✍🏻حاج قاسم !
میخواهم "با تو" از "بعد از تو" بگویم
که چه بر ما گذشت ...
نیمه های شب !
درست در شب زیارتی ِ اباعبدالله ،
انگار قلب ِ زمین به یکباره ایستاد !
انالله و اناالیه راجعون...
و صــــدای آقایمان پیچید
میان کائنات که :
آی اهل عالم !
سردار بزرگ اسلام ، آسمـــانی شد !
تو گویی آسمان به زمین نزول کرد
برای پای بوسی ِ تو و ارواح مطهر شهدا ،
روح بلندت را در آغوش کشیده بودند
و آقــــا به نظاره نشسته بود
این وصال ِ شیرین را ...
مردم ایران ،
یکپارچه داغدارت شدند ، چونان
رفتــن ِ پیرِ جماران در نیمه ی خرداد 68 ...
سیــه پوشیدیم و ناباورانه زمزمه کردیم :
"رفته سردار نَفـس تازه کند برگردد" !
اما خود به آنچه می گفتیم
باور نداشتیم که رفته باشی ...
چشمهایــمان بارانی
و قلبهایمان شکسته ،بر قامت ِارباًاربایت ،
به امامت ِ " تنهاترین آقا "
به نماز ایستادیـــم !
چه نمــــازی ... چه نمـــازی !!
مولای غریبمان ،
با بغض و اشک در پیشگاه ِخدایت
شهادت میداد :
" اللهم انا لا نعلم منه الا خیراً "
و تکرار میکرد و تکرار و اشک میریخت...
خدا میداند که در این لحظات
چه بردلهای ما گذشت !
گویی خدا را قسم میداد به اشکهایی که
در کنار اروند ریخته بودی ، درست مثل خودت !
دعا کرد : " اللهم رزقنا توفیق الشهادة " ...
.
آری !
نماز بود ، اما "روضه" میخواند برایت و ما
مجسّم میدیدیم "کربلایت" را ،
و صدای ناله هایمان با "آمین" درآمیخت تا خدا ،
اجابت کند این دعایمان را ...
" تو " ، کـِه بودی که امامت ،
این چنین در فراقت ، بی تاب است ؟!!
دو رکعت نماز شهادت خواندیم و
پیکرت بر شانه هایمان روان شد
و ما تشییع میکردیم وجودمان را ،
جانمان را ، سردارمان را ...
سیل عظیــــم و خروشان ِ ملت
به پاخواسته بود !
همه یکدل شده بودیم و یکصــــدا ...
وجودمان سراسر خشم و دلهایمان
آتش گرفته بود از سوختن ِ پیکرت ،
از دستِ جدا شده ی " اباالفضلـ"ــی ات !
از خاتم ِ سلیمانی ات ...
بعد ِ تو !
"حاج قاسم" تمام شد...تمام... و حالا ،
"شهید سلیمانی" آغاز شده در "مکتب سلیمانی" ،
و روح ِ بلندت
نظاره گر این رشد و تکامل است !
چقدر بچه هایمان یک شـَبه بزرگ شدنـــــد و این همان اراده ی الهییست ، که :
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد ...
در سحرگاه با صدای ملکوتی " اشهدان لااله الاالله...و أشهد أن محمداً رسول الله و أشهد أن علیاً ولی الله" پیکر ِ مطهرت ،
در دل ِزمین "جای" گرفت ،
و روح ِمطهرت در آسمان "آرام" ...
و در همان لحظه ، همرزمانت ،
پاسداران و غیورمردان ِایران ،
با رمز "یازهرا.س. " ،
هیمنه ی قاتلینت را در دنیا شکستند و پایگاهشان را در هم کوبیدند ،
تا قدرت ِ پوشالیشان ،
در مقابل قدرت الهی ِحاج قاسم "سرباز ولایت"
بر کسی پوشیده نماند ...
ما یقین داریم در لشکر "امام عصر.عج." ،
برای فرماندهی "سپاهِ قدس" ،
تا فتح ِ بیت المقدس ، باز خواهی گشت ...
ما یقین داریم باز خواهی گشت...
نصرمن الله و فتح قریب...
" به قلم #خیبری جامانده از اهالی جزیره مجنون "
#روز_میلاد_علمدار_حسین_مبارک
@Antiliberalism