eitaa logo
ذاکرین آل الله
294 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
مرثیه حضرت ابن عقیل تا تنم افتاد زیر دست و پا .. خوردم لگد آخرش از کوفیان بی وفا ..خوردم لگد.‌. ریسمان انداختند.. جسم مرا هم می کشند بعد مردن... از تمام اشقیا ...خوردم لگد کوچه و بازار گردانده شدم روی زمین یاحسین در راه تو صد بار ها ..خوردم لگد سر بریده !! باز هم دارم پیامی بهر تو خواهشی دارم حسین کوفه نیا خوردم لگد با خودم گفتم ...مواساتی کنم با مادرت درمیان کوفه چون خیر النسا.. خوردم لگد استخوانهایم شکست و جسم من در خاک رفت در میان حرف ها و ناسزا .‌‌...خوردم لگد هر بلا آمد سرم از بعد ذبحم بود میدانی حسین تا تنم افتاد زیر دست و پا.. خوردم لگد
مدح حضرت قاسم ابن الحسن سلام الله علیه پسرِ شیرِ جمل واردِ میدان شده است ... یاعلی گفته و بی باک رجز خوان شده است نظرِ بد نخورد صورتِ ماهش ...کامل .. وسطِ معرکه چون ماه فروزان شده است جامه ی رزم ندارد به تنش ...این یعنی .. آینه دارِ حسن ...فاتحِ دوران شده است زمزمه کرد انا ابنُ الحسن و شور گرفت .. پسرِ شیرِ جمل قبله ی جانان شده است .. ارزق شامیِ بی شرم و حیا چون پشّه ست پیشِ قاسم به نظر خارِ مغیلان شده است کرد با ضربه ی شمشیر،گل مجتبوی.. غوغایی ارزق افتاد و همه لشگرش حیران شده است تازه این شیر شده مثلِ علی... غُرنّده... چشم خود بسته و شمشیرِ تابان شده است پدرش... سینه سپر می نگرد از جنّت... پسرش یل شده و یکسره طوفان شده است حسنی زاده بهم ریخت همه ی ارض و سما خانه ی زاده ی مرجانه چه ویران شده است وَ شهادت شده.. احلی العسلِ این آقا... زخم تا خورد عمو پاره گریبان شده است روضه اش را چه بگویم.. که نرنجد احدی بدنش له شده تا سمّ ستوران شده است
در سرای عاشقی آه از دلم پا می شود صورتم با اشک دیده.. باز زیبا می شود راه تقوا پیشه کن در خدمت آیینه باش پاکی مطلق در این وادی ست معنا می شود با ولایت زندگی کن زندگی یعنی همین.. بنده ی خالص مطیع امر مولا می شود در اطاعت بانویی را می شناسم بی بدیل مانده ام مانند این زن خلق آیا می شود با ادب زانو بزن.. تا که بگویم نام او... در دل اهل خرد.. صبرش معما می شود نام این زن.. زینب است.. زین علی.. دختر ام ابیها.. عشق بابا می شود گفته اند صدیقه ی صغرا به این خلق عظیم این چنین که می رود یک روز زهرا می شود زنده کرده نهضت کرببلا را با دمش.. مریم آل محمد چون مسیحا می شود.. عاقله ست و عارفه حتی امینه عالمه ای بنازم بر لقب هایش چه والا می شود صاحب فضل ست و دانش‌؛ صاحب رزم علی با کلامش در دل ویرانه.. غوغا می شود گفته اند در روضه های زینبی بهر فرج گر دعا کردی.. بدان که زود امضا می شود 🔸شاعر: ___________________________
رازقِ من..بعدِ اللهِ تعالے حیدر است بهترین خلقِ خدا قطعا که مولا حیدر است کیست جز مولاے ما عابدترین زاهدترین؟ الگوی صدهاهزاران مثلِ عیسا حیدر است از مقاماتش چه مے دانیم الحق جاهلیم.. فوقِ. ادراڪِ خلایق اصل معنا حیدر است در شبِ معراج پیغمبر نظاره کرد و دید.. هرطرف تصویرےاز عالیِ اعلا حیدر است مات و مبهوتم دراین عرصه..خداامدادکن باعثِ حیرانے ام تنها و تنها حیدر است نه فلڪ مانندِ یڪ قطره ست در پیشِ علی مطمئن باشید واسعِ تر ز دریا حیدر است بعدِ ختم المرسلین..دل رانده. بردیگران چونڪه تنها جانشینِ شخصِ طاها حیدر است افتخاراتِ عجیبے داده شد بر مرتضا.. همسرِبانوےما، هم شانِ زهرا حیدر است فاش مے گویم امینُ اللهِ في ارضه..علیست حضرت عالیجنابِ ارضِ دلها حیدر است بے امیرالمؤمنین اصلا ندارم رنگ و بو.. رنگ وبوے شیعیان با نغمه ے یا حیدر است 🔸شاعر: ________________________
هر چه گشتم در جهان مانند تو پیدا نشد حضرت کهف الامان مانند تو پیدا نشد یا ابوالایتام..... مانند یتیمان آمدیم... تکیه گاهی مهربان مانند تو پیدا نشد نام زیبایت شده شهد عسل در کام من با حلاوت بر زبان مانند تو پیدا نشد تا که با نهج البلاغه انس و الفت یافتم در دلم.. شیرین بیان مانند تو پیدا نشد باز هم فرمانروایی می کنی در سینه ها پادشاه انس و جان مانند تو پیدا نشد بعد ختم الانبیا گشتم به دنبال وصی.. یا امیر مؤمنان.. مانند تو پیدا نشد.. هرچه گشتم تا شبیهی را بیایم یا علی در زمین و آسمان مانند تو پیدا نشد 🔸شاعر: ________________________
روبه پایان مے رود این روز و شب ها حیف حیف مانده ام در گوشه اے تنهاے تنها حیف حیف مضطرب هستم که بخشیده شدم اے مهربان!! گرنبخشی..میشوم رسواے رسوا حیف حیف کاش مے شد لحظه ها را قدر مے دانستم خدا لحظه ها طے شد،شدم مغبونِ دنیا حیف حیف ماهِ تو یارب..چه ماهے بود ماهِ مغفرت .. رفت ازدستانِ من این ماهِ زیبا حیف حیف توبه کردم ..می پذیرےتوبه هاے ناقصم.. دائمااےکاشمے گفتم خدایا حیف حیف خسته ام از خویشتن از سستے و از التهاب واے از بے حالے ام اے حیّ یکتا حیف حیف من براے فاطمه ناله زدم شب هاے قدر کے نگاهم مے کنے خلاّق ِ والا حیف حیف 🔸شاعر: ____
مدح حضرت امام رضا علیه السلام تا که در باغ بهشتت یارضا داخل شدم اختیارم رفت از کف ..ناگهان سائل شدم گم شدم بینِ شلوغے حرم ..شڪرخدا باعنایاتِشما ..پیداشدم قابل شدم.. تادخیلِپنجرهفولادِ تو بستم ..دلم.. بیبرو برگرد بر الطاف تان شامل شدم من کجا و این حریمِ باصفا..جداًمنم!! اےنچنین در محضرِ پاکِ شما نائل شدم "السلام...اےآینهدارِ پیمبر السلام" "السلام اے زاده ے زهرا اطهر السلام" تو رئوفے ..مهربانی دلبرے ..دلدادهاے مثلِ جدّت مرتضے ساقیِ صدها باده ای نیست در قاموسِ تو ..راندن عزیزِ فاطمه لطف هاے بے امان دارے به هر افتاده ای حال و روزم را تماشا کن کنارے مانده ام گاه‌گاهے یڪ نگاهے کن کنارِ جاده ای مطمئنم باز مے بخشے مرا سلطانِ عشق پادشاهِ نه فلڪ آخر تو زهرا زاده اے .. "السلاماے وارث ِ موسے ابن جعفر السلام" "السلام اے زاده ے زهراے اطهر السلام" بالِ پروازے بده..آقااسارتمے کشم در معاصے و گناهان سخت ذلّت مس کشم باز درگیرِ خودم هستم ..نجاتم مے دهی؟ خوبمے دانے که من هم داغِ غربت مے کشم در سیاهے ها گمم باید که پیدایم کنے رنج هاے بے شمارے در ضلالت مے کشم آه اے همسایه ام ..ای مهربان‌تر از همه سالهاے سال در این خانه منّت مے کشم "کے خریدارے کنے این نوکرِ آلوده را " "یڪ عوض کن با نگاهے کلّ ِاین شالوده را " 🔸شاعر: ===========================
از تو ممنونم مرا دعوت به ماتم کرده ای پای این سفره ..دلم را کشورِ غم کرده ای از تو ممنونم که مابینِ شلوغی های شهر این گدا را واردِ شهرِ مُحرّم کرده ای چشمِ من خشکیده بود از معصیت های زیاد این تو بودی با نگاهی ..دیده زمزم کرده ای خارج از انسانیت بودم که با یک یاحسین هر دو دستانم گرفتی و تو آدم کرده ای روضه برپا می کنی تنها میانِ خیمه ات قلبِ من را با دمت از دور توام کرده ای روضه ای بنما تلاوت تا که بر صورت زنم با نوای خود ..مسخّر کُلّ ِ عالم کرده ای برده ای دل را به سمتِ کربلا و بعد از آن روضه های سختِ جدّت را مجسّم کرده ای قتلگاهش را نشانم داده با سوزِ جگر.. جاری از چشمانِ من دریای نم نم کرده ای 🔸شاعر: __________________________
از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟ یا که از حال خراب من خبر داری حسین؟ کام تلخی دارم از بس که اسیرم سیدی برمذاق تلخ من شهد شکر داری حسین گرچه قلبم را گرفته هرکس و هرناکسی گاه گاهی از دل زارم گذر داری حسین روضه هایت حال و روزم را دگرگون می کند داغ جانکاهی تو در بین جگر داری حسین لحظه مردن سرم را روی دامانت گذار مطمئنم که هوای محتضر داری حسین نیستم حر و پشیمان آمدم من را ببخش در میان کل عالم تو اثر داری حسین پاسخ گرمی بده بر این سوال نوکرت.. از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟  🔸شاعر: ____________________________
مردمِ سرمست در شامِ بلا آماده اند پشتِ دروازه نشسته..بی ریا آماده اند شهر آذین بسته شد، شادند اهلِ این دیار سازها آماده و رقاصّه ها ..آماده اند باز شد دروازه و سرها به روی نیزه ها سنگ ها در مشت با قصدِ رجا آماده اند در میانِ هر سری یک محملِ بی پرده است بر تماشای نوامیسِ خدا ..آماده اند چشم ها هیز و رُخِ نوباوگان است بی نقاب دختران می لرزند و اهلِ جفا آماده اند وای از اهلِ یهود و کوچه ی باریک شان آتش و هم سنگها هم چوب‌ها آماده اند کینه های بدر و خیبر موج زد در قلب ها باز هم این قوم..بهرِ ناسزا ..آماده اند هتک حرمت می کنند بر حضرت شاهِ نجف بهر لعنت گفتنِ شیرِ خدا ..آماده اند روضه خوان!دیگر نخوان که صبرمان لبریز شد بهرِ مردن مطمئنم شیعه ها آماده اند 🔸شاعر:
باز آمدم بر درگهی که فیضِ عام است صاحب کرم ،زیباتر از بدرِ تمام است باز آمدم سائل شوم چیزی بگیرم.. از دستِ آقایی که جُودِ او بنام است بگرفتن از غیرِ اباالفضلِ علمدار ای شیعیان! تا آخرِ دنیا حرام است (ای دل بیا با خاکِ پاهایش عجین باش) (عبد و گدایِ تک یلِ امّ البنین باش) شکر خدا پشت گدایی یا اباالفضل هم باصفا هم با وفایی یا اباالفضل از درگهت حتّی نشد خاری برانی مثلت کجا باشد خدایی یا اباالفضل هرگز ندیدم جمله ای شیواتر از این : سقایِ دشتِ کربلایی یااباالفضل (ای ساقیِ لب تشنگان لب تشنه هستم) (دل را به یک جرعه ز دستانِ تو بستم) من ماندم و شرمندگیِ یک قلم ماند من ماندم و مدح و ثنایت در عدم ماند هرچه بگویم از فضلیت هایت عباس بازم سخن ها از تو و فیضِ کرم ماند امشب هوائی توام مرغِ دلِ من بال و پری زد آمد و بینِ حرم ماند (قربانِ آن صحن و سرایت یااباالفضل) (لطفی نما با دستهایت یااباالفضل) ای شیرِ دشت کربلا چون حیدر هستی باب الحوائج! یاور هر مضطر هستی در شأن تو بس باشد ای بابُ الفضائل در نُه فلک تو صاحبِ دو مادر هستی امّ البنین امّ الادب را نورِ عینی.. در دامن زهرایِ اطهر در بر هستی (آری سزایِ نوکریِ خوب اینهاست) (آری خریدارِ دو دستت دستِ زهراست) 🔸شاعر :
هر درد را کرده دوا بابُ الحوائج پُر باشد از صدق و صفا بابُ الحوائج رد کردن از کاشانه اش امکان ندارد از بسکه می ریزد عطا بابُ الحوائج سائل شدم تا که بگیرم از کریمان.. قیمت گذارد بر گدا بابُ الحوائج چنگی بزن تا که بگیری از علمدار.. اِکشف کروبی..کز وفا بابُ الحوائج هر جا گره افتاد می گویم دمادم.. جانِ حسین رحمی نما بابُ الحوائج (ای ماهِ بی مثل و مثالِ آل حیدر) (یک مشگِ آبی هم سراغ ما بیاور) بابُ الحوائج یک نظر آقا بریدم افتاده ام آقای خوبیها بریدم ای زاده ی امّ البنین ای غیرت الله اِرحم امیری..حضرت سقّا بریدم غیر از محن..غیر از بلا چیزی ندیدم باور کن‌ از این عرصه ی دنیا بریدم دور و برم حالی شد از خیلِ رفیقان حالا که هستم یکّه و تنها بریدم ای آبرو دارِ خدا رزقی عطا کن.. از بسکه آقا جان شدم رسوا بریدم (یا حضرت عباس اندوهم زیاد است ) (لطفت نباشد عمرمان قطعاً بیاد است) یک دستگیری می کنی با‌گوشه ی چشم جانا!امیری می کنی با گوشه ی چشم دارم یقین با بذل و بخشش یابن حیدر ردّ فقیری می کنی با گوشه ی چشم کافی ست تا کرببلا دعوت نمایی مهمان پذیری می کنی با گوشه ی چشم کارِ گرفتارانِ عالم با تو باشد تو بی نظیری می کنی با گوشه ی چشم فضل و کمالاتت زیاد است و دمادم میلِ فقیری می کنی با گوشه ی چشم شکر خدا شد ذکرِ لبهایم ابوالفضل گرم است پشتِ من به آقایم ابوالفضل 🔸شاعر: