. سبک : (ای نامسلمونا ما نسل طاهاییم) قلبم گرفتاره ، روزم شب تاره هرجا پا میزارم ، بابا پر از خاره دستام بستست و پاهام زخمه چرا مارو بردن تو بازارا شامیا؟ هلهله  میکردن دور نیزه ای که سرتو روی اون نی بود بابا یکاری کردن با دخترت بابا که مثل برگای زرد پاییزه اگه حتی نازم بکنی آروم موهام دونه دونه دونه میریزه نمیدونم که تاریِ چشام اثر سیلیه یا خستگی؟ اینکه پاهام دیگه نداره جون اثر زخمه یا گرسنگی؟ بند دوم موهام پریشونه ، تاریکه ویرونه تو خواب دیدم بابا ، داریم میریم خونه تو خواب دیدم جمعمون جمعه بابا دیدم عمو رو با مشک تو خیمه ها لالایی میخوند واسه اصغر رباب منو صدا کردی و گفتی بیا ندیدم زخمی روی لبات بابا موهاتم خاکی نبود و خوش بودی بهم گفتی که داری میای پیشم میبنیم هم دیگه رو به این زودی خودمو کجا مرتب بکنم؟ آخه خیلی خاکی شدم بابا بزار عمه موهامو شونه کنه اگه میشه کمی آهسته بیا بند سوم تو اومدی یا که ، آوردنت بابا؟ سختت نبود با سر ، بابا بیای اینجا؟ خوبه چشمات بسته میترسم بابا نشناسی من رو دیگه با این موها راستش من هم نشناختم صورتتو اما یه نشونه داری رو لبا یادم مونده اون لبای زخمی رو که از این زخما شناختمت حالا یادم هست رگهای نامرتب رو ببینم میشناسمت بابا هرجا لباسام خاکی تر از سر توعه بزارم کجا سرت خاکی نشه؟ کجای ویرونه رو جارو کنم بابایی بال و پرت خاکی نشه؟ #خادم_زینب #شهادت_حضرت_رقیه (سلام الله علیها) #پنح_صفر

من از وقتی که دنیا اومدم اسیر و مستِ دو حرم شدم بلطف دو فاطمه و علی شدم عاشق و محترم شدم حقیقتِ عشقِ ، زیارتِ عشقِ ، این اشکایِ شوقم ، غنیمت عشقِ دلم رو گره کرده با ملکوتش ، امامِ رئوفِ من و جبروتش تو حریمِ امنِ اقایِ رئوف حتی خاکِ مرده هم گُل میکنه انس و جن و ملک و حور و پری به خاکِ این حرم توسل میکنه السلطان السلطان اباالحسن بند دوم رسیده تویِ هر شرایطی به ما روزی از سفره ی کرم میتابه نورِ گنبدت به ماه میده رزق دنیا رو این حرم انیسِ دلامون ، تو از ما بخوا جون، فقط روتو از ما ، بَدا برنگردون منُ دَمِ عشقُ ، یه زمزمِ عشقُ ، تو صحنِ تو دیدم ، یه عالمِ عشقُ ارزومه بشه نسلِ من زیاد که باشه باقیات الصالحات رزقِ اجدادمُ دادی نداره رزقِ بچه های من کاری برات بند سوم زیرِ سایه ی امنِ پرچمت شده چِل ساله انقلابِ ما رسیده لطفت بما بی حساب بزار این عشقُ به حسابِ ما شروع شده از قم ، بصیرتِ مردم ، بازم نفسِ ما ، گرفته تلاطم کریمه ی قم نه ، کریمه ی عالم ، مدینه ی ایران ، بهشتِ وصالم مَرَج البَحرینِ یَلتَقیان دوتا دریا و دوتا معدنِ نور کریمه و رئوف اهلبیت ایرانُ ساختن واسه ی ظهور #خادم_زینب #سرود_دهه_کرامت #دهه_کرامت

#پست_ویژه دلم آشوبه ، شده خبری ؟ حسین ، نمیشه نری؟ چرا از سقا ، نشد خبری؟ حسین ، نمیشه نری؟ میترسم نگاهم همش به قتله گاهه چشم من بتو ، چشم تو به خیمه گاهه بعد از تو دیگه زینب تو بی پناهه یادت هست حسین خاطرات مشترک رو یادت هست ماجرای کوچه و فدک رو حالاهم زخما و لبای پر ترک رو لااقل آروم برو برادر یادم افتاده حرفای مادر سفارش های بوسه وحنجر بند دوم دلم آشوبه ، رحمی کن بمن جلو چشم من ، دستو پانزن از پشت سر ، بی هوا زدن جلو چشم من ، دستو پانزن تو گودال چونه میزنن سره سر تو دعاکن نبینه سکینه دختره تو الهی بمیره براتو خواهر تو میبینم میزنن تو رو باهرچی دارن چه رسمی برای مهمون نوازی دارن پیراشون برای زدن عصا میارن دل زینبو شکسته داغت یکی با نی اومد به سراغت حالا من چه کنم با فراغت بند سوم یکی بادشنام ، سمت من اومد با کعب نیزه ، زینبو میزد مارو آوردی ، باعزت و ناز میبرن مارو ، ولی با لگد میدونی سکینه بدون تو میمیره حالا کی دست زینب تو رو بگیره با حسین اومده و داره تنها میره سختت نیست ببینی که خواهرات اسیرن تو صحرا میبینی پای برهنه میرن میبینن سرتو به روی نی میمیرن سفرت خوش اما بگو حالا چه کنم من با اشک یتیما منو ویرونه آه واویلا #خادم_زینب #ظهر_عاشورا

. #سرود #میلاد_رسول_الله شده بهم متصل زمین و عرشِ خدا اهل دو دنیا شدن همه با هم یک صدا راه افتاده هلهله خوش اومده مصطفی اهلا و سهلا میگن به خاتمُ الاَنبیا ابِ حیاتش روی دنیا چکید شعله ی اتشکده خاموش شد لاتُ ، اُساف و هُبُل و نائله از اون به بعد دیگه فراموش شد نورِ علمِ احمد علی شد یا حیدر ذکر جَلی شد بند دوم مُنجی ادم اومد دلبرِ عالم اومد ملک سلیمان جلو خاکِ پاهاش کم اومد بهشتِ اعلی هم از عطرش معطر شده خوشِ دلِ انبیاء امنه مادر شده نوره تمومِ تار و پودِ نبی عرشِ خدا دارُالخُلودِ نبی هنوز علی نیومده ولی هست عشقِ علی تویِ وجود نبی نورِ علمِ احمد علی شد یا حیدر ذکر جَلی شد بند سوم عشقِ ما پیمبری مذهبِ ما حیدری رسیده این حق بما با مکتبِ جعفری درسِ ما شکوهِ عشق صادقیِ روحِ عشق کشتیِ نجاتِ ماست این حسینِ نوحِ عشق روایتای جعفری قشنگِ مخصوصا اون بابُ الحسینِ شیعه گنبد سبزِ مسجدُ النّبی تا بقیعِ بین الحرمینِ شیعه نورِ علمِ احمد علی شد یا حیدر ذکر جَلی شد #خادم_زینب ✍ #سرود_میلاد_پیامبر_و_امام_صادق_علیهم_السلام #هفته_وحدت #هفدهم_ربیع

#⃣ #سبک_میلاد_امام_حسين #⃣ #ميلاد_سرداران_كربلا #⃣ #سرود .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✅ #بند_اول بوی خداست دست ملائک انس و جن پر از دعاست هیاهو راه بندازید شبِ صفاست شبِ تولدِ عزیزِ کربلاست عزیزِ مصر به سجده افتاده روی خاکِ پاش عرشِ سلیمانِ غبار کربلاش کعبه حسادت میکنه به زائراش داده به مسیح اون دمِ عشقُ ، این مرهمِ عشقُ ، عشقش همه عشقُ ، بالا میبره حسینِ ما پرچمِ عشقُ این فطرسِ که اومده امشب ، غوغا شده امشب ، بُهتش زده امشب ، موسی اومد اعجاز عصاش اومده امشب صلی الله علیک اَباعبدالله صلی الله علی حبیب الزهرا صلی علیک یا ثارالله صلی الله علی حبیب الزهرا ✅ #بند_دوم بوی حرم شهر به شهر و کوچه به کوچه میاد خدا کنه برکتِ این عشقُ زیاد شکر خدا بما امام حسینُ داد هرچی میخواد دنیا بگیره ازمون بجز حسین دنیا فدا صفایِ بینُ الحرمین امامِ عباسِ امیر عالمِین اشکِ شوقِ روی گونه هامون ، سوزِ سینه هامون ، شورِ نفسامون ، یعنی میرسه امشب به کربلا صدامون تبریکِ منُ تو میره امشب ، مشهد و مدینه ، مادرش میبینه ، کربلا میده بما که جنتِ زمینِ صلی الله علیک اَباعبدالله صلی الله علی حبیب الزهرا صلی علیک یا ثارالله صلی الله علی حبیب الزهرا ✍ #خادم_زینب