eitaa logo
آقایِ‌نُقطه.
426 دنبال‌کننده
48 عکس
11 ویدیو
0 فایل
- طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختن ! . اینجا ؟! Saved massage برآمده ز جان . کپی‌برداری صراحتا ممنوع . همون آقای گوینده ، نویسنده ، ادیتور و عکاس . کاملا بی مخاطب دردسر درست نکنید . نقطه سر خط سابق .
مشاهده در ایتا
دانلود
آنقدر خسته بود که هنگام مرگ توانی برای بستن چشم‌هایش نداشت...
چگونه می‌شود به شاخه شکسته فهماند که باد عذرخواهی کرده است؟...
و امشب ماه از من پرسید: "کجاست" آدمی که مرا با او قیاس می‌کردی؟
آدمی عجیب است، آگاهانه برای خود وابستگی به‌وجود می‌آورد و سپس از آنها رنج می‌کشد .
خیلی خسته‌ بود همین‌طور غمگین، از آن غم‌ها که به زبان نمی‌آیند .
‏می دانم که همه می روند، می دانم که همه می میرند و می دانم که غمگین شدن چیزی را تغییر نمی دهد، اما نمی توانم از رفتن ها و مرگ ها غمگین نشوم. دانستن الزامی برای توانستن نیست.
ز بس خندیدم و پنهان نمودم راز خود را؛ کسی باور ندارد در دلم ، دریای درد است :)
قبل رفتن کاش در چشمم نمی غلتید اشک، آخرین تصویرِ او در چشم هایم تار بود...
در نامه ‌ای که پس از مرگ بر بالینش یافتند، نوشته بود: نشد که اندوه را به پایان برسانم، خود را به پایان رساندم .
گُل من گاهی بد اخلاق، مغرور و کم حوصله بود اما "ماندنی" بود. این بودنش او را تبدیل به گُل من کرده بود .