eitaa logo
اَنارستــــــون
24.6هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
190 ویدیو
2 فایل
[خدا مرا برای تو انــــــار آفریده است🌱] شروط _ تبادلات 👈 @shorutAnarestun تبلیغات 👈 @TarefeAnarestun
مشاهده در ایتا
دانلود
برای گفتن حسم به وقت دیدارش شبیه بچه غزالی میان دندانم...🤕
بیا با هم حرف بزنیم مثل خورشید با گل آفتاب‌گردان تو بگویی و من دورت بگردم!
مگر یک انتظار را چقدر می‌توان کشید؟
خدا شاهد است قرار نبود شاعر شوم ولی ديدم اينجا همه چيز راحت‌تر است اينجا ميشود دستهايت را گرفت تو را بوسيد تو را داشت و فقط برایِ اينكه مردم نفهمند جایِ همه اينها نوشت : "تو"
معنی بخشیدنِ یک دل به یک لبخند چیست؟
فقط انسانهای ضعیف به اندازه‌ی امکاناتشان کار میکنند
روزی که به سوی تو دویدم، تو چه کردی...؟
دوستت دارم؛ به جای تمام کسانی که تو‌ را دیدند و گذشتند...!
شک ندارم نرسیده‌ست به گوش تو هنوز شعرهایی که تو را عاشق من خواهد کرد
ای دل! برای آن که نگیری چه می‌کنی...؟
از خزان دلگیر و از چشم انتظاری خسته‌ام رخ بده، ای اتفاقِ تازه در پاییزِ من...
پاییز بهانه‌ست که یک گوشه‌ دلِ من آتش بزند خشک و ترِ خاطره‌ها را...
نقل است که فخر علما، شیخ بهایی شد شامل لطف و کرم خاص خدایی گفتند بیا فاطمه داده است رضایت معمار حرم باش، علی کرده جدایت جا داشت بنازد به همه عالم امکان روزیِ کمی نیست حرم سازی سلطان نزدیک به اتمام حرم بود که ناگاه دیدند همه روی لب شیخ نشست آه با پوزش از آقای جهان گفت به یاران باید که کنم چند شبی ترک خراسان تا اینکه دوباره برسم خدمت آقا جز سر در این کعبه بسازید همه جا را در غیبت او گشت مهیا چه بنایی چه گنبد و گلدسته‌ی انگشت نمایی به به چه ضریح و حرم و صحن و سرایی از شوقِ طوافش دل کعبه است هوایی ناگاه چنین توصیه گردید ز خدام وقتش شده معماری سردر شود اتمام گفتند که ما اذن به این کار نداریم تا آمدن شیخ همه لحظه شماریم گفتند که از جای دگر آمده دستور فرمان امام است و پر از حکمت و منظور
پس ساخته شد سر درِ آن روضه‌ی رضوان کم داشت فقط روح الامین عرش خراسان پس شیخ بهایی ز سفر آمد و ناگاه با دیدن سردر ز دل خویش کشید آه شد غوطه ور حسرت و غم حال و هوایش تا داشت توان کرد گله از رفقایش گفتند مکدر نشو این امر امام است سرپیچی رعیت ز شهنشاه حرام است یک خادم خوش روزی این روضه‌ی اعلا دیدار نصیبش شده در عالم رویا کرده است چنین امر، به او قبله ی عالم بر شیخ پس از اینکه رساندی تو سلامم گو مرد خدا، پیرِ هنر، دست مریزاد معمار کرمخانه.ی ما، خانه‌ات آباد در خانه‌ی امید؛ تو در فکر طلسمی ما کار نداریم که آمد به چه اسمی بسپار حرم‌ را به طلسمِ کرم ما بگذار بیایند همه در حرم ما ای شیخ بِدان ما پدر هر بد و خوبیم ما طایفه ذاتا همه ستار العیوبیم ما چشم به راهیم‌ گنهکار بیاید با هر چه که آورده، خریدار بیاید باید به حرم پاک شود زائر ما تا گیرد صله‌ی تذکره‌ی کرببلا را
لطفا یکی سلام ما رو به امام مهربان برسونه...
بسم الله الرحمن الرحیم وظیفه قلب فقط خون رسانی نیست، رزق و روزی رو هم میرسونه، خوش قلب باشیم...
4_5960696398121799867.mp3
7.85M
باران، ناگهانِ ابر است اشک، ناگهانِ عشق و من، ناگهانِ توام...
همه‌ی حرف‌من این‌است، همین یک‌مصرع بهترین حسن ختام است "ابا عبدالله"
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد آقا نشد هر آنکه برایت گدا نشد
مقصود از تکلم طور از تو گفتن است موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد
روز ازل برای گلوی تو هیچ کس غیر از خدای عزّ و جل خونبها نشد
در خلقتش زمین و مکانهای محترم بسیار آفرید ولی کربلا نشد