eitaa logo
هیأت بیت الزهرا سلام الله علیها(امور بانوان محله حسینیه)
145 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
72 فایل
گزارش فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و مطالبات و اخبار فعالیتهای بانوان مسجد امام حسین علیه السلام تحت لوای هیات آدرس مسجد👇 پردیسان بلوار امام علی فلکه شهرداری بلوار بصیرت ،بصیرت ۱ ،چهار راه سمت راست ،مسجد امام حسین (ع) ادمینmsm236@
مشاهده در ایتا
دانلود
دلنوشته های یک طلبه: خودش جلوتر حرکت کرد و فیروزه هم دنبال سرش. تا در باز شد، فیروزه با صحنه ای مواجه شد که دهانش باز ماند. دید سه چهار تا خادمه دیگر، هر کدام یک بچه در بغل دارند و در حال ساکت و آرام کردن آن بچه ها هستند. -تعجب نکن! ما هر سال اوضاع و احوالمون همینه که میبینی. سالی حداقل هفت هشت تا بچه اینطوری میذارن داخل حرم و میرن! بچه هایی که معلوم نیست حلال زاده هستن... حلال زاده نیستن... اصلا مشخص نیست بابا و مامانشون کی هستن؟ هیچی معلوم نیست. اینا. ببین! حالا یکیش به تور تو خورده. برو داخل. برو فیروزه خانم. همین جا بمون تا من و خانم لطیفی بیایم. 🔺زمان حال-هُلدینگ شَهسود مهرداد، سی و سه ساله و از مدیران جوانِ یکی از هلدینگ های خصوصی آهن آلات جنوب کشور بود. شرکتش که از مرحوم پدرش که سلطانیِ بزرگ نام داشت، در سه کشور ایران و امارات و کویت شعبه داشت و مهرداد پس از پدرش، شرکت را به همراه شریکش که «تبار» نام داشت اداره میکرد. آن روز در حال صحبت با مشاور حقوقی اش که «علیپور» نام داشت، بود. -ینی چی؟ ینی تشکیل پرونده دادن؟ -اینجوری شنیدم. حتی شنیدم یه قاضی بد قِلق برای این کار گذاشتن؟ -نفهمیدی رو کدوم پروژه حساس شدن؟ -چرا. گفتن مثل این که همون پروژه فروشِ آهن الات شرکت راه آهن بود که... -همون که میخواستن آهن و ابزار نو استفاده کنن و به ما سپردن ... خب؟ -آره. همون. سرِ همون قضیه ... مُخبرشون گفته که هلدینگ ما آهن های فرسوده را جای پولمون برداشته و همون شده داستان! مهرداد که اعصابش از این حرف خرد شده بود، از سر جا بلند شد و سیگارش را روشن کرد و کنار پنجره رفت. همین طور که سیگار میکشید و از طبقه دهم هلدینگش به منتهی الیه بلوار چمران نگاه میکرد، از علیپور پرسید: «برعکس روزگار... اون پروژه رو خودم صفر تا صدش اداره کردم و به تبار چیزی نگفتم. الان اگه چیزی به تبار بگم و بیفته دنبال بستن این پرونده، زشت میشم.» پُکی دیگر کشید و رو به علیپور کرد و پرسید: «چیکار کنیم بنظرت؟ اینطوری که تو از قاضی تحقیق ترسیدی، حتی رو تو هم نمیتونم حساب کنم.» علیپور که تا آن روز مهرداد را در حال کشیدن سیگار ندیده بود، به خودش جرات داد که سیگارش را روشن کند و به طرف مهرداد برود و کنار او بایستد و بگوید: «خب مگه شما تنها و سر خود این کارو کردی؟ بالاخره همون سرداری که به شما این فرصتو داد...» مهرداد فورا حرفش را قطع کرد و گفت: «هیس! اسم سردار نیار! اصلا حرفشم نزن! کم پشت سر اینا حرف و حدیث هست؟! اگه اینم بگم اونا به من گفتن، هم رگ خودمو زدم و هم رگ اونا رو!» علیپور دیگر حرفی نزد. همین طور که مهرداد سیگارش را با فشار به جاسیگاری فشار میداد و خاموش میکرد، گوشی اش زنگ خورد. دید که نوشته «فرحناز» مهرداد رو به علیپور کرد و گفت: «در دسترسم باش! برو!» علیپور لبخندی زد و گفت: «درست میشه قربان! غصه نخورین. با اجازه تون.» و رفت. وقتی رفت، مهرداد گوشی را برداشت. -وای عزیزدلم چقدر بهت نیاز داشتم. -سلام. منم همینطور. چطوری؟ -بدم. خیلی بد. باید ببینمت. واسه نهار بیا رستورانِ هتل چمران. -باشه. اما باید زود برما. دو ساعت دیگه مشاوره دارم. -خوشم میاد که ماهی دو روز بیشتر مشاوره نمیدی و بقیه اش واسه خودتی. -من واسه تو ام! -میدونم نفسم. میدونم. جون مهرداد زود بیا. -قسم نده. تو راهم. میبینمت. -فدات شم. @Mohamadrezahadadpour نیم ساعت دیگر، مهرداد در بخش ویژه رستوران هتل چمران نشسته بود که دید فرحناز وارد شد. از همان دم در، همه گارسون ها جلوی فرحناز دولا و سه لا میشدند و احترام میکردند. فرحناز هم که انگار داشت روی بند راه میرفت، با همان سر و شکلِ فوق لاکچری اش به طرف میزی که مهرداد نشسته بود رفت. ادامه👇 مهرداد از سر جا بلند شد و دو سه قدم به طرف فرحناز رفت. همدیگر را در آغوش گرفتند. آقایِ جاافتاده و حدودا پنجاه و پنج ساله ای که سرمهماندار آنجا و با آنها آشنا بود، همین طور که با دو تا شاگردش میز را میچیدند با لبخند به مهرداد و فرحناز گفت: «ماشالله جوری شعله عشق بین شما پر حرارت هست که اصلا معلوم نیست که پونزده ساله با هم زندگی میکنین. جوونای امروز، باید پیش پای شما لنگ بندازند. ماشالله به شما قربان! و هزار ماشالله به شما بانو! ایشالله دویست سال با هم خوب و خوش زندگی کنین و داغ همدیگه رو نبینید.» مهرداد و فرحناز لبخند زدند و تشکر کردند. موسیقی آرامی پِلی کردند و رفتند و درِ بخش vip را بستند. فرحناز شالش را برداشت و دستی به موهای بلندش کشید و پرسید: «چطوره؟» مهرداد که محو تماشای خانمش بود گفت: «مثل همیشه. ماه و جذاب.» فرحناز گفت: «وقتی شیراز نیستی، دل و دماغ ندارم که به خودم برسم. اما وقتی هستی، نمیدونم از خوشحالی چیکار کنم. هر روز میرم آرایشگاه.»
مهرداد گفت: «این چند تا شرکتی که به هوش و ذکاوتت پی بردند، وِلِت نمیکنن. وگرنه همیشه با خودم بودی.» فرحناز که داشت برای مهرداد غذا میکشید جواب داد: «ماهی دو روز بیشتر که کار نمیکنم. اینم واسه دل خودمه. وگرنه به ماهی دویست میلیون تومن اینا که محتاج نیستم. دوس دارم تو رشته خودم فعال باشم. به این دو سه تا شرکت مشاوره اقتصادی بدم و بیان بالا. بازم هر چی تو بگی! بگی دیگه نرو، حتی جلسه امروزمو کنسل میکنم.» مهرداد با حالت خاصی گفت: «فرحناز یه مشکل بزرگ پیش اومده! دل و دماغ ناهار ندارم.» فرحناز فورا دست از دیس و بشقاب کشید و رو به مهرداد گفت: «جونم! بگو!» مهرداد گفت: «یه قاضی رفته زیرِ یه خمِ بزرگترین پروژه ای که دست من بوده! که اگه به نتیجه برسه، دودمانم بر باد میره!» فرحناز پرسید: «نظر علیپور چیه؟» مهرداد جواب داد: «اونم گُرخیده! اصلا خودش این خبرو آورد واسم.» فرحناز گفت: «خب مشکلم دقیقا همینه! مگه میشه کسی یه خبر سرّی و به این مهمی واسه کسی ببره که از قضا اون نفر، رییسش هست و از چشم خودش میبینه؟ مگه میشه خبر داغ و محرمانه قضایی به کسی بدی اما خودت... میگیری چی میگم؟» مهرداد که با این دو سه تا جمله ابتداییِ فرحناز کَفَش بریده بود، همین طور که داشت چشمانش از کاسه در می آمد از تعجب، گفت: «دمت گرم خانمی! خب حالا چیکار کنم؟» فرحناز گفت: «وظیفه علیپوره که کار کنه نه تو! مشکل حقوقی و قضایی هست و مشاور حقوقی و قضایی باید حلش کنه. نه تو عزیزدلم!» مهرداد گفت: «درسته اما ... میترسم...» فرحناز از سر جایش بلند شد و جلوی زانو و صندلی مهرداد نشست و گفت: «تو چشمام نگاه کن مهرداد!» مهرداد هم که عاشق زل زدن به فرحناز بود به چشمانش زل زد و گفت: «جونم. قربون چشمات برم.» فرحناز همین طور که داشت دقیق به چشمان مهرداد نگاه میکرد گفت: «مهرداد چیزی هست که به من نگفته باشی! آخه این قضیه اینقدر گنده نیست که الان رنگت بپره و چشمات دو بزنه!» مهرداد گفت: «چی بگم والا! من ... من میخواستم این پروژه ... راستشو بخوای این پروژه بدون اسناد رسمی و اداری بسته شده. من در قبال خریدن آهان آلات نو به میزان 300 کیلومتر، آهن آلات کهنه و پوسیده به میزان 500 کیلومتر برداشتم...» فرحناز خنده از چهره اش رفت. بلند شد و گفت: «مهرداد مگه ما خط قرمزمون مال حروم نبود؟» -چرا. خط قرمزمون مال حروم بود. -مگه ما عهد نبستیم که کار غیر قانونی نکنیم. -منم کار غیرقانونی نکردم. -مهرداد به من که نگو! تو واسه یه جایی... واسه یه کسایی... مهرداد تو پولشویی کردی و اسمشو گذاشتی بیزینس؟ @Mohamadrezahadadpour مهرداد که کاملا دست و پایش را گم کرده بود، از سر جا بلند شد و گفت: «ببین! گه خوردم. اینو فقط جلوی تو میگم چون فقط جلوی تو واسه خودم احساس بزرگی و این کوفت و زهرمارا ندارم. فرحناز گه خوردم. کمکم کن!» ادامه در کانال دلنوشته های یک طلبه👇👇 @Mohamadrezahadadpour
خیلی خیلی مهم و بصیرت آفرین 👆👆👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙اگر نگران فتنه «کشف حجاب» و تحصن ناکام هستی این سخنرانی را گوش بده! ➖چرا علماء و نخبگان انقلابی با این تحصن همراه نشدند؟ ➖روش صحیح پایان دادن به کشف حجاب چیه؟ ➖سرویس امنیتی دشمن چطور داره از مساله «کشف حجاب» سوء استفاده می کنه برای القاء حس نا کارآمدی حکومت دینی؟ ➖ گام های عملیاتی چادری کردن دختران کشف حجاب ➖ عملیات روانی خطرناک جریان نو خوارج علیه حاکمیت دینی 🟢 لطفاً نشر دهید . 🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج والعافیةوالنصر💠 ❁═┅✨ 🌐 @Amourbanovanm
روضه ی ویژه بانوان با سخنرانی استاد گرانقدر دکتر کشتکاران همراه با نمایشگاه گفتمان انقلاب و ثبت نام کارگاه قیام حسینی در برابر جاهلیت اولی قیام خمینی در برابرجاهلیت مدرن ۱۶ و ۱۷ و ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ مقارن با ۲۰ تا ۲۲ محرم 🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج والعافیةوالنصر💠 ❁═┅✨ 🌐 @Amourbanovanm
آیت‌الله حائری شیرازی: 🔻در شطرنج، شاه سفید یا سیاه را نمی‌کُشند؛ ماتش می‌کنند که نتواند حرکت کند. وقتی حرکت نکرد، باخته است 🔻اجانب دنبال این نیستند که رهبر ما را ترور کنند، بلکه دنبال این هستند که ماتش کنند؛ انفعال در او ایجاد کنند درصدد این هستند که حرفش اثر نکند. فرمانش اثر نکند. یعنی راه‌های حرکت او را ببندند. جلوی تحرکش را ببندند. از هر راهی برود، کیش بشود، از هر نقطه‌ای بخواهد حرکت کند، راه‌ها را بر او ببندند. آن‌ها دنبال این هستند که مطلبی از ایشان صادر بشود، اما واقع نشود! 🔹 مثلاً بگوید «اقتصاد مقاومتی»، اما هیچ گوشی بدهکار نباشد و هیچ تغییری نکند! بگوید «همدلی و همزبانی»، اما همانطور که افراد بودند، باشند! اگر این طور شد، این است. بزرگ‌ترین خطر در جمهوری اسلامی این است که رهبر در یک موردی حرف بزند و یک‌چیز دیگر از آب دربیاید 🔻 این «کیش» شدن است؛ اگر تکرار شد، «مات» شدن است و ما نباید بگذاریم، کار به اینجا بکشد /منبع: تمثیلات‌ سیاسی‌ اجتماعی آیت الله حائری شیرازی رحمه الله 🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج والعافیةوالنصر💠 ❁═┅✨ 🌐 @Amourbanovanm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️یکبار برای همیشه از زبان خودش بشنوید| مرتدی بنام کیست، هدفش چه بود و چیست؟ 📌آیا او از اول طرفدار نظام و رهبری بود و صرفا بخاطر مسائلی چون فشار به‌اصطلاح تندروها، اخراج از دایره‌ی جذب‌حداکثری، سناریوی و... چپ کرده است؟ ✍گرچه از نمایش تصویر کریه این پست‌تراز‌حیوان اکراه دارم، اما این کلیپ را منتشر می‌کنم تا اتمام حجتی باشد برای خوش‌باورانی که با ترفندهای جنگ‌شناختی مثل نفوذ و جلب اعتماد برای ایجاد اختلال‌محاسباتی، آشنا نیستند! البته نگرانی بنده از امثال این نادان و مونگول‌های رسانه‌ای نیست که براحتی سناریوی خود را لو می‌دهند؛ نگرانی من از وجود افراد سطح بالاتر و چموش‌تری چون است که با جذب قشر نُخبگانی، موذیانه‌تر به ستیز با اسلام و جمهوری‌اسلامی برخاسته‌اند! شوربختانه هم وقتی دست به افشای آن‌ها می‌زنیم و می‌گوییم که از آن‌ها مرجع‌سازی تحلیلی و رسانه‌ای نکنید، برخی به ما پرخاش می‌کنند که آقا شما افراطی هستید و حسودی می‌کنید، باید جذب حداکثری کنیم، امیرالمومنین فرموده: "اُنْظُرْ الی مَا قَالَ، و لا تَنْظُر إِلَی مَنْ قَالَ" و... دقیقا مشکل ما با برخی همسنگران، نداشتن نگاه منظومه‌ای است و متاسفانه یک روایت را می‌گیرند و دیگری را رها؛ آن‌هایی که متوجه ترفند اصلی نفوذی‌‌ها نیستند؛ بیان حق برای کوبیدن حق! "کَلِمَهًْ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِل‌؛ کلمه‌ی حقی که بدان باطلی اراده شده" 🖋محمد جوانی 🧠⚔علوم و جنگ شناختی | جوانی @Cwarfare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎥 | ببینید چادری‌های پردیس بعد از شنیدن حرفهای چه کردن👏👏😁😁 📌 دسته امربه‌معروفی شهرپردیس پارک امام رضا(ع) امثال این هنوز زنان عفیف و غیور ایرانی بخصوص چادری‌ها رو خوب نشناختن☺️
این کانال شدیداً مورد تایید هست
➖امام صادق علیه السلام: 🔻ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است. ➖مستدرک الوسائل، ج6. ص106 صدقات و کمک های مومنانه شما گره گشاست هرچنداندک باشد🥀 💐💐💐💐💐💐 کد موبایلی *8877*6243# شماره کارت مرکز نیکوکاری مسجد امام حسین(علیه‌السلام ) 6037997950143371 ━⊰✾ 🇮🇷 ✾⊱━━━━─━ @me_hosen ━━─━━━━⊰✾✿✾⊱🇮🇷
➖امام صادق علیه السلام: 🔻ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است. ➖مستدرک الوسائل، ج6. ص106 صدقات و کمک های مومنانه شما گره گشاست هرچنداندک باشد🥀 💐💐💐💐💐💐 کد موبایلی *8877*6243# شماره کارت مرکز نیکوکاری مسجد امام حسین(علیه‌السلام )
6037997950143371
روی شماره کارت بزنید کپی می‌‌شود ━⊰✾ 🇮🇷 ✾⊱━━━━─━ @me_hosen ━━─━━━━⊰✾✿✾⊱🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️فضای مجازی با جوانان چه می کند؟ این ویدیو را با دقت ببینید؛ با اینکه شاگرد اول و بچه آرومی است ولی فضای مجازی کاری کرده است که به یک موجود وحشی تبدیل شود. 🔻 ۲ نکته اینجا مهم است؛ 🔹۱. مدل آموزش مدارس ما غلط است، تو میتونی شاگرد اول مدرسه باشی ولی بخاطر نداشتن دانش رسانه ای کافی با چندتا شبکه تحریک شوی، پس جای این مسئله باید در آموزش ما پر شود. 🔹 ۲. فضای مجازی به قتلگاه بچه های ما تبدیل شده است، خصوص در زمان کرونا و با مجازی شدن مسائل مختلف، بچه ها وارد مجازی شدند و‌ بخاطر عدم دانش کافی، خسارت های زیادی به این نسل وارد شد، پس باید مجازی مدیریت شود که متاسفانه مدیریت نمیشود و هر روز فضای مجازی بدتر میشود و‌ هیچ‌ مدیریتی وجود ندارد.
❇️ موسسه کریمه ولایت قم برگزار می کند: 📚 دوره مطالعاتی گفتمان انقلاب اسلامی به جهت : تعمیق اطلاعات و آگاهی زنان در آسیب شناسی مسائل اجتماعی و مشکلات زنان؛ کمک به سازماندهی روحی، فکری و عملی زنان مسلمان و مشارکت جدی آنان در راستای تحقق اهداف نظام اسلامی و انقلاب فرهنگی ؛ 📔 کتاب قیام حسینی در برابر جاهلیت اُولی، قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن 📔 کتاب ساختارهای اجتماعی قاتل امام، ساختارهای اجتماعی برانداز نظام 📖 اولین کارگاه: بررسی کتاب قیام حسینی در برابر جاهلیت اُولی قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن ✨ استاد: سرکار خانم کشتکاران و سرار خانم توحیدی 🔷 اهداف برگزاری کارگاه: ✅ ایجاد درک علمی و قاعده مند از «قیام عاشورا» و ارتباط آن با "وظایف امروز جامعه شیعه" ✅ تبیین امتحانات پیش روی "انقلاب اسلامی" با ارایه درکی جدید از ابعاد "جنگ فرهنگی و اقتصادی" ✅ نقد راهکارهای متداول برای مقابله با "جنگ فرهنگی و اقتصادی"؛ زمینه ای برای آشنایی با راهکارهای جدید 📆 زمان برگزاری کارگاه: چهارشنبه ها ساعت ۱۰ مکان🏠: قم ‌ـ پردیسان بلوار امام علیه‌السلام ،خیابان شجاعت ،شجاعت یک مسجد امام حسین علیه‌السلام ثبت نام📋: ارسال مشخصات به آیدی زیر @msm236 🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج والعافیةوالنصر💠 ❁═┅✨ 🌐 @Amourbanovanm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کشیش ارشد آمریکایی: رفتن به کربلا برای همه واجب است، اگر تا به حال کربلا نرفته اید، همین الآن برای رفتن به آنجا برنامه ریزی کنید. 📣 صحبتهای «کِنِث جی. فلاورز» کشیش ارشد کلیسای دترویت درباره تجربه اش از زیارت حرم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام. 🌀این روزها همان همراهی مسلم در زمان امام حسین(ع) است .
فرق نگاه روانشناس بزرگ غرب و امام سجاد(علیه السلام) به زن 👤فِروید حدود۱۰۰ سال قبل: اصولا زن پایین تر از مرد است. بدبختی و بیچارگی زن زمانی تسکین میابد که بتواند پسری بدنیا بیاورد 👤امام سجاد (علیه السلام)۱۴۰۰ سال قبل: حق زن اینست که بدانی خداوند او را مایه ارامش و انس تو قرار داده و بدانی که این نعمتی است که خداوند به تو داده پس او را گرامی داری با وی مهربان باشی💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️شهادت جانگداز سید الساجدین، امام زین‌العابدین علیه‌السلام را تسلیت می‌گوییم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺«آوین قادرزاده» هم دختری بود مثل «مهسا امینی»، که عضو گروهک دمکرات بود.. 🔺رسانه های بی بی سی و اینترنشنال و منوتو و بقیه رسانه ها و افرادی مثل علی کریمی و مصی علی‌نژاد و احسان کرمی و بقیه اوباشی که یک سال است خودشون رو بخاطر مرگ مهسا پاره کردن و اسم مهسا رو ترند جهانی کردن و همه جا جار زدن قطعا خبر مرگ «آوین قادرزاده» رو هم شنیدن.. 🔺منتها حتی یک کلام در مورد او حرفی نزدن.. 🔹دلیلش میدونید چیه.؟ 🔹من بهتون میگم.. دلیلش اینه اسم آوین قادر زاده مثل مهسا امینی اسم رمز نبود.. 🔺این هم یکی دیگر از هزاران دلیلی که مردم بدانند امثال فرخ نژاد و مصی علی‌نژاد و علی کریمی و برزو ارجمند و همه کسانی که خودشون رو برای مرگ مهسا جرواجر کردن.. دروغ میگن که دغدغه مردم رو دارن.. 🌐 @Amourbanovanm
روز کارگاه از سه شنبه به چهارشنبه تغییر کرد
🍀🍀🍀مژده مژده🍀🍀🍀 ✅طرح تشویقی شرکت در نماز جماعت ویژه دختران ✍ امتیاز برای دختران ۹تا ۱۸ سال شرکت کننده در نماز جماعت ،ظهر و‌عصر و مغرب و عشا 🔸چگونه امتیاز داده می‌شود: ۱) یک امتیاز برای نوجوانان که به صورت تنها در نماز جماعت شرکت می نمایند. ۲) دو امتیاز برای نوجوانانی که همراه پدر یا مادر خود در صف نماز جماعت حضور داشته باشند. ۳) در برخی برنامه های مسجد طبق اعلام قبلی امتیاز بیشتر داده خواهد شد. 🟢 جوایز: ۱) جایزه ۱۰ امتیاز: ۵ هزار تومان ۲) جایزه ۵۰ امتیاز: ۵۰ هزار تومان ۳) جایزه ۱۰۰ امتیاز: ۱۳۰ هزار تومان ۴) جایزه ۲۰۰ امتیاز: ۳۰۰ هزار تومان ۵) جایزه ۵۰۰ امتیاز: ۸۰۰ تومان ۶)جایزه ۶۰۰ امتیاز :یک میلیون تومان برنامه های از قبیل اردو، استخر و ... برای دارندگان امتیاز خواهد بود. 💶🎁 جوایز بیستم هر ماه پرداخت می‌شود 🔅شروع تقسیم امتیازات از روز سه شنبه اول تیر ماه می باشد. ✅ برای ثبت نام به خانم خزایی مراجعه نمایید. 📌امروز بیستم مرداد اولین روز پرداخت جایزه 🎁🎁🎁 🌐 @Amourbanovanm