eitaa logo
🇮🇷 آموزش لهجه عراقی 🇮🇶
155 دنبال‌کننده
42 عکس
7 ویدیو
3 فایل
🇮🇶 آموزش لهجه عراقی 🇮🇷 محمد سلمانیان، کارشناس ارشد مترجمی زبان عربی از دانشگاه تهران و مسلط به لهجه عراقی به عنوان زبان مادری لطفاً کانال را به دوستان علاقمند خود معرفی کنید. https://eitaa.com/Arabic_Persian_Langs ارتباط با ادمین: @amicsalman
مشاهده در ایتا
دانلود
صرف فعل مضارع «يِبَدِّل» (عوض می‌کنه): يِبَدِّل: (آقا) عوض می‌کنه يِبَدْلُون: (آقایان) عوض می‌کنن (اِ)تْبَدِّل: (خانم) عوض می‌کنه يِبَدْلَن: (خانم‌ها) عوض می‌کنن (اِ)تْبَدِّل: (آقا) عوض می‌کنی (اِ)تْبَدْلُون: (آقایان) عوض می‌کنین (اِ)تْبَدْلين: (خانم) عوض می‌کنی (اِ)تْبَدْلَن: (خانم‌ها) عوض می‌کنین أَبَدِّل: عوض می‌کنم (اِ)نْبَدِّل: عوض می‌کنیم @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
دَرِسِ ٱثْنِــين: تَحِيّات وَمُجامَلات ثَناءْ تِلْتِقي وِيَّه مْحَمَّد (اُ)وتِتْبادلِ التَّحِيّاتِ التّالِيَه وِيّاه: ثَناءْ: مَرْحَبَة. (اِ)مْحَمَّد: مَرْحَبَة. ثَناءْ: (اِ)شْلُــونَك؟ (اِ)مْحَمَّد: آني زِيــنْ، اِلْحَمْدُ لِلّٰه. وِٱنْتِي شْلُــونِچ؟ ثَناءْ: آني زِيــنَة، اِلْحَمْدُ لِلّٰه. (اِ)تْفَضَّلِ ٱسْتَريح. (اِ)مْحَمَّد: شُكْراً. ثَناءْ: اَللّٰه بِٱلْخِــير. (اِ)مْحَمَّد: اَللّٰه بِٱلْخِــير. ثَناءْ: (اِ)شْلُــونِ ٱلْأَهَل؟ (اِ)مْحَمَّد: زِيــنين، اِلْحَمْدُ لِلّٰه. (اِ)شْلُــونْ وِلْدِچ؟ ثَناءْ: (اِ)بْخِــير، نِشْكُرَ ٱللَّه. (اِ)مْحَمَّد: عَنْ إِذْنِچ. ثَناءْ: (اِ)تْفَضَّل. (اِ)مْحَمَّد: مَعَ ٱلسَّلامَة. ثَناءْ: مَعَ ٱلسَّلامَة. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
🇮🇷 آموزش لهجه عراقی 🇮🇶
دَرِسِ ٱثْنِــين: تَحِيّات وَمُجامَلات ثَناءْ تِلْتِقي وِيَّه مْحَمَّد (اُ)وتِتْبادلِ التَّحِيّاتِ
چند نکته: ۱. «ٱ» الف وصله و ناخوانا، اون رو با «اُ» اشتباه نگیرید. ۲. خوندن حروف داخل پرانتز، اختیاریه. ۳. حروفی که به صورت کشیده نوشته شده‌ن (مثل حرف «ل» در «شلُــونك») دارای «اماله» هستند، یعنی باید اونها رو با حرف کوتاهشون به صورت کشیده تلفظ کنید. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
🇮🇷 آموزش لهجه عراقی 🇮🇶
دَرِسِ ٱثْنِــين: تَحِيّات وَمُجامَلات ثَناءْ تِلْتِقي وِيَّه مْحَمَّد (اُ)وتِتْبادلِ التَّحِيّاتِ
ثنا با محمد ملاقات می‌کنه و احوالپرسی زیر رو با اون انجام میده: ثنا: خوش اومدی (سلام). محمد: خوش اومدی (سلام). ثنا: چطوری؟ محمد: خوبم، خدا رو شکر. تو چطوری؟ ثنا: خوبم، خدا رو شکر. بفرما بشین. محمد: ممنون. ثنا: (روزگارت) پرخیر و برکت باشه. محمد: تو هم همینطور. ثنا: خانواده چطورن؟ محمد: خوبن، خدا رو شکر. بچه‌هات چطورن؟ ثنا: خوبن، خدا رو شاکریم. محمد: با اجازه‌ت. ثنا: بفرما. محمد: خداحافظ. ثنا:‌ خداحافظ. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
سلامٌ عَلَيكُم. أَسعَدَ اللهْ أَيّامْكُم. كُِلْ سَنَه وْكُِلْ عامْ وِٱنْتُوا بْأَلِفْ خِــير. 🌹 عيدْكُمُ مْبارَك. سلام بر شما. روزگارتان به نیکی. هر ساله (همیشه) قرین هزاران خوبی و خوشی باشید. 🌹 عیدتون مبارک. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با واژه‌های لهجه عراقی «حَلْقوم»: معادل این اصطلاح در زبان فارسی، «راحت الحلقوم‍»‍ه. بله، حتما متوجه شدید؛ همون شیرینی‌ای که با نشاسته، شکر، گلاب و... تهیه میشه و در آخر برای اینکه تکه‌هاش به هم نچسبن، روش پودر نشاسته می‌ریزن. در لهجه عراقی به این شیرینی، «حَلقوم» میگن. مثال: «عَمِّي! هاذَ الْحَلْقومْ بِــيشِ الْكِــيلو؟»: «آقا! این راحت‌الحلقوما کیلویی چنده؟». @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با اصطلاحات لهجه عراقی خطاب به یه خانم: «(اِ)شْلُــونِچ؟»: چطوری؟ «إِنْتي شْلُــونِچ؟»: خودت چطوری؟ «(اِ)تْفَضْلي سْتَريحي»: بفرما بشین. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با واژه‌های لهجه عراقی «صَحَفِيّ»: این واژه که در عربی فصیح به همین شکل استفاده میشه به معنی «روزنامه‌نگار»ه. این کلمه با کلمات «صحيفة» (روزنامه) و «صُحُف» (کتاب‌ها) هم‌ریشه‌ست. مثال: «هَلَه بِالصَّحَفِيِّين! هَلَه بِالْياخْذون مِن عِنْدي فْلوس!»: «بارک الله به روزنامه‌نگارا! بارک الله به اونایی که از من پول می‌گیرن!». @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
تِصْبَحونْ عَلَه خِــير... 🌹
🚩 السلام عليك يا أباعبدالله 🚩 دوستان خوبم، سلام. 🌹 بنده این کانال رو بدون هیچگونه چشم‌داشت مالی تأسیس کردم و با عشق و علاقه شخصی، اون رو اداره می‌کنم. 🌹 امیدوارم مطالبش برای شما عزیزان مفید بوده باشه و در صورتی که مطالب اون به شما در برقراری ارتباط با شهروندان و میزبانان خوب عراقی، به ویژه در سفر به عتبات و مخصوصا سفر استثنایی اربعین کمک کنه، بنده رو از دعای خیر خودتون فراموش نکنید. 🌹 روش بیان مطالب توی این کانال، ترکیبی از «مکالمه» و «قواعد»ه، چون هر کدوم از این دو روش به تنهایی کارساز نیست: با یه بال نمیشه پرواز کرد. 🌹 در صورتی که به تازگی به این کانال پیوستید، به شما توصیه می‌کنم مطالب اونو از ابتدا با آرامش دنبال کنید و به دنبال یادگیری حجم زیادی از اطلاعات در زمان کم نباشید. 🌹 بر اساس ضرب‌المثل «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود»، راهکار این کانال، آماده‌سازی شما برای سفر اربعین امسال نیست، اما یقینا با دنبال کردن مطالب اون به همراه انجام تمرین‌ها، بعد از یه زمان منطقی، تغییر زیادی در خودتون احساس می‌کنید. 🌹 شما عزیزان هم با انتشار مطالب این کانال در بین دوستان و علاقمندان و دعوت اون‌ها به این کانال، در ثواب دسته‌جمعی این امر خیر مشارکت کنید. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با واژه‌های لهجه عراقی «يابَه»: یکی از پرکاربردترین واژه‌ها در لهجه عراقیه. این کلمه که یه «اسم‍»‍ه، در گفتگوهای رسمی جایگاهی نداره و فقط در مکالمات عامیانه استفاده میشه و کاربرد اون، بیشتر از اینکه معناش مد نظر باشه، نشون‌دهنده حالت بیان گوینده‌ست. این کلمه، ترکیبیه از دو کلمه «يا» + «أَباه» به معنی «پدرم». و اما معانی و کاربردهاش: ۱. اولین و نزدیکترین معنی، همون «بابا»س. در عراق، بچه‌ها پدراشونو «بابَه» صدا میزنن، اما با عبور از دوره کودکی و ورود به دوره نوجوونی، معمولا واژه «يابَه» جای «بابَه» رو می‌گیره. در هر حال استفاده از «بابَه»، صمیمانه‌تر و حتی مؤدبانه‌تر از «یابَه»س. مثال: اِلْاِبِن: «يابَه!» (پسر: «بابا!») اِلْأَبْ: «شَكو!؟» (پدر: «چیه!؟») ۲. «برو بابا!» معنای دوم هم در لفظ، «بابا»س اما نه به معنی پدر. این کلمه همراه با کلمه «دِروحْ» برای رد کردن یا مسخره کردن حرف گوینده در شرایطی که خواسته مشکلی رو مطرح می‌کنه یا اینکه شخص مخاطب در انجام اون خواسته، تنبلیش میاد، از این واژه به صورت زیر استفاده می‌کنه. مثال: اِلْاِبِن: «أَريدْ أَروحِ لْأَرْبيل!» (پسر: «می‌خوام برم اربیل») اِلْأَبْ: «دِروحْ يابَه! إذا تْريدْ روحِ بَّحْدَك» (پدر: «برو بابا! اگه می‌خوای خودت تنها برو») ۳. برای نشون دادن اعتراض همراه با عصبانیت. مثال: غرگان (مدیر دفتر روزنامه در انیمیشن حبزبوز که قبلا فرستادم) خطاب به کارمنداش: «يابَه! حَضَراتْكُم عايْفيلي الشُّغُلْ اُو گاعْدينْ بَسِّ تْفَسْفِسون؟!» «ببینم، آقایون کار رو رها کردید و نشستید به فس‌فس کردن؟!» می‌بینید که در این مثال، «يابَه» بیشتر از اینکه معنای لغویش مهم باشه، انتقال حالت اعتراض و عصبانیت گوینده رو نشون میده. کاربردهای دیگه این واژه رو بعدا خدمتتون میگم. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با اصطلاحات لهجه عراقی خطاب به جمع آقایون: «(اِ)شْلُــونْكُم؟»: چطورید؟ «إِنْتُوا شْلُــونْكُم؟»: شما چطورید؟ «(اِ)تْفَضْلُوا سْتَريحُوا»: بفرمایید بشینید. «(اِ)شْلُــونْ وِلِدْكُم؟»: بچه‌ها(تون) چطورن؟ «عَنْ إِذِنْكُم.»: با اجازه(تون). «(اِ)تْفَضْلُوا»: بفرمایید. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با واژه‌های لهجه عراقی «كُِلِّش»: این واژه که یکی از واژه‌های پرکاربرد در لهجه عراقیه، معنی «خیلی» و «زیاد» میده. این واژه در جنوب عراق، به ویژه در بصره به صورت «كِلِّش» و در بغداد و شهرهای مرکزی و شمالی عراق، «كُلِّش» تلفظ میشه. واژه‌های مترادفش عبارتند از: «(اِ)هْوایَة»، «حِــيل» و «جِدّاً». مثال: «اِلطَّريق كُلِّشْ بِعيد»: «راه، خیلی دوره.» @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با واژه‌های لهجه عراقی «حَضْرَة»: این واژه در لهجه عراقی، عمدتا در مکالمات رسمی به کار میره و معنی «جناب» میده. مثال ۱: «يابَه! حَضَراتْكُم عايْفيلي الشُّغُلْ اُو گاعْدينْ بَسِّ تْفَسْفِسون؟!» «ببینم، آقایون (جنابان عالی) کار رو رها کردید و نشستید به فس‌فس کردن؟!» مثال ۲: «حَضْرَةِ العَمید، أَرْجوكْ مَشّيلي الْإِضْبارَة»: «جناب سرتیپ، خواهش می‌کنم پرونده رو به جریان بنداز». @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
🇮🇷 آموزش لهجه عراقی 🇮🇶
آشنایی با واژه‌های لهجه عراقی «حَضْرَة»: این واژه در لهجه عراقی، عمدتا در مکالمات رسمی به کار میره
آشنایی با واژه‌های لهجه عراقی «حَضْرَة»: معنی مهم دیگه این واژه در لهجه عراقی «حرم‍»‍ه. عراقیا به حرم به طور عام میگن «حَضْرَة». مثال: اِلْاِبِن: «وِيــنِچ يُمَّه؟» (پسر: «مامان، کجایی؟») اِلْأُمّ: «داروحْ لِلْحَضْرَة أَزورْ وَٱرْجَع.» (مادر: «دارم میرم حرم زیارت کنم و برگردم.») @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با واژگان لهجه عراقی «(اِ)فْلوس»: این اصطلاح در لهجه عراقی به طور کلی یعنی «پول» بدون توجه به نوع و مقدارش. مثال ۱: «هَلَه يابَه، هَلَه! هَلَه بِالصَّحَفِيِّين! هَلَه بِالْياخْذون مِن عِندي فْلوس!»: «دست مریزاد! بارک الله به شما روزنامه‌نگارا! آفرین به اونایی که از من پول می‌گیرن!». مثال ۲: «بابَه، عِندَكِ فْلوسِ تْدايِنِّي؟»: «بابا، پول داری بهم قرض بدی؟» @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
نکته‌ای در لهجه عراقی «هَلَه بِالْيِفْتَهْمون!»: معنی این عبارت رو قبلا گفته‌م. نکته‌ای توی این عبارت و عبارت‌های مشابهش هست که می‌خوام بهتون بگم. فعلا کاری به واژه «هَلَه» ندارم. «بِالْيِفْتَهْمون» ترکیبیه از «ب‍ـِ» + «ال‍ـْ» + «يِفْتَهْمُون». «ب‍ـِ» یعنی «به»، «يِفْتَهْمُون» یعنی «می‌فهمن»؛ «ال‍ـْ» یعنی چی؟ 🤔 «ال‍ـْ» مخفف حرف ربط «الَّذِي» یا «الَّذِينَ» یا حروف ربط دیگه به معنی «کسی که» یا «کسانی که»ست. برای اینکه بدونیم اونو «کسی که» یا «کسانی که» معنی کنیم باید به فعلی که بهش چسبیده نگاه کنیم. در جمله بالا فعلِ «يِفْتَهْمُون» به چند نفر اشاره داره، لذا «ال‍ـْ» در اینجا «کسانی که» معنی میشه. لذا این «ال‍ـْ» رو که به فعل‌ها می‌چسبه، با حرف تعریف «ال‍» که سر اسم‌ها میاد، اشتباه نگیرید. مثال ۱: «هَلَه بِالْياخْذون مِن عِندي فْلوس!»: «آفرین به اونایی که از من پول می‌گیرن!». مثال ۲: «نِنطِي جائِزَة لِلْيِجي أَوْكَت.»: «به کسی که زودتر بیاد، جایزه میدیم.» @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با اصطلاحات لهجه عراقی «مِنِّي» یا «مِن عِنْدي»؟ در گفتگوی «غرگان» با کارمنداش این جمله رو می‌شنویم: «هَلَه بِٱلْياخْذونْ مِن عِنْدِي فْلُوس»: «آفرین به اونایی که از خودم پول می‌گیرن». «از من» رو در لهجه عراقی، هم میشه با «مِن عِنْدي» بیان کرد و هم با «مِنِّي». وقتی از «مِن عِنْدي» استفاده میشه، گوینده، تأکید بیشتری به «من»، یعنی خودش داره، در صورتی که در «مِنِّي»، این تأکید وجود نداره. «مِن عِنْدي»: «از خودم» «مِنِّي»: «از من» یا «ازم» @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
نکته‌ای در لهجه عراقی «عايْفيلي»، «ظالّيلي» و...: برای متوجه شدن مفهوم «لي»ای که در آخر «عايفين+لي» و «ظالّين+لي» اومده، جمله‌های زیر می‌تونه کمکتون کنه: «واسه من قلدری نکن»، «چرا واسه من از این اداها در میاری؟»، «واسه من موندید دارید چت می‌کنید؟». در جمله‌های بالا، میشه عبارت «واسه من» رو که معادل «لي» در جمله‌های بالاست حذف کنید، بدون اینکه معنی ظاهری جمله تغییری کنه؛ اما بار معنایی جمله، یعنی اون حس طلبکاری گوینده از شنونده رو از جمله حذف می‌کنید. لذا در لهجه عراقی، «لي» در آخر فعل‌هایی که گوینده با حالت طلبکارانه چیزی به مخاطبش میگه میاد و در معنی، «واسه من» یا «برای من» ترجمه میشه. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با واژگان لهجه عراقی «دائرة»: این واژه در لهجه عراقی به معنی «اداره» یا «سازمان‍»‍ه. جمعش میشه «دَوائِر» یعنی «اداره‌ها» مثال: عَلّاوي: «وِيــنْ رايِح بابَه؟» (علی: «بابا کجا میری؟») اِلْأَب: «رايْحِ لدّائِرَةْ مَدينْةِ الطِّبّ.» (پدر: «میرم به اداره شهرک پزشکی.») @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
آشنایی با واژگان لهجه عراقی «دُنْبُگ»: این واژه در لهجه عراقی معنی «طبل» میده. «دُنْبُگ» اصطلاحا به مردی که نمی‌تونه جلوی زبونشو بگیره و حرف توی دهنش نمی‌مونه اطلاق میشه. دلیل این نامگذاری و شباهت طبل با چنین شخصی، خروج صدا از هر دوی اون‌هاست. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
🇮🇷 آموزش لهجه عراقی 🇮🇶
سلام و عرض ادب خدمت علاقمندان به فراگیری لهجه عراقی، به ویژه زائران عتبات عالیات کشور عراق. به خانوا
قابل توجه اعضای جدید و علاقمندان: برای انتقال به اولین پیام کانال و مطالعه مطالب از ابتدا، روی عنوان این پیام بزنید. ☝️
آشنایی با اصطلاحات لهجه عراقی عبارت‌های پرکاربرد در احوالپرسی: «مَرحَبَة»: سلام «مَرحَبَة»: سلام «سلامٌ عَلَيْكُم»: سلام بر شما. «وَعَلَيكُمِ السَّلام»: سلام بر شما. «صَباحِ الْخِــيرْ»: صبح به خیر. «صَباحِ النُّور»: صبحتون پرنور (صبح شما هم به خیر). «مَساءِ الْخِــيرْ»: عصر به خیر. «مَساءِ النُّور»: عصرتون پرنور (عصر شما هم به خیر). «مَعَ السَّلامَة»: خدا حافظ. «مَعَ السَّلامَة»: خدا نگهدار. (خطاب به یه آقا) «تِصبَح عَلَه خِــيرْ»: شب رو به خیر و خوشی صبح کنی (شب به خیر). «تِصبَح عَلَه خِــيرْ»: شب رو به خیر و خوشی صبح کنی (شب شما هم به خیر). (خطاب به یه خانم) «تِصبَحينْ عَلَه خِــيرْ»: شب رو به خیر و خوشی صبح کنی (شب به خیر). «تِصبَحينْ عَلَه خِــيرْ»: شب رو به خیر و خوشی صبح کنی (شب شما هم به خیر). (خطاب به چند آقا) «تِصبَحونْ عَلَه خِــيرْ»: شب رو به خیر و خوشی صبح کنید (شب به خیر). «تِصبَحونْ عَلَه خِــيرْ»: شب رو به خیر و خوشی صبح کنید (شب شما هم به خیر). «أَهلاً وَسَهلاً»: خوش اومدی‍(‍د) «أَهلاً وَسَهلاً»: خوش اومدی‍(‍د) «اَللّٰه بِٱلْخِــير»: وقت به خیر. «اَللّٰه بِٱلْخِــير»: وقت به خیر. «(اِ)تْشَرَّفْنَه»: مشرف کردید. «وِلْنَه الشَّرَف»: بزرگوارید. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs
نکته «مَكْتَب» (دفتر کار) یا «دائِرَة» (اداره) «مكتب» از نظر مساحت و ساختار سازمانی از «دائرة» کوچک‌تره و ممکنه شامل چند بخش انفرادی و فضاهای مشترک برای جلسات باشه. ساختمون «مكتب» می‌تونه مستقل یا بخشی از یه ساختمون بزرگ‌تر باشه. «دائرة» به بخشی از یه مؤسسه یا سازمان گفته میشه و معمولا شامل چند «مكتب» و بخش‌های مختلفه. «دائرة» ممکنه بخشی از دولت یا شرکت یا سازمانی در حوزه مشخصی باشه. اختلاف این مکان‌ها در اندازه و ساختار سازمانیه و نامگذاری اون‌ها حتی در مناطق و فرهنگ‌های مختلف ممکنه متفاوت باشه. @amicsalman @Arabic_Persian_Langs