روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
به نفس حاج محمد کریمی •✾•
دم نمیاردمبادا شوهرش غمگین شود
فاطمه در شعله ها هم سوخته هم ساخته
*دقُ الباب می کردند بچه ها می خواستند در رو باز کنند،خانوم می فرمود: خودم باید در رو باز کنم. از صبح کسی جواب سلام باباتم نداده. به غلاما هم سپردند هرجا علی رو دیدید راهتون رو کج کنید.
در رو باز میکردخانوم، هر طور شده خودش رو جمع می کرد زخم ها رو علی نبینه، خم شدنا رو علی نبینه، زخم صورت رو علی نبینه، جواب سلام علی رو می داد سلام می کرد خوش آمدی آقا جانم... می ایستاد اول علی جلو جلو بره مبادا فاطمه جلوتر بره علی از پشت سر متوجه ی راه رفتن بانو بشه، میومد هر طور بود خودش رو جمع می کرد علی متوجه نشه اما علی آگاهه... اومد کنار بستر گفت: فاطمه جان!..*
رو مگیر ازمن که دل کندن نمی آید به تو
بی محلی با علی اصلاً نمی آید به تو
قدر نُه سال است با نان علی سر کرده ای
رفتن ای زخمی بدون من نمی آید
*امیرالمؤمنین دید بچه ها دور سفره می نشینند میلشون به غذا نیست گفت: خانوم جانم! جانِ علی..
لااقل چیزی بخور تا بچه ها نانی خورند
آب رفتی بس که، پیراهن نمی آید به تو
سرفه های تو ضرر دارد به زخمِ پهلویت
ای شکسته، سرخی دامن نمی آید به تو
خانه ام آتش گرفت و در شکست و ریختند
مثل اینکه خانه ی ایمَن نمی آید به تو
تا چهل تَن گِرد من بودند اما آمدی
باخودم گفتم زمین خوردن نمی آید به تو
میزدند و هیچ کس آنجا طرفدارت نبود
خنده های آن همه دشمن نمی آید به تو
بشکند دست همانی که نمازِ تو شکست
این قنوت این درد در گردن نمی آید به تو
جای این چادر نمازی که دل از ما می ربود
ای جوانم این کفن اصلاً نمی آید به تو
↫.
حضرت زهرا (س): کسی که عبادتهای خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
باز اومد فاطمیه
بارون غمِ تو، تو چِشم ترمه
آشوبه تو دل من
که چرا مادرم بی صحن و حرمه
خیلی حیفه مدینه خالی از سینه زنه
شبهای فاطمیه این نوحه ی حسنه
«وای مادر وای مادر..»
نامردی پشت دره
داره هی با لگد، بر این در می زنه
آروم آروم می سوزه
یه کبوتری که، داره پر می زنه
خیلی سخته که یه مرد پیش چشمای ترش
می بینه همسرش و می سوزه با پسرش
«وای مادر وای مادر..»
پیچیده تو کوچه ها
بوی چادر سوخته ی مادرمون
پرپر شد روی زمین
گل یاس علی جلو چشم ترمون
رو خاک افتاد مادرم اصلا رحمی ندارن
دیدم با خنده همه پا روى در میذارن
«وای مادر وای مادرم..»
فاطمیه که شروع میشود دل برای فاطمه میگیرد؛ تمام که میشود برای علی…
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﻭ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺣﻀﺮﺕ زهرا سلام الله ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍ ﻭ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﺭﺍ ﮔﻮﺍﻩ ﻣﻰﮔﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﺧﺸﻤﻨﺎﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﺯﺭﺩﻩﺍﯾﺪ، ﻭ ﻣﺮﺍ ﺭﺍﺿﻰ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ، ﻭ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﮐﻨﻢ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ.
📚ﺑﺤﺎﺭﺍﻷﻧﻮﺍﺭ: ﺝ ۲۸، ﺹ ۳۰۳، ﺻﺤﯿﺢ ﻣﺴﻠﻢ: ﺝ ۲، ﺹ ۷۲، ﺑﺨﺎﺭﻯ: ﺝ ۵، ﺹ ۵.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
به نفس حاج محمد رضا طاهری
فاطمیه آمد و درهای جنت باز شد
بال و پر دادند ما را موعد پرواز شد
دوره ی درسِ ولایت باوری آغاز شد
آری آری نام زهرا نام انسان ساز شد
شیعیانِ فاطمه دل بی قرار و سینه چاک
ذکرشان مولا امیرالمومنین روحی فداک
نام زهرا استقامت را روایت می کند
چادرش مرد یهودی را هدایت می کند
حجت الله الحجج شرح فضیلت می کند
بر امامان حضرت زهرا امامت می کند
فاطمه یعنی تمام انبیا و اولیاء
فاطمه یعنی علی، یعنی نبی، یعنی خدا
فاطمیه بر همه درس بصیرت می دهد
درس نیت، درس همت درس، غیرت می دهد
درس نیت درس همت درس غیرت میدهد
فاطمه مقبولیت بر هر حکومت می دهد
هر که بر پای علی افتاد عزت می دهد
با ولایت هر که باشد جاودانه می شود
با نشانِ عشق حیدر بی نشانه می شود
عالم از روز ازل محو مقام فاطمه است
التزام این نظام از التزام فاطمه است
ذکر تسبیح امام ما امام فاطمه است
انقلاب ما به زیر دین نام فاطمه است
جاودانه ماندن ما از سر گمنامی است
فاطمیه بانی جمهوری اسلامی است
* وقتی امام زمان اون ناجیبو از قبر میکشه بیرون حضرت سوال میکنه چراسیلی توصورت مادرم زدی؟اول که حاشا میکنه مثل همه،من نزدم، من آتیش نزدم،حضرت نامه رو برمی داره نشونش میده ببین نامهٔ خودته؛نانجیب خودت برا معاویه نوشتی رفتم پشت در،وقتی آتیش به در کشیده شد،صدای نفس کشیدن بلند شد اما چنان با لگد به در زدم ،صداشکسته شدن استخونهای زهرا میومد...*
هیچکس با روضه های فاطمه بیگانه نیست
ظلمهایی که شده بر او جوانمردانه نیست
کاش می گفتند که این حق یک ریحانه نیست
روضه های مادرم زهراست،نه افسانه نیست
فاطمیه نقشه ی شوم زنی خودکامه است
فاطمیه شرح تلخ یک شهادتنامه است
هیزم آوردند درب خانه را آتش زدند
غنچه ی نشکفته ای را بی هوا آتش زدند
مادر و فرزند را زیر کَساء آتش زدند
من از این آتش گرفتم که چرا آتش زدند
او گرفته دست بر پهلو کمی آرامتر
بار شیشه دارد این بانو کمی آرامتر
دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست
میخ سوزانی رسید و وای من پهلو شکست
با لگد در باز شد سر خورد از ابرو شکست
فاتح خیبر خمید و دست بر زانو شکست
با علی می گفت چیزی نیست ناراحت نباش
جان خود را می دهم اما تو در غربت نباش
.
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
از خجالت تا ابد پیشانی حیدر تر است
مرگ، بعد از تو برای مرد تو شیرین تر است
رفتی ای ام ابیهای نبی اما بدان
مرتضی هم مثل زینب بعد از این بی مادر است
چشم میدوزد به در هرکس عزیرش میرود
من ولی میسوزم از اینکه نگاهم بر در است
ای وجودت ساحلِ امن دل طوفانی ام
کشتی غم های حیدر بعد تو بی لنگر است
فضه هم دارد از اینجا میرود، حق میدهم
زندگی،در خانه ی بی فاطمه زجر آور است
تو تمام قوت زانوی من بودی ببین
اینکه افتاده است از پا پهلوان خیبر است
هرکه می افتد زمین با ذکر من پا میشود
چاره بیچارگان است اینکه حالا مضطر است
خسته ام دختر عمو حرفی بزن چیزی بگو
این غریبی که سر قبرت نشسته حیدر است
خانه من که نشد، این قبر خاکی لااقل
خانه امنی برای دختر پیغمبر است
محسنم را هم بغل کن جای من زهرای من
بر دلم مانده است داغ غنچه ای که پرپر است
🔸شاعر:
#علی_اکبر_نازک_کار
__________________
#فاطمیه
مانند شام قصه ات از سر تمام شد
کوتاه مثل سوره ی کوثر تمام شد
سیلی وزید در وسط کوچه باد شد
تا هجده ورق زد و دفتر تمام شد
🔹 https://eitaa.com/Arbabhosyn🔹