eitaa logo
طب واندیشه_پاک(نفس عمیق)
6.3هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
101 فایل
ارتباط با ادمین کانال مشاوره فقه واحکام شرعی ومحقق دینی و مشاور سالم زیستی اسلامی 👇 @FAHIM103 لطفا در پاسخ گرفتن صبور باشید سپاسگزاریم تعامل👇 @mhoseinkhani بزنیدروی لینک👇 https://eitaa.com/joinchat/3260416003Cd4ab7b1a25
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸شکر گزاری شنبه 🌸 خدایا از اینکه برای اهدافم با رضایت و خشنودی تلاش می کنم شکر. 🌸خدایا بخاطر سلامتی ام شکر. 🌸خدایا برای خانواده و دوستانم شکر. 🌸خدای خوبم برای صبح شنبه زیبا و هفته فوق العاده ای که در پیش دارم شکر. 🌸خدای عزیزم به همه ما توفیق شکوفایی استعدادهایمان و خدمت به خلق را عطا کن . شکر خدا🌸
*🍃ختمی بسیار مجرب که از روز شنبه شروع میشه تا جمعه* 👇👇👇 *هرروز 5بارسوره ی فتخ* *🍃هر کس سوره فتح را از شنبه شروع کند و هر روز پنج بار بخواند تا روز جمعه* *🍃ودرروز جمعه سوره را 11بار بخواند* *🍃و بعد از هر نوبت خواندن سوره اذا جاء نصرالله را یک بار بخواند* *🍃و بعد از آن 11 بار این اسما اللهی را بخواند👇👇* *🍃 خدای تعالی حاجتش را به او می‌دهد🙏🙏* *🍃روی هم از شنبه تا جمعه 41مرتبه سوره فتح میشود* *این ختم بسیار مجرب است* *🍃یا مفتح فتح یامفرج فرج یا میسر یسر یامسهل سهل یا متمم تمم برحمتک یا ارحم الراحمین* ** ** @Andishypak2
✴️ شنبه 👈 12 تیر / سرطان 1400 👈 22 ذی القعده 1442👈 3 ژوئیه2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز بسیار شایسته و مبارکی است و برای امور زیر خوب است : ✅ خرید کردن. ✅فروش اجناس و کالا . ✅ و شکار و صید و دام گذاری نیک است . 👶 زایمان مناسب و نوزادش مبارک و خوش قدم و خوشبخت و محبوب بوده و زندگی پاکی دارد . ان شاءالله 🚖 مسافرت : مسافرت خوب و سودمند است . 🔭 احکام و اختیارات نجومی . 🌓 امروز قمر در برج حمل و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است : ✳️ شکار و صید و دام گذاری . ✳️ آغاز کار و شغل و افتتاح مغازه. ✳️اغاز معالجه و درمان. ✳️ ختنه کودک . ✳️ ارسال کالاهای تجاری . ✳️ خرید لوازم منزل . ✳️ و دیدار با رؤسا نیک است . 📛 ولی امور زراعی و کشاورزی. 📛و همچنین آغاز بنایی و خشت بنا نهادن خوب نیست . 👩‍❤️‍👨 حکم انعقاد نطفه و مباشرت . 👩‍❤️‍👨 امشب : ( شب یکشنبه) ، مجامعت برای سلامتی خوب است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث فقر و بی پولی است . 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری ، برای سبب قوت دل می شود . 😴😴 تعبیر خواب امشب : خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 23 سوره مبارکه " مومنون " است . و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم .... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که باور نکند یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند . و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس نمی شود) 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. ✧✾════✾✰✾════✾✧
راه هایی برای کمک به رفتارهای خشن کودک 1. از های غیر علمی دوری کنید 2. نقش خود را به خوبی ایفا کنید. یک مدل مناسب می تواند خود را کنترل و مدیریت کند. 3. پاداشی را برای رفتارهای غیر خشن در نظر بگیرید 4. خودتان الگوی خوبی برای او باشید 5. عدم مقاومت افراطی در برابر رفتارهای خشن 6. والدینی خونگرم و حامی باشید 7. به کودکان خود مهارت های رفتاری را آموخته و آنها را مدل کنید 8. جایگزین هایی را برای و عصبانیت پیدا کرده و به کودک خود بیاموزید 9. مدیریت خشم بسیار شفاف با کودک در مورد احساسات صحبت کنید. به آنها کمک کنید تا احساسات خودشان به روشی سالم و مناسب بیان کنند و تمامی راه های مناسب برای مدیریت خشم را درنظر بگیرند. 10. مهارت های خود را در تربیت آنها افزایش دهید. 11. هرگونه اضطراب و را حذف کنید 12. همواره بعد از بروز خشم به خود و فرزندتان وقت استراحتی بدهید. این کار باعث فروکش کردن عصبانیت و ایجاد آرامش می‌شود.
💠✍🏻از حضرت زین‌العابدین علیه‌السلام روایت شده که می‌فرمایند: پدرم در روز عاشورا مرا به سینه خویش چسبانید و در حالی که از زخم‌هایشان خون، فوران می‌کرد، فرمود: ای فرزند! دعایی را که فاطمه علیهاالسلام آن را به من آموخت فراگیر، او از رسول الله صلی الله علیه و آله و آن حضرت نیز از جبرئیل آنرا فرا گرفته بود تا در حوائج، مهمّات، اندوه و حوادث تلخی که بر او وارد می‌شود و پیش‌آمدهای عظیمی که رخ می‌دهد آنرا بخواند.سپس فرمود: بخوان: 🍃🍂بحَقِّ یس وَالْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَالْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ، یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ، یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ، یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ، یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا به جای «وافعل بی کذا و کذا»🍂🍃 حاجات خود را ذکر کنی. 📚دعوات، قطب‌الدین راوندے ، صفحه۵۴ @Andishypak2
🌹🍃 : 🌷🕊🌷🕊 فصل سوم..(قسمت آخر )🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین صبح روز دوشنبه سي و يكم شهريور ۱۳۵۹ بود. ابراهيم و برادرش را ديدم. مشغول اثاث كشي بودند. ســلام كردم وگفتم: امروز عصر قاســم با يك ماشــين تــداركات ميره كردستان ما هم همراهش هستيم. با تعجب پرســيد: خبريه؟! گفتم: ممكنه دوباره درگيري بشــه. جواب داد: باشه اگر شد من هم مييام. ظهر همان روز با حمله هواپيماهاي عراق جنگ شروع شد. همه در خيابان به سمت آسمان نگاه ميكردند. ســاعت ۴ عصر، سر خيابان بوديم. قاسم تشــكري با يك جيپ آهو، من هم سوار شدم. وسايل تداركاتي آمد. موقع حركت ابراهيم هم رسيد و سوار شد. گفتم: داش ابرام مگه اثاث كشي نداشتيد؟! گفت: اثاثها رو گذاشتيم خونه جديد و اومدم. روز دوم جنگ بود. قبل از ظهر با ســختي بســيار و عبــور از چندين جاده خاكي رسيديم سرپل ذهاب. هيچكس نميتوانست آنچه را ميبيند باوركند. مردم دسته دسته از شهر فرار ميكردند. از داخل شهر صداي انفجار گلوله هاي توپ و خمپاره شنيده ميشد. مانــده بوديم چه كنيم. در ورودي شــهر از يك گردنه رد شــديم. از دور بچه هاي ســپاه را ديديم كه دســت تكان ميدادند! گفتم: قاسم، بچه ها اشاره ميكنند كه سريعتر بياييد! يكدفعه ابراهيم گفت: اونجا رو! بعد سمت مقابل را نشان داد. از پشت تپه تانكهاي عراقي كاملا پيدا بود. مرتب شليك ميكردند. چند گلوله به اطراف ماشين اصابت كرد. ولي خدا را شكر به خير گذشت. از گردنه رد شديم. يكي از بچه هاي سپاه جلو آمد و گفت: شما كي هستيد!؟ من مرتب اشاره ميكردم كه نياييد، اما شما گاز ميداديد! قاسم پرسيد: اينجا چه خبره؟ فرمانده كيه؟! آن رزمنده هم جواب داد: آقاي بروجردي تو شهر پيش بچه هاست. امروز صبح عراقيها بيشتر شهر را گرفته بودند. اما با حمله بچه ها عقب رفتند.حركــت كرديم و رفتيم داخل شــهر، در يك جاي امن ماشــين را پارك كرديم. قاسم، همان جا دو ركعت نماز خواند!ابراهيم جلو رفت و باتعجب پرســيد: قاســم، اين نماز چي بود؟! قاسم همخيلي باآرامش گفت: تو كردســتان هميشــه از خدا ميخواســتم كه وقتي با دشــمنان اســلام و انقلاب ميجنگم اسير يا معلول نشــم. اما اين دفعه از خدا خواستم كه شهادت رو نصيبم كنه! ديگه تحمل دنيا رو ندارم! ابراهيــم خيلي دقيق به حرفهاي او گــوش ميكرد. بعد با هم رفتيم پيش محمد بروجردي، ايشان از قبل قاسم را ميشناخت. خيلي خوشحال شد. بعد از كمي صحبت، جائي را به ما نشان داد وگفت: دو گردان سرباز آنطرف رفتند و فرمانده ندارند. قاسم جان، برو ببين ميتوني اونها رو بياري تو شهر. با هم رفتيم. آنجا پر از ســرباز بود. همه مســلح و آماده، ولي خيلي ترسيده بودند. اصلا آمادگي چنين حملهاي را از طرف عراق نداشتند. قاسم و ابراهيم جلو رفتند و شروع به صحبت كردند. طوري با آنها حرف زدند كه خيلي از آنها غيرتي شدند. سخنان آنها باعث شد كه تقريبًا همه سربازها حركت كردند. قاسم نيروها را آرايش داد و وارد شهر شديم. شروع كرديم به سنگربندي. چند نفر از سربازها گفتند: ما توپ ۱۰۶ هم داريم. قاسم هم منطقه خوبي را پيدا كرد و نشان داد. توپها را به آنجا انتقال دادند و شروع به شليك کردند. با شــليك چند گلوله توپ، تانكهاي عراقي عقب رفتند و پشــت مواضع مستقر شدند. بچه هاي ما خيلي روحيه گرفتند. غروب روز دوم جنگ بود. قاســم خانه اي را به عنوان مقر انتخاب كرد كه به ســنگر سربازها نزديكتر باشد. بعد به من گفت: برو به ابراهيم بگو بيا دعاي توسل بخوانيم. شب چهارشنبه بود. من راه افتادم و قاسم مشغول نمازمغرب شد. هنوز زياد دور نشــده بودم كه يك گلوله خمپاره جلوي درب همان خانه منفجر شــد. گفتم: خدا رو شكر قاسم رفت تو اتاق. اما با اين حال برگشتم. ابراهيم هم كه صداي انفجار را شنيده بود سريع به طرف ما آمد. وارد اتاق شديم. چيزي كه ميديديم باورمان نميشد. يك تركش به اندازه دانه عدس از پنجره رد شده و به سينه قاسم خورده بود. قاسم در حال نماز به آرزويش رسيد! محمد بروجردي با شــنيدن اين خبر خيلي ناراحت شد. آن شب كنار پيكر قاسم، دعاي توسل را خوانديم. فردا جنازه قاسم را به سمت تهران راهي كرديم. راوی_تقی_مسگرها @mahdavieat
🌹🍃 : 🌷🕊🌷🕊 فصل چهارم..(قسمت اول )🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین هشتمين روز مهرماه با بچههاي معاونت عمليات سپاه راهي منطقه شديم. در راه در مقر سپاه همدان توقف كوتاهي کرديم. موقع اذان ظهر بود. برادر بروجردي،كه به همراه نيروهاي سپاه راهي منطقه بود را در همان مكان ملاقات كرديم. ابراهيم مشــغول گفتــن اذان بود. بچهها براي نماز آماده ميشــدند. حالت معنــوي عجيبي در بچهها ايجاد شــد. محمد بروجردي گفــت: اميرآقا، اين ابراهيم بچه كجاست؟! گفتم: بچه محل خودمونه، سمت هفده شهريور و ميدان خراسان. بــرادر بروجردي ادامــه داد: عجب صدايــي داره. يكي دو بــار تو منطقه ديدمش، جوان پر دل وجرأتيه. بعد ادامه داد: اگه تونستي بيارش پيش خودمون كرمانشاه. نماز جماعت برگزار شد و حركت كرديم. بار دوم بود كه به سرپل ذهاب ميآمديم. اصغــر وصالي نيروها را آرايش داده بود. بعــد از آن منطقه به يك ثبات و پايداري رسيد. اصغر از فرماندهان بسيار شجاع و دلاور بود. ابراهيم بسيار به او علاقه داشت. او هميشه ميگفت: چريكي بــه شــجاعت و دالوري ومديريــت اصغر نديــدهام. اصغر حتي همسرش را به جبهه آورده و با اتومبيل پيكان خودش كه شبيه انبار مهماته، به همه جبهه ها سر ميزنه. اصغر هم، چنين حالتي نسبت به ابراهيم داشت. يكبار كه قصد شناسايي و انجام عمليات داشت به ابراهيم گفت: آماده باش برويم شناسايي. اصغر وقتي از شناسايي برگشت. گفت: من قبل از انقلاب در لبنان جنگيده ام. كل درگيريهاي سال۵۸ كردســتان را در منطقه بودم، اما اين جوان با اينكه هيچكدام از دورههاي نظامي را نديده، هم بســيار ورزيده اســت هم مســائل نظامي را خيلي خوب ميفهمد. براي همين در طراحي عملياتها از ابراهيم كمك ميگرفت. آنها در يكي از حمالت، بدون دادن تلفات هشت دستگاه تانك دشمن را منهدم كردند و تعدادي از نيروهاي دشمن را اسير گرفتند. اصغر وصالي يكي از ساختمانهاي پادگان ابوذر را براي نيروهاي داوطلب و رزمنده آماده كرد و با ثبت نام و مشخصات افراد و تقسيم آنها، نظم خاصي در شهر ايجاد كرد. وقتي شهر كمي آرامش پيدا كرد، ابراهيم به همراه ديگر رزمندهها ورزش باستاني را بر پا كرد. هر روز صبح ابراهيم با يك قابلمه ضرب مي ِ گرفت و با صداي گرم خودش ميخواند. اصغر هم مياندار ورزش شده بود، اسلحه ژ3 هم شده بود ميل! با پوكه توپ وتعدادي ديگر از سلاح ها ، وسايل ورزشي را درست كرده بودند.يكــي از فرماندهــان ميگفت: آن روزها خيلي از مردم كه در شــهر مانده بودند و پرستاران بيمارستان و بچههاي رزمنده، صبحها به محل ورزش باستاني ميآمدند. ابراهيم با آن صداي رسا ميخواند و اصغر هم مياندار ورزش بود. به ايــن ترتيب آنها روح زندگــي و اميد را ايجاد ميكردند. راســتي كه ابراهيم انسان عجيبي بود. امام صادق ميفرمايد: هركار نيكي كه بندهاي انجام ميدهد در قرآن ثوابي براي آن مشخص است؛ مگر نماز شب! زيرا آنقدر پر اهميت است كه خداوند ثواب آن را معلوم نكرده و فرموده: پهلويشان از بسترها جدا ميشود و هيچكس نميداند به پاداش آنچه كرده اند چه چيزي براي آنها ذخيره كرده ام يكي دو ســاعت مانده به همان دوران كوتاه ســرپل ذهاب، ابراهيم معمولا اذان صبح بيدار ميشــد و به قصد ســر زدن به بچه ها از محل استراحت دور ميشد. اما من شــك نداشتم كه از بيداري ســحر لذت ميبرد و مشغول نماز شب ميشود. يكبار ابراهيم را ديدم. يك ساعت مانده به اذان صبح، به سختي ظرف آب تهيه كرد و براي غسل و نماز شب از آن استفاده نمود. دارد @mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🌼🌼🌼 تو باغبان وجود خود هستی هر روز سعی کن تا در باغ وجودت شکوفه های نو جوانه زنند درونت را گلستان کن ..🌻🍃 علفهای هرز باغ وجودت را مثل ; کبر، حسد، خشم، کینه، نفرت، دروغ را هرس کن .. کاری کن تا خدا در باغ وجودت راه برود و به درختان آن با نگاهش برکت و زیبایی دهد؛👌 🌼🌼🌼 از گلهای زیبای گلستان درونت مانند لبخند، عشق، مهربانی، بخشش، قدردانی و.. هر روز به دیگران هدیه کن ..🥰 شاد باش و از گرما و نورانیت قلبت،💖 دل دیگران را گرما و نور ببخش💕 هرچه دلت گرم تر ، مهربانیت بیشتر و روزگارت آبادتر ..💗 @mahdavieat
🌺بگذارید این فکر در قلبتون غوطه ور شود: این هم خواهد گذشت پس جای نگرانی نیست هیچ چیز در زندگی ابدی نیست هر چیزی تغییر میکند...🌺 🌸هر نقطه ای از زندگیت به در بسته خوردی زمزمه کن: وعنده مفاتح الغیب! لایعلمها الاهو کلید غیب دست اوست، غیر از او کسی هم نمیداند پس در کمال آرامش، فقط از او بخواه تا اجابت شوی .. و به انتخاب خداوند در مقابل دعاهایت احترام بگذار و به اعتماد کن بدان که او تنها برای بندگانش جز خیر و خوبی نمی‌خواهد. صدایش بزن👇💕 ای بخشنده هدایا ✨(یا وَاهِبَ الْهَدَایَا) ✨
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄ ⚛ 🍏پرسش: 📝•☜آیا فصد با خونگیری فرق میکند؟ 📝•☜بهترین راهکار برای درمان جوشهای صورت چیست؟ 📝•☜ازشماخواهشمندم به سوالات اینجانب به طورکامل پاسخ دهید! 🍎پاسخ: 💌⇦•بله، با توجه به روش خون گیری، با انجام فصد اخلاط فاسد و خون کثیف از بدن خارج می شود ولی با خون دادن، خون تمییز را هدیه می کنید که در این خصوص در آینده مطالبی کاملتر در سایت درج خواهد شد. 💌⇦•برای جوش صورت باید بیمار معاینه شود تا بسته به نوع جوش درمان شود. 📚کتاب پرسش‌وپاسخ حکیم دکتر روازاده
✨﷽✨ 💠امام رضا عليه‏ السلام : 🔹آشاميدن آب سرد، 🔹پس از خوردن چيز گرم 🔹و پس از خوردن شيرينى، 🔹دندان‏ها را از بين می‏برد. 📚بحار الأنوار ، جلد 62 ، صفحه 321