eitaa logo
کانال آنتی‌شبهه
6.1هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
50 فایل
کانال آنتی شبهه در تلگرام: @Antishobheh گروه آنتی شبهه ایتا https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 شرایط تبلیغات: https://eitaa.com/sharayet_tabadolatema تبادل نداریم❌❌ انتقاد پیشنهاد: @marka18385
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ☑️توسل از نگاه اهل سنت 🔵🔴 با مراجعه به کتب علماء این نکته به خوبی روشن می شود که بزرگان و علماء اهل سنت حتی خلیفه دوم عملاً برای حل شدن مشکلات، توسل می جسته و این دلیل بر جواز توسل از دیدگاه آنها بوده است و تا قرن هشتم هیچ یک از علماء اهل سنت، با توسل مخالفتی ابراز نکرده اند.❗️ 💠در اینجا به بخش هایی از نظرات علمای اهل سنت در این زمینه اشاره می شود: 1⃣. از علمای اهل سنت متوفای 597 هجری قمری قبل از ابن تیمیه در مورد جواز توسل به پیامبر (ص) در کتاب معروفش به نام «الوفاء فی فضائل المصطفی» فصلی را باز کرده و در بابی تحت عنوان «التوسل بالنبی» احادیث و اقوال زیادی را ذکر کرده که نشان دهنده جواز توسل از نظر او است.[3] 2⃣ بغدادی (متوفای 463 ق) در کتاب معروفش به نام تاریخ بغداد از ابن علی خلال که شیخ حنابله است، در جواز توسل نقل می کند،"... هرگاه کار مهمی برایم پیش می آمد به جانب قبر موسی ابن جعفر (ع) می رفتم و به آن حضرت متوسل می شدم کار بر من آسان می شد و مشکلاتم حل می شد."[4] 3⃣ در کتاب الصواعق المحرقه در جواز می نویسد: امام شافعی (متوفای 204) توسل را قبول داشته و آن را جایز می داند و در سیره عملی خودش هم این کار را انجام می داد و شعری را از امام شافعی در جواز توسل نقل می کند که گفته است: آل النبی ذریعتی و هم الیه وسیلتی ارجوا بهم اعطی غداً بیدی الیمین صحیفتی یعنی خاندان پیامبر (ص) وسیله من به سوی خدا هستند و به وسیله آنها امید دارم که نامه عملم به دست راستم داده شود.[5] 4⃣. نمونه دیگر از سیره عملی بزرگان اهل سنت، در توسل، مطلب تاریخی است که در صحیح نقل شده به این مضمون: عمر ابن خطاب خلیفه دوم در مواقع قحطی و خشکسالی به عباس ابن عبدالمطلب متوسل می شد و می گفت: پروردگارا ما در گذشته به پیامبرت متوسل می شدیم و تو رحمت خود را می فرستادی، اکنون به عموی پیامبرت متوسل می شویم تا تو رحمت را بر ما بفرستی.[6] 5⃣ از علمای بزرگ اهل سنت است که در سال 207 به دنیا آمد. او نیز از جمله کسانی است که را جایز می دانسته، بلکه خود نیز به این سیره عمل می کرده است. از جمله آن موارد این است که می گوید: زمانی که در طوس بودم هر مشکلی برایم رخ می داد به زیارت قبر علی ابن موسی الرضا (ع) می رفتم و با توسل به او دعا می کردم و مشکلم حل می شد.[7] 6⃣. از علمای بزرگ اهل سنت متوفای 458 در جواز توسل به پیامبر (ص) در زمان حیات و بعد از آن روایات زیادی را نقل می کند. از جمله این که در زمان خلافت عمر ابن خطاب مردم دچار قحطی شدند، بلال ابن حارث از اصحاب پیامبر به قبر پیامبر (ص) جست و طلب باران کرد.[8] 7⃣. وقتی منصور نحوه زیارت پیامبر (ص) را از مفتی مدینه امام مالک می پرسد، او جواب می دهد که پیامبر وسیله تو می باشد و می توانی به او متوسل شوی.[9] بنابراین معلوم می شود امام مالک قائل به جواز توسل به پیامبر (ص) بوده است. 8⃣ گرچه بعد از ابن تیمیه بوده ولی در کتاب معروفش وفاء الوفاء تصریح می کند که توسل به پیامبر (ص) در هر حالی جایز و سیره گذشتگان می باشد.[10] 9⃣.ابن داوود شاذلی در کتاب "البیان و الاختصار" قائل به جواز توسل شده است، و عالمان و صالحان به پیامبر اکرم (ص) را نقل کرده است.[11] . 🔟 در بین اهل سنت توسل به علما و بزرگان رواج داشته است. از جمله این که ابن جوزی در کتاب احمد حنبل به نقل از عبدالله ابن موسی می نویسد:" من و پدرم به زیارت قبر احمد می رفتیم و به او می شدیم تا حاجت مان برآورده شود."[12] 📚[3]آئین وهابیت، ص 173. [4]الخطیب البغدادی، احمد ابن علی، تاریخ بغداد، ج 1، ص 120، چاپ دوم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1425. [5]احمد ابن محمد معروف به ابن حجر الهیثمی، صواعق المعرقه، ص 178، چاپ اول، بیروت، مؤسسه الرسالة 1417. [6]البخاری، محمد ابن اسماعیل، صحیح الخباری، ج 2، ص 34، چاپ دوم، بیروت، دارالکتب العلمیه و عبدالکریم جوزی، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج 3، ص 11، چاپ مصر. [7]ابن ابی حاتم، محمد بن حبان بن احمد، الثقات، ج 8، ص 456، چاپ اول، مطبوعات دائرة المعارف العثمانیة، 1402. [8]متقی الهندی، علی ابن حسام الدین، کنز العمال، ج 2، ص 385، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1419. [9]السمهودی علی ابن احمد ، وفاء الوفاء، ج 2، ص 1376، چاپ چهارم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1404. [10]السمهودی علی ابن احمد ، وفاء الوفاء، ج 2، ص 1371، چاپ چهارم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1404. [11] سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، ص 174. [12]قنبری، روح الله، چهل شبهه بر ضد شیعه و پاسخ های الغدیر، ص 97، انتشارات هنارس، چاپ اول، قم. ✅با آنتی شبهه آگاهانه بپذیریم👇 @Antishobheh
﷽ ♦️سوال چرا رسول خدا خالد بن وليد را با وجود آنكه عده ای از مسلمانان قبيله جذيمه را كشته بود كيفر نداد و نکرد آیا این عمل خلاف عدالت نبود؟؟ ❇️پاسخ @Antishobheh 👌خالد بن وليد، به فرماندهى گردانى براى دعوت قبيله «جذيمة بن عامر» به اسلام و شكستن بت «عزى» رهسپار سرزمين آنان شد. پيامبر به او دستور داد كه خونى را نريزد و از در جنگ وارد نشود و «عبد الرحمان بن عوف» را وى قرار داد. ❕در دوران جاهليت، قبيله «بنى جذيمه» عموى خالد و پدر عبد الرحمان را هنگام بازگشت از «» كشته و اموال آن‏ها را به غارت برده بودند و «خالد» كينه آنان را در دل داشت. وقتى با جمعيت «بنى جذيمه» روبه‏ رو گرديد، همه آن‏ها را مسلح و آماده دفاع يافت. فرمانده گردان فرياد كشيد كه اسلحه را به زمين بگذاريد، زيرا دوران بت پرستى سپرى گرديده و «أم القرى» سقوط كرده و همه مردم تسليم سپاه اسلام شده‏ اند. سران قبيله نظر دادند كه اسلحه را تحويل داده و تسليم ارتش اسلام شوند. 👌يك نفر از آن ميان با ذكاوت خاصى دريافت كه فرمانده لشكر سوء قصد دارد و به سران چنين گفت: نتيجه تسليم، اسارت و بدنبال آن مرگ است. سرانجام، نظر سران به مرحله اجرا گذاشته شد و سلاح‏ها را به سربازان اسلام تحويل دادند. در اين هنگام، فرمانده گردان با كمال ناجوان‏مردى و برخلاف دستور صريح اسلام، فرمان داد كه دست‏هاى مردان قبيله را از پشت ببندند و همه را بازداشت كنند. سپس سحرگاهان گروهى از آنان به فرمان خالد اعدام و دسته‏ اى آزاد شدند. 📚فروغ ابدیت ص825 ❕وقتى خبر جنايت هول‏انگيز «خالد» به گوش پيامبر رسيد، سخت ناراحت شد. و دیگران نقل می کنند ؛ « ابن عمر می گوید پیامبر خالد بن ولید را به سوی بنی جذیمه فرستاد . آنها نمی توانستند بگویند گفتند صبانا ، خالد شروع به کشتار و اسیر گرفتن کرد و به هر یک از ما اسیری داد و گفت اسیر خود را بکشید ، من گفتم به خدا قسم اسیر خود را نمی کشم ، و یاران من نیز هیچکدام نباید اسیر خود را بکشند ، موضوع را با پیامبر در میان گذاشتیم پیامبر دو بار فرمود ؛ « خدایا من از آنچه خالد انجام داد به سوی تو پناه می برم » 📚صحیح بخاری ج4 ص122 📚سنن نسائی ج8 ص250 ❕پیامبر گرامی فورا به على عليه السّلام مأموريت داد كه به ميان قبيله مزبور برود و خسارت جنگ و ‏بهاى افراد را بپردازد. على در اجراى دستور پيامبر به قدرى دقت به خرج داد كه حتى قيمت ظرف چوبى را كه سگان قبيله در آن آب مى ‏خوردند و در برخورد خالد شكسته بود، پرداخت. 📚سیره ابن هشام ج2 ص430 👌سپس همه سران مصيبت ‏زده را خواست و گفت: آيا تمام خسارات جنگ و خون‏بهاى افراد بى‏ گناه به طور دقيق پرداخت شد؟ همگى گفتند: بلى. سپس على عليه السّلام به خاطر اين‏كه امكان داشت ضررهايى بر آن‏ها وارد شده باشد از آن‏كه آنان آگاهى نداشته باشند، مبلغى اضافى پرداخت و به مكه بازگشت و گزارش كار خود را به پيامبر داد. پيامبر عمل وى را تحسين كرد و سپس برخاست و رو به قبله ايستاد و دست‏هاى خود را بالا برد و با حالت استغاثه گفت: خدايا تو آگاهى كه من از جنايت «خالد» بيزارم و من هرگز به او دستور جنگ نداده بودم. 📚سیره ابن هشام ج2 ص430 📚تاریخ طبری ج2 ص164 👌امير مؤمنان جبران خسارت ضررهاى معنوى و روحى را نيز در نظر گرفت. از اين رو، را به كسانى كه از حمله‏ هاى خالد ترسيده بودند پرداخت و از آنان دلجويى كرد. وقتى پيامبر از اين روش عادلانه امير مؤمنان آگاه شد، فرمود: على! من اين كار شما را با شترانى زياد و سرخ مو عوض نمى‏كنم. 📚الخصال ج2 ص125 ❕بی شک عمل پیامبر برای جبران خسارت ، از این جهت بود که قبیله مذکور تازه به اسلام گرویده بودند و اگر جبران خسارت صورت نمی گرفت نه تنها آنان بر باقی نمی مانند ، بلکه از آنجایی که خالد را فرستاده پیامبر می دانستند، با پیامبر گرامی وارد نبرد و کشمکش می شدند ، اما پیامبر با این عمل هم مصائب آنان را تسکین داد و هم دید آنان را نسبت به اسلام مثبت کرد و هم خود را از عمل خالد ابراز داشت ‌. ❔اما این که چرا پیامبر گرامی در برابر این عمل خالد را قصاص نکرد پاسخ روشنی دارد . 👌بخشيدن خون مقتول و يا قصاص قاتل ، در اختيار ولی مقتول است و هيچ كس حتی پيامبر خدا و يا هر ديگری ، حق بخشيدن خون را ندارند و اگر صاحب خون بخواهد قاتل را قصاص نمايد ، حاكم اسلامی وظيفه دارد كه قاتل را قصاص و حكم اسلامی را اجرا نمايد ؛ اما اگر صاحب خون قصد كشتن نداشته باشد و بخواهد با گرفتن ديه ، از كشتن قاتل بگذرد ، حاكم اسلامی طبق نظر ولی دم عمل خواهد كرد. قبیله بنی جذیمه با گرفتن خسارت و خون بهاء از خالد گذشتند و دیگر خواهان قصاص او نبودند . ✅با آنتی شبهه آگاهانه بپذیریم👇 @Antishobheh
تناقضات و آثار غیر منطقیِ زیادی دیده میشود که اصل مطلب را به کل زیر سؤال می‌برد!❗️ 🔺برای مثال ابن اسحاق روایت را چنین نقل می‌کند که پیامبر و اصحاب افراد بنی قریظه را به مدینه آورده و در دو خانه قرار دادند ! ⁉️اگر تمام این افراد را حدوداً هزار تا هزار و دویست نفر بدانیم، چطور میشود چنین تعدادی را در دو خانه جای داد؟ آنهم خانه های گلیِ و ساده‌ی آن زمان که بسیار کوچک و محقر بود!👇👇 📌هم چنین ابن اسحاق می‌گوید که افراد بنی قریظه وسط بازار مدینه اعدام شدند! 👈مگر مسلمانان در اطراف مدینه خندق پنج کیلومتری نداشتند؟! کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که هفتصد نفر را به جای گردن زدن در چنین خندق عظیمی، در کف بازار شهر اعدام کنند؟! 🔺و اما نکته‌ی عجیب‌تر، می‌گوید که با محاصره‌ی افراد بنی قریظه توسط مسلمانان، شبانگاه بزرگان دور هم جمع شدند و برای همفکری باهم گفت و گو کردند. 👈حال سؤال ما این است، دقیقاً چه کسی این وسط، اخبار را از این جلسه‌ی سرّی و محرمانه به بیرون برده تا به گوش ابن اسحاق برسد، در حالی که تمام این افراد فردای آن روز کشته شدند؟!⁉️ 🔹👈تصور کنید که یک مورخی می‌خواهد من باب جنگ میان آمریکا و ویتنام موضوعی نقل کند. او چنین می‌گوید که سیاست مداران ویتنام در یک جلسه‌ی سرّی چنین تصمیم گرفتند و.... خب این سؤال پیش می‌آید که این مورخ چطور توانسته این موضوع را بفهمد؟! توسط چه کسی؟ خودش که حضور نداشته، جلسه هم که محرمانه بوده، پس او خبر را از چه کسی گرفته است؟!❗️ چاره ای ندارد جز اینکه یک راویِ مشخصی معرفی کند. فلذا ابن اسحاق می‌بایست یک روایِ مشخصی معرفی می‌کرد. جالب‌تر از همه این بود که خود ابن اسحاق می‌گوید تمام بزرگان این مجلس سرّی روز بعد گردن زده شدند! پس جریان این دورهمیِ محرمانه را کدام مسلمانی دیده و دیالوگ ها را لو داده، الله اعلم! ☹️ تناقض پشت تناقض...! ☑️پس نتیجه ای که گرفته میشود این است که این واقعه نه تنها سندیت درست و حسابی نداشته، بلکه متن روایت هم بسیار غیر منطقی بوده و پر از تناقض است...! اما با این وجود بدون شک بنی قریظه‌ ای بوده و جنگی رخ داده است و اعدامی هم به حق صورت گرفته است و این قابل انکار نمی‌باشد. اما اینکه جزئیات ماجرا چه بوده و چه در این میان گذشته، طبیعتاً نمی‌توان با قاطعیت نظر داد و تعیین و تکلیف کرد. 🔺اما عقلانی ترین و منطقی ترین روایتی مه در این خصوص وجود دارد، کتاب "اموال" ابن زنجویه می‌باشد که تعداد کشته شدگان بنی قریظه را ۴۰ نفر اعلام کرده است. 🔺یعنی صرفاً چهل تن از مردان بنی قریظه به جرم خیانت بزرگشان اعدام شدند. همچون نطامیان و حمل کنندگان سلاح و... همچنین در یک حدیثی از در این باره نقل می‌کند که: «تنها جنگ جویان بنی قریظه در آن حادثه کشته شدند.» 👇 رواه بن زنجويه في كتابه الأموال حيث قال ”ثنا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ صَالِحٍ،حَدَّثَنِي اللَّيْثُ بْنُ سَعْدٍ،حَدَّثَنِي عُقَيْلٌ،عَنِ ابْنِ شِهَابٍ،أَنّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ”غَدَا إِلَى بَنِي قُرَيْظَةَ،فَحَاصَرَهُمْ حَتَّى نَزَلُوا عَلَى حُكْمِ سَعْدِ بْنِ مُعَاذٍ،فَقَضَى بِأَنْ يُقْتَلَ رِجَالُهُمْ،وَتُقْسَمَ ذَرَارِيُّهُمْ وَأَمْوَالُهُمْ،فَقُتِلَ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ أَرْبَعُونَ رَجُلا،إِلا عَمْرَو بْنَ سَعْدٍ. می‌بینید که ملحدین و مجازی، هرگز به این روایات اشاره نمی‌کنند و تنها آن حوادث و روایات موجود در کتب تاریخی که به نفع عقاید الحادیشان بوده و به مزاجشان خوش بیاید را میپذیرند و نقل میکنند، اما ما بقی همه را دروغ و خرافات و توهم میدانند. اهمیتی هم ندارد که نویسنده و گوینده‌ی همه‌ی آنها یک شخص واحد است فقط مهم این هست که خرد یک ملحد و عاطعیثط به او چه دستوری میدهد! این است منطق الحادیون... اما چند نکته: 🔻۱. کشته شدن اسرا، هم با سیره ی پیامبر اسلام (ص) و هم با مبانی دین اسلام مبنی بر عطوفت ورزی با اسیران، منافات دارد. لذا درست نیست. 🔻۲. آمار کشته شدگان از ۴۰ تن تا ۱۴۰۰ تن، متفاوت است. بر همین اساس، آمار مبالغه آمیز به دلایل متعدد، قابل قبول به نظر نمی رسد. اگر آیات قرآن ملاک باشد، در ماجرای خیانت و پیمان شکنی بنی قریظه، تنها مردان جنگی این قبیله کشته شدند و مابقی به اسارت گرفته شدند. 🔻۳. سعد بن معاذ، توسط خود یهودیان به داوری انتخاب شده بود و همین داوری با نظر پیامبر اسلام، موافقت داشت. 🔻۴. سند ادعایی که به پیامبر اسلام (ص) نسبت داده شده کجاست؟ طبق برخی روایات، ریحانه دختر زید بن عمرو، پس از کشته شدن همسرش و پس از آزاد شدن وی از اسارت، با میل خود به ازدواج پیامبر درآمد. ✅با آنتی شبهه آگاهانه بپذیریم👇 @Antishobheh