Anti_liberal🚩
•✵𖣔✨⊱سـلامبࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵• #پارت158 برخورد صحیح راننــده اصلا فكر نميكرد ما اينگونه برخورد كن
︎
•✵𖣔✨⊱سـلامبࢪابراهیـم⊰✨ 𖣔✵•
#پارت159
ماجرای مار
ســاعت ده شب بود. تو كوچه فوتبال بازی ميكرديم. اسم آقا ابراهيم را از
بچههای محل شنيده بودم، اما برخوردی با او نداشتم.
مشغول بازی بوديم. ديدم از سر كوچه شخصی با عصای۱ زير بغل به سمت
ما میآيد. از محاسن بلند و پای مجروحش فهميدم خودش است!
كنار كوچه ايســتاد و بازی ما را تماشا كرد. يكی از بچهها پرسيد: آقا ابرام
بازی ميكنی؟
گفت: من كه با اين پا نميتونم، اما اگه بخواهيد تو دروازه ميايستم.
بازی من خيلی خوب بود. اما هر كاری كردم نتوانســتم به او گل بزنم! مثل حرفهايها بازی ميكرد.
نيم ســاعت بعد، وقتی توپ زير پايش بود گفت: بچهها فكر نميكنيد الان
دير وقته، مردم ميخوان بخوابن!
تــوپ و دروازهها را جمع كرديم. بعد هم نشســتيم دور آقا ابراهيم. بچهها
گفتند: اگه ميشه از خاطرات جبهه تعريف كنيد.
آن شــب خاطره عجيبی شنيدم كه هيچ وقت فراموش نميكنم. آقا ابراهيم ميگفت:
در منطقه غرب با جواد افراســيابی رفته بوديم شناســائی. نيمه شب بود و ما
نزديك سنگرهای عراقی مخفی شده بوديم.
راوی: مهدي عموزاده
زنـدگۍنامھشهیـدابࢪاهیمهادۍ💜✨
@Antiliberalism