#سینه_زنی و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
می آیم، از خیمه با دیدگان گریان
تا آرام، بگیرم در آغوشت عموجان
منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله
آمدم در گودال غوغا شد های و هو شد
دیدی که دست من مثل دست عمو شد
منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله
بر پاماند، این بیرق بر دوش این نوجوان
عبدالله در گودال کارش شده کارستان
منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله
این نسل حسینیست که پرچمهاشان بالاست
فردای این نهضت در دست نوجوان هاست
ماییم یار ثارالله چون قاسم و عبدالله
#شاعر: میلاد عرفان پور
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
دارم چی میبینم خدا
چقدر شلوغه قتلگاه
چه جوری خورده به تنت
این همه سنگ و نیزه، آه؟
«عمو جون، عموجون...»
سنگایی که رو سینَته
راه نفس رو بسته بود
کی قبل از اون که من بیام
روی تنت نشسته بود؟
«عمو جون عمو جون..»
کاشکی دوباره چشم تو وا شه
با هم میریم تا خیمهها، باشه؟
اگه که شمر از رو تنت پاشه
آخه ببین چی سرت آوردن
سنگا همه ش به صورتت خوردن
عبا و عمامه اتو کی بردن؟!
«فدای زخمای تو یامظلوم...»
*"فَاَخَذَه و ضَمَّهُ إِلیه"وقتی دست به پوست آویزان شد...صدا زد: "یا عَمّاه! "عمو!برخی از مقاتل نوشتند:"فَنادیَ الغلام! یا اُمّاه! "مادر...مادر..."فَاَخَذَه و ضَمَّهُ إلیه"خودش تو گودی قتلگاه افتاده بود؛ نوجوان رو به سینه چسبانید..*
فک نمیکردم این جوری
حُرمت تو شکسته شه
هرکی رسید بالا سرت
انقده زد که خسته شه...
«الهی بمیرم...»
یه پیروهن پاره عمو
برای تو مونده فقط...
هرکی اومد تو قتلگاه
یه چیزی دزدیده ازت...
الهی بمیرم...
*هیچ کی ناامید برنگشت...*
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هر که هرچه دلش خواست،حتی سر
*باشه،انگشتر عموم مال تو...
ولی انگشتش رو نبر....*
حالا به فکرِ نعلایِ تازه ان
ولی هنوز چشای تو بازه ان
*آخه راوی میگه:"بِطرفِِ خَفی..."با گوشه ی چشم،خیمه هاشو می پایید...*
حالا به فکرِ نعلایِ تازَن
ولی هنوز چشای تو بازَن
یه عده سمت خیمه میتازن
مردی میون قافله نیستش
تو خیمه جای هلهله نیستش
حرم که جایِ حرمله نیستش...
«فدای زخمای تو یا مظلوم...
سیدنا الغریب حسن جانم...»
*حالا امام حسن چی میگه؟*
سیدنا الغریب حسین جانم...
نغمه پرداز: مهدی زنگنه
شاعر: محمد رسولی
.
|⇦•حسن فدایی حسین..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*شب پنجم محرم هم رسید...حسن جان! شاید دیگه محرم داداشت رو نبینم...همه سال منتظرم این شبا بیاد براش گریه کنم...
یک سال را به خاطر یک ماه زنده ایم...*
حسن فدایی حسین، حسین فدایی حسن
یه نور ولی دو ماجرا، یه روح ولی دو تا بدن
«حسن جان، حسین جان»
یکی کنار مادرش، رو خاک سرد کوچه ها
*مادر بلند شو...بلند شو...بلند شو...
مادر! حسنت تنهاست...بلند شو...*
یکی کنار مادرش، رو خاک سرد کوچه ها
یکی کنار خواهرش، رو خاک گرم کربلا
«حسن جان، حسین جان»
هر دو شهید سورهی کوثر
پیر شدن از مصیبت مادر
یاد برادری که شد پرپر
به خونه اشون هجوم که آوردن
باباشونو کشون کشون بردن
مادر که افتاد، بچهها مُردن
*مادرش فرمود:پشت در یه اتفاقی افتاد...
"فَسَقَطتُ لِوَجهی...من با صورت به زمین خوردم...*
«سیدنَالغریب حسن جانم...
سیدنَاالغریب حسین جانم...»
#شاعر: سیدمهدی سرخان
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم
السلام علی المهدی و علی آبائه السلام اللهم کل لولیک...
آمدم تا رشتهام را بر درت محکم کنی
زندگیم را با ذکر دائمت توأم کنی
با تضرع زیر لب دارم صدایت میزنم
تا که قدری از حجابِ بینمان را کم کنی
*پیامبر صلی الله میفرمودند: یتیم کسی نیست که پدر از دست داده اونی است که امام از دست داده...*
با تضرع زیر لب دارم صدایت میزنم
تا که قدری از حجاب بینمان را کم کنی
شرمسار و سر به زیرم که سبب شد
باز هم گریه بر معصیتهایم کنی
یابن الحسن خستم از خدعههای نفس از طول عمل
آمدم یابن الحسن دیگر مرا آدم کنی
*آقا جان! منو مال خودت کن، کاری کن شبانه روز یاد تو باشم، بزرگان میفرمودند: دو دقیقه بعد از نماز صبح با امام زمان حرف بزن، کارهای روزمره ی خودت رو اصلاً به آقا بگو، کم کم آقا میشه رفیقت روت نمیشه گناه کنی، چون میخوای برای رفیقت تعریف کنی...
مولای من صاحب من خیرخواه من سایه ی بالا سرم
میشود قلب مرا خالی ز نامحرم کنی
دوری از کرب و بلا دارد مرا دق میدهد
کربلایی کن مرا تا فارغ از این غم ها کنی
دوست دارم یاورت باشم به اشک بر حسین
ساعتی که گریه بر آن ماتم اعظم کنی
*قربون آقایی که شب و روز گریه میکنه فرمودند اگه اشکم خشک بشه خون گریه میکنم...*
جان فدای پلک مجروحت که دائم صبح و شب
گوشه مقتل نظر بر جسم درهم کنی
* امشب شب یتیم نوازی است، قبل از اون میخوام از امام حسن چند جمله بخونم، اینقدر این دوتا برادر امام حسن و امام حسین به هم علاقمندند، پیامبر خدا میفرمایند: تمام چشمها فردای قیامت گریانند، الا چشمی که بر حسن گریه کرده باشه...
امشب خیلی گریه کن، امام حسین خیلی احترام امام حسن رو نگه میداشت همیشه محضر آقا سکوت میکرد، امام حسن هم اینقدر احترام میکرد، ابن عباس میگه یه بار به امام حسن گفتم یه جوری به حسین احترام میکنید گویا حسین از تو بزرگتره؟ حضرت فرمود: من در هیبت حسین هیبت بابام امیرالمومنین رو میبینم، خیلی این دو احترام هم را داشتند، از نور هم مُستفیض میشدند، لذا وقتی امام حسن جان داد، آقا فرمود: غارت زده اونی نیست که مالش رو به غارت بردن، غارت زده منم که برادری مثل تو رو به خاک سپردم، دیگه محاسنم رو خضاب نمیکنم، عطر استفاده نمیکنم... ابی عبدالله دیگه خضاب نکرد، تو گودال محاصن آقا را به خونش خضاب کردن، امشب روضه آقازاده ی امام حسنِ...*
وای اگر سوختهای ناله ی شبگیر کند
کودکی را غم یک حادثه ای پیر کند
من چهل سال گرفتار غروبی سردم
بین آن کوچه غم فاطمه را گم کردم
بغضها راه گلو را همه شب سد کردند
همه حتی در و دیوار به من بد کردند
کسانی که سر سفره من میماندند
نانشان دادم و هر روز مُذِلَّم خواندن
کینه مخفیشان را علنی میکردند
دوستان نیز به من بد دهنی میکردند
نگو از پاره جگرها بگو از روی کبود
نگو از همسرم بگو قاتل من قنفذ بود
شرر این قوم به من بیشتر از زهر زدند
صد نفر مادر ما را وسط شهر زدند
*امشب شب مدینه رفتنه، همه با هم بریم گودال، هم در و دیوار تو کوچههای مدینه...*
غنچه ی یاس علی داغ زدن داشت مگر
یک زن حامله شلاق داشت مگر
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*امام حسن غم کوچه پیرش کرد، آقازاده اش عبدالله هم همین رو میگفت، من دیگه تحمل ندارم مثل بابام که پیر شد غربت عموم رو ببینم، مُنْتخب طُرَیْحی نقل میکنه: میگه وقتی عبدالله وداع عمو جانش رو دید، با اهل خیام خیلی بیقرار شد، صدای التماس زدنها رو میشنید ابی عبدالله اومد راه بیفته دیدن عبدالله پشت امام راه افتاد ابی عبدالله صدا زد خواهر بیا عبدالله رو نگه دار...*
چون هیچ کسی دور پیامبرزاده
همه امید عمو کیست برادرزاده
اکبرت نیست ولی غیرت من مانده هنوز
گرچه افتاده ابوالفضل حسن مانده هنوز
یازده سال عمو جای پدرِ من بودی
مثل پروانه فقط دور و ور من بودی
بیشتر از علی اکبر نظرت بر من بود
جای من مثل پسرهات بر آن دامن بود
زودتر از پسرت لقمه به من میدادی
با ما شب و روز سلامی به حسن میدادی
خاطرت هست نشستی به کنارم سحری
قول دادی که مرا هم ببری هر سفری
حال امروز چه رخ داده امیر دو سرا
میسپاری به حرم تا که بگیرند مرا
فکر کردی بروی من به حرم میمانم
بیخیال تن زخم پدرم میمانم
دارم از دور به اوضاع تنت مینگرم
نیزهای بر کمرت خورد که خم شد کمرم
نیزهها گیسوی خونین تو را شانه زدند
نیزهها نیزه را داخل پهلوی تو کج میکردند
بعد با هم سر قتل تو لج میکردند
قصد دارند سرت را ز قفا قطع کنند
حسنیها همه یک روضه سنگین دارند
هر یک خاطره با بازوی خونین دارند
ابی عبدالله میگفت: خواهرم نگهدار این پسر رو... از اون طرف تو گودال نوشتن شمر فرمانده بود، شمر و خولی و یاران نقل مقتل اینه: آقا را احاطه کرده بودند تحریک میکرد هرچی میتونید حسین رو بزنید، در مقتل مقرم نوشته: عبدالله داره از دور نگاه میکنه، ابی عبدالله هی نیزه رو میگیره میاد بالا میافته، نقل مقتل اینه: حسین دیگه توان ایستادن هم نداشت، این نامردها دورش رو احاطه کرده بودن، عبدالله تا دید، حسن زاده است، نتونست تحمل کنه، دستش رو از دست عمه کشید، دوید به سمت عمو، چطور جمعیت رو شکافت من نمیدونم، خودش رو رسوند به عمو، دید بَحر ابن کَعب شمشیر رو بالا آوُرد، تا به آقا بزنه، صدا زد: وای بر تو میخواهی عموی مرا بکشی؟ دستش رو آورد شمشیر به بازوش خورد، به استخوان رسید، بچه صدا زد عمو رو، نقل دیگه میگه: گفت: یا اُماه من نمیدونم مادر خودش رو گفت، یا بازو شکسته رو گفت...
اسم بحر ابن کعب ملعون رو آوردم، نوشتن: یه جا اونجا حاضر شد، جای دیگه ای لباس آقا را غارت کرد...*
ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شده
بر سر پیراهن یادگاری فاطمه دعوا شده
استخوانهای تنت مثل دلت نرم شده
از بعد حسن گفتی که غارت زدهای
حال غارت شدهای پیراهنی نیست تو را
*سخت ابی عبدالله، عبدالله را در آغوش میکشید، تو کربلا دست عبدالله که قطع شد بوی حسن کربلا را گرفت، گویا امام حسن رو بغل کرده، اون لحظه هم که مادرشون جان داد، دو برادر باهم اومدن تو حجره تو بغل هم گریه کردن، گفت خدا بهت داداش صبر بده...
میگن تو گودال هم آقا داشت با این بچه حرف میزد بچه رو ذبح کردن، مشخصه از فاصله نزدیک بچه را زدن....
.
#زمینه
#سبک_سلام_ای_بهترین_ارباب_دنیا
زمینه دهه اول محرم
سلام ای بهترین ارباب دنیا
سلام ای جان حیدر ، ماه زهرا
سلام ای اولین و آخرین عشق
سلام ای سایه ی روی سر ما
سلام ای یار دیرینم
سلام ای شور شیرینم
سلام ای دنیا و دینم
اباعبدالله یا مظلوم
...................
✅ زمینه #شب_پنجم_محرم
رسیده آخرین یارت عموجان
منم ماه شب تارت عموجان
ببین که دستم و نذر تو کردم
منم مثل علمدارت عموجان
رسیدم تا اینجا با سر
می مونم با تو ، تا آخر
برای تو هستم لشکر
.......
من از این غربت تو دلشکستم
به این دنیای بی تو دل نبستم
محاله از تو یک لحظه جداشم
مثه قاسم فدایی تو هستم
شده عشق تو تقدیرم
به عشق تو دادن شیرم
عموجان بی تو می میرم
......
تو و غربت ، من و حال پریشون
شده کرببلا دریایی از خون
چه غوغایی برا ذبحت شده آه
رمق واست نزاشته ، نیزه هاشون
عمو ای ماه و خورشیدم
توی آغوشت جون میدم
یه لحظه بابام و دیدم
......
✅ زمینه #شب_ششم_محرم
امون از کوفه و نامهربونی
برای تو نمونده دیگه جونی
شده غارت دوباره کُلّ ِ هستم
حسن جان ِ حرم شد آسمونی
شده چشمای من دریا
دل بی تاب ِ من غوغا
نکش پاتو روی خاکا
.......
می لرزه از غم تو پیکرم ، آه
شده زنده غمای اکبرم آه
بمیرم من چه کردن نعل اسبا
شدی هم قدّ ِ سقای حرم آه
رمق رفته از توو چشمات
نداره مرهم این زخمات
غریبی تو مثل بابات
.......
چه کرده کینه های دشمنت آه
چه شد ای یوسفم پیراهنت آه
یتیم مجتبی شرمندتم من
جلوی چشمای من کشتنت آه
خداحافظ یاس پرپر
روا شد حاجاتت آخر
تو هم رفتی پیش اکبر
✅ زمینه #شب_هفتم_محرم
لالایی ای گل بی تاب مادر
امون از ظلم این کوفی ِ کافر
سه روزه که نخوابیدی عزیزم
شده از حال تو چشمای من، تر
نرو ای درد و درمونم
نرو ای ماه گریونم
نرو ای آروم جونم
.......
سه روزه زاری و گریون عزیزم
نمونده دیگه واست جون عزیزم
خدا رو با همین حالِت صدا کن
دعا کن تا بیاد بارون عزیزم
شدی از این دنیا دلگیر
شدم از شرم تو ، من پیر
نمونده واسم دیگه شیر
......
گل نشکفته داره میشه پرپر
رسیده واسه تو دنیا به آخر
بمیرم دیگه کار تو تمومه
کجا داری میری از پیش مادر
برو غوغا کن دنیارو
برو رسوا کن این هارو
برو یاری کن بابارو
#محمد_حسین_رحیمیان✍
.........................
#سبک_همان_هایی_که_از_حیدر_بریدند
#سبک_گلی_از_گلشن_آل_عبایی
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#سبک_سلام_ای_بهترین_ارباب_دنیا
زمینه دهه اول محرم
سلام ای بهترین ارباب دنیا
سلام ای جان حیدر ، ماه زهرا
سلام ای اولین و آخرین عشق
سلام ای سایه ی روی سر ما
سلام ای یار دیرینم
سلام ای شور شیرینم
سلام ای دنیا و دینم
اباعبدالله یا مظلوم
...................
✅ زمینه #شب_پنجم_محرم
رسیده آخرین یارت عموجان
منم ماه شب تارت عموجان
ببین که دستم و نذر تو کردم
منم مثل علمدارت عموجان
رسیدم تا اینجا با سر
می مونم با تو ، تا آخر
برای تو هستم لشکر
.......
من از این غربت تو دلشکستم
به این دنیای بی تو دل نبستم
محاله از تو یک لحظه جداشم
مثه قاسم فدایی تو هستم
شده عشق تو تقدیرم
به عشق تو دادن شیرم
عموجان بی تو می میرم
......
تو و غربت ، من و حال پریشون
شده کرببلا دریایی از خون
چه غوغایی برا ذبحت شده آه
رمق واست نزاشته ، نیزه هاشون
عمو ای ماه و خورشیدم
توی آغوشت جون میدم
یه لحظه بابام و دیدم
......
✅ زمینه #شب_ششم_محرم
امون از کوفه و نامهربونی
برای تو نمونده دیگه جونی
شده غارت دوباره کُلّ ِ هستم
حسن جان ِ حرم شد آسمونی
شده چشمای من دریا
دل بی تاب ِ من غوغا
نکش پاتو روی خاکا
.......
می لرزه از غم تو پیکرم ، آه
شده زنده غمای اکبرم آه
بمیرم من چه کردن نعل اسبا
شدی هم قدّ ِ سقای حرم آه
رمق رفته از توو چشمات
نداره مرهم این زخمات
غریبی تو مثل بابات
.......
چه کرده کینه های دشمنت آه
چه شد ای یوسفم پیراهنت آه
یتیم مجتبی شرمندتم من
جلوی چشمای من کشتنت آه
خداحافظ یاس پرپر
روا شد حاجاتت آخر
تو هم رفتی پیش اکبر
✅ زمینه #شب_هفتم_محرم
لالایی ای گل بی تاب مادر
امون از ظلم این کوفی ِ کافر
سه روزه که نخوابیدی عزیزم
شده از حال تو چشمای من، تر
نرو ای درد و درمونم
نرو ای ماه گریونم
نرو ای آروم جونم
.......
سه روزه زاری و گریون عزیزم
نمونده دیگه واست جون عزیزم
خدا رو با همین حالِت صدا کن
دعا کن تا بیاد بارون عزیزم
شدی از این دنیا دلگیر
شدم از شرم تو ، من پیر
نمونده واسم دیگه شیر
......
گل نشکفته داره میشه پرپر
رسیده واسه تو دنیا به آخر
بمیرم دیگه کار تو تمومه
کجا داری میری از پیش مادر
برو غوغا کن دنیارو
برو رسوا کن این هارو
برو یاری کن بابارو
#محمد_حسین_رحیمیان✍
.........................
سبک پاره دم محرم.mp3
371.6K
#محرم
#دم_پاره
#امام_زمان_محرم
آجرک الله یا امام زمان
بْنْما فرج بر کار ما شیعیان
#شب_اول_محرم
ماه محرم موسم عزا شد
هر سینه ی غم دیده کربلا شد
پیغام من را بشنو پور حیدر
رو سوی کوفه زینبت نیاور
#شب_دوم_محرم
اينجا شود گلهای لاله پرپر
اینجا شود سبط پیمبر بی سر
#شب_سوم_محرم
شیب الخضیب من پدر پرت کو؟
ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟
#شب_چهارم_محرم
کردم خطا اما مرا ببخشا
بر جان زینب ای شها ببخشا
محمد و عون منند فدايی
در راهِ تو شهیدِ کربلایی
#شب_پنجم_محرم
عمو فدای تو تن و جان من
عبدالَّهم من نونهال حسن
#شب_ششم_محرم
در کام من شهدِ عسل نشسته
در چَشم من خَشمِ جمل نشسته
#شب_هفتم_محرم
آه از بُریده حَنجرت علی جان
شرمنده ام از مادرت علی جان
#شب_هشتم_محرم
اُميد من بودی به وقت پیری
کی باورم میشد که تو بمیری
#شب_نهم_محرم
عباس من پُشتِ مرا شکستی
ازچه میان موج خون نشستی
#شب_دهم_محرم
امشب علی در آغوش رباب است
فردا دلش از داغ او کباب است
امشب دل زينب به شوروشين است
فردا روی نیزه سرِ حسین است
از زبان حضرت زینب👇
من که جدا از تو نبودم یک آن
من را به همراهت بِبَر حسین جان
از زبان امام حسین👇
خواهر بِمان و خیمه را یاری کن
از بعدِ عباسم علمداری کن
#روز_عاشورا
جسم شهيدان بر روی زمین است
قلب اسیران زین عزا حزین است
#فراق_کربلا
ای حرمت فوق جَنان یاحسین
بر حَرمت ما را رِسان یاحسین
سبک پاره دم محرم.mp3
371.6K
#محرم
#دم_پاره
#امام_زمان_محرم
آجرک الله یا امام زمان
بْنْما فرج بر کار ما شیعیان
#شب_اول_محرم
ماه محرم موسم عزا شد
هر سینه ی غم دیده کربلا شد
پیغام من را بشنو پور حیدر
رو سوی کوفه زینبت نیاور
#شب_دوم_محرم
اينجا شود گلهای لاله پرپر
اینجا شود سبط پیمبر بی سر
#شب_سوم_محرم
شیب الخضیب من پدر پرت کو؟
ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟
#شب_چهارم_محرم
کردم خطا اما مرا ببخشا
بر جان زینب ای شها ببخشا
محمد و عون منند فدايی
در راهِ تو شهیدِ کربلایی
#شب_پنجم_محرم
عمو فدای تو تن و جان من
عبدالَّهم من نونهال حسن
#شب_ششم_محرم
در کام من شهدِ عسل نشسته
در چَشم من خَشمِ جمل نشسته
#شب_هفتم_محرم
آه از بُریده حَنجرت علی جان
شرمنده ام از مادرت علی جان
#شب_هشتم_محرم
اُميد من بودی به وقت پیری
کی باورم میشد که تو بمیری
#شب_نهم_محرم
عباس من پُشتِ مرا شکستی
ازچه میان موج خون نشستی
#شب_دهم_محرم
امشب علی در آغوش رباب است
فردا دلش از داغ او کباب است
امشب دل زينب به شوروشين است
فردا روی نیزه سرِ حسین است
از زبان حضرت زینب👇
من که جدا از تو نبودم یک آن
من را به همراهت بِبَر حسین جان
از زبان امام حسین👇
خواهر بِمان و خیمه را یاری کن
از بعدِ عباسم علمداری کن
#روز_عاشورا
جسم شهيدان بر روی زمین است
قلب اسیران زین عزا حزین است
#فراق_کربلا
ای حرمت فوق جَنان یاحسین
بر حَرمت ما را رِسان یاحسین
.
#دودمه #محرم
#امام_زمان_محرم
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
#هلال_محرم
#شب_اول_محرم
جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
#حضرتمسلم_عزاداری
کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
#شب_دوم_محرم
ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست
در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست
زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست
قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست
#شب_سوم_محرم
قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند
هدْیْه های خواهرند
در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند
هدْیْه های خواهرند
#شب_پنجم_محرم
عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
#شب_ششم_محرم
در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
#شب_هفتم_محرم
روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
#شب_هشتم_محرم
ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
#شب_نهم_محرم
خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
#شب_دهم_محرم
امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
#شب_دهم_محرم
امشبی را چون امان عالمی، دارد امان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
#ظهر_عاشورا
میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
#عصر_عاشورا
ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید
کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید
كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
#شب_یازدهم_محرم
آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
#فراق_کربلا
از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
.
#دودمه #محرم
#امام_زمان_محرم
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
#هلال_محرم
#شب_اول_محرم
جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
#حضرتمسلم_عزاداری
کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
#شب_دوم_محرم
ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست
در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست
زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست
قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست
#شب_سوم_محرم
قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند
هدْیْه های خواهرند
در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند
هدْیْه های خواهرند
#شب_پنجم_محرم
عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
#شب_ششم_محرم
در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
#شب_هفتم_محرم
روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
#شب_هشتم_محرم
ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
#شب_نهم_محرم
خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
#شب_دهم_محرم
امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
#شب_دهم_محرم
امشبی را چون امان عالمی، دارد امان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
#ظهر_عاشورا
میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
#عصر_عاشورا
ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید
کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید
كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
#شب_یازدهم_محرم
آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
#فراق_کربلا
از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
@nohe_sonati
✍علی مهدوی نسب
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی 👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
|⇦•می خواست دست وپا بزند...
#قسمت_پایانی #روضه وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی
◼️◼️◼️◼️◼️
می خواست دست وپا بزند نیزه ها نزاشت
بابای خود صدا بزند نیزه ها نزاشت
در قتلگاه هردو بدن زیر ورو شده
نیزه به روی نیزه به پیکر فرو شده
با پنجه های گرگتنش جستجو شده
عریان به دستِ لشگرِ بی آبرو شده
مقتل نوشته، با عجله مو کشیده اند
مثل کبوتری سر او را بریده اند
#شاعر:قاسم نعمتی
" وَ أَحَاطُوا بِهِ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ عليه السّلام لِتَحْبِسَهُ فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى..."
*همینجور که ابا عبدالله توگودال افتاده زیر نیزه وخنجر صدا زد"احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى."
بگیرید خواهرم رو نذارید بیاد ...*
"وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي وَ أَهْوَى أَبْجَرُ بْنُ كَعْبٍ إِلَى الْحُسَيْنِ عليه السّلام بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ أَبْجَرُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدَةِ فَإِذَا يَدُهُ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه"
*همچین که این شمشیر به دست عبدالله خورد. دست به پوست آویزان شد، یه ناله ای زد، میدونید اون ناله چی بود؟! "فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه" «وای مادر...»
اینجا با شمشیر به بازوی عبدالله زدن، توکوچه ها هم با غلاف شمشیر به بازو زدن، که امام صادق فرمودن: علت شهادت مادر ما فاطمه همون ضرباتی بود که اون نامرد توکوچه ها به بازوی مادرم فاطمه زد.....*
فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ وَ قِيلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ إِلَى الْحُسَيْنِ(ع) بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ(ع) وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ.»
*از دور دیدن حرمله تیرو برداشت حنجره رو نشونگرفت چنان این حنجره رو زد، عبدالله افتاد تو بغل حسین ...
همه ی اون دوسه تا تیری که نامرد زده همه رو ابی عبدالله دیده یکیش که تو بغل خودش همین عبدالله بود. یکیشم علی اصغرش، همچین که این بچه رو سرِ دست گرفت دید این بچه ای که تا حالا ناله هم نمی کرد، هیچی هم نمی گفت، گریه هم نمی کرد یه مرتبه دید داره دست وپا میزنه انقدر حرمله یهویی تیر زد که ابی عبدالله یهو دید این بچه یه خِس خِسی کرد......ای حسین......*
◼️◼️◼️◼️◼️◼️
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#سید_رضا_نریمانی