ما گدای پسر ارشد حیدر، حسنیم پس امید همه‌‌ی ماست به مولای کریم میرود دل به همان جا که تعلق دارد میرود پشت در خانه‌ی آقای کریم #دوشنبه‌ها #السلام_علیک_یا_کریم‌آل‌عبا #ایها‌الکریم @Anarestun

دل خمره سیرترشی نیست که به بندش کنی و هفت سال بگذاری برسد و عمل بیاید، پیاز داغ است! شش دانگ حواس میخواهد! رو برگردانی جزغاله شده... #حامدعسکری @Anarestun

هر دو مخدّرند که بیچاره می‌کنند... باید به چشم‌‌هات به ندرت نگاه کرد @Anarestun

اسم این حس چیه که ازش ناراحتی ولی دلت تنگ میشه براش؟ @Anarestun

یکی گفت: مالکیت

چیه این آدمیزاد که با یه replied to story می‌تونه ذوق مرگ بشه... @Anarestun

طوری ز درد رفتنت ویران شدم، دنیام تا اطلاع ثانوی در دست تعمیر است... #مریم_صفری @Anarestun

پيراهنت را دكمه دكمه شرح خواهم داد جوری كه سعدی وا كند باب گلستانش🤤 #حسين_جنت‌مكان @Anarestun

مَرد است و قولَش! هنوز دوستَت دارم، از همان دوستَـت‌ دارم‌ های لامَـذهب! از همان دوستَت‌ دارم‌ های رسیده و آبدار! آن‌ها که دستِ راستَت میرفت پشتِ سرم، صورتَـت ناگهان میچرخید سمتَـم، چند لحظه با چشم‌هایَت وجبَـم میزدی و تا میرفتیم سمتِ حادثه‌ی بوسه، یِکـهو فرار میکردی، میخندیدی و میگفتی: طلبَـت! بنویس به‌ حساب... دوستَت‌ دارم‌ هنوز،‌ از آن‌ دوستت‌ دارم‌های‌ لعنتی! آن‌ها که میپرسیدی: ببخشید آغوش دارید؟ میگفتم چقدر؟ میگفتی به‌قدرِ یک‌عُمر عاشقی! چشم میبَـستم و آغوش باز میکردم و یک‌‌‌ عُمر منتظرِ آمدنَت میشدم، ولی تو میخندیدی و میگفتی: بنویس به‌حساب! این هم طلبَت! بنازَم چوب‌خطَت را که پُر نمیشود... مَرد است و حرفَش! دوستَت‌ دارم هنوز... من برای حساب‌کتاب با تو، هم صبرِ ایوب دارم هم عُمرِ نوح... #حامد_نیازی @Anarestun

یاٰ اَرْحَمَ الرّاٰحِمیٖن🌿

اَلْخِیْرُ فیٖ ماٰ وَقَعَ صبح شد، خیر است... @Anarestun

صبح یعنی با صدایش باز بیدارت کند خنده بر رویت زند با بوسه هشیارت کند... @Anarestun