نگاه من به نگاه #ضریح تا افتاد
چه اتفاق #عجیبی میان ما افتاد
چکید #شرم نگاهم و بی صدا افتاد
ببخش گر که به پست تو این گدا افتاد
#کریمه ای و به در گاه تو گدا بسیار
و من مثال همیشه برای تو سربار
تو جلوه گاه #حجابی تو از تبار کرم
تویی ملازم #زهرا ملازمت مریم
هوای #صحن تو دل می برد ز اهل قلم
من و تو و قلم و کاغذ و دو #چشم ترم
که از تو #بیت به بیت با اجازه بنویسم
و با جنون خودم #شعر تازه بنویسم
چه دردها که ز اسرار عشق #درمان شد
چه چشم ها که به #عشق تو مست و گریان شد
به پیشگاه تو هر کس مقیم و #مهمان شد
کبوترانه دلش راهی #خراسان شد
یتیم آمده ایم تا که تو پناه شوی
دوباره #ضامن این قلب رو سیاه شوی
کنار #مسجد اعظم دلم بهانه گرفت
بهانه ی حرم #طوس عاشقانه گرفت
دوباره #قلب مرا یاد او نشانه گرفت
که باز هم دلم از دست این زمانه گرفت
مرا تو با کرمت آشناترم گردان
مرا دخیل گره خورده ی حرم گردان
در آستان تو دنیام #جمکرانی شد
و ذره ذره ی من #صاحب الزمانی شد
و صبح #جمعه دلم گرم ندبه خوانی شد
به پای نوکریم وقت جان فشانی شد
ز بعد فصل #خزان فصل یار می آید
دلم خوش است به اینکه #بهار می آید
#مهرشاد_واحدی
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
مائیم گدای حضرت #معصومه
محتاج عطای حضرت #معصومه
همراه رضا ز دیده خون می ریزیم
در روز عزای حضرت #معصومه
آمد ز مدینه تا که در قم باشد
در مملکت امام #هشتم باشد
یعنی که خدا نخواست تا مرقد او
مانند مزار #فاطمه گم باشد
در سَر هوس دیدن دلبر دارد
بر سینۀ خود داغ برادر دارد
افسوس که تا دیار #ساوه آمد
دیگر نتوانست قدم بردار
#محمود_مربوبی
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
ماییم و #سرکویی، پر فتنهٔ ناپیدا
آسوده درو والا، آهسته درو شیدا
در وی سر سر#جویان گردان شده از گردن
در وی دل #جانبازان تنها شده از تنها
خوانیست درین خانه، #گسترده به خون دل
لوزینهٔ او وحشت، پالودهٔ او سودا😌😎
#اوحدی
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
نی بزن چوپان هوای #عاشقی دارم،به سر
کرده ام امشب دوباره یاداو با #چشم تر
گر چه سوز سازت اینجا #بیقرارم می کند
شاید امشب درمیان گریه ام او زد به در
در میان آتش #عشقش گرفتار این غزل
تا بسوزد تار و پود #واژه هایی دربه در
نی بزن اینجا نفس در #سینه ام زندانی است
مانده در زنجیر او یک قمری بی بال و پر
#شعر من آواره شد دربین صحرای جنون
پای عشق آمد میان،شد راهی $کوه وکمر
باور سبزم که او دست خزان داده… امان
خسته شد دربهت #غم این خانه ی بی شوروشر
باز اینجا گر گرفته تک تک سلول من
نی بزن چوپان هوای #عاشقی آمد به سر...
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
من ندارم نظری در پی #چشمان کسی
براسارت نبرم من دل #خندان کسی
#کاروان نیست که دل هر که بخداهدآید
فکرکردی دل من هم شده ویلان کسی؟
#عاشقی از من #دیوانه گذشت ای جانا
بروخودباش دلم نیست #گروگان کسی
خسته ام از همه عالم دل #بیچاره بگو
درده من بوده ولی او شده درمان کسی
در#تناقض شده ام من چه بگویم این بیت
ابراین دل نرود #قلب بیابان کسی
یا که آن #شاعر دل سوخته فرموده چه خوب
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
#ضربه خوردیم وشکستیم و نگفتیم چرا
ما دهان از #گله بستیم و نگفتیم چرا
جای "بنشین" و "بفرما", "بتمرگی" گفتند.
ما شنیدیم و #نشستیم و نگفتیم چرا
"تو" نگفتیم و "شمایی" نشنیدیم و هنوز
ساده مثل #کف دستیم و نگفتیم چرا
#دل سپردیم به آن "دال" سر دشمن و دوست
دشمن و #دوست پرستیم و نگفتیم چرا
چه "چراها" که شنیدیم و ندانیم چرا
ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01