#شهادت_امام_عسکری
#سبک_میگذرد_کاروان
شعله ور است از دلم آتش زهر جفا
بر جگر پاره ام گریه کند سامرا
گریه کند بر غم و حال پریشان من
گریه کند روز و شب بر من و زندان من
خانه ام زندان و من اسیر
بودم در دست دشمن اسیر
وا غربتا......
حاصل زهر جفاست این تن لرزان من
کاسه ی آب میخورد بر لب و دندان من
آمده در خاطرم ماتم بزم یزید
داغ لب و خیزران راس حسین شهید
چوب کین بر لبها میزدند
قاری قرآن را میزدند
وا حسینا...
.
#دم_پاياني
#امام_حسین
#سبک_میگذرد_کاروان
سلسلۀ کائنات عبد قدیم حسین
روی دل عاشقان سوی حریم حسین
میکند ارض و سما بر حرم او سلام
کعبۀ شش گوشه اش قبلۀ بیت الحرام
ای جان و جانانم یا حسین
حافظ ایمانم یا حسین
با یاد تو مرثیۀ غم می خوانیم
تا به ابد سینه زن تو میمانیم
جانم حسین جانم حسین جانم حسین...
ای پسر فاطمه کن نظری سوی ما
که چو شهیدان شویم زائر کرببلا
مِهر و مَهِ ما که بس روشن و نورانی است
مِهر جمارانی و ماه خراسانی است
دعای قنوت اشکمان
العَجَل یا صاحبَ الزّمان
ای دلها از هجر تو خون ، یابن الحسن
گل پسر نرجس خاتون ، یابن الحسن
یابن الحسن...
.
3.64M
#شور
#شهادت_امام_حسن
#سبک_میگذرد_کاروان
#زمزمه #زمینه #امام_حسن
#نور_دله_مرتضی
☑️بند اول
کریم آل عبا
نور دله مرتضی«ع»
ای قمر فاطمه «س»
یا حسن مجتبی«ع»
به حجره پرپر شدی
به دست همسر شدی
کشته ی زهر جفا
یا حسن مجتبی«ع»
از کینه ها شدی خونجگر
توو حجره میزدی بال و پر
جانم حسن«ع»
☑️بند دوم
پیر شدی یا مجتبی«ع»
وقتی دیدی بی هوا
تو کوچه سیلی میزد
مادر و اون بی حیا
چه فتنه ها شد حسن «ع»
تنت عصا شد حسن «ع»
مادر که افتاد زمین
قد تو تا شد حسن«ع»
از ضربه ی دست او لعین
با مادر هی افتادی زمین
جانم حسن«ع»
☑️بند سوم
دیدی تو روی کبود
میونه آتیش و دود
دیدی زیر دست و پا
مادرت افتاده بود
دیدی با چشمای تر
چهل نفر خیره سر
ریختن توی خونه و
زدن به قلبت شرر
بسته بودن دست حیدر و
میزدن تو کوچه مادر و
جانم حسن«ع»
.
1_16491345226.mp3
1.59M
.
#⃣#شهادت_امام_کاظم ع
#⃣#سبک_میگذرد_کاروان
#⃣#زمینه
#⃣#سید
🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢🟢
میون زندونمو نفس بُریدم خدا
لحظه های آخرم برس به دادم رضا
توو غُل و زنجیرمو شکسته بال و پرم
یه جای سالم دیگه نمونده روو پیکرم
روزه ام و وای از غصه ها
افطارم شد تازیوونه ها
وای غریبم
آه غریبم
.......
خدا می دونه پُر از کبودیه دست و پام
برای معصومه ام دیده به راهه چشام
سِندیه ملعون مُدام زخم زبون میزنه
با سیلی و با لگد چه بی امون میزنه
بین غربت قلبم خون شده
حال و احوالم محزوون شده
وای غریبم
آه غریبم
......
توو اوج دلواپسی یادِ غم کربلام
تشنه ام و فکر اون تشنه لب قتلگام
شهیدی که از جفا شد هدف نیزه ها
افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها
این دَم آخر با شور و شین
گریونم واسه جدّم حسین
وای حسینم
آه حسینم
.