eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
باب الحرم _ حاج منصور ارضی.mp3
6.58M
قدم اگر خمید ، فدای سر حسین جانم به لب رسید ، فدای سر حسین ام البنین سابق این شهر عاقبت.... شد شهید ، فدای سر حسین .
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس سید مجید بنی فاطمه همه روزا رو با تنهایی می جنگه برا پسرش چقده دلش تنگه «ویلی ویلی عَلی الخِیَم ویلی ویلی عَلی الحَرم چی سرت اومد ای پسرم ای پسرم» پسرامو کشتن فدا سر حسینم قمرامو کشتن فدا سر حسینم پاییز اومد و برگ و بارمو گرفتن ثمرامو کشتن فدا سر حسینم «ای دل ای دل دوباره انگار عاشوراس ای دل ای دل صاحب عزا امشب عباس» همه پسراش مث نورِ مهتابن همه پسراش فدایی اربابن از نسلِ شاه لافتى شیرانِ دشت کربلا جون به کف و دلشده ى خونِ خدا با این که امان نامه واسشون آوردن یه ثانیه از خیمه ها تکون نخوردن چار تا دلاور چهار تا شیر میدون علم حسینو رو شونه شون می بردن «ای دل ای دل دوباره انگار عاشوراس ای دل ای دل صاحب عزاس امشب عباس» یه مادری که حالا دیگه تنها شد تشنه برای دیدن یه سقا شد دلگیر از دستِ روزگار خسته دلتنگ و بی قرار اشکِ توو چشماش شبیهِ ابر بهار داره میره اما با قامت خمیده حالا دیگه مادر به آرزوش رسیده میگه همه جا بشنَوَن تمومِ مردم مادرِ اباالفضل یه مادرِ شهیده «ای دل ای دل دوباره انگار عاشوراس ای دل ای دل صاحب عزاس امشب عباس» .
005 Deltang.mp3
5.22M
↻ اگرچه در کربلا نبودی تا حزن هزار دلهرگی را از دوش حسین علیه‏السلام برداری، امّا در مدینه ایستادی تا نبض عاشورا را در مدینه به جریان اندازی.
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• یک رباعی داشته دیوان تو چار گل روییده در دامان تو چار قل خواندیم در قرآن تو همسر شیری خود، شیر آفرین مثل قطره آمدی دریا شدی خاک بودی تربت اعلا شدی تا کنیزِ خانه ی زهرا شدی خانه ات شد قبلهٔ عرش برین وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني آنکه حکم صبر از الله داشت پیش چَشمت سر درون چاه داشت نیمه شب ها روضه ی کوتاه داشت پیش چَشمم خورد زهرا بر زمین وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني وقت رفتن پیشِ چَشم زیبنت گفته ای عباس را ای نور عین بر نمی گردی مدینه بی حسین جان تو جانِ امامِ من همین «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» بند قلب دختر زهرا گسست تا کنارِ علقمه افتاد دست با عمودی فرق عباست شکست خورد با صورت زمین آن مه جبین تا علمدارِ حرم از حال رفت یوسفِ زهرا سوی گودال رفت دستِ دشمن جانبِ خلخال رفت حمله کردند از یسار و از یمین یا فاطمه قومِی عَلیَ الطُفوفی هذا حسینٌ طُعمةً السُیوفی وَ الارضُ تَبکی وَ السَّماء واویلاه هذا حسینٌ بِالدِّماء واویلاه دوست سینه زن شد و شب گریه کرد شمر تا خندید زینب گریه کرد نعل می رقصید و مرکب گریه کرد ذوالجناح آمد به خیمه شرمگین .
مداحی آنلاین - یک رباعی داشته دیوان تو - حسین سیب سرخی.mp3
12.93M
آیت‌ اللّه حاج سید محمود شاهرودی(ره) : من هر وقت کارد به استخوانم می‌رسید و مشکلات بر من غلبه می‌کرد ، صد مرتبه تقدیم مادر حضرت عباس (علیه‌السلام) ، (علیهاالسلام) می‌فرستادم و حاجت می‎گرفتم. .
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیهابه نفس حاج امیر عباسی •✾• ای یار حبل متین، امّ بنین، غمی به جان دارم آوردم بر تو خبر، خون جگر، به دیدگان دارم گویم این را زار و حزین، تسلیت ای امّ بنین با دو چشم غرق به خون، شد ابالفضل نقش زمین به علقمه یاسَت، ز کینه پرپر شد دو دستِ عباست، جدا ز پیکر شد گفتا با شور و نوا، أدرک أخا یا حسین شرمنده ام به خدا، أدرک أخا یا حسین ببین که مشکم پاره شده، برادرت بیچاره شده ز غصه بیتاب است شراره دارد جان و دلم ز روی شش ماهه خجلم که تشنه ی آب است .
13300.mp3
1.6M
. از ویژگی های مهم اشعار حضرت ام البنین(س)، توجه به رویدادهای سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی توانست ندای مظلومیت و حق طلبی حماسه آفرینان کربلا را به گوش نسل های آینده برساند و مردمان غفلت زده را بیدار کند.
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾• کاش در این دمِ آخر پسرانت بودند شرزه شیرانِ جگردارِ جوانت بودند این زِمین گیر شدن،علت خونین بالی ست سرِ بالین تو جایِ پسرانت خالی ست گفتن از بی کسی ات حال بکاء می خواهد مادرِ داغِ جوان دیده، عصا می خواهد چه بگویم ؟ که از این بغض ، صدا می گیرد چه کسی گوشه ی تابوت تو را می گیرد ؟ گفتنش نیز به جان، غُصه و غم می ریزد مادر از مرگ پسر، زود به هم می ریزد مادر ! این لحظه ی آخِرکمی از ماه بگو از قد و قامتِ آن دلبر دلخواه بگو روضه ی مَشک بخوان پشت سرت گریه کنیم یک دلِ سیر برایِ قمرت گریه کنیم مادر ! آنگونه بخوان که جگر عالم سوخت پایِ این روضه شنیدم دلِ مروان هم سوخت روضه ی مشک بخوان، روضه ی گودال نخوان هر چه خواندی فقط از معجر و خلخال نخوان خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر خنده ی حرمله ها را تو ندیدی مادر خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر داخل طشت طلا را تو ندیدی مادر کوهی از غم به سرِ شانه ی زینب دیدند دخترت را ملاعام معذب دیدند ... :وحیدقاسمی .
3. کاش در این دم آخر.mp3
7.69M
. علي محمد دخيّل؛ نويسنده عرب زبان معاصر مي نويسد: بزرگواري اين زن (ام البنين) هنگامي روشن مي شود كه بدانيم وقتي خبر شهادت فرزندانش را به او مي دهند به آن توجه نمي كند، بلكه از سلامتي حضرت امام حسين عليه السلام مي پرسد؛ گويي حسين عليه السلام فرزند او است نه آنان.
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس کربلایی زهیر سازگار •✾• سلام ما به تو ای هاجرِ چهار ذبیح درود ما به تو ای مریمِ چهار مسیح سپهرِ نورفروزِ سه اختر و یک ماه عجب نه خوانم اگرمادرت به ثارُ الله سلام بر تو و ابناء و شوهرت، مادر بـه عطرِ دامنِ عباس پرورت ، مادر ادب به قامت زهرایی ات قیام کند وفا به غیرت عباس تو سلام کند اگر چه با همه گفتی کنیزِ زهرایی به چشم آل محمّد عزیز زهرایی فرمود بچه ها ، آقازاده ها ، من نیومدم براتون مادری کنم ، من کجا و مادر شما فاطمه ی زهرا کجا ؟ من اومدم کنیزِ درِ خونه ی مادرتون زهرا باشم ...* تو بعد فاطمه در بیت وحی، فاطمه ای تو آسمان ادب را همیشه قائمه ای به نفس پاکِ محمّدتو همدمی مادر مسیحِ عشق و ادب را تو مریمی مادر بهشت، شیفته چار لاله یاست کلید بابِ حوائج به دست عبّاست هـزار قافله دل پای بست فرزندت نشان بوسه مولا به دست فرزندت *یه روز دید مولا، قنداقه عباسشو بغل گرفته، هی دستاشو می بوسه ، ... آقاجانم، آیا دستای بچم، عیب و نقصی داره ؟ ... نه اُمُّ البنین، دارم این دستهارو می بوسم، آخه یه روزی قراره برای حسینم ازبدن جدا بشه ...* حسین را که بسی داشت در کنار، شهید به جز تو نیست کسی مادرِ چهار شهید به چار ماهِ خود اشکی نریختی ز دو عین گریستی به حسین و گریستی به حسین *گفتند اُمُّ البنین عباست رو کُشتند، گفت از حسین چه خبر ؟ اُمُّ البنین، یکی یکی پسرایت را کشتند، گفت بگید از حسین چه خبر؟ ... انگار نه انگار ... فقط اول براش مهم این بود، ببینه چه بلایی بر سرِ حسین اومده ...* اگر تو نام نبردی ز شاخه یاست گریست دیده ی زهرا برای عبّاست * یه مادر از یک پسر احترام گرفت، یه مادر هم از یک پسرِ دیگه احترام گرفت، دو تا مادر تلافی کردند..* اگر تو نام نبردی ز شاخه یاست گریست دیده ی زهرا برای عبّاست *تو اینجا گفتی حسین، فاطمه هم کنار علقمه، هی صدا میزد : آی پسرم، عباسم ...* الا تمام وجودت پُر از نوایِ حسین به گریه نائبةُ الزینبی برای حسین روایتِ عطشِ کربلاست در اشکت سلامِ گریه کنان حسین، بر اشکت سرود زخم گلوی حسین وِردِ لبت خلوص زینب و عبّاس در نماز شبت تو مادر شهدا، همسرِ علی هستی هزار حیف، غریبانه چشم خود بستی *چرا میگه غریبونه، مگه شب برداشتند، نه والله، روز برداشتند ، اما : ..* خزان رسید چو بر برگِ لاله یاست نبود ، جعفر و عثمان و عون و عبّاست *مادرِ چهارتا پسره، اما وقتی از دنیا رفت، یه دونه پسراش نبودند زیرِتابوتش رو بگیرند؟ این مادر خیلی غریبانه تشییع شد ... * سپهر و مِهر و مَه وکوکبت کجا بودند ؟ علی، حسین، حسن، زینبت کجا بودند ؟ هَماره ریخت به رخ از دو دیده، یاقوتت اگر به دوش غریبانه رفت تابوتت دگر به پیکرت آثارِ تازیانه نبود دگر مراسم تشییعِ تو شبانه نبود تو داغدارِ شهید کنارِ علقمه ای همیشه فاطمه بودی، همیشه فاطمه ای نگه به خاطرِذریّه ی بتولم کن مرا که «میثمِ» آلوده ام، قبولم کن ... *روزها می اومد، چهار صورت قبردرست میکرد، می نشست، انقده گریه میکرد خانم، حرف دلش این بود :* دیگر مرا، اُمُّ البنین نخوانید زیرا که من، دیگر پسر ندارم .
1. سلام ما.mp3
11.01M
. عالم جلیل‏ القدر، زین ‏الدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت ام‏ البنین علیهاالسلام می‏گوید: «ام‏ البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن‏ها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می‏گذاشتند.
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها به نفس مجید رضا نژاد •✾• هر روز غروب توی بقیع میشکنه بغض آسمون ستاره ها داد می زنن امُّ الْبَنین روضه نخوون هر روز صدای گریه هاش میرسه تا عرش خدا از سوز روضه خوندنش قیامتی میشه به پا «أُمُّ البَنین.. أُم‌ِّ بی بَنین...» مدینه کربلا میشه شهر فرشته ها میشه آدم و یعقوبم میان مدینةُ البُکاء میشه فرقی نمی کنه براش کسی نیاد تو روضه هاش عالم و بر هم می زنه بغضِ نشسته تو صداش به سینه و سر می زنه بقیع باهاش نوحه گره دَم تمومِ نوحه هاش حسینِ من بی کفنه   رو خاکایِ  سرد بقیع صورت چار قبرکشیده طوری غریب حسین میگه انگارکه گودال و دیده از پسراش نشد یه بار با کسی حرفی بزنه زمزمه ی لبش شده حسین من بی کفنه طاقت نداره، کارشه شبا میره سئوال کنه با گریه می خواد از رباب عباسش وحلال کنه طفلی سکینه رو بگو دل نداره نگاش کنه روُش نمیشه مثل قدیم أُمُّ البَنین صداش کنه «أُمُّ البَنین...أُمِّ بی بَنین...» .