💢 کاسه
🔰اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰی ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟
🔸ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ. بعدی ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ.
🔹ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردا گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده و درونش سم ریختم و دومی کاسهای گلی و درونش آب گوارا ریختم.
🔸بعد رو به بچه ها کرد و گفت: شما از کدام کاسه مینوشید؟
🔹شاگردان یکصدا گفتن: از کاسه گلی.
استاد گفت: ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ فهمیدید ﺩﺭﻭﻥ کاسهها چه چیزی هست، ﻇﺎﻫﺮ اونا ﺑﺮﺍتون ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.
🔸آدما هم مثل این کاسهها هستن. اون چیزی که آدم رو زیبا میکنه درون و اخلاقشونه.
🔹ما باید سیرتمان رو زیبا کنیم نه صورتمان رو.
📎 #کودک_نوجوان
📎 #داستانک
📎 #حکایت
📎 #پند_قند
https://eitaa.com/planAmin
💢 بهلول و حاکم
🔰 در شهر بغداد، حاکمی خردمند و کنجکاو زندگی میکرد که از حکمتهای مردی به نام بهلول بسیار شنیده بود.
🔹روزی حاکم به بهلول گفت: ای بهلول، آیا آرزو میکنی که همیشه سالم و تندرست باشی و در آسایش زندگی کنی؟
🔸بهلول لبخندی زد و گفت: اگر همیشه در سلامت و آسایش باشم، به دنیا دلبسته میشم و از یاد خداوند غافل میشم.
🔹حاکم با تعجب پرسید: پس چه چیزی را برای خود بهتر میدانی؟
🔸بهلول دستی به ریش خود کشید و گفت: خیر من در این است که هر چه خدا برام مقدر کرده، بپذیرم و شکرگزار باشم. اگر سزاوار چیزی هستم، او بهتر میدونه که چه چیزی رو به من عطا کنه.
📎 #کودک_نوجوان
📎 #داستانک
📎 #حکایت
📎 #پند_قند
https://eitaa.com/planAmin
💢 سخن چین
🔰حکیمی خردمند و دانایی در شهری زندگی میکرد. شهرتی که از دانش و فضیلت او برخواسته و حسادت برخی افراد را برانگیخته بود.
🔸روزی مرد حسودی، به نزد حکیم آمد و با لحنی ملامتآمیز گفت: آگاه هستی که فلانی چه بدگوییها دربارهات کرده است؟ او تو را به بدترین صفات توصیف نموده است.
🔹حکیم با رویی گشاده و تبسم به مرد گفت: او تیری را به سویم پرتاب کرد که به من نرسید؛ تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟
🔸حکیم به مرد بداندیش فهماند که نباید به حرفهای بدگویان اهمیت داد و باید قلب خود را از کینه و نفرت پاک نگه دارد.
🔹او همچنین به مرد یادآور شد که بهترین انتقام از بدگویان، نادیده گرفتن آنها و ادامه دادن مسیر زندگی با آرامش و طمأنینه است.
📎 #کودک_نوجوان
📎 #داستانک
📎 #حکایت
📎 #پند_قند
https://eitaa.com/planAmin