📌#روایت_کرمان
«کاسبی یعنی این»
🌼فصل گلهای نرگس که میرسید میرفت در مسیر گلزار شهدای کرمان و گل میفروخت. حالا چند سالی بود که به قول خواهرش کاسبیاش خراب شده بود؛ نرگسها را ارزان میفروخت؛ ارزانتر از همه. خواهرش شاکی شد که چرا اینقدر ارزان میفروشی؟!
جواب داده بود: «شاید بخوان ببرن سر قبر حاجقاسم سلیمانی»
📝 راوی: محدثه اکبرپور
🥀شهید نعمتالله آچکزهی(شهدای اتباع افغانستانی)
https://eitaa.com/Andish_taSayyo
25.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 شهید آدامسفروش!
🔹 شهید نعمتالله آچکزهی، نوجوان ۱۵ سالهای که در کرمان چشم به جهان گشوده بود و در کنار درس خواندن، سفره، توپ پلاستیکی و آدامس میفروخت.
🔹 با وجود سنّ کمش، خانوادهاش ضمن نشان دادن باقیمانده آدامسهای فروخته نشدهاش به تیم مستندساز خبر فوری، از علاقهاش به خواندن اشعاری در طلب شهادت بسیار میگفتند. علاقه ویژهای نیز به سرود «سلام فرمانده» داشت و مدام آن را تکرار میکرد.
🔹 چفیه متبرک به مزار حاج قاسم و پرچم ایران را به خانه آورده بود و خیلی به آن احترام میگذاشت. شاید تعجب کنید که یک خانواده افغانستانی، اهل سنت و از قوم پشتون (همقومیت با طالبان) چرا باید این اعتقادات را داشته باشد؟ پاسخ را از زبان دایی شهید بشنوید.
#شهید_نعمتالله_آچکزهی
#شهدای_افغانستانی_کرمان
#روایت_کرمان
https://eitaa.com/Andish_taSayyo