Anti_liberal🚩
- - - ꧁بر مــــدار عشـــ♡ــــق꧂ - - - ✨❤️|| 📍[#پارت_سی_و_یکم] منوچهر ماهی سه روز شیمی درمانی میشد،
- - - ꧁بر مــــدار عشـــ♡ــــق꧂ - - -
✨❤️||
📍[#پارت_سی_و_دوم]
خواب دیده بود، خیس عرق شده بود، خواب دیده بود چل چراغ محل را بلند کرد.
- چل چراغ سنگین بود،استخوان هام می شکست،صداے شکستنشان را می شنیدم همه ے دندان هام ریخت توے دهانم.
آشفته بود،خوابش را براے یکی از دوستانش که آمده بود ملاقاتش تعریف کرد،او برگشت گفت: تعبیرش این است که شما از راهتان برگشته اید،پشت کرده اید به اعتقاداتتان.
آن روزها خیلی ها به ما ایراد می گرفتند حتی تهمت می زدند،چون ریش هاے منوچهر به خاطر شیمی درمانی ریخته بود و من براے این که بتوانم زیر بغل هایش را بگیرم و راه برود،چادر را می گذاشتم کنار، نمی توانستم ببینم این طورے زجر بکشد،تلفن زدم به کسی که تعبیر خواب می دانست،خواب را که شنید دگرگون شد، به شهادت تعبیرش کرد،شهادتی که سختی های زیادی دارد.
حالا ما خوشحال بودیم،منوچهر خوب شده،سر حال بود بعد از ظهر ها می رفت بیرون قدم میزد،روز هاے اول پشت سرش راه می افتادم،دورادور مراقب بودم زمین نخورد،می دانستم حساس است،می گفت: از توجهات لذت می برم تا وقتی که ببینم توے نگاهت ترحم نیست.
نگذاشته بودیم بفهمد شیمی درمانی می شود، گفته بودیم پروتئین درمانی است اما فهمید،رفته بود سینما،فیلم از کرخه تا راین را دیده بود، غروب که آمد دلخور بود، باور نمی کرد بهش دروغ گفته باشم خودش را سرزنش می کرد که حتما جورے رفتار کرده ام که ترسو به نظر آمده ام.
[ اما سرطان یعنی مرگ ] چیزی که دوست نداشت منوچهر بهش فکر کند دیده بود حسرت خوردنش را از شهید نشدن و حالا اگر می دانست سرطان دارد...
نمی خواست غصه بخورد، منوچهر چقدر برایش از زیبایی مرگ گفت،گفت: خدا دوستم دارد که مرگ را نشانم داده و فرصت داده تا آن روز بیشتر تسبیحش کنم و نماز بخوانم.
'🌼🌿'
#زندگینامه_شهدا
#شهید_منوچهر_مدق
@Antiliberalism