هدایت شده از کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
زندگی برام کوتاه تر از اونیه که بخوام صرف دشمنی کردن یا ثبت اشتباهات بکنم!
#Small_hint
#جین_ایر
غم، قانع نیست. هرچه مدارا کنی، ستیز می کند، هرچه عقب بنشینی، پیش می آید. هرچه خالی کنی، پُر می کند.هرچه بگریزی، تعقیب می کند. چون که بنشانیاش، می نشیند آرام. چون پروبال دهی او را، می پرد بسیار. غم، بیشتر خواه است و سیری ناپذیر. در طلب فضای حیاتی وسیع و سیع تر، ابزارهایی را که در دستش قرار بدهی، به کار میگیرد، می بُرد، میتراشد، سوراخ می کند، می شکند، می سوزاند، ویران می کند، و در سرزمین های تازه به دست آورده، خیمه و خرگاه بر پا م دارد.
غم، جوعِ غم دارد. می بلعد، آماس می کند و بزرگ می شود آن سان که ناگهان میبینی حتی به سراسر وجود تو قانون نیست. از تو فراتر میرود و چون آوازی یاس آفرین و دلهره انگیز، در فضای گرداگرد تو طنین می اندازد. فرزند تو افسرده میشود. تنها به خاطر آنکه تو افسردهیی. در عین حال، غم مهار شدنیست. به قدرتی که تو برای سرکوب کردنش به کار می بری، احترام می گذارد. از این قدرت می ترسد. عقب مینشیند، مچاله می شود در خود فرو میرود کوچک کوچک تر می شود، در خود فرو می رود، کوچک و کوچک تر می شود و چون لکه ابری ناچیز، در آسمان پهناور روح تو کُنج دنجی را می پذیرد، التماس میکند که
«بگذار اینجا بمانم! مرا برای روز مبادا نگه دار».
#آتش_بدون_دود
#نادر_ابراهیمی