هدایت شده از کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
42.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چونان خیالی که به واقعیت پیوسته بود، میمانست.
چه رفتنهای بیانتهایی. چه غنیمتهای سوختهای. کدام لحظات را به زندگی نزدیکتر از همیشه یافته بودی؟! مرز تخیل را کجا با حقیقت درهم آمیخته بودی؟! چقدر تمیز دادن آن دو را سخت کردهای. در حفرههای زمان زندانی شدهای؟! چه اثر بیمانندی ساختهای. در کدام کتاب، در کدام صفحه دوباره بیابمت؟! پراکنده گویی... حجم بیامان و لحظهای کلمات، مجال برایم نگذاشته.
شمعهایم را گم کردهام و تو اگر بودی، یحتمل، در دستانت، همانها که بوی یاس میدهند، مییافتمشان.
حالا خوب نیستی؛
و من هم کوچ کردهام، از خود به آفتاب. و چون شمعی در دستانم نبود، قریب به اطمینان، تعدد دفعاتی که گم شده از مسیر به یافتنت ادامه داده بودم نیز بسیار است.
با نتهای بهجا مانده، حصاری ساختهام و در بند، کشیدهام خویش را.
و حرف، حروف، و سخن تزریق میکنم. هنوز سرم را میچرخانم به سمت در. هنوز قرنیههایم دنبال کفشهایت میدوند.
#Aesthetic
#Eye_catching
#Tuneful
#روشنترین_رنگ_لحظهها
Ps:
سپاس از تو که زحمت این ویدئو را با وجود مادرانگی سختت متحمل شدی💚.