بسم الرحمن الرحیم
غزل
کور بینا شد فلج پا شد گدا حاجت گرفت
سائل بی دست و پا آمد حرم دولت گرفت
هر که با قلبی شکسته بر در این خانه رفت
حاجتش را در حرم از شاه ، بی نوبت گرفت
درد می آید در این درگاه درمان می رود
مبتلا رنگ شفا از خوردن تربت گرفت
روزها خورشید و شب ها ماه اینجا خادمند
آسمان روزی خود را از همین ساحت گرفت
بود هر کس که مجاور با حرم شد محترم
خاک هم از همجواری با طلا قیمت گرفت
سال ها از بوسه بر گرد و غبار صحن ها
زندگی ساده ای که داشتم برکت گرفت
این زیارت ها فقط عرض ارادت نیست که
شیعه اصلا با زیارت کردنش عزت گرفت
#علی_کاوند
#ماه_رمضان
#امام_زمان_عج
در مصاف عشق بازی تیغ دست دلبر است
راه عشق از ابتدای راه ، پر دردسر است
ترس از مردن ندارد چونکه از گهوارهاش
ذکر لالایی خواب شیعه تیغ و حنجر است
نسل شیعه با شهادت خورده پيوندي عجیب
مکتب کربوبلا لبریز از این باور است
هرچه از ما می کشد ما زندهتر خواهیم شد
شیشه وقتی بشکند از قبل برّندهتر است
"میثم تمارها" پای علی جان داده اند
تازه حالا نوبت تمارهای دیگر است
با علی و آل او دست ارادت دادهایم
کمترین هدیه برای این ارادت ها ، سر است
زیر بار ننگ سازش سر نباید خم نمود
جنگ با طاغوت در هرجا جهاد اکبر است
سایه ی تیغ دودم را حس کن ای اهل یهود
شیعه برق ذوالفقار پهلوان خیبر است
نیجریه،سوریه،بحرین،یمن،غزه ببین
امتداد انقلاب شیعه مثل کوثر است
پای منبر دیده سربازان خود را یک به یک
پیر ما وقتی که می فرمود مسجد سنگر است
شیعه اسرائیل را نابود خواهد کرد تا
حضرت سید علی در جبههی حق رهبر است
#علی_کاوند
#روز_قدس
#طوفان_الاحرار
#امام_زمان
بسم الله الرحمن الرحیم
آفتاب
با گریه گفت مادر او زیر آفتاب
خشکیده است حنجر او زیر آفتاب
خاک عراق داغ شد از بس که جبرییل
آتش گرفت شهپر او زیر آفتاب
بر پشت بام مانده جوادالائمه تا
باشد وداع آخر او زیر آفتاب
بال کبوتران سپرش شد اگر نسوخت
آن پیکر مطهر او زیر آفتاب
قربان آنکه تشنه و عریان به روی خاک
مانده سه روز پیکر او زیر آفتاب
مانده به خاک زینت دوش نبی ولی
بر نیزه میرود سر او زیر آفتاب
اینجا امام سایه نشین بود همسرش
آنجا نشست همسر او زیر آفتاب
وقتی که چشم حرمله ها سمت خواب رفت
روضه به سمت روضهی بس کن رباب رفت
#علی_کاوند
#امام_جواد
#امام_زمان