#امام_سجاد #مدح_امام_سجاد
#اعیاد_شعبانیه
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است
آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است
مرد شبهای مناجات علی بن حسین
ای برآورده ی حاجات علی بن حسین
نوه ی مادر سادات علی بن حسین
ذکر ما در همه اوقات علی بن حسین
ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت
ای علی بن حسین بی علی میخوامت
شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو
اثر خوف خدا هست به پیشانی تو
و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو
عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو
ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است
پسر بانوی ایران نسبت را عشق است
تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری
زینت سجده - به سجاده ارادت داری
به روی شانه ی خود شال سیادت داری
گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری
مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا
ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا
قسمتت بود پیام آور قرآن باشی
دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی
با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی
سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی
کربلا بود ولی شام امانت را برد
خنده های سر بازار دلت را آزرد
🔸شاعر:
#محمدحسن_بیات_لو
___________________
#امام_سجاد #مدح_امام_سجاد
#اعیاد_شعبانیه
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است
آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است
مرد شبهای مناجات علی بن حسین
ای برآورده ی حاجات علی بن حسین
نوه ی مادر سادات علی بن حسین
ذکر ما در همه اوقات علی بن حسین
ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت
ای علی بن حسین بی علی میخوامت
شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو
اثر خوف خدا هست به پیشانی تو
و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو
عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو
ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است
پسر بانوی ایران نسبت را عشق است
تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری
زینت سجده - به سجاده ارادت داری
به روی شانه ی خود شال سیادت داری
گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری
مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا
ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا
قسمتت بود پیام آور قرآن باشی
دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی
با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی
سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی
کربلا بود ولی شام امانت را برد
خنده های سر بازار دلت را آزرد
🔸شاعر:
#محمدحسن_بیات_لو
____________________
.
#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
بردند برای همه دنیا خبرش را
غمنامهای از سرخی چشمان ترش را
حتی رمقی نیست به دستان ضعیفش
آتش زده زهری همهی بال و پرش را
هم سن زیادش سبب خستگیاش شد
هم شعله زده زهر تمام جگرش را
اطفال و عیالش همگی دل نگرانند
سوزانده ز آهش همهی دوروبرش را
آنشب که پی مرکب دشمن به زمین خورد
آن شب که شکستند گمانم کمرش را
بی حرمتی و بی ادبی شد به مقامش
بدجور شکستند دل شعلهورش را
آنقدر تنش آب شده گوشهی بستر
دیدند همه حالِ بدِ محتضرش را
عمریست برای دل خود روضه گرفته
پُرکرده غم کوچه فضای سحرش را
سخت است برایش که فراموش نماید
آن مادر و آن نالهی درپشت درش را
✍ #محمدحسن_بیات_لو
#مناجات_امام_زمان #امام_زمان #آدینه
برگرد ای مسافر تنهای جاده ها
زیرا به دست توست تمام اراده ها
برگرد ازسفر که ببینی به چشم خویش
تلخی روزگار همه خانواده ها
ماجمعه جمعه مست خیال تو میشویم
هستیم بی خیال تمامی باده ها
جان را فقط به شوق ظهورت نداده ایم
شرمنده ایم از تو برای نداده ها
شاید همین نیامدنت نعمت خداست
ماییم و انتظار تو و استفاده ها
روز فرج سوار به مرکب که آمدی
دستی بکش به روی سر ما پیاده ها
بی خود نزن به این در و آن در،بگو دلم
آقا کدام آرزویت را نداده - ها ...؟!
🔸شاعر:
#محمدحسن_بیات_لو
___________________
#مناجات_امام_زمان #امام_زمان #آدینه
این روزها دیگر کسی یاد شما نیست
دیگر کسی با نامهایت آشنا نیست
مثل گذشته نیست دیگر کارهامان
شبهای جمعه روی لبهامان دعا نیست
حق با شما بوده اگر خیمهنشینی
این جا میان ما برای تو که جا نیست
تفریح بعضیها مهمتر از نماز است
یک عدهای هم کارشان غیر از ریا نیست
دیگر گذشت آن هفتههای جمکرانی
دیگر سهشنبههای هفته با صفا نیست
در بند نفس خود گرفتاریم از بس...
که لحظههامان از گرفتاری جدا نیست
بیچارگی یعنی همین، روزی بفهمیم
در دفتر چشم انتظاران نام ما نیست
چیزی که از ما دیدهای تو بیوفائیست
چیزی که ما دیدیم از تو مهربانیست
اصلاً چه کاری بهتر از روضه گرفتن؟
حالا که روزیِ گدایان کربلا نیست
🔸شاعر :
#محمدحسن_بیات_لو
_____________________________
🔹
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
یادت دلیل گریهی پنهانی من است
نامت انیس این دل زندانی من است
نیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا
بار گناه علت پنهانی من است
از خود بریدهام به تو نزدیکتر شوم
این لحظهها که خلوت روحانی من است
در خلوتم همیشه کلنجار میروم
میگویم این چه وضع مسلمانی من است
کاری بکن که رو نزم بر کسی، بیا...
چیزی بده که رزق سلیمانی من است
از سفرهی تو میخورم و سیر میشوم
شکرت از این که نعمتت ارزانی من است
یک جلوهات بر این دل تاریک و سنگیام
پایان خوابهای زمستانی من است
گرم گناه بودهام و دیر آمدم
عصیان دلیل غیبت طولانی من است
تا که نبخشیام من از این جا نمیروم
این گریه برگ سبز پشیمانی من است
::
دارد بساط سفرهی تو جمع میشود
غم میخورم که آخر مهمانی من است
✍ #محمدحسن_بیات_لو
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
در انتظار تو چشمم همیشه بارانیست
و بیتو حال و هوای دلم چه طوفانیست
بیا که خیری از این زندگی نمیبینم
که لحظهلحظۀ عمرم پر از پریشانیست
هوای خیمۀ قلبم بدون تو سرد است
بهار پیش دو چشمم شب زمستانیست
ز جادهای که گذر کردهای مسافر عشق
بین که جای قدومت چقدر نورانیست
درون سینۀ من پر ز آه تبدارست
حدیث غیبت تو بین سینه زندانیست
دعای ندبۀ هر صبح جمعهام آقا
به قصد آمدن تو برای مهمانیست
بیا که ماه عزای شهید بیسر شد
بیا ببار که هنگام مرثیهخوانیست
✍️ #محمدحسن_بیات_لو
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#اربعین
تا بگیرد زندگانی ام صفا گفتم حسین
با همه بی بندوباری بارها گفتم حسین
دست هایم را گرفتی هرکجاخوردم زمین
تا نهادم دست خودرا روی پا گفتم حسین
اشک هایم را خریدی،خنده دادی جای آن
در میان خنده ها و گریه ها گفتم حسین
هرکه باهر نیّتی خوانده تورا دادی جواب
گاه با اخلاص و گاهی با ریا گفتم حسین
گاه در تنهایی ام نام تو را ناله زدم
گاه در بزم عزایت بی صدا گفتم حسین
تاکه دیدم نوکرانت یک به یک زائر شدند
ناگهان بغضم شکست وبی هوا گفتم حسین
"ازحرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین"
اربعین، من از وطن تا کربلا گفتم حسین
حال میخواهی جواب گریه هایم را نده
ابتدا گفتم "حسین" و انتها گفتم حسین
#محمدحسن_بیات_لو
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
تا که پایم به این حرم وا شد
غصه از روی سینه ام پا شد
درد بی دردی ام مداوا شد
طبع خشکیده ام شکوفا شد
فصل تنهایی ام دگر طی شد
وطن مادری من ری شد
پیش پای تو سر نمیخواهم
جز دلی دربدر نمی خواهم
به منی که جگر نمی خواهم
میدهی هر قدر نمی خواهم
جرأت پر زدن به من دادی
بسکه عشق حسن به من دادی
حسنی هستی و کرم داری
خوشبحالت که تو حرم داری
چه قدر عزت و حشم داری
نکند از درت برم داری!
میروم بی تو رو به حیرانی
ملجأ مردمان تهرانی
نامت عبدالعظیم آقا جان
لقبت هم کریم آقا جان
همگی از قدیم آقا جان
با تو همسایه ایم آقا جان
سایه ات مستدام همسایه
شخص عالی مقام همسایه
شب جمعه در ازدحام حرم
شده ام خم به احترام حرم
زندگی ام شده به نام حرم
پرچم سبز روی بام حرم
آبروی تمام “ایران” است
نفس تازه ای به هر جان است
داده ام در هوای تو پر را
میدهم پای تو تن و سر را
میزنم حرف های آخر را
ناله های غریب مادر را
ما شنیدیم از دل صحنت
جان به قربان سفره ی پهنت
بانی روضه های مسلمیه
گریه های عزای مسلمیه
اشک جاری به پای مسلمیه
سوز و ساز صدای مسلمیه
حرمت پاتوق حسینی هاست
حرمت مثل کربلا زیباست
حرف کرببلاست یاالله
روضه هایی به پاست یا الله
این سری که جداست یاالله
سر ارباب ماست یاالله
بر سر نیزه هاست هجده سر
قد زینب شده است کوته تر
تا که او را نشانه میکردند
سنگ ها را روانه میکردند
گریه اش را بهانه میکردند
قسمتش تازیانه میکردند
تازیانه ، به روی یک خواهر
تازیانه... مدینه... یک مادر
#محمدحسن_بیات_لو
#جعفر_ابوالفتحی