ای #پرنده گرفتار در قفس آزادی...
ای #نسیم غبار گرفته
ای #درخت زمین گیر شده..
ای #همزاد ویرانی ،فرزند آبادی
#قسم به رهایی،قسم به اوج
به #درد های که به تن داری
به همان لحظه ای که #پای جان ایستادی
#قفس میشکند،غبار میرود
#نفس می آید به این وادی
هم اکنون که #مرگ است هرلحظه را
به #پاییز و برگ است هرلحظه را
اگر #زرد مردی و بر باد شدی
اگر زیر #پاهای اجساد شدی
#نمیری چو دانی بهار میرسد
خزان رفته و #سبزه زار میرسد...
#حسین_وصال_پور
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
در #فراق تو دلم باخته ادراکش را
همچو #شاهی که به دشمن بدهد خاکش را
آن #کشاورز فقیری که در خرمن خود
به دل باد سپرد حاصل و #خاشاکش را
#غمت از سینه من تاب جدایی نداشت
چه کنم گر نتوانم بدرم #چاکش را
راه سخت است و از #شانس بدم بر سرمن
آسمان ریخت شب و #هجمه ی کولاکش را
هرکه از سمت عزیزش بخورد #لطمه ز عشق
تا ابد خواب نبرد دیده ی #نمناکش را
عشق آن #چشمه پاکی است که شستند در آن
هرکه از راه رسید ، #کهنه ی ناپاکش را
#حسین_وصال_پور
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
#شیرین ترین حادثه از جان سپردن
در #عشق تو روییدن و در پیش تو مردن
آفاق ندارد چنین رخ که تو داری
بی روی تو #خورشید نکند میل شکفتن
این ناز و #لطافت که تو داری دلم برد
نرم می شود از لمس تو براده آهن
در برکه اگر #ماه نباشد چه حاصل
عیب است در این #آینه جز روی تو دیدن
تو جان منی ،روح منی،از همه بیشتر
نزدیک تر از من به من ،حتی رگ گردن
#حسین_وصال_پور
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
ای #پرنده گرفتار در قفس آزادی...
ای نسیم غبار گرفته
ای #درخت زمین گیر شده..
ای همزاد ویرانی ،فرزند آبادی
#قسم به رهایی،قسم به اوج
به درد های که به تن داری
به همان لحظه ای که پای جان ایستادی
#قفس میشکند،غبار میرود
#نفس می آید به این وادی
هم اکنون که مرگ است هرلحظه را
به #پاییز و برگ است هرلحظه را
اگر زرد مردی و بر باد شدی
اگر زیر پاهای اجساد شدی
نمیری چو دانی #بهار میرسد
#خزان رفته و سبزه زار میرسد...
#حسین_وصال_پور
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
در فراق تو دلم #باخته ادراکش را
همچو #شاهی که به دشمن بدهد خاکش را
آن کشاورز فقیری که در خرمن خود
به دل باد سپرد حاصل و خاشاکش را
غمت از سینه من تاب #جدایی نداشت
چه کنم گر نتوانم بدرم #چاکش را
راه سخت است و از شانس بدم بر سرمن
آسمان ریخت #شب و هجمه ی کولاکش را
هرکه از سمت #عزیزش بخورد لطمه ز عشق
تا ابد خواب نبرد دیده ی نمناکش را
#عشق آن چشمه پاکی است که شستند در آن
هرکه از راه رسید ، کهنه ی ناپاکش را
#حسین_وصال_پور
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01
#شیرین ترین حادثه از جان سپردن
در #عشق تو روییدن و در پیش تو مردن
#آفاق ندارد چنین رخ که تو داری
بی روی تو #خورشید نکند میل شکفتن
این ناز و لطافت که تو داری دلم برد
نرم می شود از لمس تو براده آهن
در برکه اگر ماه نباشد چه حاصل
عیب است در این آینه جز روی تو دیدن
تو جان منی ،روح منی،از همه بیشتر
نزدیک تر از من به من ،حتی رگ گردن
#حسین_وصال_پور
🐬حـ#ـــــــــال خـ#ـــــــــوب با شعـ#ــــــــر🌸🍃
💛⃢🌼eitaa.com/joinchat/460718545C2337e20a01