#شبهه84
🔴 فسیل بازمانده از نسل هارون الرشید خلیفه جائر عباسی، بنیانگذار نظام حاکم بر ایران را «بی دین» خواند
احمد علم الهدی، فسیل بازمانده از نسل هارون الرشید خلیفه جائر عباسی گفت: جریان درویشی با هیچ معیاری از معیارهای مذهب و دین و معیارهای عرفای حق سازگار نیست؛ این انحراف است و دکانی است که دشمن درست کرده است!
علم الهدی که به «کرگدن نظام» مشهور شده، در حالی به جریان درویشی حمله کرد و آن را یک «جریان منحرف از دین و عرفان» دانست که آیتالله خمینی بنیانگذار نظام حاکم بر ایران، بارها ارادت خود را به جریان درویشی و عرفانی ابراز کرده و خود را در اشعار مختلف درویش نامیده است.
آیتالله خمینی وقتی در فروردین سال ۱۳۵۸ سوره حمد را تفسیر کرد، سه تفسیر که هر سه مربوط به عرفا میباشد، را معرفی میکند که عبارتند از؛ تفسیر شیخ محیی الدین عربی، عبدالرزاق کاشانی، حاج ملا سلطان محمد گنابادی ملقب به سلطان علیشاه که یکی از اقطاب سلسله دراویش نعمت اللهی بوده است.
وی همچنین در نامهای که در سال ۱۳۶۷ به گورباچف مینویسد از شیخ محی الدین عربی، شیخ شهاب الدین سهرودی و ملاصدرای شیرازی نام برده و پیشنهاد میکند که برای شناخت اسلام راستین آثار این عرفا را مطالعه کنند.
علم الهدی در سیرک نمایش جمعه مورخ چهارم اسفند ۱۳۹۶ در مشهد با حمله به جریان درویشی گفت: مسئله درویشی و درویش بازی یک اندیشه نیست و هیچ کجایش عرفان نیست؛ این انحراف است و دکانی است که دشمن درست کرده است و تمام فرقههای درویش بازی در کشور ما پس از تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی، درست شد. انگلیسیها مسئله انحراف را در این زمان از طریق گیس و سبیل و درویش بازی راه انداختند و حامی آنها در طول تاریخ گذشته نظام ستمشاهی، رجال سیاسی دست نشانده انگلیس و بعد آمریکا بودند.
این بازمانده فسیل نسل هارون الرشید ادعا کرد: جریان درویشی با هیچ معیاری از معیارهای مذهب و دین و معیارهای عرفای حق سازگار نیست، سبیل کلفت و گیس کجای دین ماست؟ این جریان جاسوسی دشمن است؛ عدهای عناصر آگاه نیز که دنبال دین بی دردسر هستند دنبال اینها هستند، یعنی میخواهند همه چیز را با یک یاعلی مصالحه کنند و دینی داشته باشند که حلال و حرام نداشته باشد.
ناظران معتقدند دین احمد علم الهدی مبتنی بر قرآنی است که در آن آیاتی ناظر بر شرکت در «سیرک فرمایشی ۲۲ بهمن» را عبادت میداند!
🔆🔆پاسخ:🔆
🔵 نویسنده که یا خود از اعضای اصلی جریان درویشی است و یا از طرفداران متعصب آنان است، هرچه از دهانش بیرون آمده به آیت الله علم الهدی نسبت داده که این روش افراد بی منطق و کم سواد است که به جای بحث علمی و منطقی به فحش و دشنام روی می آوردند.
❗️اما نویسنده در خلال فحاشی هایش چند شبهه را مطرح کرده که به آنها پاسخ میدهیم.
✅ اولین شبهه مربوط به تفسیر امام خمینی (ره) از سوره ی حمد است که در آنجا امام از چند نفر یاد کرده اند.
جمله ی حضرت امام در تفسیر سوره ی حمد که دراویش از آن سوء استفاده ها نموده اند این است که ایشان می فرمایند: «عرفائی که در طول این چند قرن آمده و تفسیر کرده اند نظیر محیی الدین در بعضی از کتابهایش، عبدالرزاق کاشانی در تأویلات، ملاسلطانعلی در تفسیر، اینها که طریقشان، طریقه معارف بوده است بعضی شان در آن فنی که داشته اند خوب نوشته اند، لکن قرآن عبارت از آن نیست که آنها نوشته اند.»
👈 اولا در متن صحبت های حضرت امام نام تفاسیری از شیعه و سنی آورده شده است که همین ثابت می کند ایشان در مسیر شروع تفسیر سوره ی حمد، تفاسیر متعددی را دیده اند و البته این کار تأیید صاحبان تفاسیر نیست.
👈 درثانی اگر جمله ی « لکن قرآن عبارت از آن نیست که آنان نوشته اند» را در نظر بگیریم متوجه می شویم که دیدگاه عرفانی حضرت امام (ره) ورای نظراتی است که امثال ملاسلطان ارائه کرده اند و حتی تفسیر امثال ایشان را تفسیر قرآن نمی دانند، مضافا بر اینکه آوردن اسم ملاسلطان در تفسیر سوره ی حمد، دلیل بر تأیید فرقه گنابادی نیست.
👈 ثالثاً اگر آوردن اسامی در کتب دلیل بر حقانیت آنان باشد، هر آینه می بایست نتیجه گرفت آوردن نام بسیاری از نویسندگان و علمای اهل سنت در کتب حضرت امام دلیل بر تأیید آنها می باشد!
✅ اینکه امام در نامه به گورباچف از ابن عربی، سهروردی و ملاصدرا نام برده اند چه ربطی به جریان دراویش دارد؟!
در اینکه حضرت امام فرقه ی صوفیه و داراویش را تأیید کرده باشند، چنین چیزی را سراغ نداریم، اتفاقا در اینجا میخواهیم اسنادی را از حضرت امام إرائه دهیم که دقیقا برعکس این ادعا است.
1⃣ حضرت امام که خودش یک شخصیت عارف و حکیم است در کتاب چهل حدیث، باب کبر، حدیث چهارم بعد از بحثی که در مورد حکیم و عارف دارند می فرمایند که: آن بیچاره ای که خود را مرشد و هادی خلائق میداند