eitaa logo
انجمن مدرسان بیانیه گام دوم
9.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
413 فایل
«در هر جایی که جبهه حقی از #نصرت‌الهی و مؤمنین محروم مانده است، به روشنی می‌توان ردپای #بی‌تحلیلی و بی‌تدبری مردم در مسایل گوناگون را پیدا کرد.» ١٣٨٧/٠٢/٢٠ رهبر حکیم انقلاب اسلامی ویژه اعضای انجمن‌ مدرسان‌ بیانیه گام دوم انقلاب مدیر کانال: @analyst
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ هیل: قدرت تهاجمی نگران کننده است 🔸 محافل رسانه‌ای آمریکایی از تبدیل ایران به قدرت سایبری و نفوذ در سیستم‌های سیاسی و امینی آن رژیم نگران شده‌اند. سایت هیل وابسته به کنگره در این باره نوشت: هکرهای ایرانی در سالهای 2011 تا 2013، در برخی از نخستین عملیات‌های خود در جنگ‌های سایبری، موسسات مالی ایالات متحده را با ده‌ها میلیون دلار سرمایه و همچنین عملیات تجاری سعودی آرامکو را به صورت آفلاین هک کردند. بر اساس یک گزارش جدید که از سوی مایکروسافت منتشر شد، طی دو سال گذشته، هکرهای ایرانی بیش از 200 شرکت را هک کرده‌اند و این خطر روز به روز در حال افزایش است. کارشناسان از رشد بیش از حد سریع توانایی ایران در اجرای عملیات قابل سایبری تا اندازه زیادی شگفت‌زده شده‌اند. در سال 2017 نیز عملیات مشابه‌ای نسبت به پارلمان انگلیس انجام شد. در این حمله، هکرها با شناسایی حساب‌های دارای کلمه عبور ضعیف و بدون احراز هویت دو عامل، ده‌ها حساب ایمیل متعلق به قانونگذاران را هک کردند. در ارزیابی تهدید جهانی سالانه خود، انجمن اطلاعات آمریكا اذعان كرد هكرهای ایرانی فعلا تنها قادر به ایجاد اثرات مخرب موقت هستند. با این حال، ارزیابی همچنین هشدار داد ایران از تکنیک‌های پیچیده سایبری استفاده می‌كند و تلاش می‌كند توانایی‌های خود را بهبود ببخشد. گزارش اتحادیه اروپا در ماه ژانویه منتشر شد و نتیجه گرفت که ایران احتمالا به زودی تبدیل به یک قدرت سایبری خواهد شد. اظهارات اخیر دولت ایالات متحده و اسرائیل جزئیات بیشتری در مورد این تهدید ارائه داده است. در ماه گذشته، وزارت دادگستری ادعا کرد که یک شهروند آمریکایی و چهار کارمند دولت ایالات متحده و ماموران اطلاعاتی مورد هدف قرار گرفتند. در همین حال، رئیس ارشد امور سایبری ارتش اسرائیل در مورد قابلیت‌های سایبری ایران هشدار داد. سرهنگ دوم نوام شوار به اسرائیل هیوم گفت یکی از اولین رویدادهای عملیاتی او تشخیص و پیشگیری از تلاش برای نفوذ سیستم هشدار موشکی گنبد آهنین اسرائیل است. با خاموش کردن سیستم هشدار موشک، هکرها می‌توانند هشدارهای کاذب را فعال کنند. حتی بدتر از آنکه وقتی سیستم راکت‌های دریافتی را شناسایی کرد، هکرها می‌توانند مانع از فعال شدن آژیر شوند. مسلما تحلیلگران نباید توانایی‌های ایران را دست‌کم بگیرند. در حال حاضر اگرچه ایران قدرت برتر سایبری نیست و هنوز با کشورهای بزرگ این حوزه فاصله دارد اما شرایط نشان می‌دهد که این کشور به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از قدرت‌های برتر سایبری در جهان است. مشابه همین گزارش هیل را بنیاد آمریکایی منتشر و تصریح کرده که ما توانایی ارتش سایبری ایران را دست کم گرفته‌ایم. ایران از تکنیک‌های پیچیده حمله و نفوذ سایبری استفاده می‌کند و تلاش می‌کند به زیرساخت‌های آمریکا هجوم برد. 🇮🇷 به 👈 بپیوندید👇 🇮🇷 @Analysts
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️ دستگاه پروپاگاندای لندن اقدام را به بازی کامپیوتری تقلیل داد! 🖊 علی علیزاده نوشت: وقتی تروریست مسلمان است رسانه‌های استعماری فیلسوفان تقلبی مثل مهدی خلجی را دعوت میکنند تا «رابطه هزار و چهارصدساله ساله اسلام وخشونت» را تحلیل کنند و ادعا کنند ترور و خشونت در ذات و جوهر اسلام است. اما وقتی معتقد به برتری ‌نژادی سفید است مساله میشود بازی کامپیوتری. حتما دلیل نابود کردن نفر ادم غیر سفیدپوست طی پنج قرن استعمارگری غرب سفیدپوست و مسیحی و حتما دلیل سه قرن در آمریکای پروتستان و حتما قدرت عجیب کوکلس کلانها در جامعه آمریکا (حدود پنج درصد جامعه آمریکا در قرن بیستم) و حتما دلیل آلمانی و ایتالیایی و حتما دلیل جورج بوش در عراق و افغانستان هم بازیهای کامپیوتری و انگیزه شخصی بوده؟ ! 💢 به 👈 بپیوندید👇 💢👉 @Analysts
بمناسبت ۲۵ اسفند سالروز اظهار نگرانی امام خامنه ای از: ✴️ تهدید انقلاب زدایی از حوزه‌علمیه امام خمینی (ره): 🔸 باید مراقب بود که تفکر جدایی دین از سیاست از لایه های تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند. یکی از مسائلی که باید برای طلاب جوان ترسیم شود، همین قضیه است که چگونه در دوران وانفسای نفوذ مقدسین نافهم و ساده لوحان بی سواد، عده ای کمر بسته اند و برای نجات اسلام و حوزه و روحانیت از جان و آبرو سرمایه گذاشته اند. «منشور روحانیت» 🔹مطلبی که به مخاطب محترم ارائه می شود، پیرامون هشدار جدی رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای روحی له الفداه، در زمینه انقلاب زدایی از حوزه های علمیه می باشد؛ هشداری که علی رغم اهمیت بسیار بالا، با بی تفاوتی و بی اعتنایی مسئولین مربوطه و متصدیان امور حوزه علمیه و بالاخص نخبگان حوزوی که بیش از دیگران در بسط و تبیین و جلوگیری از انقلاب زدایی در حوزه ها نقش دارند، مواجه شد. 🔸چنانکه در ابتدای یادداشت فرمایش حضرت امام را ملاحظه کردید، امر سیاست زدایی و حرکت در مسیر دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم صلوات الله (جدایی دین از سیاست) در حوزه های علمیه، سابقاً هم رایج بوده تا آنجا که امام فرمودند: "حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شده و به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سر و پای وجودش ببارد و الا عالم سیاس و روحانی کاردان و زیرک، کاسه ای زیر نیم کاسه داشت" «منشور روحانیت» 🔺 با کمال تاسف پس از سپری شدن 40 سال از انقلاب اسلامی حول محور حوزه علمیه، هر روزه شاهد آن هستیم که در گوشه و کنار حوزه های سراسر کشور، در اظهار نظرات و حتی در سیاست های کلی حوزه، چگونه انقلاب و انقلابی به مسلخ کشانده می شوند. 🔻 حضور و فعالیت مروجان شیعه انگلیسی و اسلام آمریکایی در حوزه ها، جولان روحانیت معاند نظام جمهوری اسلامی، اعمال مدیریت های سلیقه ای و جناحی در حوزه ها ، تربیت غیر اسلامی طلاب با استفاده از اساتید منحرف و حاشیه دار در زمینه های اعتقادی و سیاسی، گرفتن روحیه نشاط و مطالبه گرانه و بدبین ساختن به انقلاب و آینده آن ، برخورد ناصحیح و نابخردانه با حرکات مطالبه گرانه و عدالت خواهانه حوزویان به عنوان موتور پیش ران انقلاب به سمت آرمان ها و اهداف امام راحل، نبود برنامه منسجم و بلند مدت...همه از جمله مصادیق انقلاب زدایی از حوزه های علمیه می باشد. 🔴 مورخ اسفندماه 1394رهبر معظم انقلاب در دیدار با نمایندگان مجمع طلاب سراسر کشور در قم، نگرانی خود را از این امر فاجعه آفرین اعلام کردند و فرمودند: " اگر حوزه علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت". بعد از جلسه مذبور متاسفانه تقریبا هیچ گونه اقدامی در جلوگیری از این فاجعه عظیم، صورت نپذیرفت و مسئولین تنها به برگزاری همایش صوری و طرح رونمایی از 120 راهکار که اساساً در میدان عمل اثری از خود به جای نگذاشته، اکتفاء کردند. در این زمینه امام خامنه ای عزیزمان می فرمایند: " اگر دیدید انقلاب زدایی دارد انجام می گیرد باید احساس خطر کنید، احساس خطر کردن کافی نیست باید به فکر علاج بود، علاج هم تدبیر لازم دارد فکر لازم دارد، باید افراد صاحب فکر بنشینند فکر کنند، با کارهای سطحی با فریاد کشیدن که احیانا در یک جلسه آدم داد بکشد و به یکی اعتراض کند با این حرفها مسئله درست نمیشود." ❌ شورای عالی حوزه علمیه، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، معاونت حوزوی دفتر مقام معظم رهبری، مدیریت حوزه علمیه قم، معاونت آمار و بررسی حوزه علمیه(صیانت)، دادگاه ویژه روحانیت، مجمع نمایندگان طلاب، شورای مدیریت حوزه علمیه استان ها، ائمه جمعه و البته جامعه نخبگانی حوزه علمیه اعم از مراجع، اساتید، فعالین حوزه ی تبلیغ (خطبا و کارشناسان)، فعالین سیاسی، در این زمینه(انقلاب زدایی) پاسخگو و مسئول هستند. 💢 با اندکی تامل، نقش بسیار مهم و تعیین کننده در جلوگیری از انقلاب زدائی از حوزه، از آن و آمار و بررسی حوزه علمیه خواهد بود. لازم می دانم چند نکته در رابطه با این نهاد عرض کنم: 🔺 اولاً : فلسفه وجود معاونت آمار و بررسی این است که: خود روحانیت، مسئولیت حراست و صیانت از روحانیت و حوزه علمیه را به عهده گرفته، بنابراین از سازمان ها و نهاد های نظارتی و امنیتی غیر حوزوی در این راستا مستقیما استفاده نشود. مع الاسف این نهاد حوزوی بخشی از فعالیت های خود را مبتنی بر گزارشات و تحلیلات برخی دستگاه های امنیتیِ دولتی و تایید آنان صورت می دهد.
سخنرانی حاج احمد خمینی.pdf
1.27M
🔴⚪️ بمناسبت سالگشت درگذشت ناگهانی متن منتشر نشدۀ آخرین سخنرانی انتقادی پس از ۲۲سال [دربارۀ انتقاد صریح از سیاست‌های دولت هاشمی‌رفسنجانی] 🔴 🔴 @Analysts
بسیار مهم ✴️به مناسبت سالروز ارتحال‌ناگهانی بسیار مهم زیرخاکی مکشوفه !! تا حزب قدرت و ثروت جمعش نکردند فوری فوری 👇👇👇👇
سخنرانی حاج احمد خمینی.pdf
1.27M
🔴⚪️ #حتما_بخوانید بمناسبت سالگشت درگذشت ناگهانی #یادگارحقیقی‌امام متن منتشر نشدۀ آخرین سخنرانی انتقادی #حاج‌سیداحمدخمینی پس از ۲۲سال [دربارۀ انتقاد صریح از سیاست‌های دولت هاشمی‌رفسنجانی] 🔴 #شبکه‌تحلیلگران 🔴 @Analysts
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️25 اسفندسالروز ارتحال ناگهانی مرحوم حاج‌سیداحمدآقا خمینی است ♦️دراین ویدیو رنجنامه حاج‌احمدآقا به منتظری بررسی شده ♦️رنجنامه ای که هیچ جوابی به آن نداده و بعدها گفت همه آنها تهمت بوده! 👈 به بپیوندید 👇 🇮🇷 @Analysts
✳️ (ره) از چه کساني و انتقاد مي کرد؟ حاج احمد خميني همچنين از ، گلايه مي کند: «بايد توجه داشت که طرح آزادانه ديدگاه ها و آراي مختلف براي حفظ و بقاي اصول و اساس ارکان نظام و انقلاب ضروري است. يک روحاني چه امام جمعه، چه پيشنماز، چه منبري، چه مرجع و چه شخصيت حکومتي بايد دائماً به افراد نزديک اين مسئله را گوشزد کند که آزادي لازمه دين است و اين گونه گمان نکنند که فلاني شخصيت بزرگي است و هيچ کس نبايد بگويد بالاي چشم او ابروست!» با خواندن اين سطور آدم هاي مريض ممکن است نتايج دلخواه خودشان را بگيرند، اما حاج احمدخميني در ادامه منظور خود را به طور شفاف بيان مي کند و به ما مي گويد که دقيقاً منظورش چه کساني است: «بجز رعايت حريم رهبر معظم انقلاب اسلامي که وظيفه همه است، مسئوليت ها هر اندازه بزرگتر باشد مردم بايد نسبت به طرح نقطه نظرات و انتقادات خود درباره آنها حساستر باشند!... يکي از گرفتاري هايي که متأسفانه بعضي ها به آن دچار شده اند اين است که نمي توانند نظرات مخالف خود را تحمل کند. اين شيوه عمل منجر به مي شود و با فرهنگ انقلاب و اصول بنيادين نظام اسلامي ما مغايرت دارد». (70/8/23). وي در موقعيت هاي مختلف توسط مسئولان را گوشزد مي کند: «ديدگاهي که بيان ضعف ها را باعث تضعيف نظام مي داند، است، نقد يک حرکت و سياست بد، دقيقاً عين حمايت از نظام است و رسانه ها و دستگاه هاي خبري کشور بايد در اين زمينه به نحو احسن ايفاي نقش نمايند. متأسفانه بعضي ها به غلط معتقدند اگر از سياستي و يا عملکرد مسئولي در منطقه اي از کشور عمل خود را عين اسلام و حرف خود را حکم اسلامي دانسته و باورش مي شود که اسلام و انقلاب همان است که من مسئول فکر مي کنم. اين است .... اين گونه روحيات و نفوذ آن به جامعه است و رسالت رسانه هاي خبري و خبرگزاري جمهوري اسلامي اين است که با آن مقابله کند» و در همين سخنراني بار ديگر تصريح مي کند: «ميزان تشخيص حق و باطل و ملاک عمل براي ما، به عنوان ولي و پايه اساسي نظام و انقلاب است و حکم ايشان حرف نهايي در همه صحنه هاست» (72/3/6). اما شايد يکي از و بحث برانگيزترين سخنراني هاي حاج احمدخميني، سخنان او در جمع مديران وزارت اطلاعات در باشد. وي در اين سخنراني ابتدا کارکنان وزارت اطلاعات را«سربازان گمنام امام زمان» مي نامد و ادامه مي دهد:
✳️ (ره) از چه کساني و انتقاد مي کرد؟ و نزديکان ، تلاش زيادي کردند تا نامه امام خميني را زير سوال ببرند و مسئله برکناري آقاي منتظري را به افراد ديگري همچون حاج سيداحمد خميني و يا آقاي هاشمي رفسنجاني نسبت بدهند. اين جريان حتي جزواتي را هم تهيه کرد و به صراحت جعل خط و امضاي امام را به فرزند امام نسبت دادند. البته بعد از درگذشت مرحوم حاج احمد خميني، شايعات و دروغ ها رنگ و بوي ديگري به خود گرفت و علاوه بر دروغ هاي سابق، ادعاهاي ديگري مبني بر پشيماني حاج احمد از نوشتن منتشر شد! اين دروغ ها با توجه به متن صريح وصيت نامه و رنج نامه و شهادت دوستان و موضع گيري مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام و حتي شهادت مخالفان او از جمله خود آقاي منتظري خنثي شد. چرا که اگر حاج احمدآقا حقيقتاً از نوشتن رنجنامه پشيمان و اختلافات بين او و آقاي منتظري هم حل وفصل شده بود، ديگر نيازي نبود که آقاي منتظري و دفتر وي ( تا همين الان) از رنجنامه او و خود او کينه به دل داشته باشند! اين دروغها در حالي مطرح مي شد که حاج سيد احمد خميني در وصيت نامه خود به صراحت تأکيد مي کند که «بين خود و خداي خود رضايت کامل دارم که تمام تلاشم براي تقويت اسلام و نظام و امام بوده است و از اين جهت در آرامش کامل بسر مي برم...من در جهت مصلحت امام، به هيچ فرد و گروهي رحم نکرده ام و خيلي ها را در اين راستا رنجانده ام که هنوز هم از اين جهت ناراحت نيستم»! اما بازماندگان باند سيد مهدي هاشمي که سالها بغض امام و سيد احمد خميني را در سينه داشتند، به اين هم بسنده نکردند و بعداً مدعي قتل سيد احمد خميني توسط وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي شدند!( اين دروغ ها آنقدر مضحک و مسخره است که حتي تکرار آنها هم ظلم به يادگار عزيز امام خميني است). 🔶دشمنان امام و حاج احمد، براي القاي ادعاي خود، به بخشي از انتقادهاي دلسوزانه حاج احمد به مسئولان وقت استناد مي کنند. براي رد اين دروغ بزرگ بايد شرايط زماني آن روز کشور را در نظر گرفت، چرا که بدون توجه به آن، نمي توان معنا و مفهوم انتقادها و گلايه هاي حاج احمد خميني را بخوبي درک کرد. بايد ببينيم حاج احمد خميني چه مي گفت؟ از چه کساني گلايه مي کرد؟ از چه جرياني؟ از چه شرايطي؟ از چه سياستي؟ و امروز همان جريان کجاست؟! از همه مهمتر اينکه ببينيم مدعيان دوستي حاج احمدخميني، امروز مواضعشان به کدام جريان نزديک است؟! 🔷بخش زيادي از انتقادهاي سيد احمدخميني برمي گردد به فضاي کشور در ، شکايت از عدم تحمل انتقاد توسط مسئولان وقت کشور و گلايه از وضع محرومان و مستضعفان و . فرزند امام با توجه به سياست هاي اقتصادي دولت آقاي هاشمي رفسنجاني و برنامه ها و شعارهاي توسعه، انتقادهاي زيادي را نسبت به وضعيت معيشتي محرومان جامعه مطرح مي کرد: «ما هرگز اجازه نمي دهيم که به خون حزب الله عزيز و محرومان و پابرهنگان تشنه اند با در اختيار گرفتن در بدنه اين نظام مقدس و الهي نفوذ کنند. امروز اردوگاه استکبار براي انحراف انقلاب اسلامي تلاش مضاعفي به کار گرفته است، همه بايد هوشيار باشيم و بدانيم که اقتصاد از سياست و فرهنگ جدايي ناپذير است»(70/6/27)، «متأسفانه امروز هم خون مستضعفين را و کوچک مي مکند. بعضي خيال مي کنند به بخش خصوصي بها دادن به معناي آزادي عمل سرمايه داران به شکلي است که هر اندازه خواستند خون مظلومين را در شيشه بکنند. اين گونه نمي شود. امام راحل از اول گفته اند که روحانيت به خون تشنه است، زيرا آنها نمي گذارند مردم مستضعف زندگي عادي و سالمي داشته باشند، مشکل ما تنها اين نيست که دولت هاي غربي با ما مخالف هستند، اگر ما با بزرگ به طور سنجيده اي برخورد مي کرديم آنها نمي توانستند در برابر دولت و ملت يک مسئله اي را ايجاد کنند، از موقعي که تحت لواي بخش خصوصي به تخريب اقتصادي مشغول هستند، هر روز سنگي در مقابل توان اقتصادي مردم مظلوم و مستضعف انداخته و هر روز سياست هاي اقتصاد دولت به بازي گرفته مي شود هرگاه سرنخ اين تخريب ها دنبال شد، چند نفر را در پشت صحنه مي بينيم. اگر ما با برخورد مي کرديم اوضاع کشور به اين صورت درنمي آمد، يک عده سرمايه دار زالو صفت به اين بهانه که اقتصاد دولتي مضر است، به حال خود رها شده و به جان اين ملت افتاده اند. کسي منکر اين نيست که اقتصاد دولتي مضراتي دارد اما به اين بهانه نبايد لجام گسيختگي اقتصاد حاکم شود«(73/7/3).
✳️ (ره) از چه کساني و انتقاد مي کرد؟ به هر حال مجموعه اي از عوامل مختلف از جمله برخي سياست هاي دولت بويژه در بخش هاي اجتماعي و اقتصادي و عدم توجه کافي به عدالت اجتماعي و شيوع اشرافيگري و نيز عدم تحمل صداي مخالف، علت بسياري از انتقادهاي فرزند امام بود. همان طوري که ابتدا اشاره شد، برخي افراد مغرض بعد از درگذشت حاج احمد سعي کردند. بيماري و در نهايت رحلت وي را به اين انتقادها مرتبط کنند و حتي مدعي روابط تيره آن مرحوم با رهبر انقلاب شدند! اما با مروري بر مواضع آن روز رهبر انقلاب متوجه مي شويم که انتقادهاي حاج سيد احمدخميني تا چه ميزان به بوده است. فراموش نکنيم که اولين منتقد آن وضعيت، شخص رهبر انقلاب بودند که بارها درباره و عدم توجه کافي به بحث به مسئولان مخصوصاً دولت تذکر داده بودند: «جامعه اسلامي با و قسط است که قوام پيدا مي کند. ممکن نيست. ولو همه ارزشهاي مادي و ظاهري و دنيايي فراهم شود، اگر عدالت نباشد، در حقيقت نشده است.»(71/3/30). « در کشور ما و در نظام جمهوري اسلامي عبارت از تأمين است و رونق اقتصادي تلاش سازندگي آن است. ما سازندگي کنيم که نتيجه اين سازندگي يا نتيجه رونق اقتصادي اين باشد که عده اي از تمکن بيشتري برخوردار شوند و عده اي فقيرتر شوند. اين مورد رضاي الهي و رضاي اسلام و مورد قبول ما نيست.»(72/1/1)، «آنچه که عمومي است - مثل فرصت ها و امکانات- متعلق به همه کشور است و بايد در اينها وجود نداشته باشد. معني ندارد که يک نفر پاي خود را بگذارد روي دوش مأموران دولتي و با ترفند و خداي نکرده با اعمال امتياز بگيرد. رشد افسانه اي بکند و بعد بگويد آقاي من ثروت را خودم به دست آورده ام.»(72/5/12)، «آنچه که در اين بين بايستي با وسواس و دقت دنبال آن باشيد مسئله است که با رشد و توسعه هم سازگار است. بعضي اين طور تصور مي کردند- شايد حالا هم تصور کنند- که ما بايستي دوره اي را صرف رشد و توسعه کنيم و وقتي که به آن نقطه مطلوب رسيديم، به تأمين عدالت اجتماعي مي پردازيم. اين فکر . عدالت هدف است و رشد و است. آن روزي که در کشور عدالت اجتماعي نباشد، اگر بتوانيم، بايد آن روز را تحمل نکنيم».(74/6/8). نتيجه اينکه با مروري برمواضع و انتقادهاي آن روز حاج احمد خميني دقيقاً مشخص مي شود که وي از چه شرايطي و از چه وضعيتي گلايه داشت و عاملان و مسببان آن وضعيت چه کساني بودند؟! حال سئوال اينجاست که امروز آن آدم ها و آن جريان که روزي مورد نقد و شکايت حاج احمد خميني بودند، کجا هستند؟ نگاه کنيم و ببينيم کارگزاران و و سياست هاي اقتصادي دولت وقت، امروز پشت سر چه جرياني قرار دارند؟! و از چه کس و کساني حمايت مي کنند؟! منبع:نشريه پاسدار اسلام، شماره 352-351.
✳️ (ره) از چه کساني و انتقاد مي کرد؟ بايد با گروه هاي آشکار و پنهان که ثبات و امنيت سياسي، اقتصادي و اجتماعي را تهديد مي کنند امام گونه برخورد کنيم و اجازه ندهيم تحت عناوين فريبنده متخصص ولو غيرمتعهد، سرمايه داران بزرگ که مسلماً در بين آنها جاسوس ها هم هستند، براي گردش چرخ هاي اقتصاد کشور در بدنه نظام نفوذ کنند. اينجانب چندسال قبل هشدار دادم که مذاکره با سرمايه داران بزرگ براي به گردش درآوردن چرخ اقتصاد کشور خطر بزرگي براي انقلاب است! امروز هم سرمنشأ گراني و اخلال در امور را نفوذ سرمايه داران بزرگ در پيکره اقتصاد کشور مي دانم. ما اگر بخواهيم با کسبه جزء و خرده فروشان برخورد کنيم به بيراهه خواهيم رفت. بايد با تروريست هاي اقتصادي و سرمايه داران وابسته به خارج بشدت برخورد کنيم. آنها کساني هستند که خود و ايادي متخصصشان در رشته هاي مختلف در ارگان هاي اقتصادي، فرهنگي و دانشگاهي نفوذ کرده اند و در مواردي با نفوذ در دستگاه هاي دولتي، عملکرد انقلابي نظام و فرزندان امام را زير سؤال مي برند. در کارخانه ها و ادارات همه تلاش خود را مي کنند تا مردم را نسبت به نظام اسلامي و انقلاب بدبين کنند... از اول گفتيم که اين گونه سرمايه داران بغير از منافع شخصي به چيزي معتقد نيستند. چون جو عمومي کشور مذهبي است، با يک ته ريش و تسبيح، خود را مسلمان دو آتشه جا مي زنند و به کار خودشان مشغول مي شوند. اينکه در ادارات فساد و رشوه خواري است به اين علت است که ما از اول برخورد قاطعي با اين گونه افراد نداشته ايم. وقتي مي بينيد عده اي بي ضابطه و از برخورد آرام نظام سوء استفاده کرده و وارد کشور مي شوند، اموالشان را پس مي گيرند و براحتي فعاليت هاي گذشته خود را ادامه مي دهند و کم کم به صورت شبکه هاي حرفه اي وارد مراکز اقتصادي و توليدي، ادارات و دانشگاه ها مي شوند، بايد انتظار داشت که جوان هاي انقلابي که تا ديروز در برابر گلوله هاي دشمن مي ايستادند امروز بي تفاوت شوند!» او سپس نکاتي را درباره احترام به آزادي بيان مطرح مي کند و باز به طور شفاف مي گويد که منظورش چيست:« حذف حصارهاي خودسانسوري، لازمه تحقق جامعه سالم است. مردم ما، انقلاب، نظام، امام، رهبر و کشورشان را دوست دارند. بنابراين لازم است در کمال آزادي حرفشان را بزنند. اين جوّي که الان درست کرده اند و مردم را از دستگاه اطلاعات مي ترسانند به مصلحت انقلاب و نظام نيست. نبايد اين جو باشد. چرا مطبوعات و نمايندگان مجلس بعد از موضع رئيس محترم جمهوري جرئت پيدا مي کنند و حرف دلشان را بيان مي کنند! همين حرف ها را که قبل از سخنراني رئيس جمهور مي دانستند، چرا نمي گفتند؟»(73/7/18) خاطرات دکتر علي لاريجاني از آن روزها و بازتاب اين انتقادها خواندني است: «دراخبار داخلي، موضعگيري و انتقاد شديد اللحن حجت الاسلام آقاي حاج سيداحمد خميني خبرمهمي بود. سخنان ايشان در رسانه هاي داخلي و خارجي انعکاس گسترده اي داشت. رسانه هاي خارجي اين سخنان را مخالفت با سياست هاي دولت آقاي هاشمي تلقي کرده و روي آن داستان سرايي کرده اند. هرچند ظاهر اين مطلب مخالفت با سياست هاي دولت آقاي هاشمي است، ولي نه آن طور که در رسانه هاي خارجي بزرگ شد!»( سه شنبه73/7/5) «آقاي هاشمي قدري گرفته به نظر مي رسيد. احتمال مي دهم به دليل نوع موضعگيري هايي که اين روزها برخي شخصيت ها و روزنامه ها درباره کارنامه دولت داشته اند، خوشحال نيست!» ( چهارشنبه73/7/6). البته ذکر اين نکته ضروري است که ما هرگز اين انتقادهاي حاج احمدخميني را از دولت، به منزله دشمني و مخالفت او با آقاي هاشمي تلقي نمي کنيم، اما به هر حال نبايد فراموش کرد که حاج احمد از سياست هاي فرهنگي و اقتصادي دولت و عدم توجيه کافي به آزادي بيان و رفع محروميت ها گلايه داشت. البته خود آن مرحوم در سخنان ديگري به اين شبهه مخالفت پاسخ مي دهد: «بعضي ها ايجاد شبهه مي کنند که من با آقاي هاشمي اختلاف نظر دارم، اما حقيقت مطلب اين گونه نيست و ما در اصول کلي وحدت رويه داريم و اصلاً هيچ اختلافي در ميان ما وجود ندارد.»(72/4/26)، «فشارهاي اقتصادي نبايد ما را کند. کسي منکر فشار و مشکلات اقتصادي نيست... البته ممکن است بعضي از سياست ها و باشد، اما بي انصافي است که به خاطر چند تا اشتباه، کارهاي زيربنايي بزرگي را که انجام شده منکر شويم و آنها را ناديده بگيريم»(73/12/4).
✳️ مرحوم سیداحمد خمینی: از هاشمی می‌ترسید؟! مهدی نصیری سردبیر و مدیرمسوول سابق روزنامه کیهان، با نقل خاطره ای از مرحوم سید احمد خمینی، تلویحا وجود برخی اختلافات میان او و هاشمی رفسنجانی را یادآور شده است. سردبیر سابق کیهان در مصاحبه با پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امام (ره) گفته است: "سال ۱۳۶۹ در دوره ای که سردبیر و مدیر روزنامه کیهان بودم، همراه با محمد آقای مطهری فرزند شهید آیت الله مطهری و آقای تقی دژاکام خبرنگار کیهان برای انجام مصاحبه ای در باره شهید مطهری به مناسبت سالگرد شهادت ایشان، خدمت مرحوم حاج احمد آقا در جماران رسیدیم و این البته اولین و آخرین دیدار من با آن مرحوم بود. در اتاقی منتظر ایشان بودیم که وارد شدند و همین که روی صندلی قرار گرفتند بعد از احوالپرسی با حالتی نسبتا گفتند در فرودگاه مهر آباد یک فروند با ارم آن کشور که ظاهرا نوعی کمک‌های معمولی برای زلزله زدگان را بارخودداشت، به زمین نشسته است اما هیچ کس نه روزنامه ها و نه صدا و سیما به این امر نکرده اند و حتی کیهان هم موضعی در این باره نداشته است؛ آیا از آقای هاشمی (رییس جمهور وقت) می‌ترسید؟ (گفتنی است که هواپیمای آمریکایی حامل کمک های ناچیز دولت آمریکا برای زلزله زدگان رودبار بود.) من به ایشان گفتم که نه این طور نیست (یعنی ترسی از کسی در کار نیست) اتفاقا همین امروز قبل از این که خدمت شما برسیم من سرمقاله ای را در باره همین موضوع نوشته ام که در کیهان عصر امروز به چاپ خواهد رسید." نقل این خاطره که به نوعی، اختلاف نظر میان یادگار امام(ره) و هاشمی رفسنجانی در مورد فرود هواپیمای آمریکایی در تهران را تایید کرده، در حالی است که رفسنجانی در زمان حیات خود با نقل خاطرات جدیدی از امام (ره)، مدعی عدم مخالفت امام با حذف شعار "مرگ بر آمریکا" شده بود. از سوی دیگر، هاشمی رفسنجانی با روند خاطره گویی خود از امام(ره) که بسیاری از آنها مورد انتقاد و تردید قرار گرفته‌، تلاش می کرد تا چهره ای کاملا مورد اعتماد بیت امام (ره) از خود نشان دهد. گفتنی است انتقادات مستقیم و غیرمستقیم مرحوم سید احمد خمینی از هاشمی رفسنجانی به این مورد محدود نمی‌شود، اما مخالفت با ورود هواپیمای آمریکایی به تهران در دولت هاشمی، درست یک سال پس از رحلت امام(ره) موضوعی است که می تواند اظهارات هاشمی در خصوص موضع امام(ره) درباره رابطه با آمریکا را به چالش بکشد.
✳️ وقتی انتقادات را مانع توسعه می دانست/ حاج احمد آقا: هرکس در خط رهبری حرکت نکند خائن است/فرد مورد انتقاد یادگار امام در دولت روحانی چه می کند؟ سید احمد خمینی در عین این که چنین از رهبری دفاع می‌کند، به تدریج از سال 70 به منتقدی دلسوز در برابر دولت اکبر هاشمی رفسنجانی تبدیل می‌شود. پس از انتخابات ریاست جمهوری 68 با پیروزی شخصیتی شناخته شده چون هاشمی رفسنجانی، قرار بود اقتصاد کشور در مدت 4 و یا نهایتاً 8 سال سامان یابد و ایران به تعبیر رئیس دولت وقت «ژاپن اسلامی» شود. روزهای پایانی سال 1373 مردم با وجود فشارهای اقتصادی و تنگناها و تورم بالای 35 درصد در تکاپوی استقبال سال نو بودند. اما ناگهان خبری همه را بهت فرو برد: یادگار امام بر اثر عارضه قلبی و تنفسی بستری شد. چهار روز بعد سيد احمد خميني 49 ساله دومین فرزند امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ خورشیدی در تهران درگذشت. 🔶 حاج احمد در آن سال‌ها به ویژه پس از انقلاب دستیار ارشد رهبر انقلاب بود. امام خمینی در وصف او نوشته بود: «من خدای قاهر حاضر منتقم را شاهد می‌گیرم که احمد از آن روزی که در کمک این جانب در بیرونی مشغول اداره امور من بوده تا الآن که این ورقه را می‌نویسم قدمی یا قلمی برخلاف گفتار و نوشتار من برنداشته و با وسواس عجیب در کلیه گفتارهای من یا نوشته‌های من سعی نموده که حتی یک کلمه بلکه گاهی یک حرف را که به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نکند.» (2) سید احمد خمینی پس از رحلت امام با حمایت از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای در تثبیت نظام کوشید: «باید همگی پشت سر رهبری قرار بگیریم و از آرمان‌های امام و رهبر عزیز و محبوبمان، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دفاع کنیم.» (3) «رهبر عزیز ... بزرگواری که به دنیا نشان داد که عصر خمینی پایان‌پذیر نیست و باید برای اهداف امام از جان مایه گذاشت.» (4) «مطمئناً امریکا چشم به کشور شما دوخته است. مطمئناً امریکا برای نابودی شما، تا آخرین نفس علیه شما اقدام خواهد کرد و لحظه‌ای شما را راحت نخواهد گذاشت. لذا شما به احترام خون شهدا و اسرا و به احترام مجروحان و مفقودالاثرهایتان باید کمربندها را محکم ببندید و پشت سر مقام معظم رهبری بایستید و از آرمان‌های امامتان دفاع کنید.» (5) او هنگامی که احساس کرد عده‌ای قصد تضعیف جایگاه ولایت فقیه و رهبری را دارند، با قاطعیت چنین نظر داد: «شکی نیست آزادی باید در چهارچوب اسلام باشد و شکی نیست که هیچ کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی ماست.» (6) «اگر امروز اختلاف موجب شود که به اقتدار ولی فقیه صدمه بخورد، گناه بزرگی مرتکب شده‌ایم.» (7) «شما نگذاشتید که امام احساس تنهایی کنند، نباید بگذارید آیت‌الله خامنه‌ای مقام معظم رهبری هم احساس تنهایی کنند. بیایید اینجا و در کنار مرقد امام، با امام هم‌پیمان شویم و بگوییم: اماما! حال که تو در بین ما نیستی، ما زنان و مردان انقلابی، پشت سر رهبری و در خط رهبری در مقابل امریکا، در مقابل ابرقدرت‌ها می‌ایستیم و تا آخرین نفس برای پیاده کردن آرمان‌های انقلابی‌مان از انقلاب دفاع می‌کنیم. هر کس منکر این معنا باشد، مطمئن باشید که در خط امام نیست. هر کس بگوید اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است در خط امریکاست.» (8) 🔷نقد دلسوزانه حاج احمد آقا به دولت سازندگی سید احمد خمینی در عین این که چنین از رهبری دفاع می‌کند، به تدریج از سال 70 به منتقدی دلسوز در برابر دولت اکبر هاشمی رفسنجانی تبدیل می‌شود. پس از انتخابات ریاست جمهوری 68 با پیروزی شخصیتی شناخته شده چون هاشمی رفسنجانی، قرار بود اقتصاد کشور در مدت 4 و یا نهایتاً 8 سال سامان یابد و ایران به تعبیر رئیس دولت وقت «ژاپن اسلامی» شود. اما این کشور نه تنها ژاپن اسلامی نشد، بلکه سیاست‌های لیبرالیستی دولت سازندگی، رفته‌رفته ایران اسلامی را از آرمان‌هایش نیز دور کرد. این انحراف از مسیر که از ابتدای دولت سازندگی اوج گرفته بود، انتقاد شدید بسیاری از دلسوزان نظام و به ویژه یادگار امام را برانگیخت. تا جایی که سید احمد خمینی که تنها در مواقع ضروری لب به انتقاد می‌گشود، در خصوص یکی از سیاست‌های انحرافی دولت برای جذب سرمایه‌داران به کشور می‌گوید: «ملاقات با سرمایه‌داران فراری زمان شاه، ایران را به ایران زمان شاه، یعنی مورد قبول غرب مبدل می‌کند.» فرزند امام با توجه به سياست‌هاي اقتصادي دولت و برنامه‌ها و شعارهاي توسعه، انتقادهاي را نسبت به بی تفاوتی دولت درباره وضعيت معيشتي محرومان جامعه مطرح مي‌كرد:
✳️ وقتی انتقادات را مانع توسعه می دانست/ «ما هرگز اجازه نمي‌دهيم سرمايه‌داران زالوصفت كه به خون حزب‌الله عزيز و محرومان و پابرهنگان تشنه‌اند با در اختيار گرفتن مقدرات اقتصادي در بدنه اين نظام مقدس و الهي نفوذ كنند ... همه بايد هوشيار باشيم و بدانيم كه اقتصاد از سياست و فرهنگ جدايي‌ناپذير است.» 27/6/70 حاج احمد خميني همچنين با توجه به وضعيت خاص دولت هاشمي و عدم امكان انتقاد سالم مردم از مسئولان، از اين وضعيت نيز گلايه مي‌كند: «بايد توجه داشت كه طرح آزادانه ديدگاه‌ها و آراي مختلف براي حفظ و بقاء اصول اساس اركان نظام و انقلاب ضروري است ... آزادي لازمه دين است و اين‌گونه گمان نكنند كه فلاني شخصيت بزرگي است و هيچ‌كس نبايد بگويد بالاي چشم او ابروست.» حاج احمد خميني در ادامه منظور خود را شفاف بيان مي‌كند: «بجز رعايت حريم رهبر معظم انقلاب اسلامي كه وظيفه همه است، مسئوليت‌ها هر اندازه بزرگتر باشد مردم بايد نسبت به طرح نظرات و انتقادات خود درباره آنها حساس‌تر باشند ... يكي از گرفتاري‌هايي كه متأسفانه بعضي‌ها به آن دچار شده‌اند اين است كه نمي‌توانند نظرات مخالف خود را تحمل كنند. اين شيوه عمل منجر به ديكتاتوري مي‌شود و با فرهنگ انقلاب و اصول بنيادين نظام اسلام ما مغايرت دارد.» 23/8/70 او از جریانی گلایه می‌کند که ادعای انقلابی‌گری دارند، اما تابع رهبری نیستند: «هر کس هر اندازه انقلابی باشد، اما در خط رهبری حرکت نکند، به آرمان‌های مردم خیانت کرده است.» (9) اما آنچه اقتصاددانان لیبرال و تکنوکرات دولت هاشمی به دنبال آن بودند، توسعه به هر قیمت بود. روح غالب بر اقتصاد غربزده، تجمل‌پرستی و رفاه‌طلبی است. این روح به آرامی در کالبد مدیران دولتی ریشه می‌دواند و دیگر ساده‌زیستی برای یک مدیر عار، و تجمل‌گرایی سکه رایج می‌شود؛ سکه‌ای که گویا باورهای رئیس‌جمهوری را هم که در مکتب امام آموزش دیده است، دگرگون می‌کند تا او نیز بگوید: «بسیجی باید مانور اشرافی‌گری بدهد.» عادی شدن همین امر در بین سیاسیون و دولتمردان، انتقاد سید ‌احمد آقا را که در مکتب بزرگ‌مرد ساده‌زیستی چون امام خمینی ‌آموزش دیده بود‌، برمی‌انگیزد. وی در گفتگویی با روزنامه کیهان در اردیبهشت سال 70، درخصوص افزایش تجمل‌گرایی و رفاه‌زدگی می‌گوید: «متآسفانه تجمل، زیبایی‌پرستی، رفاه‌زدگی، افراط در میهمانی‌های آنچنانی به حدی است که اگر بخواهیم به سال‌های قبل از فوت امام برسیم، کار بس مشکلی در پیش داریم. شما سری به وزارتخانه‌ها بزنید، گلدان‌های گل‌های زینتی که از مال مردم فقیر تهیه می‌شود را ببینید. میز و صندلی‌ها دیگر میز و صندلی‌های اول انقلاب نیست. سفره‌ها دیگر آن سفره‌ها نیست. ریخت و پاش‌ها به قدری است که دل هر کسی را به درد می‌آورد. اینها همه برای این است که شعارهای انقلاب را جدی نگرفته‌ایم.» یکی از اصلی‌ترین خطوط انحرافی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی کنار گذاشتن برنامه اول توسعه و اجرای سیاست تعدیل اقتصادی بود. دولت گام‌های شتابانی را بدین سو برداشت تا عملاً با سیاست‌های بانک جهانی همسو شود. تحلیل هاشمی رفسنجانی و تیم اقتصادی‌اش در آن زمان این بود که با اجرای برنامه اول و تسهیلات خاص برای صادرات، وام و بهره وام‌ها از ارز حاصل از صادرات تأمین می‌شود؛ ولی به گفته روغنی زنجانی رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، تحلیل اشتباه در قیمت هر بشکه نفت و کاهش قیمت آن در بازارهای جهانی و همچنین اشتباه در میزان صادرات غیرنفتی، عملاً دست دولت را در پرداخت وام‌های خارجی خالی گذاشت و انبوهی از بدهی‌ها را در سال 70 و 71 ایجاد کرد. سرانجام، پیامدهای تصمیمات اشتباه دو ساله دولت سازندگی، به سوی سفره‌های مردم سرازیر شد تا حتی یادگار امام خمینی نیز که در سال آغازین کار دولت، بر این مسأله تأکید دارد که «نباید توقع داشته باشیم همه معضلات فوراً حل شود.» لب به انتقاد از سیاست‌های اقتصادی و همچنین وضع موجود بگشاید. از سیاست‌های تکنوکرات‌های دولت هاشمی، دعوت از سرمایه‌داران خارج از کشور برای شرکت دادن آنها در بازسازی کشور بود. این اقدام دولت نیز با واکنش تند یادگار امام مواجه شد. سید‌ احمد ‌در دیدار با اعضای ستاد مراسم ارتحال امام با بیان اینکه «نباید بگذاریم تفکر امام، یاد امام و راه امام فراموش شود.» می‌گوید:
✳️ وقتی انتقادات را مانع توسعه می دانست/ «دعوت از سرمایه‌داران فراری رژیم گذشته برای مشارکت در برنامه‌های اقتصادی دوران سازندگی، شدیداً مغایر با آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی و خط امام است. بعضی از آدم‌های مستأصل به این نتیجه رسیده‌اند که برای چاره‌اندیشی مشکلات جاری، سرمایه‌داران فراری بیایند سرمایه‌گذاری کنند. در صورتی که مشکل ما با سرمایه‌گذاری چهار تا سرمایه‌دار خونخوار و فراری و زراندوز حل نمی‌شود ... پس این همه مصائب مردم ما در طول سیزده سال انقلاب اسلامی برای چه بود؟ شما به چه عنوانی دست از خط روشن و بی‌ابهام امام می‌کشید و جلسه با لاجوردی‌ها و برخوردارها که همیشه از منفورترین افراد نزد ملت ما هستند، برگزار می‌کنید؟ آن هم در شرایطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان یکی از شاگردان زنده امام توصیه اکید بر ادامه مبارزه آشتی‌ناپذیر با دشمنان انقلاب و نظام و آمریکای جنایتکار دارند.» سیاست‌های غلط برای اخذ وام از کشورهای بیگانه و عدم پرداخت آن، فشار گرانی‌ها را روز به روز بر مردم می‌افزاید و تحمل این شرایط برای یادگار امام در حالی سخت و غیرقابل تحمل می‌شود که می‌داند تمام این مصیبت‌ها برگرفته از الگوی غربی و پشت پا زدن به تمامی آرمان‌های امام روح‌الله خمینی است. همین امر نیز باعث می‌شود که در هشتم مرداد سال 70 از فشار شکننده اقتصادی بر مردم بگوید: «امروز گرانی و کمبود و فشار اقتصادی بر دوش خیل محرومین جامعه به صورت شکننده‌ای درآمده است و باید عاجلاً چاره‌ای برای آن اندیشید.» دولت سازندگی تا جایی که توانست مسیر اقتصادی کشور را برای تاخت و تاز سرمایه‌داران باز گذاشت. مسیری که به تعبیر دولتی‌ها اگر برای رسیدن به اهداف توسعه 15 درصد مردم هم زیر چرخ‌های اقتصادی له می‌شدند، مانعی نداشت. این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب بارها از شیفتگی دولت سازندگی برای استقبال از مرفهان و سرمایه‌داران و غفلت از خدمت به محرومان این گونه هشدار داده بودند: «ما نمي‌خواهيم سازندگي کنيم که نتيجه اين سازندگي يا نتيجه رونق اقتصادي اين باشد که عده‌اي از تمکن بيشتري برخوردار شوند و عده‌اي فقيرتر شوند. اين به هيچ وجه مورد رضاي الهي و رضاي اسلام و مورد قبول ما نيست.» 1/1/72 در آن دوران به حدی دست سرمایه‌داران برای وارد آوردن فشار بر طبقه مستضعف باز بود که یادگار امام در چندین سخنرانی نسبت به تداوم این وضعیت شکایت می‌کند و خواستار برخوردی شدید با سرمایه‌داران می‌شود: «متأسفانه امروز هم خون مستضعفین را سرمایه‌داران بزرگ و کوچک می‌مکند. بعضی‌ها خیال می‌کنند به بخش خصوصی بها دادن به معنای آزادی عمل سرمایه‌داران به شکلی است که هر اندازه خواستند خون مظلومین را در شیشه بکنند.» هر‌چند که امروزه اکبر هاشمی رفسنجانی بدون یادآوری خاطرات دوران زمامداری‌‌اش،‌ انتقادات شدیدی را نسبت به دولت دهم روا می‌دارد، ولی بازخوانی بخش کوچکی از تاریخ نشان از وخیم‌تر بودن اوضاع با الهام‌گیری از تئوری‌های لیبرالیستی -که اصرار زیادی نیز بر اجرای آن وجود داشت- دارد. اوضاعی که در سال 74 به رکورد تاریخی تورم ایران یعنی حدود 50 درصد انجامید. 🔶انتقادات صریح‌تر سید احمد آقا سال 1373 ماه عسل وام‌های جهانی به پایان می‌رسد و بار مشکلات تورم بیش از 35 درصد بر دوش مردم سنگینی می‌کند. حاج سید احمد خمینی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سوم مهر ماه سال 73 در نقدِ سیاست دولت سازندگی مبنی بر بازگشت سرمایه‌داران بزرگ به کشور و در دست گرفتن نبض اقتصادی کشور می‌گوید: «يک عده سرمايه‌دار زالوصفت به اين بهانه که اقتصاد دولتي مضر است، به حال خود رها شده و به جان اين ملت افتاده‌اند. کسي منکر اين نيست که اقتصاد دولتي مضراتي دارد، اما به اين بهانه نبايد لجام گسيختگي اقتصاد حاکم شود.» این فقط نظر حاج احمد آقا نبود. آيت‌الله مشكيني و آيت‌الله جنتي از گراني‌ها و بي‌عدالتي ابراز نگراني كرده بودند. در خاطرات رئيس وقت صدا و سيما، واکنش دولت به انتقادات حاج احمد آقا این گونه بیان شده است: سه‌شنبه 5 مهر 1373 در اخبار داخلي، موضع‌گيري و انتقاد شديداللحن حجت‌الاسلام آقاي حاج سيد احمد خميني خبر مهمي بود. يكشنبه 10 مهر ماه 1373 عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. موضع‌گيري‌هاي اخير عليه سياست‌هاي دولت، موجب نگراني وزرا شده است ... سخنان منتشره از حجت‌الاسلام والمسلمين حاج سيداحمدآقا خميني، واكنش‌هايي در دولت داشت. آنها احساس مي‌كردند اين فضا مانع توسعه كشور مي‌شود.» یکی دیگر از مواردی که مورد انتقاد شدید سید احمد خمینی قرار می‌گیرد، عدم نقدپذیری و ایجاد خفقان سیاسی توسط دولت سازندگی است که در آن مخالفت با دولت و انتقاد از آن به مخالفت با رهبری و تضعیف نظام تعبیر می‌شد. وي در موقعيت‌هاي مختلف خطر عدم تحمل انتقاد توسط مسئولان را گوشزد مي‌كند:
✳️ وقتی انتقادات را مانع توسعه می دانست/ «ديدگاهي كه بيان ضعف‌ها را باعث تضعيف نظام مي‌داند، ديدگاه اشتباهي است، نقد يك حركت و سياست بد، دقيقاً عين حمايت از نظام است و رسانه‌ها و دستگاه‌هاي خبري كشور بايد در اين زمينه به نحو احسن ايفاي نقش نمايند. متأسفانه بعضي‌ها به غلط معتقدند اگر از سياستي و يا عملكرد مسئولي در يك گوشه‌اي از كشور انتقاد شود، نظام تضعيف شده است. اين تفكر غلط به تدريج كار را به جايي مي‌رساند كه مسئولي در منطقه‌اي از كشور عمل خود را عين اسلام و حرف خود را حكم اسلامي دانسته و باورش مي‌شود كه اسلام و انقلاب همان است كه من مسئول فكر مي‌كنم. اين باورهاي غلطي است ... اين‌گونه روحيات و نفوذ آن به جامعه مقدمه ديكتاتوري است و رسالت رسانه‌هاي خبري و خبرگزاري جمهوري اسلامي اين است كه با آن مقابله كنند.» وي البته باز هم در همين سخنراني تصريح مي‌كند: «ميزان تشخيص حق و باطل و ملاك عمل براي ما رهنمود‌هاي مقام رهبري به عنوان ولي و پايه اساسي نظام و انقلاب است و حكم ايشان حرف نهايي در همه صحنه‌هاست.» 6/3/72 پیش از این و در سال‌های اول دولت سازندگی نیز رهبر انقلاب، چندین بار و در مناسبت‌های مختلف عنوان کرده بودند که: «تذكر و انتقاد دوستانه و برادرانه به معنای عدم حمایت نیست.» اما متأسفانه شرايطي در كشور حاكم بود كه هر گونه انتقادي را به منزله مخالفت با نظام تلقي مي‌كرد! براي درك اين مساله، بايد وضعيت آن سال‌ها را به خاطر آورد. با مروري بر مواضع آن روز رهبر انقلاب درمي‌یابيم كه مواضع حاج سيد احمد خميني تا چه ميزان به رهبري نزديك بوده است. فراموش نكنيم كه اولين منتقد آن وضعيت، شخص رهبري بودند كه بارها درباره اشرافي‌گري و عدم توجه كافي به بحث عدالت اجتماعي به دولت تذكر داده بودند. اما تکنوکرات‌ها می‌گفتند رشد کشور مستلزم ریخت و پاش است. عدم توجه به توصیه‌ها و هشدارهای کارشناسان و همچنین یادگار امام سرانجام به بدهی سنگین 40 میلیاردی و عدم توانایی پرداخت آن منجر می‌شود. 🔷روزهای آخر روز ۲۱ اسفند ۱۳۷۳، چهار روز پیش از درگذشت سید احمد خمینی، دقیقاً در روزی که خبر بیماری او پخش گردید، سخنان انتقادی تندی از او درباره اوضاع کشور در هفته‌نامه امید منتشر شد: (10) «الان داخل شانزدهمین سال از عمر انقلاب اسلامی هستیم و هنوز بعضی از مسئولین، حتی مسئولین نهادهایی که پس از انقلاب تاسیس شده اند، مشکلات مدیریتی و مسایل خود را به گردن رژیم گذشته می اندازند و ندانم کاری های خود را ناشی از مشکلات بجا مانده از رژیم طاغوت می دانند! ایضاً بعضی‌ها همه نقاط ضعف و بی‌کفایتی خود را با هیاهو به گردن استکبار جهانی و آمریکا انداخته و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند. مشکلات و مسایل ما به کارشکنی آمریکا و ضدیت صهیونیست‌ها برمی‌گردد شکی نیست، اما گسترش فساد اداری و رشوه‌خواری در ادارات و مؤسسات دولتی به خودمان برمی‌گردد. اتخاذ تصمیمات نابخردانه درباره ذخایر ارزی مملکت توسط خودمان بوده است. آقای دکتر کاشان در زمان تصدی پست معاونت ارزی بانک مرکزی مملکت در خزانه بانک را باز کرد و به هر دلال و قاچاقچی و چاقوکش 5 هزار دلار تقدیم کرد و روزانه میلیون‌ها دلار ذخایر ارزی بانک مرکزی را به جیب گانگسترها ریخت. آیا این نقشه تهی کردن خزانه ارزی مملکت را آمریکای جنایت‌کار جلوی حاج اصغر آقا گذاشته بود و یا به تصمیم‌گیری نابخردانه شخص او مربوط می‌شد؟ آیا این بابا رئیس بزرگتری نداشت تا جلوی کار او را بگیرد؟» اصغر فخریه کاشان در بانک مرکزي کابينه بني صدر به سمت معاون امور مالي و اداري بانک مرکزي، منصوب شده بود. وي سپس به انگلستان رفت و روزنامه‌ها چنين مطرح کردند که «اصغر کاشان» براي ادامه تحصيل به اين کشور عزيمت کرده است. پس از بازگشت، توسط حسين عادلي رئيس کل اسبق بانک مرکزي از تاريخ 20 تيرماه سال 69 تا اول دي ماه سال 72، به عنوان معاونت ارزي و عضو هيئت عامل بانک مرکزي منصوب شد. اصغر فخريه کاشان به ناگهان، در اواسط آذر ماه 73 به دلايل نامعلومي بازداشت و در اوايل دي ماه همان سال آزاد مي‌شود. در سال 1380 وی به همراه اکبر ترکان، بهزاد نبوي و مسعود کرباسيان که همه چهره‌های غیرنفتی بودند، اعضاي هيئت مديره شرکت جنجالی «پترو پارس» را تشکیل می‌دادند. وی در تاریخ 26/11/92 در حکمی از سوی عباس آخوندی، به عنوان مشاور وزیر و رئیس شورای هماهنگی و سیاست‌گذاری تأمین مالی خارجی پروژه‌های وزارت راه و شهرسازی منصوب شد! یادگار امام در آخرین سخنرانی خود با شدیدترین لحن به استقراض خارجی دولت انتقاد می‌کند و می‌گوید:
✳️ وقتی انتقادات را مانع توسعه می دانست/ «آیا آمریکا به ما گفت که دور دنیا راه بیفتیم و از هر کشور و دولتی که سر راه‌مان بود چند صد میلیون و چندین میلیارد دلار وام بگیریم و مملکت را زیر بار استقراض خارجی ببریم؟ ... یک مدت ایام ماه عسل بود، آقایان از دردسر جنگ فراغت یافته و پول‌های موجود را هزینه می‌کردند. دوستان انقلاب و نظام مرتباً حرص می‌خوردند و مضرات دریافت وام‌های سنگین خارجی را گوشزد می‌کردند، اما آقایان در مصاحبه‌های خود دریافت هرگونه وجهی را از کشورهای خارجی تکذیب کرده و با قاطعیت می‌گفتند: ما هیچ‌گونه بدهی خارجی نداریم. اما حالا اعلام می‌شود که صحبت از 35 تا 40 میلیارد دلار بدهی است و هر چند هفته یکبار اخبار مربوط به نحوه پرداخت بدهی‌ها به آلمان، فرانسه، انگلیس، هلند، کره، ژاپن و بعضی ممالک دور و نزدیک در جراید چاپ می‌شود و یک نفر هم نیست که این روزنامه‌ها را بردارد ببرد بگذارد جلوی برادر دکتر عادلی رئیس کل سابق بانک مرکزی و دکتر نوربخش وزیر سابق دارایی و از آقایان بپرسد که مگر شما نمی‌گفتید ما صَنّار به ممالک خارجی بدهکار نیستیم؟» به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، انحراف از مسیر و قیمت‌های سر به فلک کشیده از درون دولت سازندگی آغاز شد و امروزه بسیاری از تحلیل‌گران ریشه اقتصاد بیمار امروز را در عملکرد دولت‌ سازندگی تحلیل می‌کنند. چه اینکه رهبر معظم انقلاب نیز در اول فروردین ماه سال 1392 در جمع زائران حرم امام رضا (ع)، یکی از علل مهم تاثیرگذاری تحریم‌ها را در شرایط کنونی وابسته بودن اقتصاد کشور به نفت دانستند و فرمودند: «من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاه‌های نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان تکنوکرات لبخند انکار زدند که مگر می‌شود؟» 🔶پس از رحلت پس از درگذشت سید احمد مطالب مندرج در هفته‌نامه امید دهان به دهان می‌گشت و همگان حاج احمد آقا را با انتقادهای دلسوزانه‌اش به یاد می‌آوردند. آن هنگام گروهی قصد داشتند تا این حادثه را به نظام نسبت دهند و از تقابل سید احمد با رهبر انقلاب سخن گفتند. این مطلب در سال‌های بعد نیز توسط برخی روزنامه‌نگاران زنجیره‌ای مطرح شد. دو قطعه سخن زیر از بیانات مرحوم حاج احمد آقا در 50 روز پایان عمر شریف اوست: «در اینجا بر خود واجب می‌دانم این را شهادت بدهم که زندگی داخلی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بسیار ساده است، نه از باب اینکه رهبر عزیز انقلابمان به این حرف‌ها نیازی داشته باشند، بلکه وظیفه خود می‌دانم تا این مهم را به مردم انقلابی ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلعم. در منزلشان بیش از یک نوع غذا بر سر سفره ندارند. خانواده ایشان روی موکت زندگی می‌کنند. روزی منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس آنجا بود که از زبری آن به موکت پناه بردم.» (11) «امروز الحمدلله انقلاب ما به دست شاگرد امام، کسی که دقیقاً همان راه امام را می‌رود و فردی است شایسته که رهبری انقلاب را به عهده دارد، [به پیش می‌رود.] سعی کنیم مطیع باشیم ... وقتی رهبری مسأله‌ای را گفت، انسان باید همان را انجام دهد. معنای ولایت فقیه این است.» (12) آیا با این سبک سخن می‌توان تقابل و خصومتی میان آن دو بزرگوار احساس کرد؟ آنچه حاج احمد آقا را می‌آزرد، همان مطلبی است که در سخنان ایشان آمده و برخی آن را مانع «توسعه» می‌دانستند. به علاوه رنج‌های سال‌های واپسین عمر شریف امام راحل که سید احمد آن را در رنجنامه منعکس کرده است، سید را به نقطه‌ای رساند که ترجیح داد دو سال آخر عمرش را بیشتر در خلوت و تنهایی بگذارند. آن هم نه در تهران، که در خانه‌ای دورافتاده در بیابانی کویری در منطقه کوشک نصرت میان تهران و قم. در سال‌های پایانی عمر سید احمد آقا بجز شرایط اقتصادی و فرهنگی کشور که مایه نگرانی آن مرحوم بود، حوادث دیگری رخ داد که ضرباتی را بر روح احمد عزیز وارد کرد و به عبارتی بر اثر مجموع این حوادث قلب نازنینش از تپش ایستاد: 1- ماجرای آقای منتظری: رنجنامه حجت‌الاسلام سید احمد خمینی خطاب به آیت‌الله منتظری خود گویای اندوه جانکاهی است که رفتار آقای منتظری و اطرافیانش بر قلب سید وارد کرده است:
✳️ وقتی انتقادات را مانع توسعه می دانست/ «بعد از انقلاب من مانند امروز شما فکر می‌کردم که می‌شود منافقین و لیبرال‌ها و سایر گروه‌هایی که در مبارزه دخالت داشتند را جذب نمود. به آنها نزدیک شدم ... دیری نپایید که دیدم این گروه‌ها سرم کلاه گذاشته‌اند ... شبی تا صبح فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که من غیر از آقایان بهشتی و هاشمی و خامنه‌ای و افرادی که در این ردیف می‌باشند هستم، من فرقم با بقیه این است که تنها فرزند امام هستم و تنها به خاطر فرزند امام بودن است که مورد علاقه دوستان و بعضی از مردم هستم، تصمیم گرفتم این مسأله را بنویسم و هیچ کاری که برخلاف میل رهبری و دوستان مورد اعتماد رهبری است، انجام ندهم و این مطلب را نوشتم و روزنامه‌ها هم منعکس کردند. همیشه از خداوند خواسته‌ام تا در موضعی که باید باشم، قرارم دهد و هیچ‌گاه ادعایی بیش از آنچه هستم نداشته باشم ... خیر شما هم در این است که به اشتباهات خود اعتراف کنید که اعترافات به اشتباه خیلی بهتر از اصرار به گناه است.» این جملات سید احمد آقا نشان می‌دهد که او چقدر به جایگاه خود و حساسیت تاریخی مردم روی خود اهمیت می‌داد. تا جایی که نخواست کوچکترین لکه‌ای بر این حیثیت بنشیند. آیا افراد منتسب به بیت امام (ره) اکنون هم این‌گونه رفتار می‌کنند؟ مرحوم سید احمد در ادامه رنجنامه خطاب به منتظری می‌نویسد: «حرف ما این است که چرا هر چه نوشتند، امضاء می‌کنید؟ آیا جواب خون شهدا را می‌توانید بدهید؟ ... از این مسائل است که امام فریاد می‌زنند که: «نفوذی‌ها بارها اعلام کرده‌اند که حرف خود را از دهان ساده‌اندیشان موجه می‌زنند.» یادتان هست در ملاقات آخر خود با امام شما نیم ساعت حرف زدید و امام سکوت کردند. وقتی بلند شدید بروید، امام فرمودند: «بیشتر حرف‌های شما درست نبود، خدا ان‌شاءالله مرا ببخشاید و مرگم را برساند.» ... شما بلندگوی منافقین و لیبرال‌ها شده‌اید.» گر چه برخی از نزدیکان آقاي منتظري و دفتر وي، بعدها شایعه کردند که حاج احمد آقا از نوشتن رنجنامه پشيمان شده است، اما هیچ اظهار نظری در این مورد مشاهده نشد و اختلافات بين او و آقاي منتظري هم حل و فصل نگشت. این چنین بود که آقاي منتظري تا آخرين لحظه و دفتر وي هم تا همين الان، از رنجنامه او و خود او كينه به دل داشته و دارند. 2- ناراحتی از شیوه انتقال موضوع پذیرش قطعنامه 598 به حضرت امام: دكتر محمود بروجردی داماد امام معتقد است: «چیزی كه اوقات حاج احمد آقا را تلخ كرده بود این بود كه این اتفاقاتی را كه امام‌ (ره) در پذیرش قطعنامه به آنها اشاره كرده بودند، چرا خرد خرد و به مرور زمان خدمت امام ‌(ره) عنوان نشده بود كه بعد یك‌مرتبه یك نفر بیاید گزارش بدهد. از این جهت بود كه فوق‌العاده ناراحت بودند، چون خیلی شكست ایجاد كرد، یعنی امام‌ (ره) به حقیقت، پیر شد.» 3- موضوع اهانت ملی مذهبی‌ها: در پی انتشار نامه امام خميني (ره) به محتشمي پور، وزير کشور وقت درباره نهضت آزادي و خطر اين جريان، نهضت آزادي با ترديد و تشکيک در استناد اين نامه به امام (ره)، تلاش کرد تا آن را جعلي و دروغين جلوه دهد و ساخته و پرداخته نزديکان امام قلمداد کند. اين جريان، نوک پيکان حملات خود را متوجه مرحوم حاج سيد احمد خميني فرزند و محرم سرّ امام (ره) کرد. آن هنگام کسانی که سال‌ها بعد خود را سینه‌چاک امام و بیت امام نشان دادند و برای انتقاد به سید حسن خمینی غوغا به راه انداختند، (13) در برابر این تهمت آشکار و توهین زشت سکوت و ملایمت و صبوری پیشه کردند. يادگار امام (ره) برای دفاع از خود و خط امام در نامه‌اي به آيت‌الله پسنديده عموي خود، با اشاره به درخواست وي براي آزادي يکي از ملي‌گراها، به برخي ويژگي‌هاي اين جريان اشاره کرده و ضمن تأکيد بر صحت دست‌خط امام، از آيت‌الله پسنديده مي‌خواهد، اين موضوع را تأييد کند: «مسأله ملی‌گراها مسأله‌ای خطرناک است. ملی‌گرایی در مقابل اسلام‌گرایی است و اسلام‌گرایی خط محکم و استوار امام است. ملی‌گراها بهای اول برایشان میهن است و به انقلاب و نظام و اسلام یا اهمیتی نمی‌دهند و یا اهمیت بسیار ناچیزی برایشان دارد. اینها اصل و اساس برایشان ریاست است. اگر به میهن هم علاقه دارند، میهنی است که رئیسش آنان باشند ... آنان بعد از انقلاب لحظه‌ای در کنار امام نماندند. متلک و فحش و ناسزا به امام از کارهای رایج این از خدا بی‌خبران بود ... مسأله دیگری که نهضت آزادی دنبال می‌کند، این است که اعتماد مردم را نسبت به امام کم کنند، بدین معنا که هرچه از امام باشد، مردم احساس کنند که این از امام نیست بلکه از اطرافیان امام و یا کسی دیگر است و این خط و امضای امام نیست، بلکه خط و امضای امام را جعل کرده‌اند ... اینها دل امام راحلمان را خون کرده‌اند و آدم‌های بی‌دینی هستند که در قالب دین به اسلام و مسلمین ضربه می‌زنند.» (14)
✳️ وقتی انتقادات را مانع توسعه می دانست/ 🔶 پرسش امروز آن آدم‌ها و آن جريان كه روزي مورد نقد و شكايت حاج احمد خميني بودند، كجا هستند؟ حاج احمد خميني چه مي‌گفت؟ از چه كساني گلايه مي‌كرد؟ از چه شرايطي و از چه وضعيتي گلايه داشت و عاملان و مسببان آن وضعيت چه کساني بودند؟ كارگزاران و تئوري‌پردازان توسعه و سياست‌هاي اقتصادي دولت وقت، امروز پشت سر چه جرياني قرار دارند؟ کسانی مانند اصغر فخریه کاشان که مورد اشاره مستقیم نقد حاج سید احمد بودند، در دولت یازدهم چه می‌کنند؟ از همه مهم‌تر اينكه ببينيم مدعيان دوستي حاج احمد خميني، امروز مواضعشان به كدام جريان نزديك است؟ از دروغگويان و منافقان و دشمنان امام انتظاري نيست، آنها بايد از اين آب گل‌آلود ماهي بگيرند. اما بد نيست مدعيان خط امام و خود آقای سيد حسن خميني لحظه‌اي بنشينند و همه اين ماجراها را مرور كنند و ببينند چه كساني حقيقتاً از یادگار امام خميني (ره) انتقام گرفته‌اند؟ و دليل آن انتقام‌ها چه بوده است؟ ببينند آن انتقام‌جويان که در دوران آنان بدترین اهانت‌ها به امام و خط امام شد، امروز كجا قرار دارند و همراه چه كساني هستند؟ زیرنویس 1. عبارتی که سرآغاز نامه امام راحل به یادگار خویش است. 2. صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۴۴۲ 3. مجموعه آثار یادگار امام، ج 1، ص307، ت 13/7/68 4. مجموعه آثار یادگار امام، ج1، ص 411، ت 19/3/69 5. مجموعه آثار یادگار امام، ج1، ص442، ت 29/5/69 6. مجموعه آثار یادگار امام، ج1، ص490، ت 7/8/69 7. مجموعه آثار یادگار امام، ج1، ص556، ت 19/10/69 8. مجموعه آثار یادگار امام، ج1، ص581-580، ت 12/11/69 9. مجموعه آثار یادگار امام، ج2، ص146، ت 12/11/70 10. «بی‌سر و صدا ۱۵۰ تومان به قیمت دلار اضافه کردند و کسی هم نفهمید»، هفته‌نامه امید، یک‌شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۷۳، شماره ۲۱۴، ص ۳-۴ 11. مجموعه آثار یادگار امام، ج2، ص670، ت 12/11/73 12. مجموعه آثار یادگار امام، ج2، ص694، ت 14/12/73 13. حتی گفته می‌شود مرگ حجت‌الاسلام و‌المسلمین توسلی در سال 86 به این خاطر بوده است. 14. مجموعه آثار یادگار امام (ره)، ج 1، ص 632. منابع مجموعه آثار یادگار امام، حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی، جلد اول، چاپ اول/ اسفند 1374، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره) مجموعه آثار یادگار امام، حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی، جلد دوم، چاپ اول/ بهار 1375، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره) نشريه پاسدار اسلام، شماره 352-351.
✅ بالاخره با همت جهادی سپاه، ایران در تولید گاز در پارس جنوبی، از قطر پیش افتاد! ◀️فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا : تکمیل پارس جنوبی توسط متخصصان ایرانی شکست مفتضحانه تحریم است. با بهره‌برداری از فازهای جدید در پارس جنوبی به آرزوی دیرینه در پیشی گرفتن از قطر در برداشت گاز از پارس جنوبی رسیده‌ایم. آمادگی داریم و درخواست می‌کنیم که به ما اجازه دهند یک پالایشگاه میعانات گازی جدید در غرب فاز ١٣ ایجاد کنیم. همچنین آمادگی داریم مجتمع تولید پروپیلن و پلی پروپیلن در این منطقه احداث کنیم؛ همچنین قرارگاه با تجربیات گرانقدر خود در اجرای فازهای پارس جنوبی آمادگی دارد که فاز ١١ پارس جنوبی را در دست گرفته و این پروژه مهم را نیز اجرا کند.
آمریکای جهانی را از کشور و منطقه اخراج کردیم آمریکای داخلی را از کشور اخراج کنید تا چرخ های اقتصاد به حرکت در آید ... و گر نه آمریکای اخراج شده شبیخون خواهد زد!