماید: «حضرت امير ـ سلام اللَّه عليه ـ كه قيام كردند بر ضد معاويه، البته مى خواستند به اينكه معاويه را از مقام خودش كنار بزنند و يك ... آدمى كه فاسق است و مال مردم خور است آن را بزنندش كنار، و يك آدم صحيحى را به جاى او بگذارند در شامات و سوريه و آنجاها. لكن جلوگيرى از ظلم معاويه يك تكليف شرعى بود كه بايد قيام كنند به اين امر و به مردم بفهمانند كه اين ظالم است و بايد اين طور اشخاص دفع بشوند. و ايشان قيام كردند و منتهى به اين شد كه موفق نشدند به اينكه او را از مقامى كه داشت [منعزلش] كنند. حضرت سيد الشهداء قيام كردند بر ضد يزيد؛ و شايد و همان طور هم بود كه خوب، اطمينان به اين بود كه موفق به اينكه يزيد را از سلطنت بيندازند نشوند؛ اين اخبارش هم اين طور است كه ايشان مطلع بودند بر اين مطلب؛ در عين حال براى همين معنى كه بر ضد يك رژيم ظالم قيام كنند ـ و لو اينكه كشته بشوند ـ قيام كردند و كشته دادند و كشتند و خودشان هم كشته شدند.» (صحيفه امام، ج5، ص: 18 - 19) در زمان معاویه، درگیری با معاویه باعث شد که معاویه غلبه کند و اتفاقا وقتی حکومت معاویه بر امیرالمومنین غلبه کرد، خیلی محکم تر شد. اگر امیرالمومنین وارد مقابله با حکومت معاویه نمی شد، حکومت معاویه خیلی زودتر متلاشی می شد. مثلا می گویند که وقتی شما بر ضد اسرائیل و رژیم صهیونیستی حرف می زنید و اقدام می کنید، باعث میشود که آنها مظلوم نمایی کنند و بعد بیشتر مالیات بگیرند. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔶 بخش هشتم 🔶امام حکومت معاویه را با حکومت شاه اینطور مقایسه می کنند: « الآن وضع اين حكومت اين است، براى اينكه غاصبانه مسندى را گرفته است و يك سلطنت غاصبانه دارد مى كند ـ همان طورى كه معاويه سلطنت غاصبانه مى كرد، اين هم سلطنتِ غاصبانه است- بلكه تذكر دادم مكرر كه ما اگر ملتزم به قانون اساسى هم باشيم، روى اين فرض هم سلطنت ايشان بر خلاف قانون اساسى است؛ براى اينكه قانون اساسى آن چيزى را كه گفته است اين است كه سلطنت يك موهبت الهى است كه مردم مى دهند به شخص سلطان؛ و ما مى دانيم كه اين مردم اصلًا يك همچو سلطنتى را نه به ايشان دادند و نه به پدر ايشان دادند؛ سلطنتى نبوده است كه مردم داده باشند به ايشان. بنا بر اين روى فرض قانون اساسى هم اين مقام را غصب كرده است؛ يعنى الآن ياغى است به حَسَب قانون. به حَسَب قانون اساسى اين آدم يك آدم ياغى است كه مثل ساير دزدها، كه يك وقت بيايند يك جايى را بگيرند و يك حكومتى را غصب كنند، اين هم همان است. بر حسب حكم شرع هم كه اصلًا لياقتْ اينها ندارند براى حكومت شرعى. آنكه لايق است براى اينكه حاكم بر مسلمين باشد، آن شرايطى دارد كه در اينها اصلًا آن شرايط موجود نيست. بنا بر اين، هم به حَسَب قانون اساسى اين سلسله غاصب اين مقام هستند ـ پدرش و خودش و بعد از آن هم اگر بچه اش ـ و هم به حَسَب حكم شرعى اينها لايق از براى اين مقام نيستند و غاصب اين مقام هستند. حالا هر چه هم مى خواهد زيارت برود! و هر چه هم مى خواهد عذر بخواهد و هر چه هم مى خواهد قرآن طبع بكند! و هر چه از اين حقه بازيها مى خواهد بكند لكن اصلِ مقام غصب است. يك آدم غاصب هر چه هم عذر بخواهد، اين مقام را تا دست از آن برندارد غاصب است.» (صحيفه امام، ج5، ص: 19 - 20) در آن زمان یک عده می گفتند که امام دارد غیبت شاه را می کند و شاه هم شیعه است. شاه مثل پدرش نبود که ضد هیئت ها عمل کند، پول می داد و روضه خوان در دربار دعوت میکرد و عزاداری می کردند!! یا مثلا زیارت می رفت، قرآن چاپ می کرد و... . خب امام در پایان فرمودند که چنین آدمی اگر دست از مقام بر ندارد، غاصب است. حالا این غاصب هر کس می خواهد باشد، پهلوی باشد، آمریکا باشد یا اسرائیل، باید در مقابل غاصب ایستاد. «وقتى كه يك شخصى غاصب يك مقامى شد و همان طورى كه ائمه جور اين طور بودند ـ مثل معاويه و امثال اينها ـ و تكليف مسلمين بود بر اينكه اين را از آن مقامى كه دارد كنار بزنند و حكومت را دست آن كسى كه بايد و شرع مقدس تعيين كرده است تسليم بكنند، الآن هم بر مسلمين اين مطلب واجب است؛ لازم است. ما هم يكى از افراد مسلمين هستيم كه بر ما هم واجب است كه جديت كنيم و اين را از اين مقام پايين بياوريم. احتمالش را هم مى دهيم كه موفق بشويم؛ لازم نيست يقين بكنيم. ما احتمال اين معنى را مى دهيم. بلكه بيشتر از احتمال الآن هست در كار كه با اين نهضتى كه مسلمين كرده اند و همه با هم فرياد مى زنند كه ما نمى خواهيم اين را، اين مطلب درست بشود و سقوط پيدا بكند ان شاء اللَّه. و بر فرض اينكه حالا ما نتوانيم، زورمان به او نرسد، همان است كه حضرت امير هم نتوانست. يعنى جنگ كرد و هجده ماه هم جنگ خونين [كرد] كه از طرفين عده زيادى [كشته شدند] همه اينها مسْلم بودند، از طرفيْن هم آنها مسْلم بودند و هم اينها مسْلم بودند، آنها مُسْلمِ فاسق بودند اينها مُسْلمِ عدالت خواه بودند، اينها با هم جنگ كردند و ـ عرض مى كنم كه ـ موفق نشدند به اينكه معاويه را از حكومت كنار بزنند. ما از اينكه يك عده اى از ما كشته بشود يا ما يك عده اى از آنها را بكشيم باكى نداريم، براى اينكه ما روى تكليف داريم عمل مى كنيم. خداى تبارك و تعالى ما را مكلف كرده كه با اين طور اشخاص، با اين طور ظَلَمه، با اينهايى كه اساس اسلام را دارند متزلزل مى كنند و همه مصالح مسلمين را دارند به باد مى دهند، ما مكلفيم كه با اينها معارضه و مبارزه بكنيم. اگر يك وقتى هم دستمان برسد، دست به تفنگ مى بريم و معارضه مى كنيم. خودمان تفنگ به دوشمان مى زنيم و معارضه با آنها مى كنيم، هر وقت مقتضى بشود؛ يك دستمان هم به مقتضياتش محقق بشود. ما باك از اين نداريم كه ده نفر، بيست نفر [كشته بدهيم] حضرت امير بيشتر از ده هزار نفر، بيشتر از بيست هزار نفر ـ تقريباً ـ در اين جنگها، در اين هجده ماه، كشته شد؛ ايشان باز [به جنگ ادامه داد] زمان پيغمبر هم اين طور بود. پيغمبر هم وقتى كه يك حكومتى را مى خواست كنار بزند، اين كفار قريش را مى خواست كنار بزند، خوب جنگها كرد و در يك جنگهايى موفق شد و در يك جنگهايى شكست خورد و آدم كشته شد؛ و اشخاص بزرگ مثل عموى پيغمبر ـ مثلًا ـ كشته شد. در جنگ [صِفين] «عمار ياسر» كشته شد؛ آن مرد بزرگوار. آن قدر كشته دادند. در اين اصل هيچ اشكالى براى ما نيست كه ما كشته مى دهيم.» (صحيفه امام، ج‏5، ص: 20 - 21) 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔷 بخش نهم 🔶 چرا بقیه اهل بیت این کارها را انجام نمی دادند؟ چرا اینطور مبارزه نمی کردند؟ مبارزه شگرد دارد، تکلیف فقط در فنونش متفاوت می شود، اصل تکلیف عوض نمی شود. شما مبارزه امام حسن مجتبی ع را کمتر از مبارزه سید الشهدا ع با معاویه می دانید؟ اصلا اگر این ها مبارزه نمی کردند، پس چرا دشمن ایشان را به شهادت می رساندند؟ امام سجاد ع که در خانه نشستند و دعا می خوانند، برحسب ظاهر هم کسی با ایشان کار ندارد، دشمن برای چه باید با ایشان کار داشته باشد؟ و همینطور تمام معصومین ع را برای چه به شهادت رساندند؟ امام رضا ع که ولیعهد بودند، ایشان را چرا به شهادت رساندند؟ آن نادانی که امام رضا ع را کشاند تا به ولایت عهدی برساند، با این کارش، گویا اینکه تریبونی به امام رضا ع داده است تا حضرت در این فاصله دو هزار کیلومتری، تبلیغ دین کنند! یعنی باید صد تا مبلغ می فرستادند به نیشابور و شهر ها، تا دین را تبلیغ کنند ولی خود حضرت شهر به شهر رفتند و همه مردم را شیعه کردند. مامون می دید که هر نقشه ای می کشد و هر حقه ای می زند، برعکس خواسته او میشود بنابراین به این نتیجه رسید که باید امام رضا ع را به شهادت برساند. بعد هم گفتند که امام جواد ع را هم در همان جوانی و کم سن و سالی باید به شهادت برسانیم. گفت ولیعهد که نباشد و باید داماد باشد و در قصر خودم هم باشد. اما دید که حضرت با علمای قصر ارتباط دارد، این یعنی کار تشکیلاتی در خود سپاه مامون.، بعد از این دستور داد که ایشان را به جایی تبعید کنند تا اصلا ایشان کاری نتواند کند. امام هادی ع را به سامرا فرستادند، یعنی دقیقا آنجا که ترک ها (مغول ها) و فارس ها بودند، در یک شهر امنیتی که در آن نه شیعه و نه عرب بود، دستور داده بودند که آن بزرگواران را به سامرا بیاورند و در هر حجره پنج تا مامور قرار دادند که زبان ایشان را نفهمند و فقط مراقب باشند، در تاریخ دارد که امام حسن عسکری و امام هادی ع که در بین اینطور افرادی تبعید شده بودند، شروع کردند با زبان مادری آن ها، با آن ها حرف زدن. می دانستید که ما چقدر روایت فارسی، ترکی و رومی از امام هادی ع داریم؟ گفته شده است که وقتی امام هادی ع به شهادت رسیدند، جمعیتی از خود سپاهیان (ترک ها و رومی ها و فارس ها) آنها حضرت را تشییع کردند. مبارزه فقط مدلش تغییر می کند. مدل تکلیف یک بحث دیگری است و نتیجه هم با تغییر تکلیف، فازش عوض می شود. ما وظیفه را با چه چیز باید تشخیص بدهیم؟ مثلا خیلی وقت ها تکلیف در حرف زدن است و خیلی وقت ها در سکوت است، از کجا باید بفهمیم که وظیفه چیست؟ یک نکته بسیار مهم این است که ما یک اشتباهی که می کنیم، این است که فکر می کنیم تکلیف، با حرام و حلال و واجب و مستحب و... مشخص میشود، این غلط است. مثلا در حرم بعضی ها می گویند که خواهرم بدان که حجاب واجب است و شرکت در مراسم امام حسین ع مستحب است؛ منظورش چیست؟ یعنی اگر بنشینی در خانه و نیایی مجلس امام حسین ثوابش بیشتر است؛ این استدلال کاملا غلط است. چقدر اشتباه می کند و نمی داند که بی حجابی که در مجلس امام حسین عزاداری می کند، برتر است از کسی که با حجاب است و در مجلس عزاداری شرکت نمی کند. مثلا طرف می گوید که در پیاده روی اربعین، زن و مرد های نامحرم به هم می خورند، این را چه کار کنیم؟ خب در حج هم زن و مرد به هم می خورند. آیا درست است که آدم، این عظمت و شکوه را نبیند و بگوید که به نامحرم نخورم؟ مثلا نقد صدا و سیما می کند، می گوید که من تعجب می کنم شما چطور از این جمهوری اسلامی حمایت می کنید؟ جمهوری اسلامی که گاهی در تلوزیون آهنگ پخش می کند. چطور می خواهید جواب خدا را بدهید؟ جواب بنده این است که شما یک کاری انجام دهید تا این آهنگ و موسیقی نباشد، یعنی تا اینجا درست شده است، شما ادامه اش را انجام بده. می خواهم یک خاطره ای را از خودم تعریف کنم؛ یک شهری از استان قزوین رفته بودیم، دو تا طلبه هم به منطقه ای سمت طالقان رفته بودند. یکی از این طلاب حجت الاسلام مامانی بود و دیگری حجت الاسلام بابایی! بعد یکی از این دو نفر رفته بود غرب منطقه و دیگری شرق منطقه رفته بود. خلاصه ما رفتیم مسجد حاج آقای مامانی و دیدیم که آقا صف اول همه زیر پانزده سال هستند و اتصال مشکل دارد و.. بعد بنده به حاج آقای مامانی گفتم که حاج آقا بهتر نیست که بجای این کار ها به این بچه ها احکام یاد بدهید تا نماز ها مشکل دار نشود؟ ایشان گفتند که من این بچه ها را تا اینجا آورده ام بهتر نیست بقیه کار ها را شما به عهده بگیرید و انجام بدهید؟ 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔷 بخش دهم 🔶نگاه آدم تشکیلاتی، نگاه حق و باطلی است؛ نه نگاه بر اساس واجب و حرام و غیره. به نظر شما چرا امام(ره) می گویند همین که مردم ما نمی ترسند، نتیجه است؟ چون نگاه امام حق و باطلی است و ایشان درصدی نگاه می کند. اصلا چرا نگاه خیلی از ما با نگاه رهبری متفاوت است؟ این همه مملکت نقص دارد ولی رهبری می گوید که وضع ما خوب است، چرا؟؟ چون ایشان میداند که همه این آلودگی هایی که وجود دارد، به اطراف و بیرون جریان حق چسبیده است. مثل یک بچه ای که دارد رشد می کند ولی صورتش کثیف است و دائم این کثافت ها هم دارد اضافه میشود، ولی حقیقت این است که اگر این پسر قوی شود، خودش دیگر می تواند صورتش را تمیز کند. زمان رضا شاه می گفتند که مجلس روضه تعطیل، عمامه تعطیل؛ بعد خیلی از این آقایان طلبه های ساده اندیش می گفتند: 《حفظ جان واجب، حفظ عمامه مستحب است》 می بینید که نگاه حلال و حرامی چقدر مصیبت دارد؟ نه اینکه ما حلال و حرام نداریم، نه این، نگاه سیستمی به آدم نمی دهد. یک هم چنین آدمی دیگر نمی فهمد که کدام حق است و کدام باطل است، و نیز نمی داند که در اینجا هردو حق اند ولی یکی از آنها خیلی حق است. عمامه گذاشتن حق است، حفظ جان هم حق است، اما عمامه خیلی بیشتر از حفظ جان یک یا چند نفر حق است. بنده در تهران سوار موتور می شدم و با موتور رفت و آمد می کردم، بعد به ما می گفتند که اینکار، کار خطرناکی است، بنده جواب می دادم که بخاطر خطرش اینکار را می کنم. در اینجا باید جان را بخاطر یک مسئله مهمتری کنار گذاشت. منطق و دید امام(ره) این بود که برکناری شاه از حفظ جان مهمتر است. چرا این حرف ها را خیلی ها نمی فهمند؟ چرا بعضی ها این را که ترامپ سخنرانی می کند و در سازمان ملل به او می خندند، را درک نمی کنند؟ همین بس است که رئیس جمهور آمریکا مضحکه می شود. این یعنی ضربه های اساسی خورده است، حالا ضربه هایی هم خوردیم که البته تقصیر خودمان هم است. به مرحوم حاج شیخ گفته بودند که مجلس روضه مستحب است، چرا اصرار دارید که به هر قیمتی مجلس روضه برگزار شود؟ این پاسبان ها می ریزند و می کشند.ایشان فرموده بودند : "مجلس روضه مستحبی است که همه دین به آن بند است." یکی از اساتید می فرمود به مرحوم آیت الله بهجت عرض کردم آقا بعضی ها در عزاداری ها محکم سینه می زنند بطوری که خون جاری می شود، حکم آن چیست؟ ایشان با یک حالت ویژه ای گفتند: شما مثل اینکه ملتفت نیستید، این مردم برای زیارت دست و پا می دادند تا به زیارت بروند، می گویید که سینه محکم می زنند؟ اگر نگاه حلال و حرامی بود، زیارت تعطیل بود. به نظر شما حج مهمتر است یا کربلا؟ کدام واجب تر است؟ روایت داریم که اگر می خواستی حج بروی و خوف بر جان و مال داشتی، حج از تو ساقط می شود با اینکه حج واجب است ولی اگر خواستی کربلا بروی و خوف جان و مال داشتی، فرموده اند برو، اگر کشته شوی شهید شده ای. می دانستید که بر فقیر واجب است سالی یکبار کربلا برود و بر غنی واجب است که دوبار برود؟ مگر هرچه که مستحب است، درجه اهمیتش کم می شود؟ مستحباتی هستند که کل دین بند به آنهاست! خب چرا واجب نکردند؟ حتما یک ساز و کارها و حساب و کتاب هایی داشته است که واجب نکرده اند. درست است که حلال و حرام داریم ولی باید حق و باطلی نگاه کرد. بعضی کارها واجب است ولی انجام دادنش در این زمان باطل است. ایام جنگ خیلی ها در شهر ماندند و درس می خواندند، به نظر شما کار درستی بود یا غلط؟ در زمان جنگ تحمیلی، جنگ باعث شد که در حوزه های علمیه طلبه هایی که استعداد اجتهاد داشتند، جبهه بروند و جانباز بشوند و خیلی مسائل برایشان پیش بیاید درحالیکه در همان هشت سال خیلی ها هم مجتهد شدند. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔷 بخش یازدهم 🔶امیرالمومنین ع به حکومت رسیدند، (حضرت در حکومتشان به مردم رو کردند و فرمود: قبل از اینکه من حاکم شوم، حاکم های قبل از من یک اعمالی انجام دادند که مخالف پیامبر بود...) پیامبر اکرم ص عقد موقت را حلال کرده بودند، آن حکما حرام کردند و مجازات می کردند. حالا به نظر شما زمانی که امیرالمومنین حاکم شدند چه کار کردند؟ این ماجرا را برگرداندند؟ حضرت در ادامه فرمودند (...که عهد پیامبر را نقض کردند، سنت پیامبر را تغییر دادند اگر مردم را مجبور کنم که این سنت هایی که مخالف سنت های پیامبر است را ترک کنند، سپاه من متفرق می شوند.) أَقْبَلَ ع بِوَجْهِهِ عَلَى نَاسٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ شِيعَتِهِ فَقَالَ [وَ اللَّهِ] لَقَدْ عَمِلَتِ الْأَئِمَّةُ قَبْلِي بِأُمُورٍ عَظِيمَةٍ خَالَفَتْ فِيهَا رَسُولَ اللَّهِ ص مُتَعَمِّدِينَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْكِهَا وَ تَحْوِيلِهَا عَنْ مَوْضِعِهَا إِلَى مَا كَانَتْ [تَجْرِي عَلَيْهِ] عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص لَتَفَرَّقَ عَنِّي جُنْدِي حَتَّى لَا يَبْقَى فِي عَسْكَرِي غَيْرِي (كتاب سليم بن قيس الهلالي ؛ ج2 ؛ ص720) خب پس یا امیرالمومنین! تکلیف چه می شود؟ تکلیف این است که حضرت مردم را نگه دارند، اگرچه حرام صورت بگیرد. یا امیرالمومنین! در حکومتتان خلاف شرع آشکار انجام می شود، شما امضا می کنید؟! یاامیرالمومنین! چرا شما سکوت می کنید؟ امیرالمومنین حقی بالاتر را در نظر دارند و حق هم درصدی است. اگر حلال و حرامی نگاه کنی، حکومت با این شرایط یا حلال و واجب است یا حرام؛ درصورتی که هیچ کدام نیست و حقی است که باید ادامه یابد. این نظامِ حقانیت است نه نظام حلیت. 📌روش برخورد با مردم سه حالت دارد: حالت اول این است که ممکن است مثل زمان امام حسین ع مردم با تو نباشند و قصد قتل تو را داشته باشند. حالت دوم این است که مردم با تو نیستند و باید ظاهرا مدارا کنی مثل زمان امام حسن ع. و حالت سوم هم این است که مثل دوران امیرالمومنین مردم با تو همراه اند ولی در بخش هایی از جامعه با تو مخالف اند، در اینجا باید مردم را نگه داری. 📍مثلا در زمان ما عده ای نمی پذیرند که حس انقلابی گری را در دیپلماسی خارجی بالا ببری،در اینجا باید فرصت بدهی تا آزمون و خطا کنند، مقام معظم رهبری برای برنامه برجام فرصت دادند که کارشان را انجام بدهند، بعد از مدتی دلار بالا رفت و بعد اعتراض کردند به رهبر که شما اجازه نمی دادید. 🏳امیرالمومنین ع در مواجهه با مردم کوفه زمانی که به حکومت رسیده اند اینطور می فرمایند: 《لتفرق عنی جندی》، اگر با مردم همراه نباشم، سپاهم متفرق می شوند. 《َ لَيْسَ أَمْرِي وَ أَمْرُكُمْ وَاحِداً إِنِّي أُرِيدُكُمْ لِلَّهِ وَ أَنْتُمْ تُرِيدُونَنِي لِأَنْفُسِكُم》 (نهج البلاغه ، خطبه 136) ، دستور من را متوجه نمی شوید. (هدف من و شما یکی نیست) 《 أَبْقَى وَحْدِي》 تنها می مانم ، 《 أَوْ قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِيَ الَّذِينَ عَرَفُوا فَضْلِي وَ فَرْضَ إِمَامَتِي》 ، اندکی از شیعیانم که فضیلت مرا می شناسند و خالص اند با من می مانند. (الکافی، ج8، ص 59) شیعیان حضرت در کوفه به ایشان گفتند که این احکام قضایی که شما صادر می کنید با احکام خلیفه دوم متفاوت است، لذا همان احکام قبلی را صادر کنید چون مردم نمی توانند تحمل کنند. حضرت بخشنامه کردند و دستور دادند که همان احکام قبلی را جاری کنند. فهمیدن این ها چه منطقی می خواهد؟ 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔷 بخش دوازدهم 🔶بعضی ها از انقلاب فقط این را می بینند که چقدر کاستی و نقص دارد، و اصلا این همه رویش هایی مثل اربعین و اعتکاف و ... که در انقلاب داریم را نمی بینند و می گویند که این ها مستحب است. ❓مرز تشخیص وظیفه چیست؟ هر جا که هوای نفس بود، میتوان فهمید که حق نیست. مثلا گاهی واجبی را انجام می دهی که از روی هوای نفس است، این باطل است، و گاهی حرامی را بدون تاثیر هوای نفس اجازه می دهی که حق است. 🔶امیرالمومنین یک حرامی را (نماز تراویح) تایید کردند اما بی هوای نفس، چون حق بود. امیرالمومنین ع می فرمایند : 《َ لَا يَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّة ً وَ لَا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَة》 (نهج البلاغه ، نامه 36) یعنی اگر اطراف من را عده زیادی پر کنند، عزت به من نمی رسانند و اگر اطرافم را خالی کنند، وحشت برایم نمی آورد. ◀️یکبار شهید بهشتی از امام خمینی وقت می گیرد و به جماران می رود، شهید بهشتی می گوید که ما در حیاط حسینیه بودیم و در حسینیه مردم شعار می دادند تا امام بیاید. همه شعار هایی مثل "عشق منی خمینی"، "روح منی خمینی "و... می دادند. ایشان می گویند که ما رفتیم در کنار امام، امام به باغچه نگاه می کردند! بعد امام پرسیدند که آقای بهشتی به نظر شما این غنچه چند روز است که در آمده است؟ شهید بهشتی شکایت از دولت بنی صدر می کرد و گفتند که حیثیت و آبرو برای ما نگذاشته است؛ می خواست استعفا بدهد. امام فرمود که اگر همه این مردم که شعار می دهند شعاری بر ضد من بدهند، ذره ای تغییر در من ایجاد نمی شود. یعنی کاری به این کار ها نداشته باش و کارت را ادامه بده. مگرحفظ آبرو واجب نیست؟ بله، واجب است اما آیا همیشه هم حق است؟ ملاک و معیار اصلی برای شناخت حق، هوای نفس است، اگر هوای نفس باشد، این یعنی حق نیست. 📖《يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ》 (ص / 26) [ﻭ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﺍﻯ ﺩﺍﻭﺩ ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ [ ﻭ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩ ] ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ؛ ﭘﺲ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩم ﺑﻪ ﺣﻖ ﺩﺍﻭﺭﻯ ﻛﻦ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻯ ﻧﻔﺲ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻣﻜﻦ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ . ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ، ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﺣﺴﺎﺏ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻋﺬﺍﺑﻰ ﺳﺨﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ . در این آیه شریفه می فرماید، یا داوود حکم به حق کن و از هوا پیروی مکن؛ این یعنی در مقابل حق ، هوای نفس است. قرآن میفرماید: 《وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ》 (اعراف / 8) ﻣﻴﺰﺍﻥ [ ﺳﻨﺠﺶ ﺍﻋﻤﺎﻝ ] ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ؛ ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭﺯﻥ ﺷﺪﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﻧﺪ . وزن در عالم بر اساس حق است؛ در برابر حق هم هوا(ی نفس) است.یک عده ای در قیامت چون بر اساس هوا عمل کرده اند، اعمالشان وزن ندارد. فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا (کهف / 105) ﭘﺲ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﻴﺰﺍﻧﻰ ﺑﺮﺍﻯ [ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ] ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﭘﺎ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻴﻢ . این یعنی که یک عملی را دو نفر انجام داده اند، اما وزن عمل یکی بیشتر است، چون هوایش کمتر بوده است. به ظاهر عمل نگاه نمی کنند. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔷 بخش سیزدهم 🔶ممکن است یک نفر مبلغ بوده باشد میان پنج نفر و یکی دیگر مبلغ بوده باشد میان پنج میلیون نفر، عمل این دو نفر را با چه می سنجند؟ براساس هوای نفسی که داشته است، می سنجند. انقلاب محصول کار پنج نفری است که از روی هوای نفس کار نمی کنند، نه پنج میلیون نفری که از روی هوای نفس کار می کنند. نهج البلاغه یک اثر هنری است. چرا امیرالمومنین این قدر هنری سخنرانی می کرده اند؟ برای اینکه برایشان مهم بوده است که مخاطبان جذب شوند. این یعنی حضرت می خواستند همه را نگه دارند و جذب کنند، اما نه برای خودشان بلکه برای خدا. مثالش در عصر ما شهید آوینی بود، آوینی الآن آوینی است؛ یک زمانی در جلسات به ایشان توهین می کردند و از جلسه بیرون می کردند. شخصیتی بود که هنرش را خرج کرد، بی احترامی هم می شد. باید مایه بگذاری، تبلیغات کنی، آدم جذب کنی، جذاب باشی ولی نه برای خودت. درمورد ریا روایت زیاد داریم، مثلا این که کسی ریا انجام بدهد، خدا عملش را نمی پذیرد، عملش بالا نمی رود و..،یا می گویند که عملت را برای هر کسی که انجام دادی، نتیجه اش را از همان بگیر. روایت داریم که فرموده اند اگر کسی قرآن خواند، برای اینکه بگویند او قاری است( نه اینکه عجب قاری است)، این کار ریا است و این شخص جهنمی است. روایت هایی هم داریم که دعوت به ریا کرده اند:از امام صادق ع سوال کرد که کسی نمازش را خیلی زیبا قرائت می کند. او می خواهد که دیگران او را ببینند و جذب نماز شوند. حضرت فرمودند: َ لَيْسَ هُوَ مِنَ الرِّيَاء (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج69، ص: 301) ، این ریا نیست. عَنْ عُبَيْدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ يَدْخُلُ فِي الصَّلَاةِ فَيُجَوِّدُ صَلَاتَهُ وَ يُحَسِّنُهَا رَجَاءَ أَنْ يَسْتَجِرَّ بَعْضَ مَنْ يَرَاهُ إِلَى هَوَاهُ قَالَ لَيْسَ هَذَا مِنَ الرِّيَاءِ. (وسائل الشیعه، ج1، ص76) در این موقعیت هاست که کار سخت میشود؛ آدم با خود می گوید من که حرامی مرتکب نشدم و کارم یا مستحب بوده یا واجب، درصورتی که باطل بوده است و نور و باطن ندارد. زراره می گوید که به امام صادق ع عرض کردم: یک کسی کار خیری انجام میدهد و فرد دیگری او را می بیند. این کسی که کار خوب انجام میداد، خوشحال بود از اینکه او کارش را دید، این ریا بود یا نه؟ حضرت فرمودند: لا باس، اشکال ندارد. عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَعْمَلُ الشَّيْءَ مِنَ الْخَيْرِ فَيَرَاهُ إِنْسَانٌ فَيَسُرُّهُ ذَلِكَ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُحِبُّ أَنْ يَظْهَرَ لَهُ فِي النَّاسِ الْخَيْرُ إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ (كافي ، ج2 ، ص297) همه دوست دارند که مردم آنها را به عنوان خیر و خیر رسان بشناسند؛ باید اینطور باشد. به شرطی که کار را برای این (نتیجه) انجام ندهد. این نتیجه را بخواهد ولی در این سطح از نتیجه نماند. بعد وقتی سطح بالایی از نتیجه را که خداست بخواهد، این سطح پایین از نتیجه اگر حاصل نشد، برای او مهم نیست، یعنی برایش فرقی نمی کند که بقیه کار او را بفهمند. آقا زاده حاج آقای بهجت می فرمود، یک روزی یک عکسی روی میز حاج آقا (آیت الله العظمی بهجت) بود، دیدم این عکس را تکه تکه کردند؛ اول فکر کردم که کار بچه ها بوده است، بعد دقیق تر که نگاه کردم فهمیدم که هر جا القاب آیت الله العظمی و غیره داشته را پاره کردند، بعد فهمیدم که کار خود حاج آقا بوده!! به نظر شما آیت الله بهجت نمی دانست که ما اگر این کار ایشان را بفهمیم، مجذوب و شیفته ایشان می شویم؟ امام ره نمی دانستند که اگر اینقدر خالص باشند مردم عاشق ایشان می شوند؟ بعد پس از رحلت ایشان پنج میلیون تشییع کننده پیدا می شوند؟ چرا این بزرگان اینطور کار های جذب کننده را انجام میدادند؟ 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه ششم 🔷 بخش چهاردهم l پایانی 🔶چرا امام حسین ع طوری با برنامه ریزی در ماجرای کربلا، حرکت کردند و فرمودند 《انا قتیل العبرات》، یعنی من کشته می شوم تا بر من گریه کنند؟ چرا؟ مگر این کار برای خدا نبود؟ بله بود ولی ما نمی فهمیم که می شود همه چیز را بخواهی برای خدا. بالاخره امام حسین ع برای چه کشته شدند؟ برای خدا، برای اشک یا برای از بین بردن ظلم؟ امام حسین ع فرمودند که بعد از من به شیعیانم سفارش کن و بگو 《 شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی》 (شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید.) یعنی بگو هرجا آب خوردند مرا یاد کنند؛ چرا برای امام حسین ع این قضیه مهم بوده؟ امام حسین این کلام را میفرمایند، اما حضرت خودشان در وسط ماجرا دیده نمی شوند، یعنی کار را فقط برای خدا انجام میدهند. محمد بن مسلم از امام صادق سوال کرد، گفت وقتی آقا امام حسین کشته شدند، خدا به ایشان چه چیز عطا کرد؟ حضرت فرمودند: همانا خداوند در عوض کشته شدن امام حسین علیه‌السلام چهار خصلت به ایشان عطا کرد: 1ـ شفا را در تربت او 2ـ اجابت دعا را زیر گنبد او 3ـ امامان را از ذریه او قرار داد 4ـ و اینکه روزهای زائران او از عمر آنها حساب نمی‌‌شود. 《أَنَّ اللَّهَ عَوَّضَ الْحُسَیْنَ ع مِنْ قَتْلِهِ أَرْبَعَ خِصَالٍ جَعَلَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ تَحْتَ قُبَّتِهِ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ وَ أَنْ لَا تُعَدَّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ مِنْ أَعْمَارِهِمْ» (وسائل الشیعه، ج14، ص 537) خب مگر امام حسین برای خدا به شهادت نرسیدند؟ بعضی فکر می کنند که در عوض کاری که انجام دادی، نباید از خدا چیزی را تاجرانه بخواهی؛ بله تاجرانه نخواه ولی عاشقانه بخواه. امام حسین ع در حالیکه تکلیف گرا هستند، چقدر نتیجه گرا هستند و از چه سوژه هایی نمی گذرند. در روایتی دیگر، محمد بن مسلم ازامام صادق ع میپرسد: این جلال و عظمت به واسطه امام حسین داده می شود، به خود امام حسین چه دادند؟ حضرت فرمودند: امام حسین در بهشت به منزلت و درجه پیامبر ص ملحق شد. سپس حضرت این آیه را تلاوت کردند: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ » ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ [ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻰ ] ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ] ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻠﺤﻖ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﻛﺎﻫﻴﻢ؛ ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﻳﺶ ﺍﺳﺖ .(طور/21) هَذَا الْجَلَالُ يُنَالُ بِالْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَمَا لَهُ فِي نَفْسِهِ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى) أَلْحَقَهُ بِالنَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَكَانَ مَعَهُ فِي دَرَجَتِهِ وَ مَنْزِلَتِهِ، ثُمَّ تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُم وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ» (الأمالي (للطوسي) ؛ ص317) 🔔 @Aminikhaah_Media
🔶 بسیاری از مخاطبان عزیز می پرسند چه سیری برای شنیدن فایل های صوتی پیشنهاد می شود؟ 🔷 پاسخ: بنا به موضوعات مختلف، سیر مباحث مختلف است. ولی آنچه به طور کلی سفارش میشود این سیر است: 1⃣ | ۲ جلسه 2⃣ | ۵ جلسه 3⃣ | ۳ جلسه 4⃣ | ۶ جلسه (۵ فایل) 5⃣ | تا کنون ۱۰ جلسه 6⃣ | ۱۰ جلسه (۹ فایل) 7⃣ | ۱۷ جلسه 8⃣ | یک جلسه 9⃣ | ۵ جلسه 🔟 | ۹ جلسه 1⃣1⃣ | یک جلسه 2⃣1⃣ | (۱۲ جلسه در کانال بارگزاری شده است.) 🔔 @Aminikhaah_Media
🔶 🔴سوال: سلام استاد، برای خانم‌ها یک سیر مطالعاتی مناسب روحیاتشون پیشنهاد میدید؟ به استاد اخلاق هم دسترسی ندارم. 🔵جواب: سیر مطالعاتی شنیداری پیشنهادی برای خانم‌ها ، از میان مباحث طرح شده در این کانال 1⃣ | ۲ جلسه 2⃣ | یک جلسه 3⃣ | تا کنون ۳۶ جلسه 4⃣ | ۶ جلسه ( ۵ فایل صوتی) 5⃣ | یک جلسه 6⃣ | ۵ جلسه 7⃣ | ۳ جلسه 8⃣ | ۱۰ جلسه (۹ فایل صوتی) 9⃣ | ۱۱ جلسه 🔟 | ۴ جلسه (۳ فایل صوتی) 1⃣1⃣ | یک جلسه 2⃣1⃣ | ۱۱ جلسه 3⃣1⃣ (س) | ۳ جلسه 4⃣1⃣ | ۱۷ جلسه 🔔 @Aminikhaah_Media