باز هم انگشترش را بخشيده بود. پرسيدم «...اين يكي را به كي دادي؟» گفت «...انگشتر طلا دستش بود. نمي دانست حرام است. از دستش درآوردم. انگشتر خودم را دستش كردم.» ✍يادگاران، جلد 5 كتاب #شهيد_عبدالله_ميثمي ، ص 75 #خاکریز_شهدا 🥀🕊 @Antiliberalism

عبداللّه خیلی خوش‌ صحبت بود... بی‌لبخند😊 دیده نمی شد. می گفت: از صبح ڪـہ از خواب بیدار مــے‌شوید اگـہ به همـہ لبخند بزنید و آن‌ها را شاد💖😍 ڪنید برایتان حسنـہ✨ نوشته مـےشود. آشنا که می دید صورتش پر از خنده می‌شد پیشانی‌اش را می‌بوسید تا وقتی ایستاده‌بود و حال‌و‌احوال می‌کرد... دستش را رها نمی کرد... #شهید_عبداللّه_میثمی #شهیدانه🕊🕊 @AntiLiberalism

می‌گفت: در بین ملت ما ساده‌لوحانی هستند که ذره‌ای عقل در مغزشان نیست؛ می گویند چه خوب است ایران کوتاه بیاید و این آتش را بخواباند و یک آبی روی آتش بریزد. فکر می کنند با کوتاه آمدن ایران، مسئله حل می شود. ما آمریکا را شناخته ایم. هر زمانی که شما ایرانی ها کوتاه آمدید و دیدید دشمنان ما تواضع می کنند، بترسید. گاو که بعد از شاخ زدن کمی عقب می‌رود، فکر می‌کنید پشیمان شده است، اما عقب که می‌رود، خیلی محکم‌تر می‌زند. هر زمانی که دیدید ظالم، عقب‌نشینی کرد، بدانید برای شاخ زدنِ محکم‌تر آماده شده است. #شهید_عبدالله_میثمی #انتقام_ملی #شهیدانه🕊🕊 @AntiLiberalism ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌