خیلی بیشتر از اندازه ای که باید، نوشته ایم و گفته ایم از عنصر #نفوذ...!
سال هاست که جبهه ی انقلاب که هیچ، کل انقلاب اسلامی مان، چپ و راست ِ عنصر نفوذ می شود، گوشه ی رینگ!
نه اینکه دستش بسته باشد و پایش علیل، نه.
مشکل اینجاست که فن نمی داند این انقلاب و انقلابیونش.
بلدها هم هر چه فریاد می زنند و می نویسند و می خوانند، نمی رود در این گوش آهنین!
انقلابمان در گفتمان ایستادگی دربرابر استکبار، آنچنان بود که جهانی متحد را زمینگیر کرد و یک وجب خاک، نداد که نداد.
همین گفتمان را در دهه ی سوم عمرش، همان #عنصر_نفوذ، در همین سعدآباد خودمان، به خاکبوسی چشم آبی ها انداخت!!!
گفتمان اقتصادی اش هم که قراربود "مقاومتی، ایرانی و اسلامی" باشد را، از همان ۶۲ در نطفه خفه و ۶ برنامه ی توسعه اش را در امتداد ۵ تای قبل از انقلاب، طبق همان برنامه "وابسته سازی" به پیش برد.
عنصر نفوذ، از همان روزهای خونین ۴۲ شاید هم ۳۲ و حتی شاید قبل تر، انگلانه به هر سوراخی که دید، خزید! هر جایی که قدرتی بود و شکافی بود، زاویه ای بود و اختلافی بود، "پیرانه سر" شد و مهربانانه، لباس میش بر تن کرد.
خلاصه که به همتش، آن چه امروز از انقلابمان مانده، چهره ای نیمه استحاله و زخم خورده از شبه لیبرال های شکم باره است، که به زور عصای موسی ای سیدعلی و به امید "تازه و کهنه جوانان" خستگی ناپذیر رهروش، سرپا مانده و به سمت قله پیش می رود.
امروز، یا بهتر است بنویسم، "هنوز"، امیدوارانه و ملتمسانه، نه به تازه کاران احساسی که به پیران خراباتی ِ آشفته بازار رسانه و قلم، به رفقای کهنه کار بالان دیده و دود چراغ و گچ تخته خورده ی خودم می گویم؛
دست عنصر نفوذ را، رد پای کریهش را، بوی گند نفسش را در میان هجمه ها و کتک کاری های تبلیغاتی مان ببینیم و حس کنیم!
این بار دست سوداگرانِ سایه ی جنگ و "هویج و چماق"، شرمگینانه تهی است. این بار تنها امید مغرب پرستان شب زده، من و شما هستیم! که انقدر بزنیم هم را که نایمان نمانَد و جانمان به لب آید! آنگاه آنها می مانند و میدانی بی رقیب و ...!
زمان، زمانه ی خیز #انقلاب_سوم است. زمان را نسوزانیم!
کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات
جهت عضویت👇
ایتا 👇
https://eitaa.com/Antishobhe
سروش👇
https://sapp.ir/.antishobhe
تلگرام👇
http://telegram.me/Aliomidiani