🔴 داستان سید مهدی قوام و #زن_فاسد
🔸چند سالی بود که از مریدان سید مهدی بودم ، یک روز که از مسجد بر می گشتیم
ناگهان دیدم سید به آن طرف خیابان خیره شده،به آن طرف که نگاه کردم دیدم زنی با سر و وضع #نامناسب و ایستاده 😳
ناگهان سید به من گفت برو و به آن خانم بگو بیاید پیش من ، بگو من #مشتری اش هستم😱
از تعجب نفسم بالا نمی آمد، لرزان لرزان به سمت آن خانم رفتم...
⛔️ ادامه داستان در لینک زیر👇
http://eitaa.com/joinchat/1923940364C76f26654cc