#خاطره
فرزند_امامراحل
از خویشتن خویش، گذر باید کرد
زمانی که به اقتضای رشته تحصیلی، یکی از متون فلسفی را می خواندم، بعضی عبارات دشوار و مبهم کتاب را در مواقع مناسب با حضرت امام در میان می گذاشتم. این پرسش و پاسخ، به جلسه درس بیست دقیقه ای تبدیل شد. یک روز صبح که برای شروع درس خدمت وی رسیدم، دریافتم که وی با یک رباعی به طنز هشدارم داده است:
فاطی که فنون فلسفه می خواند
از فلسفه، فاء و لام و سین می داند
امید من آن است که با نور خدا
خود را ز حجاب فلسفه برهاند
پس از دریافت این رباعی، اصرار مجدانه من آغاز شد و درخواست ابیات دیگری کردم و چند روز بعد این بیت ها سروده شد:
فاطی! به سوی دوست، سفر باید کرد
از خویشتن خویش، گذر باید کرد
هر معرفتی که بوی هستیّ تو داد
دیوی است به ره، از آن حذر باید کرد
شهیدی که هنگام دفن در قبر خنديد
استاد قرائتی می فرمودند: در جبهه #خاطره عجيب و زيبايی را شنيدم كه شهيد دوم از خانواده ای در اهواز به هنگام دفن در قبر خنديده است. تقاضا كردم كه با خانواده این شهید دیداری داشته باشم
به خدمت پدر شهيد رسيدم داستان را پرسيدم ؟ گفت: بله اين پسرم كه #شهيد دوم است به مدّت چهار سال در جبهه بود ، تا در عمليات والفجر هشت به شهادت رسيد.
دوستانش از تمام مراحل شهادت او از سردخانه ، #غسل دادن و قبل از دفن عكس هی زيادی از او گرفتند كه همی آنها طبيعی است. ولی تا او را در قبر گذاشتيم، كفن را باز كرديم برای تلقين خواندن ، مشاهده كرديم او ميخندد
از آن حالت هم عكس گرفتند. مدتی گذشت وصيّت نامه پيدا شد. مطالعه كرديم. ديديم در ضمن مطالبِ زيادی كه نوشته است ، از خداوند خواسته كه وقتی او را داخل قبر می گذارند ، بخندد. در حقيقت خداوند #حاجت او را برآورده كرده است . نام شهید محمد رضا حقیقی است