✳️ وقتی #دولتـسازندگی انتقادات #حاجـاحمدـآقا را مانع توسعه می دانست/
#قسمتـدوم
«ما هرگز اجازه نميدهيم سرمايهداران زالوصفت كه به خون حزبالله عزيز و محرومان و پابرهنگان تشنهاند با در اختيار گرفتن مقدرات اقتصادي در بدنه اين نظام مقدس و الهي نفوذ كنند ... همه بايد هوشيار باشيم و بدانيم كه اقتصاد از سياست و فرهنگ جداييناپذير است.» 27/6/70
حاج احمد خميني همچنين با توجه به وضعيت خاص دولت هاشمي و عدم امكان انتقاد سالم مردم از مسئولان، از اين وضعيت نيز گلايه ميكند:
«بايد توجه داشت كه طرح آزادانه ديدگاهها و آراي مختلف براي حفظ و بقاء اصول اساس اركان نظام و انقلاب ضروري است ... آزادي لازمه دين است و اينگونه گمان نكنند كه فلاني شخصيت بزرگي است و هيچكس نبايد بگويد بالاي چشم او ابروست.»
حاج احمد خميني در ادامه منظور خود را شفاف بيان ميكند:
«بجز رعايت حريم رهبر معظم انقلاب اسلامي كه وظيفه همه است، مسئوليتها هر اندازه بزرگتر باشد مردم بايد نسبت به طرح نظرات و انتقادات خود درباره آنها حساستر باشند ... يكي از گرفتاريهايي كه متأسفانه بعضيها به آن دچار شدهاند اين است كه نميتوانند نظرات مخالف خود را تحمل كنند. اين شيوه عمل منجر به ديكتاتوري ميشود و با فرهنگ انقلاب و اصول بنيادين نظام اسلام ما مغايرت دارد.» 23/8/70
او از جریانی گلایه میکند که ادعای انقلابیگری دارند، اما تابع رهبری نیستند:
«هر کس هر اندازه انقلابی باشد، اما در خط رهبری حرکت نکند، به آرمانهای مردم خیانت کرده است.» (9)
اما آنچه اقتصاددانان لیبرال و تکنوکرات دولت هاشمی به دنبال آن بودند، توسعه به هر قیمت بود. روح غالب بر اقتصاد غربزده، تجملپرستی و رفاهطلبی است. این روح به آرامی در کالبد مدیران دولتی ریشه میدواند و دیگر سادهزیستی برای یک مدیر عار، و تجملگرایی سکه رایج میشود؛ سکهای که گویا باورهای رئیسجمهوری را هم که در مکتب امام آموزش دیده است، دگرگون میکند تا او نیز بگوید: «بسیجی باید مانور اشرافیگری بدهد.»
عادی شدن همین امر در بین سیاسیون و دولتمردان، انتقاد سید احمد آقا را که در مکتب بزرگمرد سادهزیستی چون امام خمینی آموزش دیده بود، برمیانگیزد. وی در گفتگویی با روزنامه کیهان در اردیبهشت سال 70، درخصوص افزایش تجملگرایی و رفاهزدگی میگوید:
«متآسفانه تجمل، زیباییپرستی، رفاهزدگی، افراط در میهمانیهای آنچنانی به حدی است که اگر بخواهیم به سالهای قبل از فوت امام برسیم، کار بس مشکلی در پیش داریم. شما سری به وزارتخانهها بزنید، گلدانهای گلهای زینتی که از مال مردم فقیر تهیه میشود را ببینید. میز و صندلیها دیگر میز و صندلیهای اول انقلاب نیست. سفرهها دیگر آن سفرهها نیست. ریخت و پاشها به قدری است که دل هر کسی را به درد میآورد. اینها همه برای این است که شعارهای انقلاب را جدی نگرفتهایم.»
یکی از اصلیترین خطوط انحرافی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی کنار گذاشتن برنامه اول توسعه و اجرای سیاست تعدیل اقتصادی بود. دولت گامهای شتابانی را بدین سو برداشت تا عملاً با سیاستهای بانک جهانی همسو شود.
تحلیل هاشمی رفسنجانی و تیم اقتصادیاش در آن زمان این بود که با اجرای برنامه اول و تسهیلات خاص برای صادرات، وام و بهره وامها از ارز حاصل از صادرات تأمین میشود؛ ولی به گفته روغنی زنجانی رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، تحلیل اشتباه در قیمت هر بشکه نفت و کاهش قیمت آن در بازارهای جهانی و همچنین اشتباه در میزان صادرات غیرنفتی، عملاً دست دولت را در پرداخت وامهای خارجی خالی گذاشت و انبوهی از بدهیها را در سال 70 و 71 ایجاد کرد.
سرانجام، پیامدهای تصمیمات اشتباه دو ساله دولت سازندگی، به سوی سفرههای مردم سرازیر شد تا حتی یادگار امام خمینی نیز که در سال آغازین کار دولت، بر این مسأله تأکید دارد که «نباید توقع داشته باشیم همه معضلات فوراً حل شود.» لب به انتقاد از سیاستهای اقتصادی و همچنین وضع موجود بگشاید.
از سیاستهای تکنوکراتهای دولت هاشمی، دعوت از سرمایهداران خارج از کشور برای شرکت دادن آنها در بازسازی کشور بود. این اقدام دولت نیز با واکنش تند یادگار امام مواجه شد. سید احمد در دیدار با اعضای ستاد مراسم ارتحال امام با بیان اینکه «نباید بگذاریم تفکر امام، یاد امام و راه امام فراموش شود.» میگوید: