eitaa logo
ذاکرین آل الله
297 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
320 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
من میرمُ ای فاطمه جان پشتِ خونه ت هیزم میارن پا رویِ حقِ مرتضی و پا رویِ چادرت میزارن بهشتُ با بال و پرت میسوزونن به پیشِ چشم همسرت میسوزونن ای وای تو رو با پسرت میسوزونن ، فاطمه جان .. «ای وایِ من ، ای وایِ من ، ای وایِ من ..» میمونه این فاجعۀ تلخ برا همیشه تویِ تاریخ دردِ تو رو باید بپرسم از پنچه هایِ سرخ یک میخ قامت کمون دنبالِ مرتضی میری نفس نفس زنون تو کوچه ها میری زهرایِ من به زیرِ دستُ و پامیری «ای وایِ من ، ای وایِ من ، ای وایِ من ..» *دورِ بستر همه دارن گریه میکنن پیغمبر تو بستر افتاده ، امیرالمومنین ، حضرت صدیقه ، اسماء همه دارن گریه میکنن .. یه وقت دیدن در باز شد حسنین اومدن خودشونُ رو بدنِ پیغمبر انداختن .. رسولِ خدا تو حالتِ احتضارِ .. روایت داره سینۀ محتضر باید سبک باشه تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو برداره یه وقت پیغمبر اشاره کرد بزارید باشن .. اونا رو سینۀ من باشند من راحت جون میدم .. اما دیدن همینطور که عرقِ سرد کرده پیغمبر هی نگاه به ابی عبدالله میکنه .. زیرِ گلوشُ میبوسه .. هی میگه «مالي و ليزيد؟ لا بارك الله فيه، اللهم العن يزيد» ما رو به یزید چه کار .. لعنت کرد پیغمبر قاتلین ابی عبدالله رو ..* روضه ها رو دارم میبینم دلم از این قصه ها خونه این دم آخری بزار تا، حسین رویِ سینه م بمونه یه روز میاد که با پا رو سینه ش میرن پیرهنشُ از پیکرش در میارن کاش که برن براش یکم آب بیارن «ای وایِ حسین ، ای وایِ حسین ..» حسینمُ آبش ندادن حسینمُ خاکش نکردن هنوز دارن این نانجیبا میونِ گودالُ میگردن سرش رو میبرن به رویِ نیزه ها تنش میمونه زیرِ سم مرکبا واویلا من دفنه أهل القرى *وقتی امیرالمومنین بدنِ رسول خدا رو داره غسل میده ، مولا میگه خواستم پیراهن از تن بیرون کنم ، ندا اومد علی جان ، پیراهن از تنش بیرون نیار .. از زیرِ پیراهن بدنُ غسل بده .. وقتی بدنُ به صورت میخاست بخواباند پشتِ حضرتُ غسل بده باز خطاب اومد رسولِ خدا رو به صورت رویِ زمین نگذار .. بدنُ رویِ شانه قرار داد بدنُ غسل داد .. باید بگیم یا امیرالمومنین حق هم همینه .. اما الهی بمیرم برا اون آقایی که امام زمان میگه «السلام على الخد التريب ، السلام على البدن السليب ..» قربونِ اون بدنی که پیراهن از تنش بیرون کردن .. ای حسین ..
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ ﴿۹۴﴾ آنچه را بدان آشکار کن و از روی برتاب در راه بزرگش نه ترسی از داشت و نه هراسی از ! .
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ روزهایِ پایانی ماهِ صفر تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان از بس که در فراق تو دل نوحه گر شده روزم به شام غربت و غم تیره تر شده آزرده گشت خاطرت از کرده های من آقا ببخش نوکرتان دردسر شده تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعایِ من ز گنه بی اثر شده از شام هجرِ یار بسی توشه می برد آن کس که اهلِ ذکر و دعایِ سحر شده بودم مریض و روضۀ تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی حالا بیا که آخرِ ماهِ صفر شده بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمانِ ندبه به داغی دگر شده یثرب برایِ فاطمه نقشه کشیده است یثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده باید که بعد از این به غم مادرت گریست فصلِ شروع ماتم خیرالبشر شده از شعله های پشتِ در خانۀ علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهرۀ دختر نمی زدند *رسولِ خدا تو بستر افتاده انگار همۀ این روزا رو داره میبینه *كأني بها وقد دخل الذل بيتها، وانتهكت حرمتها، وغصبت حقها، ومنعت إرثها، وكسر جنبها، وأسقطت جنينها ..* فاطمه جان انگار دارم میبینم خاری دیگه وارد این خونه میشه به جایِ اون عزتی که شما داشتید .. انگار دارم میبنم حرمتتُ دارن میشکنن .. حقتو ازت میگیرن ...* .
پیرمردهایِ انقلابِ پیامبر از ترسِ جان‌ و اموال‌ شان حاضر به از نبی و او نشدند! یک امّا فداییِ‌جان و راهِ رسول‌الله شد (ع) .
سینه_زنی ویژۀ ایام شهادت رسول اکرم صلوات الله علیه دارم میبینم کوچه ها رو دارم‌ میبینم کربلا رو زخمایِ رو بازویِ زهرا سرِ حسین رو نیزه ها رو حق رسالتم چه خوب ادا میشه تو خونۀ علی آتیش به پا میشه همین آتیش میره به سمت کربلا مهمونِ ناخوندۀ خیمه ها میشه گریه میکنم ، برای آتیشی که تویِ راهِ گریه میکنم ، برایِ فاطمه ام که بی پناهِ گریه میکنم ، برا تنی که تویِ قتلگاهِ « یا اباالزهرا .. یا رسول الله ... » دیگه رسیده لحظه هایِ آخرم علی و فاطمه بیایین بالا سرم فاطمه جان علی رو بی سپر نزار علی تو هم باشی پناهِ دخترم گریه میکنم ، علی چه چیزایی باید ببینم گریه میکنم ، وسط کوچه زهرام رو زمینِ گریه میکنم ، سیلی رو صورتِ گلم میشینه میبینم و بارون میبارم همش جلو چشمام‌ میارم تویِ هیاهویِ مدینه غریبِ تنها یادگارم دارم میبینم کوچه ها رو دارم‌ میبینم کربلا رو زخمایِ رو بازویِ زهرا سرِ حسین رو نیزه ها رو « یا اباالزهرا .. یا رسول الله ... » چقدر دلم پریشونه برا حسین حماسه آفرینِ کربلا حسین موذنِ نمازِ عاشقی حسین قاریِ قرآن رویِ نیزه ها حسین گریه میکنم ، برا غریب ترین شهید تامحشر گریه میکنم ، برایِ شاه تشنه کامِ بی سر گریه میکنم ، برا نفس زدن به زیرِ خنجر قیامتِ کبری حسینِ مُقَطَّع الاعضا حسینِ شفاعت سینه زنا تو روزِ قیامت با حسینِ .. دارم میبینم کوچه ها رو دارم‌ میبینم کربلا رو زخمایِ رو بازویِ زهرا سرِ حسین رو نیزه ها رو .
سینه_زنی ویژۀ ایام شهادت رسول اکرم صلوات الله علیه و امام حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ حاج محمد رضاطاهری اجرا شده ماهِ صفر رسد ز افلاک نوای ماتم که گشته برپا عزای خاتم روح الامین بزن به سینه بعد رسول بی قرینه کرببلا شود مدینه،واویلا جان به لبِ پیمبر است پیک اجل پشت در است اجازه دست کوثر است، واویلا (وا ابتاه وا ابتاه)۳ واویلا امان ز امت که بعد طاها دهند تصلی به قلب زهرا فاطمه میشود عزادار دسته ی گل رسد ز مسمار نوحه گرش در است و دیوار، واویلا پنجه ی گرگ و اَبرویش غلاف تیغ و بازویش ضربه ی پا و پهلویش،واویلا (وا ابتاه وا ابتاه)۳ واویلا *همین روزاست بین در و دیوار میگه "وا ابتاه وا ابتاه"...از کنار گنبد خضرا بریم بقیع...* حسینِ زهرا عزا گرفته کنارِ زینب نوا گرفته تاجِ سرم برادرم رفت سایه ی رحمت از سرم رفت حافظ ِسِرِّ مادرم رفت،واویلا ز پا نشسته خواهرت چه کرده با تو همسرت که سبز گشته پیکرت،واویلا (وا حسنا واحسنا)۳ واویلا رسد ز افلاک نوای ماتم که گشته برپا عزای خاتم روح الامین بزن به سینه بعد رسول بی قرینه کرببلا شود مدینه،واویلا جان به لبِ پیمبر است پیک اجل پشت در است اجازه دست کوثر است، واویلا (وا ابتاه وا ابتاه)۳ واویلا .
سینه_زنی زمینه ویژۀ ایام شهادت رسول اکرم صلوات الله علیه به نفسِ حاج محمد رضاطاهری اجرا شده ماهِ صفر یه وقت نذارید گلی پرپر بشه بی حرمتی‌ها دَمِ این در بشه حسینُ مِنی و اَنا مِن حسین یه وقت نذارید کسی بی‌سر بشه وای..... لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا مَودة فى القُربی دارم میرم از این دیار فانی من آذا فاطمه فقد آذانی یه وقت نذارید گلی پرپر بشه بی حرمتی‌ها دَمِ این در بشه حسینُ مِنی و اَنا مِن حسین یه وقت نذارید کسی بی‌سر بشه وای..... لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا مَودة فى القُربی لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا مَحبتَ فِى الزهرا از این غم اشک من سرازیر میشه دختر بعد از باباش سریع پیر میشه یه وقت نذارید کمرش تا بشه میون آتیش تک و تنها بشه از اون گذشته نکنه کربلا رقیّه مونم مثه زهرا بشه وای..... لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا مَودة فى القُربی لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا بُکاءً لِلمجتبی هرکی از غربتِ حسن گریونه تو محشر قول میدم لباش خندونه یه وقت نذارید که جگر سوخته شه با آتیشِ زهر دلش افروخته شه یه وقت نذارید کنارِ قبر من کفن با تابوت به تنش دوخته شه وای..... لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا بُکاءً لِلمجتبی لا اَسئَلُکم اَجرا، اِلا زیارتً عاشورا امروز میذاره سر به روی سینم یک روزم بچمُ رو خاک میبینم میگیرم امروز بوسه از حنجرت خدا کنه زود بِبُره خنجرت یه وقت نذارید که با چکمه بیاد برن رو سینش جلوی خواهرش وای حسین وای حسین بی کفن بود حسین ورنه وصیت میکرد که به روی کفنش نام حسن بنویسند .