🔹 #او_را ... (۲۱)
هنوز حدود ده دقیقہ مونده بود تا چراغ سبز بشہ ...
چشامو به آسمون دوختم ...
با خودم فڪر میڪردم من با اینہمہ دڪ و پز
و مامان باباۍ دڪتر
و خونہ آنچنانے
و ماشین مدل باݪـام
امیدم به زندگے زیر صفره !!
اونوقت این مدل آدما چجورۍ زندگے میڪنن ...
چجورۍ میتونن حتےٰ یہ لبخند بزنن ؟؟
بہ چہ امیدۍ صبح بیدار میشن و شب میخوابن ...
این تقدیر ، تقدیرڪه میگن چیہ ...
مرجان راست میگہ ...
ماهممون عروسڪاۍ خیمہ شب بازی ایم ! 😒
اینہمہ میدویم
آخرش ڪه چے ؟؟
به ڪجا بࢪسیم ؟
بہ چے بࢪسیم !؟
ڪݪ دنیا داشت تو نظرم ڪوچیڪ و ڪوچیڪ تر میشد ...
دیگه از همہ مسخره تر برام ، ڪارای مامان و بابا بود
حࢪفاشون
تـݪـاششون
ڪه چے ؟
از چي میخوان فرار ڪنن ؟
هممون یہ روز میمیریم و تموم میشیم ...
آخ سࢪم ....
سࢪم ...
سࢪم .... 😖
نہ ...
من اینہمہ ندویدم ڪه آخرش بہ اینجا برسم ... 😭
من میخواستم آیندم روشن باشہ ...
من اینہمہ این از این ڪݪـاس به اون آموزشگاه نرفتم ڪه به اینجا برسم ...
پس براۍ چے۴ زبان خارجہ رو یاد گرفتہ بودم؟؟
براۍ چے اینہمہ فن و هنر و ...
داشتم منفجر میشدم ...
سࢪم داشت گیج میرفت ... 😭
چراغ سبز شد ...
با نہایت سࢪعت گاز میدادم و داد میزدم و گریہ میڪردم .... 😭
به خودم ڪه اومدم دیدم جلو در خونہ ی مرجانم ❗️
رفتم سمت خونشون .
زنگو زدم و با باز شدن دࢪ رفتم باݪـا ...
مرجان با دیدنم ࢪنگش پرید 😳
-چیشده تࢪنم !؟؟ 😨
-مࢪجان مشروب ...
فقط مشروب ...🍷
بعد چند ساعت ڪه بہ خودم اومدم دیدم سرم رو پاۍ مرجانہ...
- خوبۍ خوشگـݪم ؟ 💕
بہتر شدۍ؟
- مࢪجان 😭
- دیگہ گریه نڪن دیگہ ...
اگر حالت خراب نبود حتےٰ یہ قطره هم نمیذاشتم بخورۍ ...
حاݪـا ڪه خوردی ، باید خوب باشے 😉
باشہ ؟
- از وقتے اون حࢪفا رو زدی دارم دیوونہ میشم ... 😣
آخہ مگہ میشہ؟
اینہمہ از زندگیمو گذاشتم براۍ پیشرفت
حاݪـا توبیشعوࢪ میگے همش ڪشڪ ؟؟؟
- چرا بہ من فحش میدۍ ؟ 😳
من ڪه از همون اولش بہت میگفتم زیادی فعاݪ نباش !
- یعنے من اشتباه میڪردم !؟
نہ ...
من نمیتونم ...
من بۍهدف نمیتونم نفس بڪشم ...
من ماݪ تلـاشم
ماݪ پیشرفتم !
- پس چرا نمره هاۍ ترم پیشت افتضاح شد ؟؟
خانومِ پیشرفت و ترقے ! 😏
یه اتفاق ڪوچیڪ باعث شد تݪـاش چند ساݪـتو به باد بدی !
الڪے واسه من ادای دانشمندارو درنیاࢪ 😒
- اصݪـا تو دروغ میگے !
من بعد ࢪفتن سعید اینجورۍ شدم !
ربطے به این مزخرفاتے که تو میگی نداره !
- زندگے ایۍڪه تنہا امیدش یہ پسرۍ مثل سعید باشہ ، مفتم گࢪونہ ! 😒
من باید برم ، دیࢪم شده ...
خداحافظےڪردم و رفتم خونہ
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
تحدیر جزء 6 قرآن.mp3
4.03M
🔊 تلاوت #تحدیر جزء 6⃣ قرآن کریم با صدای استاد #معتزآقایی
از آیه ۱۴۸ سوره «نساء» تا آیه ۸۲ سوره «مائده»
مدت ۳۳ دقیقه
#ماه_رمضان
#بهار_قران
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
#دلتنگی
#جمعه
🥀غـروب جمعہ دلـم بوۍ یار مۍگیــرد
افق افق دل من را غبـار مۍگیـرد
نہ بازیارٺ یـاسیـن دلـم شـود آرام
نہ با دعـاۍ سمـاتم قـرار مۍگیــرد💔😭
#امام_زمان
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفرج
هدایت شده از [ لبیکــیامهــدـــے]🇵🇸
یکیدارهمیمیرهدعاشکنیدحسین
قبلمرگشاونوبخره🙏🏾😭😭
یه"یاحسین"بالبتشنهبهنیابتازایشونبگیدلطفا🙏🏾🙏🏾🌱
💐روزی یک صفحه از قران برای
#سلامتی_تعجیل_در_فرج_آقا_امام_زمان_عج
و هدیه به چهارده معصوم،رفع بیماری ،گرفتاری ، به نیت شهدا ،اموات کانال، و حاجات همگی💐 همه عزیزان لطفا تلاوت کنید اجرتون با امام زمان عج
❤️ |@Amir_Hossein|❤️
https://eitaa.com/LabbaikYM/7142
بسیارتشکر🌱
اجرکمعندالله✨
التماسدعا🙏🏾🌸
-
شھـٰادتیعنۍ:
متفـٰاوتبھپـٰایـٰانبرسیـم!
وگرنھمرگپـایـانهمہۍقصہهـاست . . !
#شهیدانه
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشا بحاݪ آنان ڪه بجاۍزمان
بہ"صاحبِ زمان"دݪ بستند...(:🙂
#امام_زمان
#اللھم_عجل_لولیک_الفرج
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎
گفت:
دلم شڪستہ!
گفتم :
خوش بہ حالت
تعجب ڪࢪد، گفت :
چرا!؟
بالبخند بہش گفتم :
چون خدا تو دلاۍشکستہ ست ..͜
مـُنـتَظِرٰانِمـَــهـدٖۍ'عـج'(:
🔹 #او_را ... (۲۱) هنوز حدود ده دقیقہ مونده بود تا چراغ سبز بشہ ... چشامو به آسمون دوختم ... با
🔹 #او_را ... (۲۲)
بعد شام و صحبتاۍمعمولےبا مامان و بابا ، ࢪفتم اتاقم
دفترچمو برداشتم و شروع ڪردم بہ نوشتن ...
من باید این مسئلہ روحل میڪردم ...❗️
باید بہ خودم ثابت میڪردم مرجان اشتباه میگہ
من باید زندگیمو درست ڪنم !
حق ندارم با حرفاۍمرجان هرروز پوچ و پوچ تࢪ شم !🚫
براۍهمین دیگہ سراغ نوشتہ های قبلیم نرفتم
باید دوباره از اول مینوشتم تا بفہمم از ڪے زندگیم این شڪݪے شد 🔥
من میگفتم با ࢪفتن سعید لہ شدم
اما مࢪجان میگفت من قبل از سعید هم همین زندگے رو داشتم ‼️
نہ ..❗️
بایدثابت میڪردم مࢪجان دروغ میگہ 😠
امّا...
حاݪـا ڪه یہ جایگزین براۍسعید گذاشتم چرا حالم خوب نشده ⁉️
نہ
نه
منم اشتباه میڪنم ؛ باید بنویسم ...
نوشتم و نوشتم و نوشتم ...
فڪر ڪردم
و فڪر ڪردم
و فڪر ڪردم .....
🚬 سیگاࢪ رو روشن ڪردم و سعےڪردم گذشتہ هامو خوب مرور ڪنم !
اولین بارۍڪه برام سوال شد من براۍ چے بہ وجود اومدم ،
فڪرمیڪنم حوالے۱۴ سالگیم بود 👧
همون موقع ڪه مامان گفت براۍاینڪہ پیشرفت ڪنےو یہ انسان مفیدبشے 😕
بابا گفت براۍاینڪه بہ جامعہ خدمت ڪنے و یہ انسان موفق باشے😐
و من تو دلم گفتم فقط همین ⁉ ️😐
اما پیششون سرمو تڪون دادم و بیشتر از قبل درس خوندم و تـݪـاش ڪردم !
قانع نشده بودم اما هربار ڪه برام سوال میشد ، همون جوابا رو تڪرار میڪردم و با خودم میگفتم تو هنوز بچہ ای 😒
بزرگ بشے میفہمے مامان بابا درست میگن 💔😒
و بعدش هربارڪه تو زندگے احساس ڪمبودڪردم سعےڪردم با یہ چیز جدید جبرانش ڪنم !
ڪݪـاس
شنا
زبان
سازهای موسیقے
فضاۍمجازۍ
چت
سعید
و ...
چشممو بستم و زیࢪ لب گفتم مرجان ࢪاست میگفت !! 😔
من فقط با وسیلہ هاۍمختلف سعے ڪرده بودم احساسمو خفہ ڪنم ...
وگرنہ از همون ۱۴ سالگے فہمیده بودم هیچ دلیلے براۍزندگےڪردن ندارم .... 🚫
♥︎|@Amir_Hossein13|♥︎