حدود ۱۵ سال پیش
در بین کلاس های تابستانی
یه پوستر توجه منو جلب کرد...! 😎
کلاس هواپیما سازی ✈️
اون موقع یه کلاس هایتک
و فوق العاده جذاب بود.
با چوب هواپیما می ساختیم تقریبا به طول یک متر و واقعا پرواز میکرد.
در آخر دوره هم یه جشنواره و مسابقات بین سازه های بچه ها بود.😱😯😉
خیلی دوست داشتم برم و به خانواده اصرار کردم. اما خب هزینه اش خیلی بالا بود.
قشنگ یادمه. ۱۷۰ هزار تومان، بدون تجهیزات. که اون موقع مبلغ زیادی بود.
مثلا شهریه یه طلبه، ۳۰ هزار تومان بود. 😂
روزی که کلاس ها شون شروع میشد.
اون ها قبول کردند.😍
مادرم گفت قبل از اینکه بریم برای ثبت نام
باید بریم پاساژ و یه کاری داره.
منم کلی حرص میخوردم که چه کاری مهم تر از ثبت نام من? 😡
حالا نمیشد بعدش برن دنبال کار هاشون...😒
رفتیم پاساژ
بین چند تا مغازه طلافروشی قیمت کردیم.
و مادرم، گردن بند خودش رو فروخت...!
ثبت نام تو اون کلاس
مثل هزار تا کار دیگه ای بود که برام کرده بودن
و هزاران کار دیگه ای که بقیه برام انجام دادند و می دهند.
فقط تفاوت ش اینه که
من #چگونگی این کار رو فهمیدم...
و همین قیمت و ارزش این کار مادرم رو تو چشمم هزار برابر کرد.
به چگونگیِ بودن اطرافیان مون دقت کنیم.
و حتی اگر هم نمی دونیم
همین رو بدونیم
که هر اتفاقی، یه چگونگی داره
و کلی داستان، پشت سرش...
سرتون سلامت
یاحق 🖐️
____
@Amir_talabeh